وزارت علوم، از گرماگرم فعالیتهای سیاسی تا سکون مدرک گرایی/ وزیر جدید علوم در کابینه رئیسی با چه چالش هایی روبروست؟

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از وزارتخانه هایی است که در گرماگرم فعالیتهای سیاسی همواره چالش برانگیز بوده و روسای آن با مشکلاتی مواجه می شدند اما در سالهای اخیر یکی از بی سروصداترین وزارتخانه ها شده است.

وزارت علوم، از گرماگرم فعالیتهای سیاسی تا سکون مدرک گرایی/ وزیر جدید علوم در کابینه رئیسی با چه چالش هایی روبروست؟

آموزش عالی در ایران ادامه آموزش‌های مقدماتی در مدارس و پیش از آن مکتبخانه‌ها است که با گسترده شدن علوم در عصر جدید جزء مسلمات یک جامعه است که برای تربیت نسل متخصص و آگاه به علوم زمانه، بایستی در هر کشوری به نحوی موثر و کارآمد، وجود داشته باشد.

تاریخچه آموزش عالی

پیشینه آموزش‌های عالی در ایران به روش نوین را که برگرفته از کشورهای طراز اول علمی در قرون اخیر (اروپایی‌ها) است را به حدود 170 سال پیش (1230 خورشیدی) که نخستین تلاش سازمان یافته برای ایجاد تحول در نهاد تعلیم و تربیت ایران با تأسیس دارالفنون به نتیجه رسید، بازمی گردانند.

تفکر اداره هماهنگ امور آموزش کشور در سال ۱۲۸۸ در قالب تصویب قانون مربوط به تأسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه متجلی شد. در سال ۱۳۰۰ قانون شورای عالی معارف به تصویب رسید که این قانون نقطه عطفی در تاریخ تشکیلات وزارت معارف به شمار می‌رفت. اما از سال ۱۳۰۷ بود که اندیشه ایجاد دانشگاه در کشور مطرح و از سال ۱۳۱۰ مطالعات اولیه در این زمینه آغاز و در سال ۱۳۱۳ با تصویب قانون تأسیس دانشگاه، دانشگاه تهران تشکیل شد.

از این زمان است که کلیت سازمان یا مجموعه ای آموزشی به نام دانشگاه در سپهر فرهنگی کشور رخ می نماید و بدیلی امروزی برای حوزه علمیه می شود؛ که پیشتر به عنوان مجموعه‌ای از اساتید و شاگردان و مکاتب فکری و آموزشی به سبک سنتی بود. البته پیش از دانشگاه تهران، چند مدرسه عالی به روش مؤسسات آموزش عالی غربی تأسیس می‏شود که تقریباً همه به وزارتخانه‏ها وابسته بودند، چرا که هدف، اساساً تربیت نیروی انسانی مورد نیاز دولت بود.

در سال ۱۳۱۹ وزارت معارف به علت سنگینی وظایف به دو وزارتخانه جدید با نام‌های جدا، تقسیم شد: وزارت پیشه و هنر و وزارت فرهنگ. کلیه وظایف مربوط به آموزش و حتی آموزش عالی به عهده وزارتخانه جدید فرهنگ گذاشته شد. در ادامه توسعه روز افزون مراکز آموزشیِ بالاتر از سطح متوسطه و در جهت تفکیک آموزش عالی از آموزش متوسطه و ابتدایی در سال ۱۳۴۴ شورای مرکزی دانشگاه‌ها، به منظور رسیدگی به امور دانشگاه‌های ایران و کلیه موسسات آموزش عالی و ایجاد هماهنگی بین آنها تشکیل شد.

با توجه به اهمیت و نقش آموزش عالی و نیز تنوع و گستردگی آموزش‌های عالی و تخصصی، در بهمن سال ۱۳۴۶ یعنی دو سال پس از تصویب قانون تأسیس شورای مرکزی دانشگاه‌ها، قانون تأسیس وزارت علوم و آموزش عالی به تصویب رسید.

به این ترتیب نهاد ویژه دولتی برای حل مسائل فرهنگی و علمی نظام آموزش عالی کشور به طور مجزا به وجود آمد تا برای تحقق اهداف زیر آغاز به کار کند:

صدور اجازه تأسیس و توسعه موسسات آموزش عالی و نظارت بر آنها

تعیین هدفهای علمی، تحقیقاتی، آموزشی و تنظیم برنامه های لازم

توسعه و ترویج علوم و فنون از طریق ایجاد یا تجهیز مراکز تحقیقاتی و علمی و تشویق و ارشاد پژوهشهای جمعی و فردی

تعیین خط مشی آموزش کشور و تمرکز برنامه ریزی در امر آموزش ملی و اعزام دانشجویان به خارج از کشور

آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در اسفند ماه ۱۳۵۷ با تغییر در سازمان و تشکیلات، مجددا" دو وزارتخانه فرهنگ و هنر و علوم و آموزش عالی در یکدیگر ادغام شده و با نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به انجام امور پرداخت. به دنبال آن، طرح ادغام موسسات آموزش عالی به مورد اجرا گذاشته شد و به موجب آن ۵۳ دانشگاه، دانشکده و موسسه آموزش عالی در قالب ۴ مجتمع دانشگاهی فنی و مهندسی، ادبیات و علوم انسانی، علوم اداری و بازرگانی و هنر سازماندهی شدند. در سال 1379 این وزارتخانه با نام جدید علوم، تحقیقات و فناوری به فعالیت‌‌های خود ادامه داد.

انقلاب فرهنگی

مهمترین اتفاق سالهای اولیه انقلاب، بسته شدن دانشگاه‌ها به مدت حدود 2 سال بود که با نام انقلاب فرهنگی در تاریخ معاصر شناخته می‌شود. علت اولیه آن حضور و تاخت و تاز گروه‌های سیاسی گوناگون در دانشگاه‌ها بود که ابتدا با فراخوانی از گروه‌ها خواسته شد که دانشگاه را ترک کنند ولی پس از آن این تعطیلی با هدف پاکسازی دانشگاه‌ها از اساتید و دانشجویانی بود که از سوی مسئولین وقت، «غرب زده» و «شرق زده» خوانده می‌شدند. اسلامی سازی یا مطابقت مطالب درسی با مضامین اسلامی و برقراری ایده بسیار پرکاربرد آن روزها یعنی «وحدت حوزه و دانشگاه» از دیگر اهداف این انقلاب بود. نهایتا در سال 61 دانشگاه ها بازگشایی شدند و شورای عالی انقلاب فرهنگی یادگار همان دوره است.

وزرای وزارت «فرهنگ و آموزش عالی» و بعدها «علوم، تحقیقات و فناوری»

اولین وزیرِ پس از انقلاب، علی شریعتمداری (58-57) بود که بعدها در ستاد انقلاب فرهنگی از اعضای موثر بود و چند سمت علمی و اجرایی را در سالهای بعدتر برعهده گرفت و بیشتر به عنوان شخصیتی علمی پژوهشی شناخته می شود.

وزیر بعدی حسن حبیبی (58-59) بود که جزء دولتمدارانی بود که از معاونت اول ریاست جمهوری تا عضو حقوقدان شورای نگهبان را در کارنامه خود داشت که نشان از اعتماد طیف های گوناگون سیاسی به او را داشت.

در سال 59 تا 60 حسن عارفی وزیر شد، وی پزشک بود و پس از او محمدعلی نجفی تا سال 63 وزارت را برعهده گرفت. نجفی در سال 93 و در کابینه حسن روحانی برای چند ماه وزیر شد. وی چندین مسئولیت مختلف از وزارت آموزش و پرورش تا ریاست سازمان برنامه و بودجه را نیز برعهده گرفت. وی پس از سمت شهرداری تهران، در یک پرونده قتل، به اتهام قتل همسر دومش دستگیر شد.

ایرج فاضل در فاصله سالهای 63 تا 64 در دولت اول میرحسین موسوی عهده دار مسئولیت وزارت آموزش عالی بود. وی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی بود که توسط مجلس سوم استیضاح و برکنار شد. وی که فوق تخصص جراحی عروق دارد در آذر ۱۳۸۸ توسط محمود احمدی‌نژاد از ریاست فرهنگستان علوم پزشکی، که مدت نوزده سال مسئولیت آن را بر عهده داشت، کنار گذاشته شد.

محمد فرهادی، پزشک متخصص گوش و حلق و بینی وزیر بعدی است که یک دوره از سالهای 64 تا 68 در کابینه موسوی و از سالهای 93 تا 96 در کابینه روحانی مسئولیت را برعهده داشت. او همچنین در کابینه سیدمحمد خاتمی وزیر بهداشت شد و سمتهایی نیز در هلال احمر نیز بر عهده گرفت.

در سالهای اخیر موجهای گوناگون خروج نخبگان علمی از کشور دغدغه مسئولان وزارت علوم بوده است. با هر اتفاق مخرب سیاسی یا اجتماعی در کشور، موج های جدیدی از مهاجرت آغاز می شود

مصطفی معین، پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران دو دوره مسئولیت این وزارتخانه را برعهده گرفت، دوره اول از سال 68 تا 72 در دولت اول هاشمی رفسنجانی و در فاصله سالهای 76 تا 82 در دولت خاتمی. مهمترین اتفاق دوره وزارت او حمله ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به کوی دانشگاه تهران و برخورد خشونت‌آمیز با دانشجویان بود که معین در اعتراض به این حمله، استعفانامه خود را به رئیس جمهور وقت داد اما خاتمی با استعفای او مخالفت کرد. او مجداد در سال 82 استعفا داد و اینبار موافقت شد. در سال 84 او کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد که پس از رد صلاحیت توسط شورای نگهبان با حکم حکومتی رهبری وارد کارزار انتخابات شد اما رای لازم را کسب نکرد و شکست خورد.

دو سال انتهای دوره دوم خاتمی را جعفر توفیقی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری شد و بعدها در دولت روحانی مدت کوتاهی سرپرست وزارت شد اما به عنوان وزیر معرفی نشد.

با شروع ریاست جمهوری احمدی نژاد ، رویکردها نسبت به آموزش عالی تغییراتی کرد. محمدمهدی زاهدی اولین وزیر علوم دولت نهم بود. وی استاد ریاضی دانشگاه بود و از سالهای 84 تا 88 وزارت را برعهده داشت. یکی مهمترین بحث‌های دانشگاهی در این دوره، «ستاره دار شدن» دانشجویان بود که به دانشجویانی گفته می‌شد که به خاطر فعالیت‌های سیاسی محکومیت داشته‌اند. این دانشجویان ممکن است از ادامه تحصیل محروم شده یا تحت شرایط خاصی ثبت‌نام شوند. زاهدی هم اکنون نماینده مجلس است.

کامران دانشجو، رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور در انتخابات پرمناقشه 88، وزیر دوره دوم کابینه احمدی نژاد در فاصله سالهای 88 تا 92 بود. به گفته وبگاه دانشگاه علم و صنعت، کامران دانشجو دارای مدرک دکترای هوافضا از دانشگاه منچستر است اما همان زمان شبهاتی در خصوص مدرک تحصیلی او مطرح شد.

رضا فرجی دانا، استاد تمام دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران به عنوان اولین وزیر دولت حسن روحانی معرفی شد. او نهایتا در سال 93 توسط مجلس استیضاح و از وزارت برکنار شد. برخی دلیل اصلی استیضاح را افشاگری او در خصوص اعطای 3000 بورسیه دانشگاهی که به صورتی غیرقانونی در دولت احمدی نژاد رخ داد بود، می دانند.

در فاصله سالهای بعدی دوره اول دولت روحانی، نجفی، فرهادی و سید ضیاء هاشمی تصدی وزارت یا سرپرستی آنرا بر عهده گرفتند تا اینکه پس از تشکیل دولت دوازدهم ، منصور غلامی وزارت علوم را برعهده گرفت که تا پایان دولت که روزهای آتی خواهد بود، ادامه دارد. او دارای مدرک دکتری کشاورزی از دانشگاه آدلاید استرالیا می‌باشد و مهمترین چالش دوره او بحث تحریم های آمریکا و کرونا بود که بر وضعیت تحقیقات و حقوق اساتید و تشکیل کلاسهای مجازی و مدیریت دانشگاه ها در زمان بسته بودن آن، تاثیر می گذاشت.

جنبش دانشجویی

مجموعه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان که تاثیرگذاری زیادی در جامعه داشته را جنبش دانشجویی گویند که دارای چند فراز تاریخی مهم بوده است. پیش از انقلاب، گروه های چپ و اسلامی مهمترین هواداران را در بین دانشجویان داشتند که بسیاری از آنها پس از انقلاب 57 یا در ساختار حکومت قرار گرفتند یا در نقش اپوزیسیون ظاهر شدند.

بعد از انقلاب و در بحبوبه جنب و جوش اوایل آن که منجر به تعطیلی دانشگاه ها شد، تا دهه 70 چندان فعالیت بلند بردی از دانشجویان دیده نشد تا اینکه پس از انتخابات دوم خرداد 76 دوباره این جنبش اوج گرفت و پس از حمله به کوی دانشگاه در سال 78 و اتفاقات پس از انتخابات 88 و برخوردها با دانشجویان، عملا این جنبش به محاق فرو رفت و حتی فعالیت اندک در دوره اول دولت روحانی نتوانست جنب و جوش سالهای پیش را زنده کند.

تحقیقات، مقالات و پژوهش

در سال 79 نام وزارت آموزش عالی به علوم، تحقیقات و فناوری تغییر یافت تا نمادی باشد بر سیاست گذاری جدید این وزارتخانه که تلاش داشت با افزایش دوره های تحصیلات تکمیلی، تحقیقات را در کشور رشد دهد. این سیاستها، با سیاستهایی که پس از انقلاب در خصوص خودکفایی علمی مطرح می شد هماهنگ بود و افق هایی در خصوص افزایش فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و دکترا ترسیم می کرد.

از سوی دیگر، چاپ مقالات در مجلات خارجی به عنوان پله ارتقاء اساتید مطرح شد تا موتور پژوهش بیش از پیش گرم شود. البته این تلاشها در دوره های بعد باعث شد چندان به کیفیت مقالات یا کاربردی بودن آنها توجه نشود و به مرور از مرکز توجه خارج شد.

دانشگاه آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی و علمی کاربردی

این دانشگاه ها هم با دلایل گوناگونی بنیان نهاده شد. دانشگاه آزاد اسلامی یکی از بزرگ‌ترین مراکز آموزشی و پژوهشی در ایران که در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد هاشمی رفسنجانی و با حمایت امام خمینی (ره) تأسیس شد و امروزه در بسیاری از شهرهای ایران دارای مراکزی است. البته این دانشگاه فعالیت خود را در دههٔ ۱۳۵۰ آغاز کرده بود اما پس انقلاب رشد چشمگیری داشت.

دانشگاه پیام نور در سال 1367 به عنوان تنها دانشگاه آموزش باز و از راه دور در جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد. مدارکی که این دانشگاه به دانشجویانش اعطاء می‌نماید معتبر و هم تراز مدارک دیگر دانشگاه‌های دولتی است و تعداد اعضای هیات علمی این دانشگاه در رشته‌های مختلف قریب به 4 هزار نفر و تعداد دانشجویان قریب به 430 هزار نفر است.

دانشگاه‌های غیرانتفاعی ایران، دانشگاه‌هایی هستند که از بودجه غیردولتی استفاده نموده و به صورت مستقل زیرنظر هیئت امنای دانشگاه اداره می‌شوند. در این دانشگاه‌ها، تحصیل رایگان نبوده و همراه با اخذ شهریه است. دانشجویان در این دانشگاه‌ها از طریق آزمونهای سراسری سازمان سنجش آموزش کشور، پذیرش می‌شوند. این نوع دانشگاه ها سال 64 به صورت رسمی آغاز به کار کردند.

دانشگاه جامع علمی-کاربردی دانشگاهی نیمه دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. تأسیس دانشگاه جامع علمی-کاربردی در مهرماه سال ۱۳۷۰ به تصویب رسیده ‌است و امروزه دارای حدود ۶۰۰ مرکز آموزشی در رشته‌های مختلف مهارتی در سراسر کشور دارد.

گفتنی است، بسیاری از سیاسیون از جناح های گوناگون در سالهای گذشته اقدام به تاسیس دانشگاه های خصوصی کردند.

فرار مغزها

در سالهای اخیر موجهای گوناگون خروج نخبگان علمی از کشور دغدغه مسئولان وزارت علوم بوده است. با هر اتفاق مخرب سیاسی یا اجتماعی در کشور، موج های جدیدی از مهاجرت آغاز می شود. بسیاری از المپیادی ها و فارغ التحصیلان نخبه بهترین دانشگاه های ایران پس از شروع تحصیلات کارشناسی در ایران خود را آماده رفتن به دانشگاه های دیگر کشورها برای ادامه تحصیل می کنند و یکی از چالش های مهم این وزارتخانه ایجاد بستر لازم برای جذب این نخبگان یا به حداقل رساندن مهاجرت آنهاست.

بازار کار

مهمترین مشکل قشر دانشجو، مساله یافتن کار پس از اتمام تحصیل است. بر این مبنا رشته های دانشگاهی بر اساس موقعیت بازار کار اولویت بندی می شوند و نه بر اساس اینکه چقدر می توانند به رشد علم در کشور کمک کنند. البته همان رشته هایی که موقعیت شغلی بسیاری داشتند، اکنون همان ها هم با کمبود کار مواجهند و رسالتِ همواره ذکر شده دانشگاه ها یعنی ارتباط با صنعت و حوزه کسب و کار، همچنان به عنوان مساله ای حل نشده باقی مانده است.

گزینه های مطرح برای تصدی وزرات علوم در دولت ابراهیم رئیسی

محمدمهدی زاهدی که 4 سال تجربه وزارت در دولت احمدی نژاد را داشت یک از گزینه‌های مطرح است. گزینه بعدی، فرهاد رهبر است که در دولت هاشمی رفسنجانی مدیرکل مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری بود. او در دولت خاتمی سمت معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات را داشت و در دولت محمود احمدی‌نژاد ابتدا ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را بر عهده گرفت و سپس حدود شش سال رئیس دانشگاه تهران شد که این نشان می دهد قدرت کار با سلیقه های مختلف را دارد.

گزینه مطرح بعدی محمدمهدی نژاد نوری است که در دولت دهم، معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم بود و بعد از آن با حکم رئیسی در زمان تولیتش در آستان قدس رضوی، معاونت علمی آستان شد. رئیس صنایع هوایی قدس و رئیس موسسه آموزشی تحقیقاتی صنایع دفاع از دیگر سوابق اوست.

درباره سایر وزارتخانه‌ها بخوانید:

کارنامه ۴۰ ساله وزارت آموزش و پرورش/ چه کسی می تواند مدرسه ها را دوباره بگشاید؟

چه کسی می تواند مسئولیت بهداشت و کرونا را در دولت جدید برعهده گیرد؟ / بحران سلامت، میراثی که به رئیسی رسید

فرهنگ یا ارشاد؛ داستان وزارتخانه ای که اطلاعات و آموزش، فرزندان آن هستند

چه کسی وزارت کشاورزی را نجات می دهد؟

وزیر دفاع دولت رئیسی چه کسی خواهد بود/ همه وزرای دفاع جمهوری اسلامی ایران؛ از شهید چمران و فکوری تا اکبر ترکان

گزینه‌های رئیسی برای کرسی وزارت امور خارجه / کدام چهره می‌خواهد رودرروی بایدن بایستد؟

طلای سیاه، یک دنیا رمز و راز/ مروری بر وزرای نفت جمهوری اسلامی ایران/ وزیر نفت جدید چه کسی خواهد بود؟

دولت سیزدهم ورزش ایران را به کدام‌سو می‌برد؟

روند سینوسی سازمان برنامه؛ از وزارت تا انحلال

وزارت کشور رئیسی به چه کسی می رسد؟ / تلاش جریانهای اصولگرا برای رسیدن به ساختمان فاطمی

سازمان انرژی اتمی ایران؛ ارگانی علمی، در تله سیاست

از طرح تفکیک وزارت راه و شهرسازی تا گزینه‌های پیش‌روی رئیسی برای انتخاب وزیر/ نگاهی بر چالش‌های پیش روی رئیسی در وزارت راه و شهرسازی

رئیسی و چالش مدیریت آب و برق در دولت سیزدهم/ گزینه‌های پیش روی رئیس جمهور برای وزارت نیرو را بشناسید

شعام و مصوبه های فرداستی و پنهانش

منبع: خبرفوری

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • 598
    0

    این قدر اخبار منفی و وارونه ندهید که وزیران رییسی با چه چالش هایی روبرو هست -چالش مملکت ما افراد بی عرضه و غربگرایی هستند که فقط برای بیگانگان کار میکنند میخورند ولی کار نمیکنند - با روحیه جهادی و انقلابی به امید خدا در عرض 4 سال میشود این همه خراب و تباهی و خسارت را جبران کرد نمونه عینی جنگ تحمیلی 8 ساله در اوایل جنگ رییس کل قوا بنی صدر لیبرال و غربگرا بود تا وقتی که این بود ما عقب نشینی و خاک از دست میدادیم ولی وقتیکه فرار کرد و اداره جنگ افتاد دست بچه هایی مثل باکری- همت-خرازی- بروجردی -باقری- سلیمانی -وووووووووووو - بعد 5 سال ما به نزدیکی های بصره رسیدیم با کسانیکه روحیه شهید سلیمانی دارند میشود خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی کشور رو آزاد کرد

  • خردمند در برهوت
    0

    https://www.khabarfoori.com/detail/2726734 /////// ام المسائل کشور، فساد اقتصادی است (انواع کسب مال حرام مانند کم کاری، بد کار کردن در اداره جات، اتلاف منابع، رشوه، اختلاس، رانت، کلاه برداری، تقلب، احتکار، گران فروشی، کم فروشی، و از جمله مدرک فروشی!)، و همچنین ترک فعل یعنی ماموریت و وظیفه مسئولان و کارمندان ترک کار کنند، مثل نظارت بر اجرای صحیح قانون، افشای جرم بسیار مهم و خطرناک مدرکفروشی که حکم خیانت به حال و آینده و ایجاد وطن فروشی است! به بیند چقدر مردم و مسئولان بی تفاوت هستند! آیا این نشانه این نیست به طور وسیعی خود مردم آلوده مدرک گرایی و مدرک فروشی شده اند؟! آیا کسانی بی تفاوت هستند خودشان یا فرزندانشان آلوده مدرکفروشی شده اند و به طور وسیعی آلوده تقلب در کسب حرام مدراک آموزشی شده اند؟! خیانت به آینده علمی کشور، امروز شاهدیم.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها