کابینه پژوهی دولت رئیسی در دوران تحریم نفتی

طلای سیاه، یک دنیا رمز و راز/ مروری بر وزرای نفت جمهوری اسلامی ایران/ وزیر نفت جدید چه کسی خواهد بود؟

در این گزارش سعی داریم مروری بر تاریخچه، چالش ها و اصلی ترین گزینه های هدایت وزارت نفت داشته باشیم.

طلای سیاه، یک دنیا رمز و راز/ مروری بر وزرای نفت جمهوری اسلامی ایران/ وزیر نفت جدید چه کسی خواهد بود؟

به گزارش خبر فوری ، بدون شک یکی از چالشی ترین وزارت خانه های دولت، وزارت نفت است. وزارت خانه ای که هر چند بعد از انقلاب اسلامی و در سال 1358 با مصوبه شورای انقلاب به ساختار دولت اضافه شد، اما در این 40 سال تبدیل به استراتژیک ترین ارکان دولت شده است. این بدین دلیل است که همچنان یکی از اصلی ترین منابع درآمدی دولت صادرات نفت است. تحریم های شدید اخیر نفتی علیه کشورمان نیز بر اهمیت این ارکان دولتی افزوده و این پرسش را مطرح کرده که ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب چه شخصی را برای هدایت این وزارت خانه در نظر گرفته است؟

در این گزارش سعی داریم مروری بر تاریخچه، چالش ها و اصلی ترین گزینه های هدایت وزارت نفت داشته باشیم.

وزارت خانه ای که 9 وزیر و سرپرست داشته است

از بعد اضافه شدن وزارت نفت به کابینه دولت در سال 58 تا کنون، این وزارت خانه 9 وزیر یا سرپرست داشته است. وزرای نفت به ترتیب زمانی این افراد هستند: علی‌اکبر معین‌فر (1358)، محمد جواد تندگویان (1359)، سید محمد غرضی (1360)، غلامرضا آقازاده (1364)، بیژن نامدار زنگنه (1376)، کاظم وزیری هامانه (1384)، غلامحسین نوذری (1386)، مسعود میرکاظمی (1388)، رستم قاسمی (1390)، بیژن نامدار زنگنه (1392).

همچنین در طول 41 سال اخیر، وزارت خانه نفت چند سرپرست داشته است. محمد علی آبادی اصلی ترین سرپرست این وزارت خانه بوده است. همچنین شخص محمود احمدی نژاد (رئیس جمهور وقت ایران) در اردیبهشت سال 90 سرپرست وزارت نفت بود که البته با مخالفت مجلس مجبور شد از این مقام کنار رود.

حالا به سراغ مهم ترین حواشی و چالش های وزارت نفت در طول این 41 سال بعد از انقلاب می رویم.

نفت و بحران جنگ تحمیلی در همان ابتدای انقلاب

علی اکبر معین فر نخستین وزیر نفت بعد از انقلاب اسلامی است. او در دولت موقت مهدی بازرگان سکان وزارت جدید التاسیس نفت را بر عهده گرفت. معین فر که مهندسی زلزله در دانشگاه واسدا ژاپن خوانده بود وظیفه داشت وضعیت آشفته نفت ایران را حل کند. بالا و پایین قیمت نفت در سال های پایانی رژیم پهلوی، اعتصاب کارگران صنعت نفت و کاهش شدید تولید و به خصوص سر و سامان دادن به درآمد نفتی ایران و تقسیم منصفانه آن بین همه مردم از جمله الزامات وزارت معین فر در ابتدای انقلاب بود.

معین فر برای حل این چالش باید هرچه سریعتر تولید نفت را به حداکثر می رساند تا درآمد دولت بالا رفته و کشور با تورم مواجه نشود. وزیر نفت وقت برای حل این موضوع طی یک بخشنامه تصویب کرد که همه کارکنان صنعت نفت برای جبران خسارت ها باید 6 روز در هفته و به صورت حداکثری کار کنند. لغو تعطیلی پنجشنبه ها از دیگر اقدامات معین فر بود. این تصمیم جنجالی وزیر نفت دولت موقت باعث ناراحتی و اعتراض کارگران و کارمندان صنعت نفت ایران شد و گروهی نیز شروع به اعتصاب کردند.

با استعفاء دولت موقت، علی اکبر معین فر نیز کنار رفت. با پیروزی ابوالحسن بنی صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل کابینه او و نخست وزیر رجایی، محمد جواد تندگویان به عنوان وزیر انتخاب شد. تندگویان یک جوان انقلابی اما با عزم بود که اتفاقا سوابق اجرایی مهمی هم در وزارت نفت داشت. او در زمان معرفی دولت به مجلس شورای اسلامی، سرپرست مدیریت مناطق نفت ‌خیز بود که مهم‌ترین زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران به ‌شمار می ‌آمد.

تنها چند روز پیش از آغاز رسمی کار تندگویان، رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد. با حمله صدام به جنوب ایران، وزارت نفت در یک وضعیت فوق حاد قرار گرفت. حالا تندگویان جوان و وزارت خانه اش وظیفه داشتند از مناطق نفتی جنوب ایران محافظت و کارکنان صنعت نفت را نیز ساماندهی کنند.

جنگ باعث شد تندگویان سفرهای زیادی به خوزستان و مناطق جنگی داشته باشد. متاسفانه در یکی از این سفرها او به اسارت دشمن درآمد. این اتفاق در حالی رخ داد که تنها یک ماه از کار رسمی وزیر جوان می گذشت. بعد از انتقال تندگویان به زندان دیگر هیچ خبری از او به گوش نرسید. طبق گفته برخی شاهدان، او بر اثر شکنجه نیروهای عراقی جان خود را از دست داد. پیکر شهید تندگویان در سال 1370 بالاخره به ایران تحویل داده شد و در بهشت زهرا آرام گرفت.

سید محمد غرضی سومین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران است. او در سال 1368 به وزارت رسید و تا 1364 نیز در این سمت ماند. غرضی ماموریت داشت راه تندگویان را ادامه دهد. حفظ منابع نفتی و فروش آن در اوج جنگ تحمیلی در جنوب و غرب ایران وظیفه اصلی وزارت نفت بود. بالا و پایین شدن وحشتناک قیمت نفت (در برهه ای قیمت نفت به 7 دلار هم رسید) و شلیک موشک های عراقی به مناطق نفتی و نفت کش های ایران اصلی ترین مشکلات غرضی در این مقطع حساس بودند.

سید محمد غرضی در سال 1364 وزارت خانه نفت را ترک کرد و جای خود را به غلامرضا آقازاده داد. آقازاده از سال 64 تا 76 وزیر نفت بود. از این حیث، او نماد ثبات در وزارت خانه نفت بوده است. آقازاده وضعیت نفت را در سال های پایانی جنگ برعهده داشت. در این سالها، جنگ نفتکش ها باعث به هم خوردن قیمت نفت در جهان و به خصوص بحران نفتی در ایران شد. آقازاده ماموریت داشت از طریق تامین فروش نفت، پیدا کردن مشتری های ثابت برای ایران و دفع خسارات ناشی از حملات موشکی دشمن وضعیت نفت را با ثبات نگه دارد. هر چند وضعیت نفت بالا و پایین زیادی داشت اما آقازاده و سایر اعضاء وزارت خانه هرجور که بود توانستند ایران را در سالهای جنگ و بحران نفتی حفظ کنند.

رستاخیز صنعت نفت بعد از بحران جنگ

غلامرضا آقازاده از سال 1368 تا 1376 وزیر نفت باقی ماند. در این دوره وزارت نفت وظیفه داشت فروش نفت را به حداکثر برساند تا بحران سال های جنگ فراموش شود. حضور فعال در اوپک و افزایش ارتباط با کشورهای تعیین کننده قیمت نفت مثل عربستان از دیگر وظایف غلامرضا آقازاده و وزارتش بود.

بعد از برگزاری انتخابات 2 خرداد 1376 و پیروزی جبهه اصلاحات و محمد خاتمی، بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت انتخاب شد و به سکان داری 12 ساله آقازاده پایان داد. زنگنه در تمام دوران اصلاحات وظیفه داشت صنعت نفت کشور را اداره کند.

زنگنه که دانش ‌آموخته کارشناسی ارشد مهندسی راه ‌وساختمان از دانشکده فنی دانشگاه تهران بود در دولت سوم و چهارم و پنجم و ششم سابقه وزارت داشت (وزارت جهاد سازندگی و نیرو) و با وجود سن نسبتا کمش در سال 76 یک مدیر اجرایی باسابقه به حساب می آمد.

زنگنه طرح افزایش تولید و صادرات نفتی دوره آقازاده را ادامه داد. با وجود بهبود شرایط و بهتر شدن روابط ایران و کشورهای اروپایی، فروش نفت ایران به کشورهای دیگر زیاد شد. همچنین در این دوره، میادین نفتی بسیاری توسط دولت کشف شد و به خصوص بهره برداری از میادین نفت و گاز زیاد گشت. در این دوره، 10 فاز میدان عظیم گازی پارس جنوبی به بهره ‌برداری رسید.

شاید مهم ترین حاشیه و چالش وزارت نفت زنگنه در دوره اصلاحات ماجرای "کرسنت" باشد. طبق این قرارداد که در سال 81 بین شرکت ملی نفت جمهوری اسلامی ایران و شرکت کرسنت پترولیوم منعقد شد، روزانه معادل 500 میلیون فوت مکعب گاز ترش ایران به شرکت کرسنت در امارات تحویل داده می شد. این قرارداد موافقان و مخالفان زیادی داشت. موافقان معتقد بودند این یکی از بهترین قراردادهای نفتی ایران بوده و باعث شده دست دلالان از تجارت نفت قطع شده و مسیر فروش نفت ایران هم به مراتب سهل تر شود. در مقابل، مخالفان معتقد بودند این قرارداد بیشتر شبیه عهدنامه ترکمنچای بوده و باعث ضرر شدید ایران شده است. برخی نیز این قرارداد را بیشتر به سود واسطه ها می دانستند و معتقد بودند برخی اعضاء وزارت نفت پول بسیار زیادی از این قرارداد به جیب زده اند. سرانجام اختلافات داخلی باعث شد تعهدات ایران به طور کامل انجام نشود و با حکم دادگاه لاهه این قرارداد ملغی شود.

وزارت نفت پرآشوب در دوره احمدی نژاد

با پیروزی محمود احمدی نژاد در سال 84، مساله وزارت نفت تبدیل به یک بحران شد. از زمان تشکیل دولت تا انتخاب یک وزیر نفت حدود 4 ماه زمان گذشت. از همین اتفاق می شد تشخیص داد که نفت در دوره احمدی نژاد اوضاع متفاوتی را تجربه خواهد کرد. احمدی نژاد در دوره تبلیغات خود وعده داده بود که ""پول نفت بر سر سفره‌های مردم آورده خواهد شد." همچنین گفته شده بود که "دولت احمدی‌نژاد مافیای نفت را سرنگون خواهد کرد." این جملات نشان می دهد که احمدی نژاد می خواست ساختار وزارت نفت را تغییر دهد و به خصوص آن را از مسیر حدود 16 ساله ای که پی گرفته شده بود خارج نماید.

احمدی نژاد ابتدا علی سعید لو و صادق محصولی و سید محسن تسلطی را برای وزارت نفت در نظرگرفته بود اما هر سه این اشخاص با مخالفت شدید مجلس روبه رو شدند. احمدی نژاد به ناچار کاظم وزیری هامانه را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد. با وجود پذیرش مجلس، اما وزارت وزیری هامانه 2 سال بیشتر دوام نیاورد. تعلل در انتخاب وزیر، به هم خوردن برخی قراردادهای نفتی، تغییر سیاست خارجی ایران و تاثیرش بر فروش نفت و به خصوص افزایش اختلاف سلیقه ‌های موجود در بدنه سیاسی کشور همه مشکلاتی بودند که وزیری هامانه را که سابقه بسیار زیادی در وزارت نفت داشت، با خود درگیر کرد.

بعد از افزایش اختلاف وزیر نفت و رئیس جمهور و برکناری هامانه در سال 1386، غلامحسین نوذری به عنوان وزیر نفت انتخاب شد. نوذری علی رغم مشکلات حاصل از تحریم و بحرانی شدن اوضاع سیاست خارجی اما توانست اوضاع آشفته وزارت نفت را تا حدی مدیریت کند و فروش نفت را مجددا تصاعدی نماید. در دوره او تولید نفت خام کشور به بیش از 4 میلیون و 200 هزار بشکه در روز رسید که در نوع خود یک رکورد محسوب می شود.

با پیروزی احمدی نژاد در سال 1388 کابینه و ترکیب سیاسی او نیز دچار یک انقلاب شد. اختلاف نوذری و رئیس جمهور باعث شد او در ترکیب کابینه دوم نباشد و به جای او مسعود میرکاظمی وزیر نفت شود. میرکاظمی ماموریت یافت ساختار وزارت نفت را به کلی متحول کند. او کمتر از 2 سال وزیر نفت بود، اما در همین مدت کوتاه، تغییرات گسترده‌ای در سطوح مختلف مدیریتی صنعت نفت ایجاد کرد. محمدرضا نعمت زاده و اکبر ترکان دو چهره مطرح در دولت روحانی از جمله کسانی بودند که در این دوره از وزارت نفت کنار گذاشته شدند. میرکاظمی در دوره وزارتش منتقدان زیادی داشت. آنها می‌گفتند در دوران وزارت وی تولید نفت کاهش یافته و سوآپ نفت متوقف شده است.

با وجود روابط نسبتا خوب میرکاظمی و احمدی نژاد اما کم کم بین این دو نیز اختلاف پیش آمد. این اختلاف ادامه داشت تا آنکه دولت تصمیم به ادغام وزارت نفت و نیرو گرفت و اعلام کرد که مجید نامجو وزیر وقت نیرو به عنوان نامزد وزارت به مجلس معرفی خواهد شد. به این ترتیب خود به خود میرکاظمی کنار گذاشته شد. هر چند مخالفت مجلس ادغام دو وزارتخانه نفت و نیرو را کان لم یکن کرد اما میرکاظمی بدون بهانه ای از فهرست وزرا حذف شد.

بعد از رفتن میرکاظمی، احمدی نژاد در یک اقدام تاریخی و عجیب اعلام کرد که خودش سرپرست وزارت نفت است. او حدودا 1 ماه سرپرست وزارت نفت بود اما با مخالفت شدید نمایندگان مجلس مواجه شد که معتقد بودند این کار نقض قانون اساسی است.

مخالفت شدیداللحن مجلس، احمدی نژاد را به عقب نشینی وادار کرد و او محمد علی آبادی (رئیس سابق سازمان تربیت بدنی) را به سرپرستی وزارت نفت منصوب کرد. او سپس به سراغ رستم قاسمی رفت تا او را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کند. رستم قاسمی بعد از میرکاظمی دومین عضو سپاه پاسداران بود که پا به وزارت نفت می گذاشت و تا پایان دولت احمدی نژاد هم به کارش ادامه داد.

با این حال، در این مدت وزارت نفت با یک بحران مواجه شده بود؛ بحرانی که قاسمی هم نتوانست آن را حل کند. در این زمان، فضا چنان برای وزارت نفت تنگ شد که پروژه های نفت به خاطر تحریم ها خوابیده و وزارت نفت دیگر نمی توانست حتی نیمی از نفت تولیدی اش را بفروشد.

بازگشت شیخ الوزرا، دوره دوم زنگنه دوره خوف و رجاء با برجام و ترامپ

زنگنه همچنان به علت اقداماتش در دوره اصلاحات مورد انتقاد سیاست مداران بیشتر اصولگرا بود. با این حال، او توسط حسن روحانی مجددا به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد. در روز رای اعتماد، چالش های بسیار زیادی برای زنگنه به وجود آمد اما سرانجام به درخواست حسن روحانی که وجود سرپرست را برای وزارت کلیدی نفت فاجعه بار می دانست، با 166 رای موافق نمایندگان به عنوان وزیر نفت برگزیده شد و پس از 8 سال دوری از یک وزارت خانه مجددا به عنوان وزیر نفت انتخاب گشت.

زنگنه به محض ورود به وزارت نفت شروع به افزایش تولید و ارتباط با شرکت های مهم خارجی کرد. همزمان برجام نیز در حال پیشرفت بود. زنگنه با شرکت های بزرگ نفتی مثل توتال قرارداد بست و در مدت کوتاهی میزان تولید نفت دوباره تصاعدی شد. در سال 1395 میزان تولید نفت خام به متوسط 3 میلیون و 720 هزار بشکه در روز و در سال 96 نیز به ‌طور میانگین به 3 میلیون و 921 هزار بشکه در روز رسید.

با وجود این روند صعودی، بعد از سال 96 و با خروج یک طرفه ترامپ از برجام و بازگشت همه تحریم های نفتی، شرایط تغییر کرد. بزرگترین مشتریان نفتی ایران یعنی چین و هند و کره جنوبی خرید نفت از ایران را متوقف کردند و ناگهان صنعت نفت ایران با یک سقوط شدید مواجه شد.

زنگنه برای مقابله با تحریم ها چند سیاست را دنبال کرد. اولین سیاست او لابی با کشورهای اوپک پلاس برای گرفتن معافیت فروش نفت بود. به جز این، تلاش برای تبادل نفت و کالا با کشورهایی مثل ونزوئلا، بهره‌ برداری هم ‌زمان از 5 فاز پارس جنوبی، بهره‌ برداری از سه میدان مشترک نفتی در منطقه غرب کارون، افتتاح 12 مجتمع پتروشیمی با ارزش درآمدزایی بیش از شش میلیارد دلار در سال، وبه خصوص بهره‌برداری از فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس به‌عنوان بزرگ ‌ترین پروژه بنزین ‌سازی کشور سایر اقدامات زنگنه برای نجات صنعت نفت بوده است.

با وجود این آمار، زنگنه مخالفان جدی نیز داشته است. برخی منتقدان معتقدند در دوره وزارت او اختلاس های سنگینی در وزارت نفت رخ داده است. معطل کردن کشور به برجام و ترجیح شرکت های نفتی غربی به شرقی از دیگر انتقادات به زنگنه است ( اینجا بخوانید). همچنین برخی خام فروشی بیش از حد و عدم توجه به تولیدات نفتی و پتروشیمی ها را از نقص های زنگنه می دانند.

به هر حال، زنگنه با سابقه 16 سال وزارت یکی از مهم ترین مدیران نفتی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است.

چالش های وزارت نفت

وزارت نفت در شرایط کنونی با چالش های فراوانی روبه رو است که در زیر به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

الف. تحریم های نفتی سنگین علیه ایران و عدم لغو آن توسط دولت جدید آمریکا

ب. کاهش خرید نفت ایران توسط کشورهای شرقی هند و چین

ج. تعلل در احیاء برجام و عدم تعامل نفتی ایران و اروپا به علت به هم خوردن ارتباط سیاسی دو طرف

د. عدم اختصاص وقت و بودجه جهت توسعه پتروشیمی ها و تنوع تولیدات نفتی و دوری از خام فروشی

ن. افزایش قدرت لابی با کشورهای قدرتمند نفت و به خصوص اوپک و اوپک پلاس

ه. عدم وجود یک نگاه استراتژیک دراز مدت و همه جانبه در بخش صنعت نفت که همه اجزای حاکمیت بر آن توافق داشته باشند

چه کسی وزیر نفت جدید می شود؟

در میان گزینه های مطرح شده برای هدایت وزارت نفت در دولت جدید نام اشخاصی چون رستم قاسمی، مسعود میرکاظمی، مهدی دوستی و هدایت الله خادمی شنیده می شود. رستم قاسمی که آخرین وزیر نفت دولت دوم محمود احمدی نژاد بود در انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم ثبت نام کرد اما بعد اعلام کرد به نفع ابراهیم رئیسی کنار می رود. او همچنین عضو سپاه پاسداران است و با رئیسی و چهره های اصولگرا رابطه خوبی دارد.

مسعود میرکاظمی شخص دیگری است که نامش در میان گزینه ها دیده می شود. وزیر بسیار جنجالی نفت در دوره محمود احمدی نژاد در طول وزارتش کم حاشیه نداشته است. نام مسعود میرکاظمی از آن جهت به عنوان گزینه وزارت نفت مطرح شده است که در سال 96 او رئیس کمیته طرح و برنامه ستاد رئیسی بوده است.

هدایت الله خادمی مدتی در کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی فعالیت می کرد. او مدتی در وزارت نفت در کنار زنگنه بود اما چندی بعد به یکی از منتقدین جدی زنگنه در وزارت نفت تبدیل شد. از این رو بسیاری معتقدند شاید رئیسی بخواهد وزارت نفت را به منتقد وزیر نفت روحانی بدهد.

مهدی دوستی یکی دیگر از گزینه های مطرح شده برای هدایت وزارت نفت است. دوستی سخنگوی شورای هماهنگی ستادهای مردمی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات اخیر بود. او همچنین مجری پروژه پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس و معاون فنی هلدینگ نفت و گاز قرارگاه خاتم الانبیاء بوده است.

به جز این اشخاص، نام احسان خاندوزی (نائب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم) و فرهاد رهبر (رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت محمود احمدی ‌نژاد) نیز به عنوان گزینه های دولت ابراهیم رئیسی به مجلس برای هدایت وزارت نفت نیز شنیده می شود.

باید صبر کرد و دید عاقبت چه کسی وزیر نفت خواهد شد؟ شما چه فکر می کنید؟ نظرتان را در بخش کامنت ها برای ما بنویسید.

منبع: خبر فوری

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 13
  • بینام
    0

    وزارت نفت ژنرال می خواهد که ما به جز زنگنه کسی دیگر نداریم !!!

    نظرات شما -
    • حیدر
      0

      وزارت نفت را بزرگانی چون اقبال و انصاری و..با گروهی از متخصصین به تمام معنا ایرانی و آمریکایی و انگلیسی اداره میکردند .زیانی که نفت از بیسوادی و بی تجربگی مشتی خودنشناخته متحمل شد وحشتناک است.

    • ح-شمسي
      0

      زنگنه وزارت نفت را نابود كرد و ژنرال تخريب است و ويران. اين شخص كه مدت 16 سال وزير نفت بوده و بشدت با رابطه بازي، بچه هاي مسئولين را به مديريت گماردن و استخدام نمايندگان بي خاصيت و فرزندان بي سواد مسئولين بيشترين خيانت را به نفت كرد.

    • بیسواد
      0

      شمسی جان ، بینام به تمسخر گفت ، اون علامت تعجب های آخر متن را نمی بینی ! تنها ژنرال نفت ایران زنگنه است که توانست نفت را از ۱۲۰ دلار به ۳۰ دلار برسونه و صدها بالایشگاه بسازه ، و بخصوص کارت سوخت را حذف کرد و مردم را از کارت بازی نجات داد !

  • مورچه
    0

    یکی ازمردم عادی بایدوزریرنفت باشه کسی که دردگرانی راباپوست واستخوان حس کرده باشه کسی که بارها شرمنده خانواده اش شده باشدنه افرادی که سالهاست نوکری هزارفامیل رادرکارنامه دارند

  • ناشناس
    0

    بهترین گزینه مهندس غلامحسین نوذری میباشد شخصیتی که دوران مدیریتی خود را صرف خدمت به مردم و کشورش کرد

    نظرات شما -
    • کامکاری
      0

      نوذری بیسوادی بیش نبود .

    • ناشناس
      0

      برای شما که حتما خیلی عالی خواهد بود.

  • بساقزاده
    0

    نفت فرصتی در راستای توسعه صنعتی و کشاورزی بود که با یک اشتباه در شناخت جهان و قدرتهای حاکم برآن در جهت معکوس نقش آفرین شد.تاسیسات نفت ایران کهنه و فرسوده و هر آن و هر روز اگر کارخانه ای یا لوله ای از مدار خارج شود بعید نیست چون افرادی مثلا وزیر سواد و تجربه اداره ی وزارت بزرگ نفت را نداشتند و سرگرم بازی خود بودند.نفت با این حال در این زمان بیچارگی اقتصادی ایران باز حرف اول را میزند اگر دوباره سوار بر خیالات خود جهان را منتظر باز شدن دهان خویش ندانیم.

  • ح-شمسي
    0

    لااقل نامي از افرادي مطرح نمائيد كه مديريت داشته، كاربلد هستند و تجربه اي در نفت دارند. دوستي چه سنخيتي با نفت دارد جز اينكه پيمانكار ستاره بوده، ميركاظمي حواشي بسيار داشته و رستم قاسمي هم موضوع بابك زنجاني و تخلفات آن مقطع را در كارنامه دارد. هدايت هم كه بازنشسته است. دنبال افرادي نظير جشن ساز، سالاري، بيات، اوجي و ... در نفت بايد رفت و از گزينه هاي كوچك كه در حد و اندازه پيمانكار نفتي هستند بايد اجنتاب كرد. كشور و صنعت نفت نياز به مدير كاربلد و عملگرا و با سواد بين المللي دارد. شايد در حد زكي يماني نداشته باشيم ولي در نفت افرادي هستند كه بسيار برتر از گزينه هاي مطرح هستند. ولي كشور دچار بحران بسيار شديد است و دولت بعدي با كوهي از مشكلات، بحرانهاي اقتصادي و انرژي، فساد و ... مواجه است.

    نظرات شما -
    • قادری
      0

      جشن ساز تازه از دانشگاه بیرون آمده است.

  • ابن سعیدی
    0

    سلام بنظرم نه رستم قاسمی نه میرکاظمی توان وزارت نفت را ندارند هردو متاسفانه افرادی هستن که تاریخ مصرف انها پایان یافته آقای رئیسی باید بفکر یک فرد تواتمندی برای وزارت نفت باشد در شرایط تحریم مرد عمل وتوانمند برای وزارت نفت باید گمارده شود . با تقدیم احترام غلامرضا ابن سعیدی فوق لیسانس مدیریت آموزشی وجانباز جنگ تحمیلی

  • علی
    0

    بنظرم امثال رستم قاسمی توانایی لازم را برای تصدی وزارت نفت ندارند. ایشان بهتر است به خادمی همان حرم رضا (ع) ادامه دهد. حداکثر پستی که این بنده خدا می تواند داشته باشد معاون یک ناحیه شهرداری محله است. به عبارت دیگر زنگنه هزار برابر اصلح تر است. مگر اینکه ماموریت نابودی وزارت نفت را داشته باشند. البته آقای رئیسی باهوش تر از این حرفهاست.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها