تاجیک: نمیتوان انتظار داشت ابتکارهایی مانند «مناره» بهسرعت به مرحله اجرایی برسند؛ وجود اسرائیل عامل اصلی ناکامی در تحقق منطقه عاری از سلاحهای هستهای است
یک کارشناس مسائل خاورمیانه به «اعتماد آنلاین» گفت: نباید انتظار داشت که چنین ابتکارهایی بهسرعت به مرحله اجرایی در سطح منطقهای یا بینالمللی برسند. در مواجهه با اینگونه موضوعات، باید صبور بود.در تمامی تحقیقات، مطالعات دانشگاهی، حضور اسرائیل با بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای و پیروی از سیاست «ابهام عمدی» و بازدارندگی یکجانبه هسته ای، بهعنوان عامل اصلی ناکامی در تحقق منطقه عاری از سلاحهای هستهای در خاورمیانه شناخته میشود.

نصرتالله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و سفیر اسبق ایران در اردن در پاسخ به پرسشی پیرامون ابتکار «مناره» که از سوی محمدجواد ظریف و محسن بهاروند برای ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای هستهای در خاورمیانه مطرح شده، و اینکه تا چه حد قابلیت عملیاتی شدن دارد؟ و چقدر میتواند از سطح گفتمان سیاسی فراتر رفته و به یک دستورکار اجرایی در سیاست منطقهای تبدیل شود؟ گفت: تولید محتوای نخبگانی در زمینههای مختلف نهتنها مفید، بلکه واقعاً ضروری است؛ بهویژه در موضوعاتی حساس که با امنیت، صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی و امنیت ملی و مصالح عمومی ما گره خوردهاند. اما همانطور که اشاره کردید، حتی اگر این طرح در جریان گفتمان میان نخبگان ایران، منطقه و جهان نیز قرار بیگرد ، باز هم دستاوردی مثبت محسوب میشود. با این حال، نباید انتظار داشت که چنین ابتکارهایی بهسرعت به مرحله اجرایی در سطح منطقهای یا بینالمللی برسند. در مواجهه با اینگونه موضوعات، باید صبور بود.
به گفته تاجیک، اینگونه طرحها ابتدا باید پس از طرح اولیه، در دانشگاههای داخل کشور مورد بحث و بررسی علمی قرار گیرند. صرف ایده پردازی کافی نیست؛ این مفاهیم باید به تحقیق، تحلیل و مستندسازی علمی تبدیل شوند. برای مثال، باید این پرسش مطرح شود که چرا تاکنون چنین ایدههایی که تا حدی هم بی سابقه نیستند ، به سطح اجرای منطقهای یا بینالمللی نرسیدهاند؟ پس از آن، این موضوعات باید در میان نخبگان و دانشگاهیان ایران، منطقه و جهان مورد تبادل و گفتگو قرار گیرد تا از دل این گفتوگوها، گفتمان غالبی بیرون آید که به مصوبات اجرایی و نهایتاً به مصوبات و اسناد بینالمللی منجر شود؛ اسنادی که در سازمان ملل، شورای امنیت و کمیسیونهای وابسته قابلیت طرح و پیگیری داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به سوابق تاریخی این موضوع خاطرنشان کرد: از سال ۱۹۶۷ تاکنون، بیش از ۱۰۰ کشور با امضای معاهدات ایجاد مناطق عاری از سلاحهای هستهای به آنها پیوسته اند. در این معاهدات، ۶ منطقه به صراحت ذکر شده است که درصدد ایجاد چنین هدفی بودهاند. متأسفانه، به دلیل وجود اسرائیل ، پیچیدگیها و حساسیتهای متعدد، و تنش زا بودن منطقه که طی دو دهه چندین جنگ در آن بوقوع پیوسته منطقه خاورمیانه تاکنون نتوانسته در زمره این مناطق قرار گیرد. این مناطقه شش گانه عبارت هستند از جنوبگـان طبـق معاهـده 1959 واشــنگتن ، آمریکــای لاتــین طبــق معاهــده 1967 تلاتلولکــو ، اقیــانوس آرام جنــوبی طبــق معاهــده 1985 راروتونگــا ، آســیای جنــوب شــرقی طبــق معاهــده 1995 بــانکوک، آفریقــا طبــق معاهــده 1996 پلــین دابــا و منطقــه آســیای مرکــزی معاهـده سیمپالاتینسـک سـال 2006 . اما در تمامی تحقیقات، مطالعات دانشگاهی، حضور اسرائیل با بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای و پیروی از سیاست «ابهام عمدی» و بازدارندگی یکجانبه هسته ای، بهعنوان عامل اصلی ناکامی در تحقق منطقه عاری از سلاحهای هستهای در خاورمیانه شناخته میشود.
تاجیک افزود: به طور کلی، ایجاد چنین مناطقی یکی از راههای حرکت بهسوی جهان عاری از سلاحهای هستهای به شمار میآید. پس از معاهده سال ۱۹۶۷، در دهه ۷۰ میلادی، ایران در سال ۱۹۷۴ پیشنهاد ایجاد خاورمیانهای عاری از سلاحهای هستهای را مطرح کرد که مصر نیز به این پیشنهاد پیوست. اما از آن زمان تاکنون، همانگونه که اشاره شد، این ابتکار به دلایل گوناگون، از جمله وجود اسرائیل و حمایتهای بیقید و شرط آمریکا از آن، به سرانجام نرسیده است.
وی ادامه داد: با توجه به این شرایط، به نظر من، علیرغم اینکه طرحهای اینچنینی مفید و قابل دفاعاند، نباید انتظار داشت در کوتاهمدت به ثمر بنشینند. تحقق آنها به عوامل مختلفی وابسته است. اول، مسئله اسرائیل که به تفصیل توضیح دادم. دوم، سطح پایین همکاریهای منطقهای. ما در منطقه، حتی در موارد سادهتر نیز همکاری جدی و مؤثری نداریم. و سوم، فضای پرتنش ناشی از وضعیت برنامه هستهای ایران در سطح بینالمللی است—صرفنظر از اینکه حق با ایران است یا با طرفهای غربی.
تاجیک تأکید کرد: وجود این فضای بیاعتمادی، حتی اگر واقعی نباشد، باعث میشود چنین ابتکارهایی با تردید و بدبینی مواجه شوند که ایران قصد استفاده ابزاری دارد. این وضعیت، مسئولیت دانشگاهها و نهادهای علمی کشور را سنگینتر میکند؛ چراکه باید بتوانند این فضای ذهنی را از بین ببرند و چنین ایدههایی را، به دور از حاشیههای سیاسی و تحت حمایت علمی و پژوهشی، پیش ببرند. نکته دیگر اینکه اگر چه استقرار منطقه ی عـاری از سـلاح هـای هسـته ای و نیـز سـلاح هـای کشـتار جمعی یک نیاز اساسـی وضـرورتی اجتنـاب ناپـذیر بـرای حفـظ صـلح و امنیـت پایـدار درمنطقه خاورمیانه است و این شعار با برد سیاسی است ولی دانشگاهها و مراکز مطالعاتی باید روی این نکته کار کنند که اولا" با وجود اسرائیل چگونه چنین ایده هائی جنبه اجرائی به خود میگیرد؟ و نکته دیگر اینکه سازوکار معرفی شده در این مقاله چه نسبتی با آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد؟! زیرا بعضا دیده میشود که اقدامات و بنیادنهای پیشنهادی بخشی از شرح وظایف آن سازمان است. ضمنا باید دید این ایده را کشورهای منطقه بجز مصر چقدر جدی میگیرند؟! چون ما سابقه رائه چنین طرحهائی مانند طرج هرمز برای خلیج فارس را نیز داریم. متاسفانه معضل اساسی یک فصل مشترک بین بی اعتمادی مفرط کشورها با یکدیگر و رویکرد غرب گریزی ایران در سیاست خارجی خود است.