بازیِ ظریف کرملین با دو مهره گراسیموف و پریگوژین

کرملین به واسطه اتخاذ یک سیاست متوزان در رابطه با "والری راسیموف" فرمانده نیروهای روسی در جبهه های جنگ اوکراین و طیف نظامیان همراه با وی، و همچنین "یوگنی پریگوژین" رئیس گروه نظامی واگنر که اختلافات جدی را با یکدیگر دارند، سعی دارد منافع راهبردی خود را به هزینه دو طرفِ مذکور بدون اینکه هیچکدام از آن ها را در نهایت از دست بدهد، تامین کند.

بازیِ ظریف کرملین با دو مهره گراسیموف و پریگوژین

از زمان آغاز جنگ اوکراین، معادلات سیاسی و نظامی روسیه با فراز و فرود‌های قابل توجهی رو به رو شده است. در این راستا، "ولادیمیر پوتین" و طیف سیاسی متحد وی در کرملین که سال‌هاست قدرت در روسیه را در کنترل خود دارند، از هر ابزاری جهت کنترل شرایط داخلی روسیه در بحبوحه فرسایشی شدن جنگ اوکراین استفاده کرده و می‌کنند.

با توجه به اهمیت سنتی الیگارش‌ها در نظام حکمرانی روسیه، پوتین و متحدانش، تقابل با آن دسته از ثروتمندان متنفذ روسی را که به انتقاد از آن‌ها و سیاست‌هایشان در بحبوحه جنگ اوکراین پرداخته و می‌پردازند در دستورکار داشته اند و در این رابطه گاه و بیگاه شاهد انتشار اخباری دال بر کشته شدن مرموز شماری از الیگارش‌های سرشناس روسی نیز بوده ایم.

مساله‌ای که تناوبِ بالای رخداد آن در بحبوحه جنگ روسیه با اوکراین و اینکه اغلب افراد مذکور جزوِ منتقدان رویه‌ها و سیاست‌های پوتین بوده‌اند و جنگ اوکراین را حامل آسیب‌های جدی به اقتصاد روسیه و منافع خود می‌دانسته‌اند، از ابعاد جدی و مهمی برخوردار می‌شود.

"پوتینیسم" در روسیه سعی داشته این پیام را به طیف‌های مختلف سیاسی و الیگارش‌های روسی برساند که در شرایط جنگ اوکراین، آن‌ها یا باید متحد کرملین باشند و یا علیه آن، که به الطبع این مساله تبعات منفی و جدی را برای آن‌ها به دنبال خواهد داشت.

موضوعی که سبب شده تا شمار قابل توجهی از چهره‌های متنفذ روسی در بحبوحه جنگ اوکراین، راه سکوت را در پیش گیرند. با این حال، با گذشت زمان، شاهد وقوع یک تحول قابل تامل از چشم انداز روسیه در قالب جنگ اوکراین بوده‌ایم. این تحول چیزی جز افزایش وزن کنشگری‌های شرکت نظامی خصوصی "واگنر" به ریاست "یوگنی پریگوژین"، چهره متنفذ روسی نیست. فردی که در بحبوحه جنگ اوکراین توانسته عملا گروه واگنر را از سایه جنگ‌های بین المللی مختلف در خاورمیانه و آفریقا خارج سازد و به یک کنشگر محبوب از نگاه روس‌ها در میدان‌های جنگ اوکراین تبدیل کند.

البته که نوعِ خاص کنشگری‌های گروه واگنر سبب شده تا پریگوژین شهرتی هم‌سنگ با "اریک پرنس"، رئیس سابق گروه نظامی آمریکایی "بلک واتر" کسب کند و از این طریق، خیلی زود راهِ خود را در راهرو‌های قدرت روسیه نیز هموار سازد. با این حال، کرملین در سال‌های اخیر همواره نشان داده که حتی اگر از کنشگری‌های بازیگری همچون گروه نظامی واگنر سود هم ببرد، لزوما چک سفید امضایی را به آن اعطا نخواهد کرد و ملاحظات خاص سیاسی و راهبردی را در قالب آن رعایت می‌کند. از این رو، دولت روسیه در مدت اخیر اقدام به جایگزینی "سرگی سوروکین" به عنوان فردی که به شدت پریگوژین نزدیک است، با یک ژنرال شناخته شده ارتش روسیه به نام "والری گراسیموف" (به عنوان فرمانده نیرو‌های روسی در میدان‌های جنگ اوکراین) کرده است.

فردی که نزدیکی زیادی با "سرگی شویگو" وزیر دفاع روسیه دارد و در عین حال، هر دوی این افراد نیز مخالفت‌های جدی با قدرت گیری گروه نظامی واگنر در میدان‌های جنگ اوکراین دارند. در این راستا، یک سوال مهم و محوری مطرح می‌شود و آن این است که علت بازی همزمان کرملین با دو مهره گراسیموف و پریگوژین چیست؟ به نظر می‌رسد در این رابطه به طور خاص می‌توان به ۳ مولفه اساسی اشاره کرد.

اولا، روس‌ها به خوبی می‌دانند که فعالیت‌های آن‌ها در میدان‌های جنگ اوکراین به شدت از سوی رسانه‌های قدرتمند به ویژه در جهان غرب رصد می‌شود و این طیف از رسانه‌ها دنبال بهانه هستند تا به تشدید جوسازی‌های خود علیه دولت روسیه بپردازند. البته که در یک سال گذشته نیز رسانه‌های جریان اصلی در غرب بار‌ها و بار‌ها پرونده‌های مختلفی را دال بر ارتکاب به جنایات جنگی از سوی نظامیان روسی در میدان‌های جنگ اوکراین باز کرده اند و در مورد آن‌ها مانور‌های گسترده‌ای را نیز انجام داده اند.

از این رو، کرملین برای حفظ ظاهر خود هم که شده، به وجود گروه نظامی واگنر و شخص یوگنی پریگوژین نیاز دارد و از طریق آن‌ها می‌تواند آن دسته از عملیات‌ها و اقداماتش که با بازخورد‌های منفی بین المللی رو به رو می‌شود را به گروه واگنر، برونسپاری کند. از این منظر، گروه نظامی واگنر عملا هزینه‌های تحمیلی به کرملین در میدان‌های جنکگ اوکراین را به شدت کاهش می‌دهد.

 دولت روسیه سعی دارد تا از رقابت‌ها میان ارتش روسیه و گروه نظامی واگنر جهت نشان دادن کارایی خود به ضرر طرف مقابل، نهایت استفاده را برد

در این میان نباید فراموش کرد که سربازان ارتش روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین بر اساس گزارش‌های مختلف خبری، با مشکلات فراوانی در زمینه تجهیزات نظامی و همچنین دریافت حقوق و ... نیز رو به رو بوده اند و البته که به ویژه در روز‌های آغازین جنگ اوکراین، شماری از نظامیان روس با آتش گشودن روی هم‌زبانان خود در اوکراین و تصرف خاک این کشور مشکل جدی داشتند (البته که خودِ پوتین نیز در سخنرانی‌های ابتدایی خود در آغاز جنگ اوکراین، به نوعی این کشور را مخصوصا از حیث فرهنگی متعلق به "جهان روسی" ارزیابی می‌کرد.)

موضوعی که روی انگیزه آن‌ها برای جنگیدن تاثیر قابل توجهی داشت. این در حالی است که نیرو‌های گروه نظامی واگنر هم حقوق خوبی دریافت می‌کنند و هم به دلیل اینکه فعالیت‌های آن‌ها ماهیت مزدوری دارد، از برخی ملاحظات احساسی نیز عاری هستند. در کنار همه این‌ها باید توجه داشته باشیم که گروه نظامی واگنر مجبور نیست که همچون دولت روسیه آمار‌های تلفات نیرو‌های خود را به صورت رسمی و آشکار اعلام کند و این همان مساله‌ای است که می‌تواند جذابیت این گروه در میدان‌های جنگ اوکراین را برای دولت روسیه دوچندان کند.

کرملین به هیچ عنوان حذف گروه واگنر از میدان‌های جنگ اوکراین را به نفع خود نمی‌بیند و درست به همین دلیل هم است که بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اکنون یوگنی پریگوژین جز چهره‌های بانفوذ و موثر در قابل معادلات سیاسی و نظامی روسیه است.

دوما، اقدام کرملین در برکناری سرگی سوروکین به عنوان فرد نزدیک به پریگوژین و انتصاب ژنرال گراسیموف به عنوان فرمانده نیرو‌های نظامی ارتش روسیه در جنگ اکراین که به سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه و چهره مخالف با گروه واگنر نزدیک است، یک هدف راهبردی را دنبال می‌کند و آن ایجاد رقابت میان گروه واگنر و جریان مخالف با آن در ارتش روسیه است که این مساله در سطحی کلان می‌تواند تامین کننده منافع کرملین باشد.

در واقع، دولت روسیه سعی دارد تا از رقابت‌ها میان ارتش روسیه و گروه نظامی واگنر جهت نشان دادن کارایی خود به ضرر طرف مقابل، نهایت استفاده را برد و در عین حال، دو نیروی مذکور به ویژه یوگنی پریگوژین را به نفع خود در سطحی مشخص و محدود از کنشگری قرار دهد. نباید از یاد ببریم که کرملین پس از ناکامی پیشبرد دستورکار اصلی خود جهت خاتمه دادن به جنگ اوکراین در مدت زمانی کوتاه، نگرانی‌های جدی را از تحرکات افراد و گروه‌های خاص سیاسی و اجتماعی و نظامی در خاک روسیه علیه خودش دارد و از این رو، به طور خاص در مورد ارتش روسیه و مقام‌های بلندپایه این نهاد نظامی، سیاست موازنه و کنترل آن‌ها از این طریق را در دستورکار خود قرار داده است تا از احتمال بروز رخداد‌های غیرمنتظره علیه خودش در روسیه بکاهد.

سوما، کرملین با تشدید فشار‌های خود علیه یوگنی پریگوژین سعی دارد این پیام را به او برساند که اوج گیری قدرت و نفوذ وی در مدت اخیر در صحنه سیاسی و نظامی روسیه، عاری از مانع نخواهد بود و این چهره متنفذ روسی نیز باید مراقبت‌های لازم را انجام دهد تا مبادا در نهایت در برابر کرملین قرار گیرد.

در واقع کرملین در حال اجرای پروژه تکراری خود در برخورد با الیگارش‌های روس است و البته که به طور خاص به پریگوژین سعی دارد این نکته را بفهماند که نباید میدان بازیگری خود که همان کنشگری در منافع دولت روسیه است را فراموش کند. شاید اساسا به همین دلیل هم باشد که در روز‌های اخیر یوگنی پریگوژین با برخی محدودیت‌ها در روسیه رو به رو شده و موضع گیری‌های تندی را مبنی بر اقدامات بعضا خائنانه ارتش روسیه در عدم کمک رسانی به نیرو‌های گروه نظامی واگنر، حتی در مناطقی که روس‌ها در آن‌ها از دست برتر برخوردارند، مطرح کرده است.

مساله‌ای که باز هم اشاره به این قاعده قدیمی سیاست در روسیه دارد که اساسا افرادی نظیر پریگوژین باید بدانند که صرفا تا سطحی مشخص اجازه رشد دارند. در جبهه مقابل، کرملین به واسطه تقابل با پریگوژین و گروه واگنر سعی دارد به ژنرال‌های ارشد ارتش روسیه که شدیدا مخالف با کشنگری‌های میدانی این گروه هستند و تعداد آن‌ها نیز کم نمی‌باشد، این پیام را برساند که دولت روسیه از توجه به نظرات و دیدگاه‌های آن‌ها غافل نیست و بنا ندارد که آن‌ها را به نفع یک شرکت نظامی خصوصی به حاشیه براند.

در این فضا، دولت روسیه از یک سو از ارتش روسیه دلجویی می‌کند و از سوی دیگر به گروه نظامی واگنر اعلام هشدار می‌کند و این پالس را به ان‌ها می‌رساند که باید تعهد و وفاداری خود به کرمیلن را به صورت عینی و متداوم نشان دهند.

معادله‌ای که در کلیت خود عملا به این مساله اشاره دارد که جنسِ سیاست کرملین در مواجهه با دو مهره گراسیموف و پریگوژین، حاکی از نوعی بازی ظریف و راه رفتن روی لبه تیغ است. دستورکاری که کرملین تا به اینجای کار نشان داده در بازیگری آن از مهارت کافی برخوردار است. با این حال، همزمان با اوج‌گیری تنش‌ها و اختلافات میان پریگوژین و جریان‌های مقابل آن در کرملین و ارتش روسیه، باید منتظر ماند و دید که تدبیر کرمیلن برای رویداد‌ها و تحولات تازه در این زمینه چه خواهد بود.

منبع: فرارو
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • محمد
    0

    این دیگر چه مقاله ایست امروز تاریخ ۱۸فروردین۱۴۰۳است و فرمانده گروه واگنرچندماه پیش توسط پوتین در سقوط هواپیمای شخصیتش کشته شده برای جذب مخاطب هرکاری انجام میدهید

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      تاریخ این مقاله هم ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ هست

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها