روایتی از زندگی شهید سید سجاد خلیلی ؛
شهیدی که به دست داعش اسیر و مفقود الاثر شد
هر وقت کارم گیر میکرد میرفتم گلزار شهدا کنار مزارشون مینشستم و درد دل میکردم . خیلی قشنگ کارام رو راه مینداختن نمک گیرشون شدم از شهدا خواستم کمکم کنن منم بیام تو مسیرشون...

شهید سید سجاد خلیلی ، شهیدی که به دست داعش هاى ملعون اسیر و مفقودالاثر مى شود.
شهید سید سجاد خلیلی متولد 1370 در بهشهر متولد می شود و در 25 سالگی در منطقه خانطومان سوریه به شهادت می رسد و بعد از 2 سال مفقود الاثری در سال 1397 در گلزار شهدای بهشت فاطمه به خاک سپرده می شود .
دیدار با رهبری
از شهید سید سجاد خاطرات جالبی به یادگار مانده است . وی در خصوص دیدار با مقام معظم رهبری اینگونه روایت کرده است؛
" کریم بهم گفت ؛ برای آخر هفته میخوان بچه ها رو ببرن بیت رهبری هشت تا سهمیه داریم کریم مسئول فرهنگی گروهان بود و مسئول هماهنگی چنین کارهایی پرسیدم: چطوری میخوای بین این همه آدم هشت نفر رو انتخاب کنی؟ قرعه کشی ولی نمیگم هشت تا سهمیه میگم هفت تاست که به سهمیه همون اول برای خودم باشه بعد همه بچه ها را جمع کرد و قرار شد قرعه کشی کند. صحبت کریم که تمام شد گفتم: هشت تا سهمیه ست. یکی رو کریم میگیره و هفت تا دیگه قرعه کشی میشه. همهمه و اعتراض بچه ها جانِ کریم را گرفت با عصبانیت به من گفت: سجاد بگم خدا چی کارت نکنه تو به من چی کار داری آخه؟ میخوای با دروغ و کلک بری پشت سر آقا نماز بخونی؟!
فاز مثبت نگیر این بچه بازیها دیگه چیه کریم ! حریف جمع نشد و مجبور شد هر هشت سهمیه را قرعه کشی کند هر چند که اسم خودم در قرعه نیفتاد بخت با کریم بود و اسمش درآمد.
با حالت حق به جانبی گفت: «آقا! بهت نگفتم خودت رو اذیت نکن مشخص بود که من باید میرفتم زدم روی شانهاش و با لبخندی :
گفتم حالا راست و حسینی میری حق کسی گردنت نیست!
عضویت در سپاه
روایت شهید سید سجاد خلیلی از نحوه عضویتش با سپاه نیز جالب توجه است.
مجید به من نگاهی کرد و گفت:
قبل از دانشگاه جایی کار میکردی؟
آره من و برادرم هلال احمر مشغول بودیم.
پس بیکار نبودی برای چی اومدی سپاه؟
خندیدم و حرفی نزدم چشمهایش منتظر جواب بود و دوباره پرسید با توهستم چرا اومدی سپاه؟
نمی دانستم چرا این سؤال را میکند اولین بار بود کسی این را از من میپرسید؛ آن هم رُک و بی پرده انگار نمی توانستم از جواب دادن طفره بروم گفتم: از هفده هیجده سالگی هر وقت کارم گیر میکرد میرفتم گلزار شهدا کنار مزارشون مینشستم و درد دل میکردم . خیلی قشنگ کارام رو راه مینداختن نمک گیرشون شدم از شهدا خواستم کمکم کنن منم بیام تو مسیرشون خیلی با خودم کلنجار رفتم تا به این رسیدم که باید از راه سپاه وارد بشم . مشورت و تحقیق که کردم فهمیدم به مقدار سخته ، اما می دونستم نتیجه اش خیره همون چیزیه که دنبالشم این شد که لباس سپاه رو تن کردم.
نحوه اسارت و شهادت
نحوه اسارت و شهادت شهید سید سجاد خلیلی که به دست داعش بود نیز غم انگیز است. در این روایت آمده است؛
دو نفر از همرزمان سید سجاد زخمى شده بودند و سید سجاد براى نجات آنها میرود که از ناحیه پهلو دچار جراحت شدید مى شود و به دست داعش هاى ملعون اسیر و مفقودالاثر مى شود.