شب نشینی های بی حد و مرز بالاخره مرا به پاتوق «خاله لیلا» کشاند و در آن جا مشغول مصرف مواد مخدر شدم. با آن که ملک و…
وقتی من جلوی راننده را گرفتم تو بلافاصله از خودرو پیاده شو و فرار کن تا بتوانی با پلیس تماس بگیری! این جملات را به…
برای آن که مانند جاری هایم چهره ای زیبا داشته باشم، تصمیم به عمل جراحی بینی گرفتم، اما در حالی کارم به پیکرتراشی رسید…
من در طول زندگی مشترک با همسرم، هر نوع سختی را تحمل کردم و با آن کنار آمدم اما از وقتی که دچار بیماری خاصی شدم و…
بعد از دو ماه جست و جو دختر جوانم را در حالی پیدا کردم که اوضاع بسیار تاسف باری داشت و در سر چهارراه ها گدایی می کرد،…
با آن که هنوز دوران نوجوانی را می گذرانم اما از این اوضاع اسفبار بسیار غمگین و ناامیدم! هیچ گاه محبت پدر و مادرم را…
بعد از مرگ پدرم دیگر نمی توانم برخی رفتارها و حرف های خانواده ام را تحمل کنم به همین دلیل همواره دو چاقو در دستم دارم…
طبق توافقی که برای طلاق داشتم از همسرم چک 400 میلیون تومانی بابت مهریه ام گرفتم، اما هنگام وصول چک، ناگهان همسرم با…
خودم هم نفهمیدم چگونه در دام زنی افتادم که با توسل به حیله و نیرنگ خودش را به من نزدیک کرد و حالا نه تنها پول هایم را…
من وخواهرو برادرم از همان دوران کودکی همواره قربانی اختلافات شدید خانوادگی و زندگی آشفته و بی سروسامان پدر و مادرم…