حرف‌هاي خودماني "سيد حسن نصرالله"

دبير کل حزب الله لبنان گفت‌وگويي متفاوت با يکي از روزنامه هاي کشورمان انجام داده که مخاطب را با ابعادي تازه از اين شخصيت کم‌نظير تاريخ معاصر آشنا مي‌کند.

حرف‌هاي خودماني "سيد حسن نصرالله"
***طي 25 سال گذشته زندگي شما زندگي بسيار سختي بوده است، مردم دوست دارند بدانند طي اين 25 سال به شما چه گذشته است با توجه به شرايط امنيتي
که به شما و خانواده شما تحميل شده است، آيا خانواده شما از اين وضعيت خسته نشده‌اند؟


نصرالله: انسان به وضعيت عادت مي‌کند، اولا خانواده به اين وضعيت عادت کرده‌اند بويژه همسرم و همين‌طور فرزندانم. تعداد خانواده ما زياد نيست و بيشتر فرزندان من ازدواج کرده‌اند و به طور مستقل و جداي از ما زندگي مي‌کنند. تنها يک فرزندم با ما زندگي مي‌کند. در 25 سال گذشته با شرايط امنيتي، سياسي و اجتماعي که برايمان پيش آمده سازگار شده‌ايم و اوضاع زندگي خود را بر اين اساس تنظيم کرده‌ايم به‌گونه‌اي که توانسته‌ايم با آن کنار بيايم و يک زندگي قابل تحمل داشته باشيم. بنابراين ما راضي به رضاي او هستيم و مقدرات الهي را براي خود نعمت مي‌دانيم و در اين مورد گزينه ديگري در پيش رو نداريم چون اين مسئوليت را پذيرفته‌ايم. و راهي جز پذيرش آن و ادامه وضعيت موجود نداريم و اين حداقل کاري است که مي‌توانيم در راه خداي متعال انجام دهيم. من به شما و همه کساني که اين سوال را مطرح مي‌کنند اطمينان مي‌دهم که نگران اين مسير نباشند. برخي تصور مي‌کنند مثلا فلاني و خانواده‌اش زندگي سختي دارند و ناراحتند و خسته شده‌اند، نه اين‌طور نيست ما اين مشکل را از مدت‌ها پيش حل کرده و با پذيرش اين وضعيت با آن کنار آمده‌ايم و اکنون اوضاع براي ما بسيار عادي و طبيعي شده است و از نظر روحي و عاطفي همانند ديگر مردم زندگي عادي داريم (به فارسي) يعني نگران ما نباشيد.»

***شما اين‌طور که من اطلاع دارم داراي پنج فرزند بوديد که يکي از آنها آقاي محمدهادي شهيد شدند و يکي از خيابان‌هاي لبنان هم به نام ايشان است، اما سه فرزند پسر و يک فرزند دختر شما در حال حاضر چه کاري انجام مي‌دهند و آيا آنها ازدواج کرده‌اند و فرزندي که پيش شما مانده است، کدام است؟

نصرالله: از کوچک شروع مي‌کنم، کوچک‌ترين آنها نامش محمدمهدي است و حدود 15 تا 16سال دارد و در دبيرستان مشغول تحصيل است و طبعا هنوز مجرد است و به تحصيل خود ادامه مي‌دهد. فرزند بزرگ‌تر از آن محمدعلي است که ازدواج کرده و دو فرزند دارد و در تشکيلات حزب‌الله کار مي‌کند، يعني در يکي از واحدهاي حزب‌الله مشغول است. پس از او ، دخترم زينب است که ازدواج کرده و او نيز چهار فرزند دارد و دانشجوي حوزه و دانشگاه است و او هم در خانه خود به صورت عادي زندگي مي‌کند.»

***شنيدم همسر زينب خانم، محافظ شماست، همين‌طور است؟
نصرالله: نه درست نيست. او جزو تيم همراه من نيست. او نيز در تشکيلات حزب‌الله کار مي‌کند و به دور از هر گونه ارتباط مستقيم با من. اصولا من تمايل ندارم نزديکانم به صورت مستقيم با من کار کنند. ارتباط او با من اين است که او داماد من است همانند ارتباط فرزندم يا دوستم يا برادرم با من و فرزند بزرگ‌ترم هم محمدجواد است که او نيز ازدواج کرده و چهار فرزند دارد و طبعا به صورت مستقل زندگي مي‌کند و در تشکيلات حزب‌الله مشغول است.

***آيا پيش آمده که تا به حال خانوادگي دور هم و با هم سر يک سفره بنشينيد و غذا بخوريد و گفت‌وگو کنيد؟
نصرالله: بعضي مواقع پيش مي‌آيد اما کم.

***کدام يک از فرزندانتان سياسي‌تر هستند، در خانه مي‌نشينيد چه بحث‌هايي مي‌کنيد؟
نصرالله: فرزندان يا نوه‌هايم اگر سوال سياسي داشته باشند آن را از من مي‌پرسند، يعني حتي برخي از نوه‌هايم درحال حاضر مثلا 9 يا ده يا 11 سال سن و به مسائل سياسي توجه دارند، چرا که در لبنان حتي کودکان نيز به مسائل سياسي توجه دارند. اما معمولا درباره مسائل سياسي صحبت نمي‌کنيم چرا که با فاصله زماني يکديگر را مي‌بينيم و به مسائل خانوادگي و اجتماعي و مسائل کلي مي‌پردازيم و به سوالات ديني و فرهنگي آنها پاسخ مي‌دهم.

***آخرين باري که به طور دسته جمعي دور هم نشستيد کي بود؟
نصرالله: نمي‌توانم به شما بگويم.

***شما ورزش هم مي‌کنيد؟
نصرالله: کم ورزش مي‌کنم بويژه در دوره اخير؛ به علت فشار کار در ماه‌هاي اخير، حتي مقدار کمي که ورزش مي‌کردم هم نيز متاسفانه کنار گذاشتم، اما ان‌شاء الله آن را از سر خواهم گرفت

***چه ورزشي را دوست داريد؟
نصرالله: ورزشي را که دوست دارم نمي‌توانم به آن بپردازم. من در گذشته در زمان جواني فوتبال را بسيار زياد دوست داشتم، اما طبعا سال‌هاست که نمي‌توانم بازي کنم. زماني که وارد حوزه علميه شدم با گروهي از طلبه‌ها فوتبال بازي مي‌کردم، اما الان اين‌گونه نيست. الان تنها ورزش در دسترس، پياده‌روي است، اما پياده‌روي بر روي دستگاه ترد ميل نه در فضاي باز.

***شما به دليل مسائل امنيتي مجبوريد از تلفن همراه و تلفن ثابت يا از فضاي مجازي دور باشيد، اين فاصله به شما به لحاظ کسب اطلاعات لطمه نزده است؟
نصرالله: نه، چرا که اولا وسايل متعددي وجود دارد، رسانه‌هاي داخلي و بين‌المللي، همه چيز در رسانه ها ذکر مي‌شود. همه رسانه‌هاي خبري و شايد اکثر آنها را دنبال مي‌کنم. يعني هم خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي داخلي و هم رسانه‌هاي خارجي، البته بيشتر رسانه‌هايي را که اخبار را به صورت فوري اعلام مي‌کنند. ثانيا. درست است که من از ارتباط مستقيم با اينترنت دور هستم، اما از آنچه در رسانه ها گفته و آنچه منتشر مي‌شود مطلع هستم يا حتي ويدئوهاي کوتاه را دنبال مي‌کنم و برادرانمان در دفتر هر روز به کپي کردن آنها چه روي کاغذ و چه روي سي دي اقدام مي‌کنند و من از آنچه در شبکه‌هاي اجتماعي يا پايگاه‌هاي اينترنتي خبري ارائه مي‌شود اطلاع دارم و همچنين کليپ‌هاي ويدئويي را به صورت روزانه نگاه مي‌کنم.

***در‌خصوص رخدادها، ما شبکه ارتباطي امن يا تقريبا امني داريم که مي‌توانم در هر مکان در لبنان با هر مسئول در حزب‌الله گفت‌وگو کنم در اين خصوص هيچ منع امنيتي وجود ندارد با جنوب با بقاع با دورترين روستاها تماس مي‌گيرم و اگر چيزي داشته باشند، مي‌فهمم و از آنها سوال مي‌کنم و مشکلي در اين خصوص نداريم.

نصرالله: با شمار زيادي از مسئولان حزب‌الله ديدار مي‌کنم. برخي تصور مي‌کنند من در يک نقطه زير زمين مي‌نشينم و گاهي با ديگران ديدار مي‌کنم. نه اين درست نيست. گاهي اوقات همه وقت روزانه من به صورت مداوم در حال ديدار با مسئولان حزب‌الله و برادران و حتي روحانيوني مي‌گذرد که از مناطق ديگر مي‌آيند، حتي با شخصيت‌هاي سياسي. طبعا بيشتر اين ديدارها به دور از رسانه‌ها انجام مي‌شود. مي‌نشينيم تبادل نظر و گفت‌وگو مي‌کنيم و مسائل را مي‌شنويم و براي همين در تماس دائمي براي فهميدن جزئيات حوادث و رويدادهايي هستيم که رخ مي‌دهد.

***اما روزنامه و تلويزيون که مشکلي ندارد و مي‌توانيد به‌راحتي به آن‌ دسترسي داشته باشيد؟
نصرالله: بله طبيعي است.که به روزنامه‌ها و راديو تلويزيون دسترسي آسان دارم. حتي گاهي وقت‌ها من به بسياري از مناطق مي‌روم. برخي تصور مي‌کنند من نمي‌توانم از محل سکونتم خارج شوم . نه مي‌توانم اما به صورت غيرعلني. يعني به صورت عادي در خيابان راه نمي‌روم، به شکل غيرعلني حضور مي‌يابم و مي‌توانم به هر جايي بروم و مردم و اماکن را از نزديک ببينم.

***آخرين باري که در ملأعام ظاهر شديد کي بوده است؟
نصرالله: روز دهم محرم گذشته.

***مردمي که شما را يکدفعه مي‌بينند و مي‌نگرند که سيدحسن نصرالله جلوي آنها ظاهر شده است چه احساس و برداشتي دارند، شما چه احساسي به آنها داريد؟
نصرالله: من و آنها احساسات دوستي و مودت و احترام متقابل را به يکديگر ابراز مي‌‌کنيم. آنها احساسات خويش را بيان مي‌کنند و من هم از اين احساسات استقبال مي‌کنم. اما آنها معمولا نگران من هستند و اظهار مي‌کنند که من زياد در ملأ عام نباشم تا خطري متوجه من نباشد و زياد با آنها صحبت نکنم و حتي برخي حاضران به من اشاره مي‌کنند که شتاب کن برو و اين‌گونه آشکارا در معرض ديد نباش.

***شما گفتيد که برخي از اخبار مهم را به صورت دست نوشته براي شما مي‌آورند و به شما اطلاع مي‌دهند. شما نگران نيستيد که اين اطلاعات نادرست باشد و در تصميم‌گيري‌هاي شما تاثيري بگذارد؟
نصرالله: غالبا ما درستي اطلاعات را ارزيابي و درباره آن تحقيق مي‌کنيم بويژه از طريق رسانه‌ها. من هميشه به برادرانم مي‌گويم بايد در خصوص هرگونه اطلاعاتي که از رسانه‌ها دريافت مي‌کنند، اطمينان حاصل کنند. زيرا متاسفانه امروزه نمي‌توان بسياري از چيزهايي را که عنوان مي‌شود مورد وثوق و اطمينان قرار داد. ما منتظر مي‌مانيم تا اخبار تائيد شوند. منتظر ديگر رسانه‌هاي رقيب و حتي مخالف خود مي‌مانيم يا اين‌که با طرف‌هاي ذي‌ربط تماس مي‌گيريم تا درستي يا نادرستي اخباري را که گفته شده است، مشخص کنيم.

***شما مي‌بينيد که دور بودن از فضاي مجازي در حال حاضر يک فاصله اطلاعاتي ميان شما و جامعه ايجاد مي‌کند، از طرفي هم شما به طور مدام نمي‌توانيد در ملأعام حضور پيدا کنيد، آيا اين روي تصميم‌گيري‌هاي شما که بايد بر اساس منطق و مسائل روز جامعه باشد؛ تاثير نمي‌گذارد؟

نصرالله: من دور نيستم. خدمت شما عرض کردم. حتي مطالبي را که در پايگاه‌هاي ارتباط اجتماعي نوشته مي‌شوند يعني مطالبي که افراد عادي درباره موضوعات مهم مي‌نويسند، برادران براي من کپي آن را مي‌آورند و من تصاوير را ملاحظه مي‌کنم و اخبار و مقالات را به طور مستقيم مي‌خوانم. در هر حال، تاکنون بنا بر تجربه، ما از 25 سال گذشته، با شرايط دشوار و مسائل پيچيده‌اي روبه‌رو شده‌ايم. تاکنون شکر خدا، تصميماتي که رهبران حزب‌الله اتخاذ کرده‌اند و من نيز يکي از آنها به شمار مي‌آيم‌؛ تصميماتي عاقلانه، درست و خوب بوده است.

***شما به مرحوم آيت‌الله بهجت ارادت ويژه‌اي داشتيد. چه ويژگي از شخصيت ايشان شما را مجذوب خود کرده بود؟
نصرالله: تواضع، سادگي، مختصرگويي، صداقت عجيب، همچنين شفافيت و صراحت بيان ايشان مرا تحت تاثير خود قرار داده بود. شما وقتي روبه‌روي ايشان مي‌نشستيد، احساس مي‌کرديد همه چيز مقابل ايشان روشن و بي‌پرده است از افراد گرفته تا حوادث و آينده.

***چرا از ايشان به عنوان پدر معنوي حزب‌الله نام برده‌ايد؟
بعد از ارتحال امام خميني (رضوان‌الله تعالي عليه)، اغلب مقامات حزب‌الله، چشمانشان در موضوعات روحي و معنوي و عرفاني به سمت و سوي حضرت آيت‌الله بهجت متوجه و معطوف شد. آنچه که بيشتر مسئولان حزب‌الله را به اين سمت و سو ترغيب کرد؛ رفت و آمد‌هاي رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي (دام ظله الشريف) با ايشان بود. زماني که ما مشاهده مي‌کرديم رهبري و ولي امر ما با آيت‌الله بهجت چنين تماسي دارند و مرتب به ديدار ايشان مي‌رفتند؛ طبيعتا ما نيز تشويق مي‌شديم که بيشتر به سمت آيت‌الله بهجت (رضوان الله تعالي عليه) گرايش و تمايل داشته باشيم. به همين خاطر زماني که برادران و مسئولان عالي‌رتبه و فرماندهان مقاومت و نيروها و رزمندگان حزب‌الله راهي ايران مي‌شدند؛ به ديدار با آيت‌الله بهجت مي‌رفتند و به پندها و نصيحت‌ها، توصيه‌ها و راهنمايي‌هاي ايشان گوش مي‌دادند و بر اجراي اين نصايح پافشاري داشتند و اغلب به نصايح ايشان پايبند بودند و از آن تاثير مي‌پذيرفتند.

***شما همان طور که در مصاحبه قبل هم اعلام کرديد و بارها هم اعلام کرده‌ايد، به رهبر انقلاب اسلامي ايران، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، علاقه ويژه‌اي داريد، اين علاقه بيشتر سياسي، اعتقادي يا عاطفي است؟

نصرالله: در درجه نخست علاقه اعتقادي، روحي و معنوي است و به طور طبيعي، عاطفي است و در نهايت علاقه سياسي به منزله نتيجه آن است و من علاقه اعتقادي خاص به رهبر انقلاب دارم و اين من تنها نيستم بلکه بسياري از برادران و نمي‌گويم همه تا مبالغه نکنم، اما مي‌گويم بسياري از ما در حزب‌الله لبنان، اعتقاد ويژه‌اي به حضرت آيت‌الله خامنه‌اي داريم و اين اعتقاد از تبليغ دوستان ايراني نيست، يعني اين‌طور نيست که دوستان يا طرفداران ايراني رهبر انقلاب، عامل اين دوست داشتن باشند و مابه اين شخصيت تعلق خاطر پيدا کنيم بلکه نتيجه تماس مستقيم و تجربه مستقيم خود ما با ايشان است. من و برادرانمان، در تماس مستقيم با رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران هستيم، البته از زماني که رئيس‌جمهور بودند اين ارتباط وجود داشت، يعني در آغاز تاسيس و تشکيل مقاومت در لبنان در سال 1982 در زمان حيات امام خميني (قدس سره الشريف) و ما در آن زمان، به ايران و نزد ايشان مي‌رفتيم و ساعات زيادي نزد ايشان بوديم و به مسائل ما مي‌پرداختند و اين ديدارها پيوسته برگزار مي‌شد و علاقه خاصي بود. بنابر اين تجربه، ما از ايشان اوصاف ايماني، تقوايي، ديني، اخلاقي، رهبري و شخصيتي ديديم، به صورت آشکار و جذب ايشان شديم و ايمان داريم که ايشان در جهان اسلام عالم‌تر، فقيه‌تر، نيرومندتر و شايسته‌تر براي عهده‌داري اين مقام يعني مقام رهبري و پيشوايي هستند و ما با تجربه‌اي که از ايشان داريم، به اين موضوع اعتقاد داريم و از طريق اتفاقات و حوادث و آنچه از ايشان مي‌شنويم و در حوادث مختلف مي‌بينيم که ايشان رهبري است که از طرف خدا تائيد و کمک مي‌شود، ما به چنين چيزي يقين داريم و شکي در اين باره نداريم که ايشان رهبري است که خداوند ايشان را تائيد و کمک مي‌کند و بر همين اساس ما ايشان را بسيار دوست داريم و در لبنان بسياري در دعاهايشان نمي‌گويند از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بيفزا بلکه مي‌گويند مابقي عمر ما را بگير و به عمر رهبر بيفزا و من يکي از آنان هستم و ما معتقد هستيم که بقاي عمر شريف ايشان، به عنوان رهبر بزرگ، فوايد و منافع بزرگي براي امت و اسلام دارد و از بقاي هر يک از ما مهم‌تر است.

منبع: آخرین خبر

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها