ایران و سایه جنگی که از لبنان آغاز میشود | ایران در آزمون بازدارندگی | گزینههای ایران در برابر اسرائیل
تشدید حملات اسرائیل در لبنان، همزمان با بنبست مذاکرات هستهای و فعالشدن مکانیسم ماشه از سوی اروپا، تصادفی به نظر نمیرسد
به گزارش خبر فوری به نقل از وانا، منابع لبنانی گزارش دادهاند که اسرائیل مجموعهای از حملات هوایی را به شرق لبنان انجام داده و چندین هدف را در نزدیکی شهرهای شمستهر و نبی شیت در استان بقاع هدف قرار داده است. در همین حال، رادیوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که ارتش این کشور «اهدافی وابسته به حزبالله در دره بقاع» را بمباران کرده است. روزنامه «اسرائیل هیوم» نیز نوشت هدف این حملات «نابودی تأسیسات حزبالله برای تولید موشکهای هدایتشونده دقیق» بوده است.
به گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، پنج جنگنده اسرائیلی در این عملیات شرکت داشته و در مجموع ۱۶ هدف نظامی را در مناطق بقاع و شمال لبنان مورد حمله قرار دادهاند. وزارت بهداشت لبنان کشتهشدن دو غیرنظامی و زخمیشدن چند نفر دیگر را تأیید کرده است، هرچند منابع محلی هشدار دادهاند که احتمال افزایش تلفات وجود دارد.
این حملات تازهترین مرحله از افزایش تنشها در منطقه است؛ تنشهایی که آرامش شکننده پس از آتشبس غزه را به سکوتی پیش از طوفان تبدیل کردهاند. گزارشهای اسکای نیوز عربی و کاننیوز اسرائیل حاکی از آن است که امتناع حزبالله از خلع سلاح و ناخرسندی اسرائیل از دولت لبنان، احتمال درگیری گستردهتر را به بالاترین سطح در سالهای اخیر رسانده است.
در چنین فضایی، نواف سلام، نخستوزیر لبنان، در گفتوگو با شبکه «المیادین» اظهار داشت:
«تلاشهای دیپلماتیک با اسرائیل بینتیجه بوده و بیعدالتیهای تلآویو ادامه دارد. مقاومت نقش تعیینکنندهای در حفظ حاکمیت لبنان دارد و ما همچنان متعهد به روابط محترمانه با ایران و جهان عرب هستیم.»
این سخنان بازتابدهنده تلاش لبنان برای حفظ تعادل میان فشارهای آمریکا، تهدیدهای اسرائیل و نفوذ عمیق حزبالله است. در چنین شرایطی، روابط بیروت با تهران نه از سر ایدئولوژی، بلکه به عنوان ابزاری برای بقا معنا پیدا میکند.
در تهران، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، حملات اخیر اسرائیل را «جنایت تروریستی» خواند و هشدار داد: «مصونیت رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل آمریکا تقویت شده، باعث تکرار نقض آتشبس و ایجاد تهدیدی جدی برای امنیت منطقه شده است.»
اما در ورای این واکنشهای رسمی، نگرانی عمیقتری در تهران وجود دارد: تغییر تدریجی نقشه بازدارندگی ایران در مرزهای شمالی. با تضعیف حزبالله در جنگهای گذشته و کندی روند بازسازی آن، هر ضربه به لبنان از نگاه تهران، ضربهای به «لایه نخست دفاعی ایران» محسوب میشود. از دید جمهوری اسلامی، حزبالله صرفاً متحدی سیاسی یا نظامی نیست، بلکه بخشی از معماری امنیت ملی ایران است و سقوط آن میتواند راه را برای فشار مستقیم بر ایران باز کند.
از همین منظر، تشدید حملات اسرائیل در لبنان، همزمان با بنبست مذاکرات هستهای و فعالشدن مکانیسم ماشه از سوی اروپا، تصادفی به نظر نمیرسد. از دید ایران، این حوادث بخشی از یک کارزار چندوجهی فشار است؛ کارزاری که در آن اروپا نقش میانجی «عقلانی» را بازی میکند، در حالی که واشنگتن با استفاده از لبنان میکوشد بدون ورود به جنگی مستقیم، ایران را در تنگنا قرار دهد.
با این وجود، تهران از واکنشهای احساسی خودداری کرده است. حمایت ایران از طرح آتشبس در غزه و درخواست برای محاکمه بینالمللی اسرائیل، از دید واشنگتن نشانهای از انعطاف حسابشده ایران تلقی شده است. در همین چارچوب بود که دونالد ترامپ گفت:
«گزارشهایی دریافت کردهام که ایران در تلاش برای ساخت سلاح هستهای است، اما میدانم فعلاً چنین تواناییای ندارد.»
در ظاهر، این جمله نوعی هشدار بود؛ اما در عمق خود بیانگر تغییر در درک واشنگتن از رفتار ایران است — پذیرش آستانه بازدارندگی ایران بدون عبور از آن. استراتژیستهای آمریکایی میدانند که حملهای تمامعیار به حزبالله میتواند ایران را مستقیماً وارد میدان نبرد کند — و تهران دقیقاً میخواهد همین تصور پابرجا بماند.
به گفته صابر گلانبری، کارشناس روابط بینالملل: «با وجود دستاوردهای تاکتیکی، اسرائیل نتوانسته پیروزی راهبردی قاطعی به دست آورد. بقای حماس و حزبالله در کنار ادامه برنامه هستهای ایران، خاورمیانه را در وضعیت مبهم و پرتنشی نگه داشته که هر لحظه میتواند به درگیری جدیدی منجر شود.»
از دید تهران، این وضعیت دوگانه — هرچند پرخطر — فرصتی نیز فراهم میکند: فرصتی برای بازتعریف نقش ایران در معادله امنیت منطقهای. جمهوری اسلامی اکنون خود را نه صرفاً بهعنوان «حامی مقاومت»، بلکه بهعنوان بازیگری تعیینکننده در مسیر جنگ یا صلح در چند جبهه همزمان معرفی میکند.
در نهایت، بازدارندگی ایران امروز تنها بر موشکها و پهپادهایش استوار نیست، بلکه بر برداشت دشمن از هزینههای احتمالی جنگ نیز بنا شده است.
اما پرسش کلیدی همچنان باقی است: اگر تلآویو تصمیم به گسترش جنگ در لبنان بگیرد، آیا ایران به سیاست «بازدارندگی صبورانه» خود ادامه میدهد یا این بار، از نظارهگر بودن فراتر رفته و مستقیماً وارد صحنه خواهد شد؟
ای کاش این کشورلیبی وسوریه بشه باتجربیات مردم بعدازدوره گذارومحاکمه عادلانه مردمی معتدل وپاکدست که سپرنجس قداست زایی ندارن میان که حق ازادی بیان واعتراض کاملادرجهت رشدمردم فراهم میشه اگرکشوری مثل امریکا بالای سرش باشه حتی جناب اقای شرع هم مجبوربه دیدن مردم دیریازودخواهدشد