علیرضا سلطانی:
از سرگیری مذاکره میان ایران و آمریکا نیاز به یک ابتکار عمل جدی دارد
استاد روابط بینالملل دانشگاه با اشاره به اینکه شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی کنونی نسبت به دوران پیش از جنگ ۱۲ روزه تغییر یافته است، تصریح کرد: توسل به جنگ برای آمریکا توجیهپذیر به نظر نمیرسد و در چنین وضعی، تعامل سازنده میان ایران و آژانس میتواند مقدمه و یا میانجی ازسرگیری مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن تعریف شود.

«دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در حالی روز دوشنبه ۲۱ مهر برای امضای توافق صلح در غزه، به سرزمینهای اشغالی و سپس شرمالشیخ مصر سفر کرد که توافق موجود تا اجرای همه ۲۰ بند خود با چالشهای بسیاری روبروست که آگاهانه از سوی رئیسجمهور آمریکا نادیده گرفته میشود.
انکار واقعیت در غزه و پیشبرد صلح تحمیلی، به نوعی دیگر در موضوع ایران هم در حال تکرار است. رئیسجمهور آمریکا در این سفر و در هر فرصتی ملغمهای از اظهارات تهدیدآمیز، ادعاهای تکراری و دعوت به توافق را درباره ایران اعلام کرد؛ از ادعای خنثیسازی خطر تروریسم و سلاح هستهای ایران تا اتهامات تکراری حضور منطقهای تهران و در نهایت هم دعوت به گفتوگو و توافق. سخنان متناقضی که یادآور موضعگیریهای رئیسجمهور آمریکا در هفتههای منتهی به تجاوز نظامی رژیم اسرائیل و سپس بمباران تأسیسات هستهای ایران است.
تحلیل و گمانهزنی درباره این اظهارات و انگیزههای طرح آنها، اینکه آمریکا تا چه اندازه در دعوت به توافق جدی است و اساسا منظور ترامپ از توافق با ایران چیست؟ پرسشهای مهمی هستند که برای روشنتر شدن آینده تحولات نیازمند پاسخ هستند. روند این تحولات به یقین بر روابط ایران با کشورهای دیگر به ویژه روسیه و چین به عنوان دو همراه استراتژیک ایران هم اثرگذار خواهد بود.
پاسخ به پرسشهای اشاره شده و نیز ارزیابی کلی شرایط کنونی مهمترین محور گفتوگو با «علیرضا سلطانی» استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بینالملل است که مشروح آن را میخوانید.
ایران در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل و چالشهای سیاست خارجی آمریکا است
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در روزهایی که به خاورمیانه سفر کرده بود؛ تقریبا در هر نشستی به نوعی به ایران هم اشاره کرد؛ تهدید و اتهام و ادعا در کنار دعوت به گفت وگو، چه برداشتی میتوان از این گفتههای آقای ترامپ کرد؟
واقعیت این است که ایران در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل و چالشهای سیاست خارجی آمریکا است. شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی کنونی بینالمللی، دستگاه سیاست خارجی آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور را به این نتیجه رسانده است که باید مسئله ایران را به نوعی حل کند. این مسئله، بعد از جنگ ۱۲ روزه، بازگشت تحریمهای شورای امنیت، دولت آمریکا و شخص ترامپ را به این نتیجه رسانده که بهترین زمان برای حل مسئله ایران در سیاست خارجی آمریکا فراهم شده است.
بهطور مشخص، به نظر میرسد که در این راستا، رویکرد دولت کنونی آمریکا حل مسئله ایران از طریق مذاکره و توافق است؛ البته مذاکره و توافقی که تأمینکننده منافع و اهداف آمریکا و به دنبال آن، اسرائیل باشد. اینکه آقای ترامپ در روزهای اخیر بر حل مسئله ایران تأکید میکند، گویای این واقعیت است.
واقعیت این است که آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا نیاز به یک ابتکار عمل جدی دارد. این ابتکار عمل، طبیعتاً با فعال شدن میانجیگران بینالمللی میتواند معنا پیدا کند.
استفاده از ادبیات ترغیبی و تشویقی و در عین حال تهاجمی و تهدیدی، بدین منظور است که آقای ترامپ به دنبال حل مسئله ایران در دولت خود است و تلاش دارد حل این مسئله را به نام خود ثبت کند. بنابراین، توسل او به ادبیات تهاجمی و در عین حال تشویقی نشان از آن دارد که دولت ترامپ درصدد حل مسئله ایران در شرایط کنونی است.
شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی کنونی با قبل از جنگ ۱۲ روزه کاملاً متفاوت است
برخی معتقدند که رئیسجمهور آمریکا پیش از حمله نظامی به ایران هم تهران را دعوت به مذاکره و دوستی کرده بود و اکنون این دعوت میتواند آغاز جنگ دیگری باشد؟ این تحلیل با توجه به شواهد میدانی تا چه اندازه درست است؟
در عالم سیاست، هر اتفاقی و هر چیزی میتواند به وقوع بپیوندد. ما در جهان سیاست هیچ امر قطعی نداریم و نمیتوان همه مسائل، واقعیتها و تجارب را به یک سبک و شیوه تحلیل و بررسی کرد. برای مثال، نمیتوان اذعان کرد که چون در مذاکرات قبلی ایران و آمریکا، قبل از جنگ ۱۲ روزه، مذاکره کردند و در اوج مذاکره، جنگ اتفاق افتاد، پس اکنون نیز که دولت آمریکا متمایل به مذاکره با ایران است، این مذاکره حتماً منجر به جنگ خواهد شد.
شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی کنونی با قبل از جنگ ۱۲ روزه کاملاً متفاوت است. در آن مقطع، ایران به هر حال از یک ابزار مهم و قدرت چانهزنی مهمی همچون انرژی هستهای، اورانیوم غنیسازیشده و تأسیسات هستهای برخوردار بود اما اکنون این شرایط دیگر وجود ندارد.
بنابراین، شاید در آن زمان برای دستگاه سیاست خارجی و سیاستگذاری آمریکا، توسل به جنگ برای از بین بردن تاسیسات هستهای ایران توجیهپذیر بود، اما در حال حاضر چنین بهانهای وجود ندارد. به نظر میرسد که در شرایط فعلی، امر مذاکره و رسیدن به توافق برای آمریکاییها جدیتر و مهمتر است و در عین حال، رسیدن به این توافق میتواند نزدیکتر باشد.
تعامل میان ایران و آژانس میتواند مقدمهای برای مذاکره میان ایران و آمریکا باشد
در حال حاضر هم ایران و هم آمریکا خواستار گفتوگو هستند اما به نظر میرسد برای آغاز این فرایند نیازمند ابتکار هستند؛ این ابتکار با توجه به اینکه تهران خواستار پیشنهاد متوازن و متعادل است، چه میتواند باشد؟
واقعیت این است که آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا نیاز به یک ابتکار عمل جدی دارد. این ابتکار عمل، طبیعتاً با فعال شدن میانجیگران بینالمللی میتواند معنا پیدا کند. بهطور مشخص، ایران و آمریکا در حال حاضر نمیتوانند مستقیماً مسیر مذاکره و رسیدن به توافق را طی کنند؛ هرچند در مذاکرات قبلی نیز نقش کشورهایی مانند عمان و قطر بسیار مؤثر بود، اما این مسئله اکنون تا حد زیادی کمرنگ شده است.
با این حال، فعال شدن برخی کشورها بهعنوان میانجی میان ایران و آمریکا، چه در میان کشورهای منطقه و چه در خارج از منطقه، میتواند مؤثر باشد. در واقع، این میانجیگری میتواند توأم و همراه با یک طرح صلح یا طرح مذاکره باشد که توسط میانجیگران مطرح شده و بنبست مذاکره میان ایران و آمریکا را در شرایط فعلی باز کند.
طبیعتاً نمیتوان بر روی اروپا و کشورهای اروپایی در این زمینه حساب ویژهای باز کرد، هرچند یکی از عوامل مهم در بازگشایی مسیر مذاکره میان ایران و آمریکا و شکستن این بنبست، موضعگیری آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در واقع، اگر این موضعگیری همراه با تعامل میان ایران و آژانس باشد و این دو طرف بهعنوان مقدمهای برای مذاکره میان ایران و آمریکا در مسیر همکاری قرار گیرند، میتواند ابتکار عمل و راه مذاکره میان ایران و آمریکا را باز کند.
اقتضائات ایجاب میکند که ایران و آمریکا درصدد حل همه مسائل خود برآیند
در حال حاضر یکی از مباحث پر تکرار در عرصه سیاست خارجی، جزئیات مذاکرات و توافق احتمالی با آمریکاست که گروهی معتقدند باید محدود به هستهای باشد و گروه دیگر از مذاکرات و توافق جامع سخن میگویند. کدام یک از این دو دیدگاه بهتر میتواند منافع ملی ایران را حفظ کند؟
اگرچه مسئله هستهای همچنان مهمترین مسئله میان ایران و آمریکا است و در واقع، این مسئله برای ایران در قالب به رسمیت شناختن موضوع غنیسازی ایران توسط غرب و آمریکا معنا پیدا میکند، و برای آمریکا در قالب کنار گذاشتن کامل امر غنیسازی و فعالیتهای هستهای تعریف میشود، و همچنان گره اصلی روابط ایران و آمریکا در همین موضوع نهفته است، اما واقعیت این است که مسئله هستهای با توجه به حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، شاید آن اولویت و حساسیت گذشته را از لحاظ زمانی نداشته باشد.
نمیتوان اذعان کرد که چون در مذاکرات قبلی ایران و آمریکا، قبل از جنگ ۱۲ روزه، مذاکره کردند و در اوج مذاکره، جنگ اتفاق افتاد، پس اکنون نیز که دولت آمریکا متمایل به مذاکره با ایران است، این مذاکره حتماً منجر به جنگ خواهد شد.
هرچند آمریکاییها اطمینان دارند که ایران میتواند در یک بازه زمانی میانمدت، توانمندی غنیسازی هستهای خود را مجددا احیا کند، از این لحاظ حساسیتها کاهش یافته است، اما اصل پرونده هستهای و موضوع غنیسازی همچنان برای هر دو طرف، یعنی ایران و آمریکا، مسئلهای اساسی است. ایران به دنبال حفظ این حق، هرچند با درصد غنای مشخص است، در حالی که برای آمریکا این مسئله چندان معنا ندارد و آنها به دنبال غیرفعالسازی کامل برنامه هستهای ایران هستند.
با این حال، باید این واقعیت را نیز در نظر گرفت که مسئله ایران و آمریکا نباید صرفاً به موضوع هستهای محدود شود. آمریکا و ایران اگر وارد مذاکره شدند، باید از این فرصت استفاده کرده و سایر مسائل موجود را نیز با ابتکار عمل در دستور کار قرار دهند و آنها را حلوفصل کنند. زیرا بدون حل کامل مسائل سیاسی میان ایران و آمریکا، هیچ مسئلهای میان دو کشور بهطور واقعی حل نخواهد شد و تهران و واشنگتن همچنان درگیر چالش خواهند بود.
بنابراین، صرف حل یک مسئله، نمیتواند حلکننده همه مسائل میان ایران و آمریکا باشد. در حال حاضر نیز شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی، همچنین اقتضائات و الزامات داخلی ایران، ایجاب میکند که ایران و آمریکا درصدد حل همه مسائل خود برآیند و آنها را به نتیجه برسانند.
رفتار چین و روسیه با ایران به نحوه حل چالشهای آنها با آمریکا بستگی دارد
پس از بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، چین و روسیه با این بازگشت مخالفت کردند؛ این مخالفت در عرصه عمل به چه صورت پیش خواهد رفت؟ آیا این دو کشور تحریمها را نادیده خواهند گرفت؟
رفتار چین و روسیه در قبال ایران و میزان همراهی یا عدم همراهی آنها با بازگشت تحریمها، علیرغم سیاست اعلامی مبنی بر عدم همراهی، در واقع بستگی دارد به چالشهایی که در حال حاضر میان آمریکا با چین و روسیه وجود دارد. در مورد روسها، اگر آمریکاییها بتوانند مسئله اوکراین را حلوفصل کنند، ناگزیر خواهند بود که امتیازاتی به روسها بدهند و در مقابل، روسها نیز امتیازاتی به آمریکا ارائه دهند.
یکی از کارتهایی که قطعا میان روسیه و آمریکا رد و بدل خواهد شد و مورد بازی قرار میگیرد، مسئله ایران است. بنابراین، اگر جنگ اوکراین خاتمه یابد یا به یک وضعیت حلشده برسد، طبیعتا میتوان انتظار داشت که روسها، همانند گذشته، سیاست همراهی با ایران را کنار بگذارند.
این مسئله در مورد چین نیز صادق است. هرچند چین به نفت ایران نیاز زیادی دارد و این نیاز هم واقعی است و هم به دلیل هزینه کمتر نفت ایران در مقایسه با نفت سایر کشورها (بهواسطه تحریمها) توجیه اقتصادی دارد اما جنگ تجاری میان آمریکا و چین و چگونگی حل یا عدم حل آن میتواند تاثیر بسزایی بر رفتار چین در همراهی یا عدم همراهی با تحریمهای شورای امنیت علیه ایران داشته باشد.
سلطانی میخواهی خودت به سلطانی برسی
بازم ازمذاکره باترامپ قاتل حرف میزنه
الان حسن کفتاردرنقش چای دبش میادمیگه مذاکره کنیدبراثرتحریمهاگرسنه سربربالین میگذارم
تنها ابتکار عمل سیاسی اینست که اسرائیل را به رسمیت بشناسید و دست از دشمنی با اسرائیل بردارید آنوقت نه تنها تمامی تحریمهای شورای امنیت و یکجانبه و چند جانبه کشورها علیه ج. ا. ایران لغو می شود بلکه اجازه ساخت کلاهک اتمی هم به ج. ا. ایران داده می شود!
فعلاً، آنی که محل کلام ماست آمریکاست، حالا درباره اروپا مسئلهای نمیخواهم مطرح کنم. این طرف مقابل ما در همه چیز خُلف وعده میکند، در همه چیز دروغ میگوید، فریب اعمال میکند. وقت و بیوقت تهدید نظامی میکند، اگر دستشان برسد اشخاص را ترور میکنند، یا مراکز هستهای را بمباران میکنند.
با این طرف نمیشود مذاکره کرد، نمیشود با اطمینان و اعتماد نشست و حرف زد، و حرف شنید و قرار گذاشت. به نظر من مذاکرهی با آمریکا برای مسئلهی هستهای و شاید برای مسائل دیگر بنبست محض است، یعنی هیچ راه درستی وجود ندارد برای این دیگر.
بنبست محض است و فکر کنند، ببینند، درست کنند، و برای او البته مفید است، این مذاکره برای آن رئیسجمهور فعلی آمریکا آن مفید است، او سرش را بالا خواهد گرفت، خواهد گفت من ایران را تهدید کردم، او را آوردم پای میز مذاکره نشاندم. او در دنیا از این افتخارات میکند اما برای ما ضرر محض است و هیچ فایدهای برای ما ندارد. ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
رهبر انقلاب
۱۳۹۵/۰۱/۰۱ | بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی
کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطه ی توافقی برسیم -یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند- از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همه ی تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوه های مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز میزند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم می بینیم؛ یعنی خسارت محض.
این که رئیس جمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و دعوت به مذاکره میکند، فریب افکار عمومی دنیاست. این معنایش این است که ما اهل مذاکره هستیم و میخواهیم مذاکره و صلح کنیم، اما ایران حاضر نیست. ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید! ما نشستیم چند سال مذاکره کردیم همین شخص مذاکره تمام شده کامل شده امضا شده را از میز بیرون انداخت پاره کرد... وقتی میدانیم عمل نمیکند چه مذاکرهای کنیم؟... بعضیها در داخل همان مسئلهی مذاکره را مدام تشدید میکنند: «آقا چرا جواب نمیدهید؟ چرا مذاکره نمیکنید؟ چرا نمینشینید با آمریکا؟ بنشینید [برای مذاکره]» من میخواهم عرض بکنم اگر هدف از مذاکره، رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد، یعنی تحریمها را برنمیدارد. گره تحریمها را کورتر خواهد کرد، فشار را افزایش خواهد داد، مذاکرهی با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد... در مورد سلاح هستهای که گفته میشود «نمیگذاریم ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند»، ما اگر میخواستیم سلاح هستهای درست کنیم، آمریکا نمیتوانست جلوی ما را بگیرد. این که ما سلاح هستهای نداریم و دنبال سلاح هستهای هم نیستیم به خاطر این است که خودمان نمیخواهیم به دلایلی. قبلاً این دلایل را گفتیم، بحث کردیم، خودمان نخواستیم، و الا اگر خودمان میخواستیم آنها نمیتوانستند جلوی ما را بگیرند... تهدید میکند آمریکا به نظامیگری. این تهدید به نظر من غیر عاقلانه است یعنی ایجاد جنگ، ضربه وارد کردن یک طرفه نیست، ایران قادر به زدن ضربه متقابل هست و قطعاً این ضربه را وارد خواهد کرد. من حتی معتقدم اگر چنانچه یک حرکت غلطی از طرف آمریکاییها و عواملشان سر بزند، آن که بیشتر ضرر میکند آنها هستند. البته جنگ چیز خوبی نیست، ما دنبال جنگ نیستیم؛ اما اگر چنانچه کسی اقدام کرد، برخورد ما یک برخورد قاطع و حتمی است....» فیلم کامل اعلام موضع صریح رهبر انقلاب درباره مذاکره، تحریم، سلاح هستهای و تهدید نظامی آمریکا را در تابناک میبینید و میشنوید
رهبر انقلاب
۲۲ اسفند ۱۴۰۳
آدم میبیند و میشنود که او که میگوید مذاکره، در داخل هم بعضیها میگویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سَم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکرهی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.
مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این میبرند. نمیگویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید دربارهی سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ خب سلاح دفاعی برای یک کشور ضروری است. اینها میگویند بیایید روی این مذاکره کنیم؛ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک میسازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که آمریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید؛ خب این مورد معامله است؛ شما قبول میکنید این را، یا قبول نمیکنید؟ معلوم است که قبول نمیکنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه، همین دعوا، همین سر و صدا؛ بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛ خب برای هر کشوری مهم است؛ عمق راهبردی سیاسی و امنیّتی، مؤلّفهی اساسیای است برای حیات همهی دولتها و ملّتها و ما بحمدالله عمق راهبردیمان در منطقه خیلی خوب است؛ اینها از این ناراحتند، میگویند بیایید روی مسائل منطقه صحبت کنیم یعنی شما عمق راهبردیتان را از دست بدهید؛ روی اینها میگویند مذاکره کنیم.
خب بنابراین اصل مذاکره غلط است. مذاکره با کسی که آدم حسابی باشد غلط است، حالا اینها که آدم حسابی هم نیستند؛ [مذاکره با] آدمهایی که زیر حرفشان میزنند، تعهّدشان را به هم میزنند، پابند به هیچ چیز نیستند -نه یک چیز اخلاقی، نه یک چیز قانونی، نه یک عرف بینالمللی؛ به هیچ چیزی پابند نیستند- بنابراین مسخره است. البتّه در عقلای ما کسی نیست که دنبال این مسئله
باشد؛ آحاد ملّت هم که خب معلوم است؛ [حالا] بعضی گوشه کنار گاهی یک سر و صدایی میکنند. مذاکره بنابراین مطلقاً معنی ندارد و همین طور که قبلاً هم بارها گفتهایم، چنین چیزی نیست.۱۳۹۸/۰۲/۲۴
بیانات در دیدار مسئولان نظام
گمان نمیکنیم مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد و نمیدانیم چه خواهد شد/ این که میگویند اجازه غنیسازی نمیدهیم، غلط زیادی است
۳۰/ ۲/ ۱۴۰۴
آمریکا میخواهد ایران گوش به فرمان او باشد.
ملت ایران از چنین اهانت بزرگی بهشدت رنجیده میشود و در مقابل آن کس و کسانی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارد، با همهی قدرت میایستد.
کسانی که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم انجام نمیدهید و مسائل را حل نمیکنید ظاهربین هستند. ۱۴۰۴/۰۶/۰۲
بنده از قدیم این نکته را خاطرنشان میکردم که روی حرف و حتی امضای آمریکاییها نمیتوان حساب کرد، بنابراین مذاکره با آمریکا هیچ فایدهای ندارد. ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمیکند. اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشتسرهم، در همه مسائل اساسی و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آنوقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی. مردم انقلاب کردند برای [رهایی از] این، این همه شهید دادند برای این. ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
مذاکره با آمریکا نهتنها فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد و این موضوع، با استدلال به مسئولان سطوح بالای کشور گفته شده و آنان نیز پاسخی در رد آن نداشتند. ۱۳۹۵/۰۶/۲۸
اینکه دشمن میگوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی اینکه شما بیایید پشت میز مذاکره بنشینید و ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خب پدرتان درآمده؛ یعنی خودتان را بیدفاع کردهاید؛ اگر قبول نکردید، همین آش است و همین کاسه؛ باز هم دعوا، باز هم تحریم، باز هم تهدید؛ مذاکره یعنی این؛ دلیل اینکه بنده میگویم با آمریکا مذاکره نمیکنیم، این است که این مذاکره نتیجه ندارد. ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
در دولت شما (حسن روحانی) معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمی است. ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
حالا یک عدهای خیال میکنند که اگر با آمریکا تعامل کردیم و اگر آشتی کردیم و رفیق شدیم، اوضاع کشور بهشت برین خواهد شد؛ نه، به قبل از انقلاب نگاه کنید ببینید چه جوری بوده است. ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد؛ یعنی تحریمها را برنمیدارد، بلکه گره تحریمها را کورتر خواهد کرد. مذاکره با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد. بنابراین مذاکره هیچ مشکلی را حل نمیکند، هیچ گرهی را باز نمیکند. ۱۴۰۳/۱۲/۲۲
از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل: تجربه. در این معاهده، طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل، اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند؛ همین شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد؛ گفت پاره میکنم و کرد. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد؛ مذاکرهکردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست. ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
اینکه بعضی از دولتهای قلدر اصرار به مذاکره میکنند، مذاکره آنها برای حل مسائل نیست، برای تحکم است. میگویند مذاکره کنیم تا آنچه را که میخواهیم، بر طرف مذاکره- که آن طرف میز نشسته- تحمیل کنیم؛ اگر قبول کرد که چه بهتر، اگر قبول نکرد جنجال راه بیندازیم که اینها از میز مذاکره فاصله گرفتند، از پای میز بلند شدند! این تحکم است. ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
اینکه رئیسجمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت [میکند] و ادّعا میکند که نامهای فرستاده ــ که البتّه به ما نرسیده؛ یعنی به من نرسیده ــ به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکرهایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست.»۱۲/۲۲/۱۴۰۳
اینکه رئیسجمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت [میکند] و ادّعا میکند که نامهای فرستاده ــ که البتّه به ما نرسیده؛ یعنی به من نرسیده ــ به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکرهایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست.»۱۲/۲۲/۱۴۰۳
مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید/ اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود/ در دوران برجام، کشور را شرطی کردیم و همه چیز را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات/ سرمایهگذار وقتی میبیند که کشور منوط به مذاکره است، سرمایهگذاری نمیکند .
گفتگوهای عمان یکی از دهها کار وزارت خارجه است. مسائل کشور را به گفتوگوها گره نزنیم. به این گفتوگوها نه به صورت افراطی خوشبین هستیم و نه به صورت افراطی بدبین. بالاخره کاری و حرکتی است که تصمیمگیری شده و در قدمهای اول هم خوب اجرا شده است. البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به تواناییهای خودمان خوشبین هستیم. ۱۴۰۴/۱/۲۶