جنگ با ایران، هدیه اروپا به واشنگتن و تل‌آویو

مکانیسم ماشه؛ شلیک اروپا به پای خودش | چگونه اروپا آخرین پل‌های اعتماد را ویران کرد | اجبار به گفتگو؛ دیپلماسی به سبک اروپا

سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) روز پنج‌شنبه مکانیسم ماشه را فعال کردند و بدین ترتیب شمارش معکوس ۳۰ روزه برای بازگرداندن خودکار تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران آغاز شد

مکانیسم ماشه؛ شلیک اروپا به پای خودش | چگونه اروپا آخرین پل‌های اعتماد را ویران کرد | اجبار به گفتگو؛ دیپلماسی به سبک اروپا

به گزارش خبر فوری به نقل از آمریکن کانسروتیو، این اقدام بلافاصله با حمایت قاطع واشنگتن مواجه شد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، اظهار داشت: «تحریم‌های بازگردانی پاسخی مستقیم به ادامه نقض تعهدات هسته‌ای ایران است. ایالات متحده از تصمیم سه کشور حمایت می‌کند و ایران را ترغیب می‌کند که در مذاکرات دیپلماتیک جدی شرکت کند.» ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، نیز تأکید کرد که این اقدام به معنای «پایان دیپلماسی» نیست، بلکه تلاشی برای اجبار به گفت‌وگو است.

توهم خطرناک

این یک توهم خطرناک است. پیش‌فرض اقدام سه کشور اروپایی—که ایران تنها ناقض توافق است—تحریفی عمیق از تاریخچه موضوع است. این ایالات متحده بود که در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد و با کمپین «فشار حداکثری» در دوره دولت ترامپ، آسیب اقتصادی شدیدی به ایران وارد کرد. در آن زمان، سه کشور اروپایی بیانیه‌های سیاسی در حمایت از توافق صادر کردند، اما نتوانستند با اقداماتی که تعهدات خودشان را عملی کند، از آن حمایت کنند. در عوض، عملاً با تحریم‌های فراسرزمینی واشنگتن علیه ایران همسو شدند.

در برابر این ناکامی اروپا، تهران اقدامات خود را انجام داد. رضا نصری، کارشناس حقوق بین‌الملل ایران، در شبکه ایکس خاطرنشان کرد: «ایران تحت ماده ۳۶ برجام، به‌صورت قانونی تعهدات خود را کاهش داد تا به‌عنوان اقدامات اصلاحی، سایر طرف‌ها را به اجرای تعهداتشان وادار کند.» او استدلال می‌کند که کشورهای اروپایی اکنون «جرأت دارند واکنش قانونی ایران را به‌عنوان نقض آشکار معرفی کنند و در یک بازی ریاکارانه، بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت را توجیه کنند»—اقدامی که مورد تأیید کامل آمریکا قرار گرفته است.

روسیه کجای ماجراست؟

روسیه، یکی دیگر از امضاکنندگان برجام، معتقد است که سه کشور اروپایی حق قانونی برای فعال کردن مکانیسم بازگرداندن را از دست داده‌اند. یک دیپلمات ارشد روس که آگاهی عمیقی از موضوع دارد، به نشریه «آمریکن کانسروتیو» گفت که مسکو برخی اقدامات اروپا را نقض یک‌جانبه توافق می‌داند، مانند تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران توسط اتحادیه اروپا در اکتبر ۲۰۲۳ که قرار بود منقضی شود. این دیپلمات استدلال کرد که چنین اقداماتی با شرایط برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که آن را به قانون بین‌المللی تبدیل کرد، مغایرت دارد. این انتقاد، ادراک عمیقی از ریاکاری و غیرقانونی بودن در هسته اقدام اروپا را منعکس می‌کند.

تابوت اعتماد!

البته این تنها جدیدترین اقدام غربی علیه ایران نیست که تنش‌ها را افزایش داده و قانون بین‌المللی را تضعیف می‌کند. حملات آمریکا و اسرائیل به ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه در ژوئن، آخرین بقایای اعتماد را از بین برد و منجر به اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توسط تهران شد. دقیقاً در چنین فضای پرتنشی است که اروپا اکنون با اولتیماتوم بازگرداندن تحریم‌ها، تصمیم به تشدید اوضاع گرفته است. با این حال، این اقدام چندان غافلگیرکننده نبود. سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا، پس از همه، ایران را به‌خاطر حملات اسرائیل به خاک خود مقصر دانستند. فردریش مرتز، صدراعظم آلمان، حتی از اسرائیل برای انجام «کار کثیف» غرب—یعنی بمباران ایران—ستایش کرد!

حتی اگر تهران این اقدام اروپا را به‌عنوان یک تشدید غیرموجه تنش‌ها ببیند، پاسخ اولیه‌اش احتمالاً سنجیده خواهد بود. روزبه پارسی، تحلیلگر امور ایران در دانشگاه لوند سوئد، خاطرنشان می‌کند که تهران به‌طور قابل‌توجهی لحن خود را در مورد تبعات احتمالی بازگرداندن تحریم‌ها تعدیل کرده است. در حالی که پیش‌تر تهدید به خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای کرده بود، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، اخیراً اظهار داشت که «مذاکرات با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ازسرگیری بازرسی‌ها در جریان است.» پارسی می‌گوید که تهران با این سیگنال که سه کشور اروپایی با این مسیر، هرگونه نفوذ و اهرم خود را از دست خواهند داد، احتمالاً قصد دارد تبعات سیاسی را عمدتاً به روابط خود با این سه کشور اروپایی محدود کند.

این موضع در پاسخ رسمی مشخص شد. عراقچی اقدام سه کشور را «غیرموجه، غیرقانونی و فاقد هرگونه مبنای حقوقی» توصیف کرد. او با تأکید بر اینکه ایران «برای حفاظت و تأمین حقوق و منافع ملی خود» پاسخ خواهد داد، به‌طور قابل‌توجهی درِ دیپلماسی را باز گذاشت و ابراز امیدواری کرد که سه کشور اروپایی «در روزهای آینده با اتخاذ رویکردی مسئولانه و درک واقعیت‌های موجود، این اقدام نادرست را اصلاح کنند.»

با این حال، این پاسخ سنجیده هزینه سیاسی داخلی سنگینی به همراه دارد و به تقویت موضع تندروهای ایرانی کمک می‌کند که معتقدند دیپلماسی با غرب بی‌فایده است. موضعی که اقدام سه کشور اروپایی شواهد قوی‌ای برای آن فراهم می‌کند.

خواسته‌های اروپا چیست؟

علاوه بر خواسته‌های معقول! مانند دسترسی کامل آژانس به تأسیسات هسته‌ای ایران و افشای ذخایر اورانیوم با غنای بالا، یکی از شرایط اصلی سه کشور اروپایی، ازسرگیری مذاکرات ایران با آمریکا است. با این حال، سه کشور خود طرف برجام هستند و ظاهراً باید قادر به دیپلماسی مستقل باشند. هیچ دلیلی وجود ندارد که موضع خود را به مذاکرات دوجانبه بین واشنگتن و تهران مشروط کنند، جز واگذاری عمدی اختیار خود.

چیزی تغییر نکرده

در حالی که روبیو ایران را به «دیپلماسی جدی» ترغیب می‌کند، هیچ نشانه‌ای از پیگیری دیپلماسی توسط خود واشنگتن وجود ندارد. در واقع، آمریکا و ایران در زمان حمله اسرائیل به تهران در ژوئن در حال مذاکره بودند، ظاهراً با چراغ سبز دونالد ترامپ. آن مذاکرات به دلیل اصرار دولت ترامپ بر خط قرمز اسرائیل مبنی بر ممنوعیت هرگونه غنی‌سازی اورانیوم برای ایران—به‌جای عدم تسلیحاتی شدن—متوقف شد. تهران هرگز این خواسته را نپذیرفت و اکنون نیز هیچ نشانه‌ای از پذیرش آن نشان نمی‌دهد، حتی در حالی که یکی از قطعنامه‌های سازمان ملل که سه کشور اروپایی آن را بازگرداندند، ممنوعیت غنی‌سازی ایران را اعمال می‌کند.

در نهایت، همان‌طور که نصری نتیجه‌گیری می‌کند: «موضوع اصلی این است که آمریکا سیاست خود در قبال ایران را به نتانیاهو واگذار کرده و سه کشور اروپایی—محروم از استقلال استراتژیک—به اجرای برنامه بی‌پروای اسرائیل به هزینه حقیقت، عدالت، صداقت، دیپلماسی و قانون بین‌المللی تقلیل یافته‌اند.»

اروپا هم موافق جنگ با ایران است

اما موضوع فراتر از این است: خود اروپا ممکن است مسیر جنگ‌طلبانه را به‌عنوان راهی برای مجازات ایران به دلیل حمایت از جنگ روسیه در اوکراین ترجیح دهد. در حالی که سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا دلایل مشروعی برای محکوم کردن نقش ایران در اوکراین دارند، فعال کردن مکانیسم بازگرداندن هیچ کمکی به حل این شکایت خاص نخواهد کرد. برعکس، احتمالاً تنها تهران را بیشتر به سمت مسکو سوق خواهد داد.

راه‌حل جایگزینی وجود دارد. به‌جای اجرای برنامه شکست‌خورده آمریکا و اسرائیل، اروپا باید از تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل—که تحریم‌ها را تعلیق کرده و قرار است در اکتبر منقضی شود—حمایت کند تا فضایی برای کاهش متقابل تنش‌ها و دستیابی به یک توافق موقت ایجاد شود. روسیه و چین در واقع قطعنامه‌ای در این راستا ارائه کرده‌اند. این قطعنامه در اصل همان هدفی را دنبال می‌کند که سه کشور اروپایی ادعا می‌کنند—خرید زمان بیشتر برای دیپلماسی—اما بدون تعیین شرایط غیرواقع‌بینانه‌ای که عملاً به بن‌بست دیپلماتیک منجر می‌شود. به گفته دیپلمات روس، دیپلمات‌های سه کشور اروپایی به‌طور خصوصی اعلام کرده‌اند که قصد دارند تلاش روسیه و چین را مسدود کنند.

یک اشتباه محاسباتی عمیق

اگر هدف سه کشور اروپایی مهار برنامه هسته‌ای ایران، جلوگیری از جنگ و جدایی تهران از مسکو باشد، این قمار یک اشتباه محاسباتی عمیق است. این اقدام اهرم بلندمدت را برای نمایش کوتاه‌مدت قدرت قربانی می‌کند، تنش‌های سیاسی داخلی تهران را شعله‌ور می‌سازد و آینده‌ای را به خطر می‌اندازد که در آن اروپا هیچ جایگاهی در میز مذاکره نخواهد داشت. با فعال کردن مکانیسم ماشه، سه کشور اروپایی نه‌تنها از ایران هسته‌ای یا جنگ جلوگیری نمی‌کنند، بلکه هر دو نتیجه را بسیار محتمل‌تر می‌سازند، در حالی که استقلال استراتژیک خود را در صحنه جهانی تسلیم می‌کنند.

منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • ناشناس

    بله دیگه .اروپا بیچاره شد .که با ما ارتباط ندارد

  • ناشناس

    رو که نیست سنگ پای قزوینه

  • ناشناس

    مذاکره فقط غیر مستقیم باشه وگرنه ماقبول نداریم

  • ناشناس

    مذاکره آنهم برای مملکتی که در حال بحران است و مذاکره برایش اهمیت بسیاری بجهت مصالح ملی و آینده اش دارد دیگر اینقدر اطوار و معنایی ندارد که مثلا غیر مستقیم باشد یا با فلانی باشد یا اینجا باشد و آنجا نباشد!!!
    اگر به سیاست و اهداف خود باور دارید پشت یک میز حتا در قطب جنوب هم باشد رو در رو با شهامت بنشین و از موضع خود دفاع و شجاعانه بخاطر کشور، شرایطی را بپذیر که خواسته واقعه ای مردم و برای مردم باشد.