المانیتور: چگونه انتخاب دوباره اردوغان، اهداف سیاست خارجی ترکیه را چرخش می دهد؟

گرایش اردوغان به برساختن میراثی فراتر بعنوان یک رهبر ملی فراحزبی، او را وا می دارد که ایده یک "ترکیه نیرومند" را در سیاست خارجی اش دنبال کرده و تقویت کند.

المانیتور: چگونه انتخاب دوباره اردوغان، اهداف سیاست خارجی ترکیه را چرخش می دهد؟

به گزارش خبر فوری، فهیم تاسکین Fehim Tastekin در المانیتوردرباره چرخش سیاست خارجی اردوغان پس از انتخاب دوباره اش، چنین نوشت:

راهبردی که موجب شد اردوغان دوباره انتخاب شود و تمایل او به برساختن میراثی همپای کمال آتاتورک، هر دو مستلزم آن است که او ایده "ترکیه نیرومند" را در سیاست خارجی اش دنبال کند. عادی ‌سازی با سوریه، پرونده‌ای بسیار دشوار و خاردار است که نیازمند تصمیمات جدی است. بازگشت پناهجویان سوری – با زور یا داوطلبانه – به یک موضوع اصلی در تبلیغات انتخاباتی ترکیه تبدیل شد. هر گونه پیشرفت در این زمینه نه تنها به مصالحه با دمشق بستگی دارد بلکه نیازمند فراهم کردن فضای زندگی برای بازگشت آوارگان نیز هست. تنها یک توافق میان ترکیه و سوریه نمی‌تواند زمینه و امکان بازسازی ویرانی های سوریه را فراهم آورد. همچنین باید مخالفت‌های آمریکا و اروپا را نیز چاره کرد. 

ماه گذشته، ترکیه و سوریه در نشست چهارجانبه مسکو که شامل روسیه و ایران هم بود، به توافقی برای ادامه گفتگوها در مسیر عادی‌سازی رسیدند. با این حال، دمشق تأکید دارد که برای انجام هر دیداری بین رهبران دو کشور، خروج نیروهای ترکیه از سوریه یک شرط اساسی است. احتمالاً اردوغان بدون از هم پاشیدن حکومت خودمختاری که در شمال سوریه توسط گروه‌های کرد تحت حمایت آمریکا ایجاد شده – گروههایی که آنکارا آن را گروههای تروریستی میداند- با خروج از قلمروی سوریه موافقت نخواهد کرد. او ائتلاف انتخاباتی خود را بر پایه تعهد به مقابله قاطعانه با تروریسم سرپا کرد و برای کسب اکثریت در پارلمان، به شرکای ملی‌گرای خود وابسته است. 

از این گذشته، اردوغان به احتمال زیاد تا زمانی که در میز مذاکره به خواسته های خود نرسد، با انحلال "ارتش ملی سوریه" یعنی مجموعه ای از گروههای شورشی تحت حمایت ترکیه و یا تغییر وضعیت کنونی در ادلب که گروه جهادی حیات تحریر الشام بر آن مسلط است، موافقت نخواهد کرد. در حالی که حمایت آمریکا از نیروهای دموکراتیک سوریه که تحت رهبری کردها قرار دارد، همچنان یک عامل آزاردهنده در روابط با واشنگتن است، آنکارا اکنون باید یک عامل مهم دیگر را هم به حساب آورد: جهان عرب کار بازسازی روابطش با دمشق را آغاز کرده و تلاش دارد حضور نظامی ترکیه و نفوذ ایران در سوریه را پایان دهد. اتحادیه عرب در بیانیه پایانی نشست 19 می خود به طور ضمنی ترکیه و ایران را تقبیح و "دخالت‌های خارجی" و "حمایت از گروه‌های مسلح شبه نظامی" در کشورهای عربی را رد کرد.

تعامل دوباره کشورهای اتحادیه عرب با دمشق، می‌تواند دست سوریه را در مذاکرات عادی‌سازی با آنکارا تقویت کند. منابع کُرد به المانیتور گفتند که عربستان سعودی و امارات متحده عربی، با تأیید ضمنی آمریکا، به دمشق توصیه کرده‌اند تا نیروهای دموکراتیک سوریه را به عنوان بخشی از تلاش‌ها برای قطع نفوذ ایران، در ارتش سوریه ادغام کند. این تحرکات هم با منافع آنکارا در تضاد است. برخی ناظران بر این باورند که اردوغان در مرحله پایانی حیات سیاسی خود، تلاش خواهد کرد نقشی مانند مصطفی کمال آتاتورک، پدر بنیانگذار ترکیه را به عنوان یک رهبر ملی فراحزبی ایفا کند. چنین آرزوهایی نیازمند پذیرش تنوع و تکثر در داخل کشور از سوی اوست اما اردوغان همچنین ممکن است تلاش کند تا طرح‌هایی را پیاده کند که ایده "ترکیه قدرتمند" را تقویت نماید و تصویری دلخواه را از او ارائه دهد.

راهبرد‌هایی که اردوغان برای تثبیت ائتلاف انتخابی خود پیگیری کرد، بر پایه نگره ی یک "ترکیه نیرومند" بود، ترکیه ای که بطور همه جانبه علیه تروریسم مبارزه کرده، صنعت نظامی و از جمله پهپادهایش را توسعه داده، اولین خودروی الکتریکی خود را تولید کرده، منابع انرژی را در آبهای دریای سیاه کشف کرده، قدرت خود را در شرق مدیترانه افزایش داده، به آذربایجان در بازپس‌گیری مناطقی از ارمنستان یاری رسانده، در منطقه قفقاز به بازیگری تاثیرگذار تبدیل شده، تشکیل سازمان کشورهای ترک‌زبان را رهبری نموده، در مقابل ناتو و اتحادیه اروپا برای دفاع از منافع خود ایستاده، یونان را در جای خودش نشانده و در جنگ اوکراین میان روسیه و غرب میانجیگری کرده تا توان استقلال راهبردی خود را اثبات کند. اردوغان تلاش کرده با دستاویزی غرور ملی، دامن زدن به هراس های امنیت ملی و تبهکار نشان دادن مخالفان خود، از پرداخت هزینه سیاسی ناشی از آشفتگی اقتصادی ترکیه، پاسخ ناکافی دولت به پیامدهای زلزله‌های فوریه و اتهامات گسترده فساد شانه خالی کند.

مخالفت مردمی با تلاش اردوغان برای نهادینه کردن حاکمیت خودکامه اش، موجب شد انتخابات ریاست‌جمهوری به دور دوم کشیده شود اما احتمالاً موجب نخواهد شد که او به مسیری دموکراتیک بازگردد. هرگونه تصمیم او برای اجرای احکام دادگاه اروپایی حقوق بشر و یا آزادی زندانیان سیاسی، یک شگفتی به شمار خواهد آمد. احیای گفتگوهای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا هم ظاهرا امیدی دور از دسترس است چرا که نیازمند معجزه بازگشت اردوغان به پذیرش نظارت و پاسخگویی، تعادل قوا، حاکمیت قانون و نورم‌های دموکراتیک است. با این حال، نگرانی‌های اقتصادی ترکیه که به خاطر شکاف نگران کننده ارزی شدت گرفته، نیازمند همکاری پایدار با اتحادیه اروپاست. جریان ورود سرمایه‌گذاری‌های خارجی به ترکیه، همزمان با سیاست‌های اقتصادی انتقادبرانگیز اردوغان به شدت کاهش یافت و ذخایر بین‌المللی بانک مرکزی ترکیه هم در محدوده منفی عمیقی قرار دارد.

عملگرایی اردوغان حکم می کند که ترکیه باید بهترین بهره را از موقعیت خود در ناتو و همکاری با اتحادیه اروپا به عمل آورد. با اینحال سود فراوان ترکیه از بازی دوسره با روسیه و غرب موجب خواهد شد که اردوغان احتمالاً از این سیاست دست نکشد. علاوه بر این، او نمی‌خواهد که روابطش با رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین که پیش از انتخابات، امتیازاتی اقتصادی به ترکیه داد، از جمله به تأخیر انداختن پرداخت‌های گازی ترکیه، بهم بخورد. همچنین پوتین در ۱۷ می موافقت کرد که توافق صادرات گندم اوکراین که با میانجیگری اردوغان به دست آمده بود، تمدید شود که برگه اعتبار سیاسی دیگری برای اردوغان بود. منافع اقتصادی، به ویژه نیروگاه هسته‌ای ساخته شده توسط روسیه در ترکیه و تجارت گاز و گندم، علاوه بر ادامه گفت‌وگوها درباره سوریه و اوکراین، حرکت چرخ روابط دوجانبه آنکارا- مسکو را روان می سازد.

بعید است تنش‌ها با یونان و یونانی‌های قبرس شمالی به عنوان همپیمانان ناتو به پایان برسد و این به دلیل اهمیتی است که اردوغان برای منابع انرژی شرق مدیترانه قائل است اما باوجود جدل های مکرر آنکارا با شرکای غربی، هنوز هم کسانی که انتظار قطع روابط ترکیه و ناتو را دارند، باید قادر به توجیه درستی ادعای خود باشند. با تأیید پیوستن فنلاند به ناتو در ماه مارس گذشته، آنکارا می‌تواند در نشست ناتو در ماه ژوئیه، راه را برای سوئد نیز باز کند. با این حال، چشم پوشی از سامانه دفاع هوایی اس-۴۰۰ روسی برای آنکارا غیرممکن به نظر می‌رسد دست کم تا زمانی که رابطه با مسکو به عنوان یک رابطه استراتژیک باقی بماند.

اردوغان در دور سوم ریاست جمهوری خود، ممکن است تلاش بیشتری برای تحقق طرح "مسیر زنگه زور" انجام دهد که مسیر حمل و نقل مورد نظر برای اتصال قلمروی آذربایجان به نخچوان و ترکیه از گذر ارمنستان است. این اقدام برای تثبیت نقش ترکیه در قفقاز، دسترسی به دریای خزر و تقویت روابط با کشورهای ترک زبان در آسیای میانه ضروری است. انجام این کار نیازمند عادی شدن روابط ترکیه با ارمنستان، مدیریت تنش‌ها با ایران و ادامه گفت‌وگو با روسیه است. در زمینه رابطه با چین، اردوغان به طور قابل توجهی از انتقاد از رفتار چین با جامعه اویغور دست برداشته و امکان پیوستن ترکیه به سازمان همکاری شانگهای که توسط روسیه و چین رهبری می‌شود را مطرح کرده است. آنکارا می تواند به رغم رویه محتاطانه چین، برای ارتباط نزدیکتر با شرق تلاش کند. همانطور که ماتیو بریزا Matthew Bryza  معاون پیشین دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، به تازگی به روزنامه "العرب الجدید" گفت، نقش پیونددهنده ترکیه بین غرب و شرق همچنان پابرجا خواهد ماند اما تمرکز آنکارا ممکن است بر "لنگرانداختن در شرق و حفظ غرب، یعنی اروپا و آمریکا، در فاصله مطلوب خود" باشد.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها