فعال سیاسی اصولگرا: این نسل، بی‌هنجار، عصیانگر و خشن هستند/ آنان محصولِ عملکرد دستگاه‌های آموزشی و فرهنگی ما در ۲۰ساله اخیر هستند

کوشکی گفت: آن‌ها اساسا چیزی را نمی‌شناسند و به طور خاص شناخت دقیق و درستی از ایران، اخلاق، پیوندهای خانوادگی و دیگر مسائل شبیه به آن‌ها ندارند و درست به همین دلیل است که نسبت به آن‌ها حساسیت و یا واکنش جدی هم ندارند.-

فعال سیاسی اصولگرا: این نسل، بی‌هنجار، عصیانگر و خشن هستند/ آنان محصولِ عملکرد دستگاه‌های آموزشی و فرهنگی ما در ۲۰ساله اخیر هستند

در پی فوت «مهسا امینی» دختر جوان سقزی و متعاقبا وقوع برخی آشوب‌ها و اعتراضات در کشورمان، بسیاری از رسانه‌ها و کارشناسان و تحلیلگران (چه در داخل و چه خارج از کشورمان)، به واکاوی ابعاد مختلف تحولات مذکور در ایران پرداخته‌اند و در این زمینه شاهد ظهور تحلیل و تفسیرهای مختلفی نیز بوده‌ایم.

در واقع، جدای از تحلیل و تفسیرهای مغرضانه برخی گروه‌ها و جریان‌هایی خاص، برخی از متفکران و اندیمشندان نیز بر آن بوده‌اند تا به ریشه‌یابیِ زمینه‌ها، تبعات، اهدف و آینده اعتراضات و حوادث اخیر در کشورمان بپردازند. با این همه، اینطور به نظر می‌رسد که هنوز پرسش‌های بی‌پاسخ فراوانی در چهارچوب این معادله وجود دارد که پرداختن به آن‌ها کاملا ضروری است. از این‌رو، در گفتگو با محمدصادق کوشکی (استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی) به بررسی برخی از مهمترین پرسش‌ها در رابطه با تحولات اخیر کشورمان پرداخته است.

مشروح گفتگو با محمد صادق کوشکی را در ادامه می‌خوانید:

تاکنون تحلیل‌های مختلفی در مورد ماهیت و چهارچوب‌های اعتراضات و اغتشاشات در کشور ارائه شده است. از این‌رو، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد نیروهای اصلی، اهداف، زمینه‌ها و پیامدهای آن نیز ارائه شده است. تحلیل شما از چهارچوب کلی آنچه در بحبوحه این حوادث شاهد هستیم، چیست؟

به نظر من آشوب‌ها و حوادث چند هفته اخیر که در کشورمان شاهد بوده‌ایم، یک «هسته مرکزی» و یک «شعاع پیرامونی» دارد. در شعاع پیرامونی این تحولات و آشوب‌ها، همه نوع افرادی پیدا می‌شوند. در این رابطه در برخی از شهرهای کشورمان حتی شاهد آن بوده‌ایم که برخی اتباع خارجی نیز در بخش شعاع پیرامونی حوادث حضور داشته‌اند و اقدام به ایجاد خسارت و دیگر کارهای مخرب کرده‌اند. در همین شعاع پیرامونی، حضور سارق، آدم ماجراجو، و به طور کلی افراد و طیف‌های مختلفی را با دلایل گوناگون شاهد بوده‌ایم که این دلایل نیز در بسیاری از موارد شاید اساسا سیاسی نبوده‌اند. با این حال، هسته مرکزی را بخشی از نسل نوجوان و جوان کشورمان تشکیل می‌دهند. این نسل به نظر من دچار «بی‌هنجاری» شده است. بی‌هنجاری با ناهنجاری تفاوت‌های قابل توجهی دارد.

بی‌هنجاری به این معناست که این نسل به هیچ خط قرمزی قائل نیستند و این مساله در حوزه‌های قانون، ملی‌گرایی، دین و امثالهم قابل مشاهده است. باید توجه داشته باشیم که این نسلِ همراه با چالش بی‌هنجاری، محصولِ عملکرد دستگاه‌های آموزشی و فرهنگی ما در ۲۰ساله اخیر هستند. این نسلِ بی‌هنجار دچار بحران جدی هویتی هستند و عصیانگری و خشونت عجیبی که در کلام و رفتار آن‌ها مشاهده می‌شود، نتیجه شکل‌گیری همین بی‌هنجاری است و البته من بر این باورم که این نسل بی‌هنجار شده، خود هم چندان در وضعیت کنونی‌اش مقصر نیست.

این نسلِ بی‌هنجار که همانطور که پیشتر گفتم محصول مستقیمِ عملکرد مسوولان فرهنگی و آموزشی ما در ۲۰ الی ۲۵ سال اخیر است، به نوعی به ابزار رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی کشورمان در مسیر پیشرفت و حل مشکلات و چالش‌های خود تبدیل شده است. در این چهارچوب، این نسل شبیه به بشکه‌ای باروت هستند که چاشنی و فتیله آن را جریان‌هایی دیگر روشن کرده‌اند با این حال، خود نیز استعداد انفجار و عصیان و سرکشی نسبت به همه چیز حتی پیوندهای خانوادگی را داشته است. در این راستا، در گرداگردِ این هسته مرکزی، ما البته شاهد حضور گروه‌های تروریستی نظیر کومله، دموکرات و منافقین و امثالهم نیز بوده‌ایم با این حال، هسته مرکزی همانطور که گفتم همان گروه و نسل بی‌هنجار است. در این میان باید توجه داشته باشیم که اشتباه است اگر بگوییم که این نسل با مذهب یا ملیت ایرانی و یا اخلاق مخالف است. به نظر من نکته درست این است که بگوییم آن‌ها اساسا چیزی را نمی‌شناسند و به طور خاص شناخت دقیق و درستی از ایران، اخلاق، پیوندهای خانوادگی و دیگر مسائل شبیه به آن‌ها ندارند و درست به همین دلیل است که نسبت به آن‌ها حساسیت و یا واکنش جدی هم ندارند.

از همین منظر شاهدیم که شورشی که در هفته‌های اخیر در کشورمان وجود داشته، نوعی تحرکِ بی‌سر، و بی‌هدف است. در واقع، این جریان محصول یک سازمان، حزب و یا گروه مشخص نیست و در عین حال، عاری از هدف هم می‌باشد. از این منظر، مطالبات آن به صورت دقیق مشخص نیست. در این میان یک نفر فریاد می‌زند که مثلا حجاب اجباری را نمی‌خواهم. یک نفر دیگر خواستار سرنگونی نظام سیاسی کشور می‌شود و فرد دیگری الفاظ رکیک به کار می‌برد و افراد دیگر نیز مطالب مختلفی را مطرح می‌کنند.

در این چهارچوب اینطور به نظر می‌رسد که این نسل خود هم نمی‌دانند که چه می‌خواهند و تنها چیزی که می‌دانند این است که باید نوعی عصیانگری را از خود نشان دهند. در این میان، این نسل حتی دلیل عصیانگری خود را هم نمی‌داند. به عنوان مثال وقتی فردی از این نسل شعار مرگ بر دیکتاتور سر می‌دهد و ما از او می‌پرسیم که مصادیق دیکتاتوری چیست و شاخصه‌های جهانی آن چیست و اساسا شما با چه کارویژه و سازوکاری به این نتیجه رسیده‌اید که نظام سیاسی ما دیکتاتوری است؟ پاسخ روشنی را از آن‌ها نمی‌شنوید.

به هر حال واژه‌ای نظیر دیکتاتوری، یک واژه تخصصی است و مابه‌ازا و شاخص‌هایی دارد. اما این نسل اطلاع چندانی از آن‌ها ندارند. از این رو، من قبل از اینکه بخواهم نسلِ به ویژه نوجوانمان را محکوم و متهم کنم باید تاکید کنم که این نسل خود «قربانی» است و اساسا نباید آن را محکوم و متهم کرد. در این راستا، به نظر من اقدام درست این است که بایستی مسوولانی را که در تمام ۲۰ الی ۲۵ سال اخیر متولیان حوزه فرهنگ و آموزش کشورمان بوده‌اند را بازخواست کرد و از آن‌ها پرسید که چگونه رفتار کرده‌اند (نهادهای نظیر آموزش و پرورش، صداوسیما، وزارت ارشاد، حوزه‌های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاه‌ها) که اکنون ما شاهد حضور و ظهور بخشی از نسل نوجوان و جوان کنونی هستیم که با یک بحران هویتی و عصیانگری فزاینده مواجه هستند.

چه جنبه یا جنبه‌هایی از تحولات اخیر در کشورمان وجود داشته که به نظر شما کمتر به آن‌ها پرداخته شده و باید بیشتر و دقیق‌تر آن‌ها را مورد توجه قرار داد؟

من تاکنون تحلیل و نگاه علمی چندانی را از زاویه دید جامعه شناسی، مردم شناسی، آسیب‌شناسی اجتماعی، سیاست منطقه‌ای و سیاست بین الملل، در توضیحِ رخدادهای اخیر کشورمان ندیده‌ام. البته نمی‌گویم که هیچ ندیده‌ام با این حال تاکید دارم که کارهای بسیار کمی را شاهد بوده‌ایم. در این راستا، عمده کارهای ارائه شده در این رابطه، ماهیتی ژورنالیستی داشته‌اند.

باید توجه داشت که ژورنالیسم به معنای غلط بودنِ گزاره‌ها نیست بلکه معنایی که من از آن مراد می‌کنم این است که گزاره‌ها در چهارچوبی به شدت سطحی و خبری ارائه می‌شوند و نگاهی به عمق ماجرا ندارند. شاید باید زمان بگذرد تا نسبت به این رخدادها یک تعریف و ارزیابی علمی دقیق اتفاق بیفتد و کارشناسان از زوایای مختلفی به تحولات اخیر کشورمان بنگرند و در باب آن‌ها به بحث و گفتگو بپردازند. در واقع ما شاهد اوج گیری خوانش‌های علمی در مورد آشوب‌های اخیر کشورمان باشیم. رویکردی که به نظر من در نهایت می‌تواند بروندادها و نتایج بسیار خوبی را نیز به همراه داشته باشد.

یکی از نکات مهم و برجسته‌ای که در مورد نظام سیاسی کشورمان مطرح می‌شود و در قالب اتفاقات جاری نیز جای بحث دارد، مساله «تاب آوری» آن است. در واقع، انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی در سال ۱۳۵۷ تا به امروز، با چالش‌ها و بحران‌های عدیده‌ای رو به رو بوده با این حال این بحران‌ها قادر به شکستِ انقلاب اسلامی نبوده‌اند. دلیل اصلی تاب‌آوریِ نظام سیاسی در ایران را چه می‌دانید و آیا این موضوع به معنای رضایتمندی مردم از عملکرد مسئولان است؟

بخواهیم یا نخواهیم و یا موافق باشیم و یا نباشیم، حکومت ما ماهیتی «مردم نهاد» دارد. مردم نهاد بدین معناست که بالاخره مسوولان کشور با رای مردم تعیین می‌شوند. رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، نمایندگان خبرگان رهبری و شوراها، همگی نمودهایی عینی از این مساله هستند. ممکن است زمانی میزان مشارکت مردم در انتخابات‌های کشورمان ۸۰ درصد و زمانی ۴۰ درصد باشد با این حال، مسوولان کشورمان با رای مردم از نردبام قدرت بالا می‌روند. حال اینکه عملکرد آن‌ها چگونه بوده است؟ خود بحث دیگری است.

ما اگر ملاک را رضایتمندی مردم قرار دهیم، واقعیت این است که مردم از عملکرد اکثر مسوولان در دوره‌های مختلف رضایت نداشته‌اند. کما اینکه در دوم خرداد، نسلی همه آرزوهای خود را در کسوتِ خاتمی دید و همان نسل در انتهای دوم خردادماه در سال های۱۳۸۳ الی ۱۳۸۴، شعار عبور از خاتمی با مطالبات خاص سیاسی و فرهنگی را مطرح کرد. در عین حال، همان‌هایی که مثلا حامیان جدی احمدی نژاد بودند نیز بعدها متوجه شدند که خیر، وی اساسا آن فردی که آن‌ها فکر می‌کردند نیست. معادله‌ای که در مورد افرادی نظیر حسن روحانی و دیگر افراد هم به شیوه‌ای مشابه برقرار بوده است. به همین دلیل علی رغم اینکه جامعه ما از نتیجه انتخاب‌های خود راضی نیست، با این حال، قدرت و چرخش قدرت در کشور ما مبتنی بر رای مردم است. حال در این فضا اینکه بعضا مثلا گفته می‌شود که شمار مشارکت‌کنندگان ۲ درصد یا ۸۰ درصد بوده بوده باید گفت که به هر حال امکان مشارکت وجود داشته است. مثلا در دوره‌ای که اصلاح طلبان در انتخابت مجلس یازدهم تصمیم به‌ عدم مشارکت گرفتند، این انتخاب خودشان بوده است. با این همه، مردم نهاد بودن، نکته مهمی در سازوکارهای سیاسی و حکمروایی کشور ما است که موجب می‌شود تا ساختار کلیِ سیاسی کشور باقی بماند.

نکته دیگر این است که بخشی از جامعه، مشروعیت حکومت کشورمان برایشان از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است. این بدان معناست که این طیف به این دلیل که حکومت کشورمان را مشروع می‌دانند، چشم بر ناکارآمدی‌های آن می‌بندند. در واقع، در حالی که بعضا خودشان هم از ناکارآمدی‌های حکومتی آسیب می‌بینند، با این حال چون نظام سیاسی کشورمان را نظامی مشروع می‌دانند، حاضر به انجام هرگونه فداکاری و گذشتی برای این نظامِ مشروع هستند. از این منظر، در وهله اول، مردم نهاد بودنِ نظام سیاسی و سازوکارهای حکمروایی در کشورمان و در وهله دوم، تکیه نظام سیاسی کشورمان به وفاداران نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله مهمترین مولفه‌هایی هستند که تا حد زیادی میزان قدرتِ تاب آوری نظام سیاسی کشورمان را افزایش داده‌اند. در این رابطه از یاد نبریم که این نظام سیاسی در قالب جنگ با عراق که نوعی جنگ طیف گسترده‌ای از قدرت‌های جهانی با ایران بود و یا تقابل با گروه‌های خشن تروریستی و در عین حال مواجهه با شمار قابل توجهی از توطئه‌های خارجی و بویژه تحریم‌ها توانسته دوام بیاورد. مساله‌ای که یکی از ویژگی‌های بارز و برجسته نظام سیاسی کشورمان است و ریشه آن نیز در همان دو موردی است که پیشتر عرض کردم.

منبع: ایلنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 27
  • ایمان
    1

    شما یکی ببند...

  • ناشناس
    1

    وقتي ما كوچك بوديم و به مدرسه مي رفتيم بيشتر مطالب در خصوص طبيعت بود و خانواده ايراني و اشعار زيباي شاعران ايراني كه به سن كودكان مي خورد!الان بيشتر مطالب شده انقلاب و جنگ و فلسطين و دشمن و ...!تازه سعي بر اين است تا تاريخ ايران را در تاريخ معاصر محدود كنند و تاريخ شبه جزيره عربستان حتي بيشتر از تاريخ ايران باستان در كتابهاي مدارس شده است!!

  • ناشناس
    1

    مرتبکه توغلط میکنی ازطرف مردم عبورازخاتمی حرف میزنی

  • دهه شصتی
    1

    این نسل دسترنج مادران و پدران و معلمان دهه شصت هستن همونایی که در کمبود کامل امکانات بزرگ شدن بزور درس خوندن بزور رفتن دانشگاه بزور رفتن سرکار و بزور زندگی تشکیل دادن و ..ما همونایی هستیم ک ی موقعی بخاطر ما می گفتن ایران جوان و ی موقعی گفتن از دس این دهه شصتیا چیکار کنیم ک تموم نمیشن و .....خیالتون راحت خیلی تربیت کردیم و میکنیم ک بفهمید ی من ماست چقدر کره داره

  • ناشناس
    0

    همفکرای تو هم دزد و غارتگر و تمامیت خواه ؛ و بیسوادند و مملکت رو به گند کشوندن و ملت رو برده چین وروس کردند

  • نینا
    16

    بچه های این دوران درکی از انسانیت ، پاکی و ایمان ندارند و محصول مشترک جمهوری اسلامی+ ماهواره+ اینستا+ تمدن درخشان!!! غربزدگی هستند

  • ناشناس
    0

    تو این بیست سال تو مدارس چیزی جز خشونت و جنگ طلبی یاد نگرفتیم

  • داریوش اقبالی
    1

    این درپیتی قلاده سگ برگردن دارد عجب صبری خدا دارد عجب صبری خدا دارد

  • زرگانی
    1

    مردک بوقلمون صفت خود بزرگ بین بی ریشه ستم پیشه چلغوز

  • ناشناس
    0

    مردک یاوه گو مزدور

  • رابی
    0

    نسل خودت چی هستند مگر؟
    دزد ،اختلاس گر،ریاکار،منافق و جنایتکار

  • ناشناس
    0

    فکر کردم یه ادم فهمیده خرف زده !

  • ناشناس
    0

    عصیانگری و زیر بار زور نرفتنشون به خاطر هوش بالایی هست که دارند.
    در مورد هر چیزی که بهشون گفته می شه خوب فکر می کنند و اگر با عقل و منطق تطابق نداشته باشه قبول نمی کنند!

  • علی
    0

    اگه شما راست میگویید اعلام یک رفراندم کنید که ببینید مردمی هستید یا نه؟ حرافی کردن بس است!!!! امروزه هراتفاقی که بدون کوتاه آمدن حاکمیت ومردم بیافتدهر مقدار که باشد به ضرر ،،کل جامعه میباشد.این روزها هم حاکمیت وهم طرف مقابل آن خیلی مغلطه میکنند.

  • ناشناس
    0

    اگه فکر می کنی خشن هستند به خاطر پخش هزار باره ی سریال مختار که مدام سر بُریدن و کشتن رو نمایش می ده هست، این سریال رو دیگه پخش نکنید !😏🥴

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      افرین..

  • ناشناس
    0

    از امور تذبیتی مدارس تا مسجد وحسینیه ونهادهای فرهنگی با بودجه های انچنانی دراختیار شما است از دستگاههای اموزشی انتظار عملکرد دارید لعنت بر شما بی انصافان روزگار

  • دلسوخته
    0

    4صفحه سیاه کردی امان از4تاجمله بدردبخور...
    اینا که فریاد می زننداز سر دلخوشی یابقول تو خودخواه از سر نادانی نیست همه فریادها یک وجه اشتراک دارندبفهم کارد به استخوان رسیده دیگر نمی‌برد یا بجای چاقو ساتور بردارید واستخوان ملت را خورد کنید یاتوبه کنیدازاین همه خودخواهی، اختلاس، وعده و وعید پوچ...

  • ناشناس
    1

    وقتی تو استاد دانشگاه تهران باشی باید فاتحه مملکتو خوند...

  • نقدعلی
    0

    یک عددشبرپاک شیشه ای شده 38500تومان .وقتی پدر به بچه اش پول نداره که بده .بچه نه تعابیر برنامه ششم توسعه .چشم انداز1404.افتصادمقاومتی .ارزنیما وشناورسکولاریسمولیبرال.ودموکراسی واسلامی وغیره رادرک نمیکنه ومفهومش براش مهم نیست .اون درواقعیت یک فرد لاییک شده وبه همه چیز فحش وناسزا میده

  • ناشناس
    0

    رانت خوار علمی، گند زدی به روانشناسی! این بچه ها نه تنها خانواده را می شناسند که به روابط انسانی فراتر از آن نیز متعهدند. بدین دلیل است که لازم نیست به بستگان خودشان آسیبی برسد تا برافروخته شوند. صحنه های حمایت آنان از افراد ناشناس موید این امر است. این که هر یک اعتراض متفاوتی دارند، شاید نشانگر این است که شما تپه ای را آباد نگذاشته اید و به هر بخشی گند مبسوطی زده اید! و در عین حال این نسل به درجه ای از شعور رسیده اند که ،علیرغم انتظارات و اعتراضات فردی؛ می دانند تک تک این اعتراضات بجای خویش حقی از حقوق افراد جامعه است و به همین دلیل در عین تکثر اهداف، وحدت در عمل دارند. آنزمانی که به ضرب و زور سعی کردید علوم انسانی اسلامی تولید کنید( یک تئوری بی نهایت احمقانه) و امثال شما سردمدار پرورش این نسل شدید این وضع پیش بینی می شد. اما خوشبختانه به مدد فضای مجازی از دست شما نسبتا سالم در رفتند. و اگر نه مثل طلبه های پاکستانی که طالبان و داعش ما حصلشان بود؛ این نسل به چنین روزی می افتاد.

  • عاد
    0

    از قول ومردم حرف نزن مگه دیکتاتور شاخ داره یا دم اونیکه میگی جنک ایران عراق ملت پست نظام بود هنور مردم فکر نمیکردن نظام در این حد ظالم هست ملت میگفت بعد ازجنک خودمان در تصمیم گیری سرنوشتمان سهیم میشویم اما اینجوری نشد نظام مردم دورزد

  • ناشناس
    0

    محصول دستگاه اموزشی تون نیستند بیشتر محصول عملکرد فرهنگی اقتصادی علمی تون هستند .

  • یدالله آرام
    0

    خوب. استاد حالا ما چکار کنیم. وقتی متلاشی کردید فرهنگ و اخلاق و اقتصاد و خانواده رو الان بفرمایید چه غلطی باید بکنیم. به هر آیینی که میپرستید طیف شما و رفقاتون این کاره نیستند. حاکمیت و کشور داری مگر آزمایشگاهه. بوالله این نسل که گفتی حالیشون نیست شنیدن، دیدن و میفهمن چه آینده تاریکی براشون ساختید ناراحتند عزیز من. کجا سیر میکنی تو. آتیش زدید روح و روان ما رو تاب آوری چیه آخه. خدا مرگ بده از دستتون که مقالات دانشجویان رو میگیرید بلغور میکنید و باسم تحلیل میندازید وسط رسانه.

  • ناشناس
    0

    نخیر اقای استاد به اصطلاح دانشگاه، این نسل حاصل ربا خواری بانک مرکزی ودولتها با چاپ پول بی حساب وافزایش حقوقها ونجومی بگیران واختلاسها هستند وجنگ با خدا که حاصلش شده چنین افرادی که قران ومسجد اتش می زنند ، بدترین بلا ها را خداوند بر این سرزمینی که قران ومسجد اتش می زنند و قانونی ربا می خورند نازل خواهد کرد. در هیچ کشوری در جهان تا کنون قران ومسجد اتش نزدند حتی در کشورهایی که بت می پرستند وکافر هستند.

  • ناشناس
    0

    وقتی با سهمیه رفتی داخل دانشگاه و ریش بزی گذاشتی میشود این که 43 درست است نه 20 سال .دهنت هم این همه باز نکن پشه میرود توش

  • امیرازگودسیددرویش میدان شوش
    0

    مگر دوستان شما راهی مسالمت آمیز برای بیان نظرات این جوانان قرار داده اند؟؟!!! بیشتر از یک ماه است بسیاری از گروهها و تشکلات و احزاب از وزرات کشور دوستان شما تقاضای تشکیل اجتماع قانونی دارند ولی هیچ جوابی از رفقای شما ندیدند!!!لطفا کمی بیشتر فکر کنید جناب کوشکی و اینطور به جوانان ملت اتهام نزنید...ابتدا عملکرد خودتان و هم سفره ایهای خودتان را ببینید و جایی هم در کنار خود برای این ملت قائل باشید آنها هم در این سفره حق دارند

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها