به سمت شرق .....
در تابستان 2015 پس از مذاکرات طولانی نمایندگان ایران با طرفهای غربی موسوم به گروه 1+5 جهت حصول توافق بر سر برنامه هسته ای ایران، سرانجام توافقی بین المللی در شهر وین منعقد که آن را برنامه ((برجام)) نامیدند.
رییس جمهور ایران هم صدا با اعضاء کابینه و بسیاری از رجال سیاسی و تیم مذاکره کننده ایران این توافق نامه را گامی بزرگ در راه پیشرفت اقتصادی ایران و متضمن صلحی پایدار در منطقه قلمداد نمودند. آقای رییس جمهور سرخوش از امضای برجام نوید گفتگو با کدخدا را سر میداد. در آن زمان برای روشنفکران غرب گرا و اکثریت مردم پذیرفتنی نبود که توافق با غرب نه تنها به منزله رسیدن به تفاهم نیست بلکه ابزاری برای رفتن به مرحله دیگر از تقابل با غرب است. در طول تاریخ چند صد ساله تمدن غرب هرگاه با هر بلادی به توافقی رسیدند آن توافق در واقع مرحله ای برای تقابل و فشار بیشتر بر طرف مقابل بود. این بخشی از فلسفه سیاسی غرب برای کنترل و تحت فشار قرار دادن ملل دیگر است. در واقع این درسی است که میبایست از تاریخ گرفت و آزموده را آزمودن خطاست.
با کنکاش در فلسفه سیاسی غرب به راحتی میتوان فهمید حصول توافق با دول دیگر لزوما به جهت رسیدن به یک تفاهم نیست، بلکه مانند حرکات شطرنج تنها حرکت یک مهره جهت مات نمودن طرف دیگر است. به بیان دیگر تمدن غربی هر آنچه که متعلق به سایر تمدنهاست را متعلق به خود میداند و کل تلاش و تکاپو جهت به سلطه گرفتن سایر ملتهاست. مذاکره و توافق و این دست عناوین جزیی از بازیست.
پس از امضای برجام تیم مذاکره کننده ما ظفرمندانه به پایتخت رسید و توده مردم شادی کنان به خیابانها ریختند و به رقص و پایکوبی پرداختند. مطمئنا در آن زمان کسی گمان نمیبرد که کمی بعد همان طرف های غربی از توافق خارج شوند و کل تعهداتی که داده بودند را زیر پا بگذارند.
اما نکته اصلی اینجاست که چرا غرب چنین سریع یک معاهده بین المللی که حاصل چند سال مذاکره بود را ملغی نمود.
بسیار ساده لوحانه است که تصور کنیم مسبب اصلی لغو برجام شخص ترامپ است. بسیار واضح و مبرهن است که استراتژی غرب در ایران و جهان تعییر نموده و غرب ادامه و اجرا مفاد برجام را مخالف اهداف و منافع پیشین خود می بیند.
پیش بینی ها و برآوردهای اتاق های فکر غرب به این صورت بود که ایران در جنگ سوریه گرفتار میشود و بعد از چند سال جنگ استهلاکی و صرف هزینه های کمرشکن مجبور به ترک سوریه خواهد شد و این مسئله به زعم سران غرب منجر به کاهش محبوبیت نظام ایران در داخل و سقوط ایران در منطقه خواهد شد. آن زمان جنگ یمن آغاز شده بود و طبق برآورد های غربی ها حوثی های یمنی در در دوهفته اول جنگ محو و نابود شده و قدرت غرب در منطقه تثبیت می گردد.
در اوایل سال 1390 آمریکا حتی به اتمام جنگ در افغانستان و خروج کامل نیروهایش طی حداکثر دو سال مطمئن بود. در واقع در بهبوهه مذاکرات برجام که دول غربی و کدخدایشان در حال مذاکره بودند و به شدت پایبند و مشتاق امضاء آن بودند عمق استراتژیک نفوذ ایران محدود به مرزهای ایران بود و پیش بینی غرب شکست ایران در جنگ و گیر کردن در باتلاق سوریه بود.
از سوی دیگر سیاست داخلی ایران در سالهای قبل از امضای برجام مبتنی بر اقتصادمقاومتی و استفاده از ابزارها و روش های بومی و نیز بکارگیری متخصصین جوان و با استعداد برای رسیدن به اهداف کلان کشور بود. نگاه سیاست خارجی نیز به شرق به ویژه چین ، هند و ... بود. ایران هر عملی ضد ایرانی را با عکس العمل ضد غربی پاسخ می داد. و تمامی معادلات غربیها را برهم زده و نقشه های شومشان را نقش برآب کرده بود.
اما پس از امضای برجام دولت ایران نگاهی تماما تمنا جویانه و عاجزانه به غرب داشت و به نحوی شرق و تمدن شرق را به سخره می گرفت. حتی رئیس جمهور چین تلویحا بعد از برجام گفت ما انتظار داشتیم دولت ایران که در سالهای تحریم حمایتشان کردیم این چنین به ما پشت نمی کرد. و کلیه دوستان هندی ما از رفتار دولت بعد از برجام گلایه نمودند.
هنوز در ذهن بسیاری از مردم شوق و شعف دولتمردان در بیرون کردن کمپانیهای هندی و چینی و جایگزین کردن آنها با شرکت های فرانسوی و آلمانی باقی مانده است. قراردادهایی که فقط حق کمسیون آنها پرداخت گردید و هیچ آورده دیگری را برای صنایع ایران نداشتند.
این شوق و شعف در بستن قراردادهای کلان و پی در پی با غرب نشانه غربزدگی مطلق دولتمردان ما بود. به قول زنده نام جلال آل احمد "غربزدگی آفتی است که از غرب می آید و کشورهالی جهان سومی و از پیشرفت وامانده را مانند طاعون گرفتار و بیمار می کند. آدم غربزده ریشه و بنیادی ندارد نه شرقی مانده، نه غربی شده؛ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید میکند. غرب را قبله آمال خود می پندارد."
حال تصور و توجیه آنان این است که اگر به جای ترامپ شخص دیگری در کاخ سفید می نشست شرایط برای ما متفاوت بود. همه دیدند جان کری دوست برجامی وزیر خارجه ما بر ادامه روند فشار بر ایران و محدود نمودن کامل ایران بسیار مصر است. دول اروپایی به ظاهر حامی برجام (که فقط بر روی کاغذ هنوز به برجام متعهدند) در عمل هم از تحریمها حمایت می کنند و هم تحریم های جداگانه ای بر ما اعمال می نمایند. حال آنکه در این سالها همه اتفاقات منطقه از جنگ در سوریه و شکست داعش تا مقاومت حوثی ها و شکست عربستان به نفع ایران رقم خورد و کل پیش بینی های طرف های غربی اشتباه از آب درآمد و برای آنها راهی جز خروج از توافق نماند. چه ترامپ چه هر کس دیگری در آمریکا بر سر کارمیآمد راهی جز خروج از توافق با ایران نداشت. در واقع ترامپ سیاست پنهان و مکارانه غرب را با حماقتی صادقانه و باورنکردنی پیش چشمان همگان عریان نمود. به زبان ساده تر تشت رسوایی غرب برای نسل ما از بام افتاد.
ای کاش دولتمردان ما به خود زحمت می دادند و نگاهی اجمالی به تاریخ چند صد ساله غرب می انداختند. جنایات بیشمار آنان در گوشه گوشه جهان را می دیدند. کشتار وحشیانه مردم ویتنام ، برافروختن شعله جنگ دهشتناک دو کره، جنایات بیشمار دولت فخیمه انگلیس در ایران از تحمیل توافقنامه پاریس تا راه اندازی قحطی مصنوعی و جان باختن ده میلیون نفر از هم میهنان بی گناهمان از فرط گرسنگی، و دهها مورد دیگر از قتل و چپاول و زیاده خواهی غرب که براستی بر شمردن همه انها در این مطلب کوتاه نمیگنجد. در کل تاریخ هیچ نمونه ای نمیتوان یافت که غرب خیرخواه ملتی بوده و به صلاح آن ملت توافقی امضا کرده باشد و یا خواستار صلح و دوستی باشد.
متاسفانه دولت فعلی تمام تخم مرغهای خود را سبد برجام گذاشت و هیچ برنامه مشخص دیگری برای اداره مملکت پیش بینی نکرده بود. از ابتدا در آرزوی خام اجرای برجام از سوی غرب و کمک شرکتهای غربی در توسعه اقتصاد ایران بود، که نتایج فاجعه بارش را مشاهده می کنیم . دولت تنها دلیل و توجیه شکست برنامه های اقتصادی و عدم توانایی عمل به وعده های انتخاباتیش را تنها خروج آمریکا از برجام قلمداد میکند. با حربه ترساندن مردم و مسئولین نظام از وقوع جنگ اینطور القا میکند که تنها راه باقی ماندن در صلح و آرامش در ایران ابقا دولت در قدرت است.
خوشبختانه ایران امروز ایرانی قدرتمند در کل منطقه است که در سرتاسر منطقه تا کرانه های مدیترانه و دریای سرخ حامیانی قدرتمند دارد. ایران امروز نیاز به تحولی اساسی در اقتصاد دارد. قبل از هر گامی می بایست نگاه و امید به غرب را در خود از بین برده و آگاه باشیم که هیچگاه اقتصاد و تکنولوژی و فرهنگ غربی برای توسعه ایران به میدان نخواهد آمد . حتی سرمایه گزاری قدرترین شرکتهای غربی با برترین تکنولوژی ها در ایران نه تنها باید ما را امیدوار و خوشحال نکند بلکه باید با دید انزجار و تردید به این کار بنگریم چون مسلما پشت پرده آن حربه ای برای تضعیف ایران است.
بایستی نگاه خود را از غرب برگردانده و به ریشه های اصیل خود بازگردیم. نگاه به ریشه های شرقی ما را در مقابل استعمار غرب مصون و قدرتمند می نماید. نگاه ما به غرب باید مانند شاه عباس صفوی باشد که اولین هیئت انگلیسی برای سرمایه گذاری در ایران را با این شرط پذیرفت که عده ای قدم در قدم این نمایندگان انگلیسی گذاشته و هرآنجا که پای خود را به سرزمین ایران می گذارند جای پای ملوث ایشان را با آهک تطهیر نمایند.
این اقدام قدرتمندترین شاه صفوی بود فردی که در 40 سال حکومتش ایران را به اوج اقتدار و پیشرفت رسانید و استعمارگران پرتغالی را سخت گوشمالی داد و از بندر گمبرون بیرون انداخت ( بندر گمبرون پس از آن بندرعباس شد)
این باور که رویکرد به شرق ما را به قهقرا خواهد برد خطایی نابخشودنی است. به جای اینکه فرزندان دولتمردان و متولیان کشور در کشورهای غربی تحصیل کنند و به دنبال کسب حمایت برندهای غربی و شرکت ها و کمپانیهای غربی باشیم و به جای آنکه قرادادهای کلان خود را با شرکت های غربی و برندهای دسته دوم و سوم کالاهای مصرفی غربی به امضاء برسانیم و تحت تاثیر فرهنگ مصرف گرای غربی قرار بگیریم و به اشتباه آنرا رفا و تجمل بنامیم به کشورهای شرقی روی آورده و به بازگشت به ریشه های تمدنی خود بپردازیم. هرگاه به این جایگاه برسیم میتوانیم با اطمینان به جلو حرکت کنیم و حیله و تقلاهای غرب تاثیری بر روند رو به رشدمان نخواهد داشت.
امروز کشور انقلابی ایران با کمک دیگر ملتهای آزاده جهان در اوج قله قدرت و افتخار قرار دارد و بایستی با فراموش کردن غرب و زدودن افکار غربی از ذهن و دست کشور الگویی اقتصادی بر پایه توانایی ها و داشته های خود بنا کنیم و اگر قادر باشیم چنین کنیم به اهداف والای شهدای راه استقلال و عزت ایران اسلامی که قطع وابستگی میهنمان به غرب بود خواهیم رسید.
در پایان ذکر چند بیت از مولانا اقبال لاهوری در مورد فرنگ (( غرب)) شاید خالی از لطف نباشد.
آدمیت زار نالید از فرنگ
زندگی هنگامه برچید از فرنگ
گرگی اندر پوستین بره ای
هر زمان اندر کمین بره ای
مشکلات حضرت انسان از اوست
آدمیت را غم پنهان از اوست
سید سعید قلعه بندی
15