استاد ارتباطات در گفتگو با خبر فوری مطرح کرد؛
احساس ناکامی و خشونت از تبعات فضای مجازی/ سواد رسانهای دغدغه است اما جدی گرفته نمیشود
خبرنگار: ونوس بهنودزیست در فضای مجازی موجب بروز و ظهور پدیدههای اجتماعی شده که تازگی دارد. پدیده هایی که بخش مخرب آن صرفاً با فشردن دکمه فیلتر مهار نشده است.

رواج اقتصاد توجه تا تلاش برای جذب فالور، ارتباطات مجازی اغلب پنهانی از اعضای خانواده، یادگیری خشونت و گرایش به محتواهای سطحی آسیبهایی است که ما را بر آن داشت با یکی از اساتید ارتباطات به گفتگو بنشینیم. دکتر حسن بشیر ، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق، عضو هیئت امنای دانشگاه مذاهب اسلامی، مدیر سابق آکادمی آکسفورد برای مطالعات عالی- آکسفورد- انگلستان و رئیس سابق مؤسسه مطالعات اسلامی لندن اعتقاد به حفظ تعادل و بررسی جامع مشکلات برآمده از شکل کنونی ارتباطات دارد.
به اعتقاد شما فضای مجازی چه آسیبهایی به ما تحمیل کرده است؟
بشیر: فضای مجازی مانند همه امکانات دیگر به ویژه رسانهای خوبیها و بدیهای خود را دارد. اگر چه فضای مجازی فرصتهای گستردهای برای ارتباط، آموزش، سرگرمی و غیره ایجاد کرده، اما به هر حال این فضا دارای آسیبهای مختلفی است که باید تلاش کرد که مدیریت شوند. به برخی از این آسیبها به اختصار اشاره میکنم. اعتیاد به اینترنت و شبکههای اجتماعی تعاملات اجتماعی را کاهش میدهد، افت تحصیلی را باعث میشود و حتی اختلالات خواب و افسردگی را ایجاد میکند. احساس ناکامی با مقایسه کردن زندگی خود با تصویر زندگی دیگرانی که به ظاهر مرفه هستند از دیگر آسیبها است. موضوع گسترش شایعات و اطلاعات نادرست که معمولاً به دلیل آشنا نبودن جامعه با سواد رسانهای مورد توجه قرار میگیرند، مشکلات فراوانی را ایجاد میکند. ترویج ناهنجاریهای اخلاقی از قبیل خشونت، بیعفتی، تصاویر مستهجن نیز یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است. نقض حریم خصوصی در این فضا نیز یکی از مشکلات و آسیبهای مهم اجتماعی است. افشای عکسهای خصوصی مسائل زیادی را ایجاد میکند که متأسفانه قوانین خاصی در این زمینه به شکل مناسب نیز وجود ندارد تا در این زمینه اقدام اساسی صورت گیرد. تضعیف روابط خانوادگی نیز از آسیبهای جدی است. کاهش روابط خانوادگی به دلیل استفاده غیر مدیریت شده از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی وضعیت این روابط را بحرانی کرده است. اینها تنها بخشی از آسیبهای اجتماعی فضای مجازی مدیریت نشده است.
برای ارتقا سواد رسانه ای مردم چه اقداماتی باید انجام میشد که مورد غفلت است؟
بشیر: موضوع سواد رسانهای، یکی از موضوعات مهمیاست که همیشه مطرح میشود ولی متاسفانه به اندازه کافی در آموزشها، سیاستگذاریها، فرهنگسازیها و تصمیمات در سطح دولت و جامعه مورد توجه نبوده است.
نظام آموزشی کشور باید به موضوع سواد رسانهای توجه جدی داشته باشد. در این زمینه باید درسهای مختلف در سطوح مختلف از مدرسه تا دانشگاه در این زمینه گنجانده شوند. البته برای تحقق این موضوع، گنجاندن درس کافی نیست؛ باید معلمان و استادان متخصص در سواد رسانهای تربیت شده و مهارت کافی برای تدریس در این زمینه داشته باشند. تولید محتوای بومی و جذاب برای آموزشهای عمومی جامعه برای ارتقای سواد رسانهای و سایر سوادها از قبیل سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی و غیره ضروری است. هنوز حتی رسانه ملی در این زمینه اقدامات جدی و عمومی را مورد توجه قرار نداده است. این موضوع باید به یک جریان مداوم تبدیل شود تا از آسیبهای اجتماعی فضای مجازی کاسته شود. آموزش خانوادهها در زمینه سواد رسانهای به ویژه والدین بسیار مهم و حیاتی است. باید دورههای آموزشی خاصی را در این زمینه طراحی کرد و به تدریج این اقدام به حرکت ملی تبدیل شود. حمایت از نهادهایی که در این زمینه فعال هستند نیز مهم و لازم است. هنوز موضوع سواد رسانهای در سطح مناسب مورد توجه دولت و مردم نیست در حالیکه سواد رسانهای میتواند بسیاری از مشکلات اجتماعی در زمینه استفاده از فضای مجازی را کاهش دهد. توسعه دادن به فضاهای ایمن و سالم در فضای مجازی با تولید محتواهای مفید و مناسب یکی از اقدامات مهم در این زمینه است. و بالاخره سیاستگذاری شفاف و قابل پیاده سازی در حوزه فضای مجازی که چندین سال است مورد توجه است ولی در این زمینه هنوز اقدامی جدی دیده نمیشود از مواردی است که میتواند در این زمینه حیاتی و مهم باشد.
آیا موافق فیلتر شبکههای اجتماعی هستید . دلایل موافقت یا مخالفت خود را تشریح کنید؟
بشیر: موضوع فیلتر شبکههای اجتماعی، یکی از چالش برانگیزترین و بحث برانگیزترین موضوعات در حوزه فضای مجازی است که نه تنها در ایران ، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان مورد توجه است. این موضوع نیازمند یک بررسی دقیق و جامع از جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، حقوقی، اخلاقی و غیره است. من در اینجا تلاش میکنم به برخی از دیدگاههای مهم موافقان و مخالفان فیلتر شدن شبکههای اجتماعی اشاره کنم. حفاظت از امنیت ملی و جلوگیری از اغتشاشات و اشاعه محتواهای غیر اخلاقی و ضدفرهنگ عمومی، حفاظت از کودکان و نوجوانان از محتواهای خشونت آمیز و انحرافی، جلوگیری از شایعهها و اخبار دروغین و ایجاد بیاعتمادی عمومی در جامعه از دلایل مهم موافقان فیلتر شدن شبکههای اجتماعی است.
در مقابل، مخالفان فیلتر شدن شبکههای اجتماعی نیز دلایل خود را دارند. ضرورت حق دسترسی به اطلاعات و عدم نقص آزادی بیان در جامعه، تضعیف اقتصاد دیجیتال که امروزه بسیار مهم و ضروری است، افزایش بیاعتمادی و نارضایتی عمومی به دلیل عدم دسترسی به اخبار، ایجاد ناامنی بیشتر با استفاده از فیلترشکنهای ناامن، بخشی از دلایل مخالفان فیلتر شدن شبکههای اجتماعی است.
به نظر میرسد که باید یک سیاست تعاملی و هوشمند در این زمینه به کار برد که میتواند لایههای گوناگونی داشته باشد. آزاد شدن پلتفرم و مدیریت هوشمند محتوا به جای فیلتر کامل شبکه میتواند یکی از راههای مفید باشد که البته نیازمند مطالعه دقیقتر و جدیتر و همه جانبه است. همچنین این موضوع نیازمند مذاکره با مدیران پلتفرمها و رعایت خطوط قرمز ملی است. تجربه ترکیه و هند در این زمینه قابل توجه است. در کنار این موضوع باید پلتفرمهای داخلی تقویت و اینترنت ملی راه اندازی شود. در کنار همه این موارد باید سواد رسانهای، سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی مردم افزایش یابد.
به اعتقاد شما جامعه دانشگاهی ما در تولید محتوای علمیحوزه رسانه و ارتباطات چقدر موفق و جریان ساز است؟
بشیر: دانشگاه محل آموزش، پژوهش، نظریه پردازی، تربیت علمی و بالاخره طراحی راهکارهای مهم علمی-کاربردی برای توسعه کشور است. بدیهی است که دانشگاه در این زمینه میتواند نقش اساسی داشته باشد. در دانشگاه با وجود استادان برجسته و متعهد میتوان امیدوار بود که در این زمینه موفقیتهای خوبی کسب شود. مهم این است که نهادها و دستگاههای دولتی با دانشگاهها روابط گستردهتر و عمیقتر داشته باشند که متاسفانه این اقدام در سطح مناسبی وجود ندارد. در همین زمینه باید تاکید کرد که هنوز درس سواد رسانهای در دانشگاهها به یک درس آموزشی اجباری یا حتی اختیاری تبدیل نشده است. برگزاری کرسی سواد رسانهای و فضای مجازی در دانشگاهها میتواند نقش دانشگاهها در این زمینه را افزایش دهد. برگزاری همایشها و افزایش پایان نامهها و رسالهها و نشریات علمی در این زمینه میتواند تاثیر فراوانی داشته باشد. در حقیقت دانشگاه باید همه مسائل آموزشی خود را معطوف به بهبود سازی زندگی جامعه، پیشرفت کشور، تقویت جایگاه علمی، گسترش دیپلماسی عملی در سطح جهانی، نظریه پردازی بومی و ارتقای جایگاه استادان، پژوهشگران و دانشجویان کند و از تکراری بودن آموزشهای قدیمی و غیر به روز شده، موضوعات غیر مفید و غیرکاربردی، تحقیقات غیر مرتبط با نیازهای کشور جلوگیری کند.
تا چه حد از موجهای رسانه ای ایجاد شده در حوزههای مختلف را حاصل فقر اطلاعاتی مردم میدانید؟
بشیر: با شرایط جدید رسانهای و دسترسی نسبتاً آزاد مردم به فضای مجازی و غیره، نمیتوان به شکل کلی مسئله فقر اطلاعاتی مردم را مطرح کرد. اگر چه در هر زمان، هر جامعه به دلیل پیشرفتهای جهانی میتواند دارای نوعی از فقر اطلاعاتی باشد. بنظر میرسد که در ایران موجهای رسانهای ایجاد شده، بیش از آنکه حاصل فقر اطلاعاتی باشد، حاصل ضعف سواد رسانهای و اطلاعاتی مردم است. این مسئله نه تنها در جامعه بلکه در سطح سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان کشور نیز دیده میشود. لذا میتوان گفت نبود اطلاعات معتبر و شفاف، وابستگی بیش از حد مردم به شبکههای اجتماعی، ضعف سواد رسانهای در تحلیل محتواهای رسانهای، و تناقض گوییهای گوناگون در ارائه اخبار و اطلاعات از مجاری رسمی و غیر رسمی از مشکلات اساسی در این زمینه است.
چه آیندهای برای نسل کودک و نوجوان در فضای رسانهای فعلی متصورید؟
بشیر: این سوال، یکی از سوالهای مهم و اساسی در رابطه با آینده کشور، به ویژه نسل کودک و نوجوان است. کودک و جوان امروز، در آینده، سازنده کشور هستند. مدیریت، تربیت و آموزش این نسل باید مورد توجه جدیتر قرار گیرد. در اینجا فقط به برخی از فرصتها و تهدیدها در این زمینه اشاره میکنم. بدیهی است در هر زمان جامعه با مسائل جدیدی روبرو میشود که باید برای آنها از قبل برنامهریزی لازم را انجام داد. آموزش همزمان نسل مزبور با فضای مجازی و امکانات و آسیبهای آن از کودکی و از سطح ابتدایی، ایجاد زمینههای دسترسی این نسل به دستاوردهای کشور و جهان که برای پیشرفت آنان مفید باشد، تقویت شکوفایی و خلاقیت این نسل و پذیرش آنان همزمان با ایجاد روابط مناسب و همراه با محبت و احترام از مسائل مهم و ضروری است که باید مورد توجه قرار گیرند. بدیهی است که در این زمینه نیز تهدیدهایی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها تضعیف رابطه عاطفی میان اعضای خانواده، جامعه و این نسل نوپدید. به وجود آمدن بحران هویت این نسل به دلیل عدم ایجاد زمینههای مناسب تعاملی، شناختی، آموزشی، حمایتی و غیره. جلوگیری از خودابرازی این نسل که خواهان دیده شدن است. این تهدیدات میتوانند با هدایت هوشمندانه و محبت آمیز همراه با احترام و پذیرش این نسل به شکل آزادانه و هدفمند کاهش یافته یا از بین بروند.