روایت احمد زیدآبادی از حکایت مادرشوهر و پزشکیان
یک روزنامه نگار نوشت: اگر از استعفای پزشکیان سبب براندازی میشود، چرا شب و روز در رسانه و غیررسانه او را مسئول همۀ مشکلات و بحرانها و نابسامانیهای کشور معرفی میکنید؟
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامیاش نوشت:
مادرشوهری از بدگویی در مورد عروسش نزد پسرش چیزی کم نمیگذاشت. دائم در خلوت و جلوت به پسرش میگفت؛ این زن که تو گرفتهای، نه از کدبانوگری بویی برده است و نه بهرهای از عقل و هوش و تدبیر و درایت دارد و نه کلاً از پس زندگی برمیآید؛ مطمئنم که خانه خرابت میکند...و خلاصه هزاران عیب روی عروس میگذاشت.
پسر از این همه بدگویی به تنگ آمد و گفت؛ خب! باشد طلاقش میدهم!
همین که واژۀ طلاق از دهان پسر بیرون جست، مادرش برآشفت و فریاد برآورد؛ میخواهی جلو مردم بیآبرومان کنی؟ اگر طلاقش دهی عاقت میکنم! پسر با درماندگی گفت؛ اگر خانه خرابم میکند چرا نباید او را طلاق دهم؟ و اگر نمیخواهی طلاقش دهم پس چرا دمی از بدگویی نسبت به او آرام نمیگیری؟
حالا حکایت برخورد طیفی از اصولگرایان با مسعود پزشکیان است! روزنامۀ جوان نوشته است: "اصلاحطلبان فرومایه از پزشکیان میخواهند استعفا بدهد؛ هدفشان هم براندازی است!"
خب اگر از استعفای پزشکیان سبب براندازی میشود، چرا شب و روز در رسانه و غیررسانه او را مسئول همۀ مشکلات و بحرانها و نابسامانیهای کشور معرفی میکنید؟ اگر نالایق است و از پس کار برنمیآید، چرا درخواست استعفایش باید نشانۀ فرومایگی باشد؟
همیشه پلاس
حق دارند قاط زده اند.....
برااینکه شایدنداننداصل مشکل مملکت کجاس اما میدونند کیست ولی خب کاسه کوزه ها را باید سر یکی بشکنند دیگه !!