معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی:
یک کانال ارتباطی مستقیم و فعال بین ترامپ و پزشکیان ضروری است
«تریتا پارسی» معتقد است اگر ترامپ دیپلماسی را به معنای تسلیم ایران تعریف کند، این نه موفق خواهد شد و نه حتی به عنوان دیپلماسی - یا حتی یک «معامله».

اگر ترامپ واقعاً به دنبال معامله است نه رویارویی، باید خط قرمز نتانیاهو را رد کند و به خط قرمز خودش بازگردد.
تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی در واشنگتن در مطلبی در شبکه اجتماعی LinkedIn درباره سخنان اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نوشته است: ترامپ بار دیگر تمایل خود به دیپلماسی با ایران را نشان میدهد و به خبرنگاران میگوید: «فکر میکنم ایران همراهی خواهد کرد... دوست دارم وقتی آنها آماده صحبت هستند، تحریمها را لغو کنم. آنها واقعاً نمیتوانند با این تحریمها دوام بیاورند - این تحریمها بسیار سختگیرانه هستند.»
این همان لحنی است که او در ژانویه و فوریه داشت - با این حال هنوز هم به حمله اسرائیل به ایران چراغ سبز نشان داد و بعداً خودش ایران را بمباران کرد.
اکنون تهران نگران است که صحبت از دیپلماسی ممکن است صرفاً یک ظاهر فریبنده باشد تا به آن حس امنیت کاذب بدهد قبل از اینکه ضربه دیگری وارد شود.
ممکن است ترامپ به دنبال دیپلماسی باشد، اما متقاعد کردن تهران با توجه به دوگانۀ رفتاری که ترامپ در مه و ژوئن از خود نشان داد، بسیار دشوارتر خواهد بود.
با این حال، ایران گزینههای خوب چندانی ندارد. رد دیپلماسی وضعیت آن را بهبود نمیبخشد؛ فقط تحریمهای سختتر و احتمالاً دور دیگری از بمباران را به دنبال خواهد داشت.
حتی اگر دیپلماسی یک تله باشد، امتناع از مشارکت مستقیم هیچ کاری برای گسترش گزینههای تهران انجام نمیدهد.
مذاکرات مستقیم ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد، اما حداقل شانس اندکی برای یک خروج متقابلاً قابل قبول ارائه میدهند - چیزی که قطع کامل روابط نمیتواند فراهم کند.
با این حال، یک چیز تغییر نکرده: اگر ترامپ دیپلماسی را به معنای تسلیم ایران تعریف کند، این نه موفق خواهد شد و نه حتی به عنوان دیپلماسی - یا حتی یک «معامله».
یک معامله امکانپذیر است؛ در واقع، چنین چیزی در مه و ژوئن نزدیک بود محقق شود. اما ترامپ خط قرمز اولیۀ خود مبنی بر «هستهای بدون سلاح» را رها کرد و به نفع موضع اسرائیل مبنی بر «غنی سازی صفر» تصمیم گرفت - یک تشدید شرایط که قابل پیش بینی و عمداً، وقایع را به سمت جنگ سوق داد.
اگر ترامپ واقعاً به دنبال معامله است نه رویارویی، باید خط قرمز نتانیاهو را رد کند و به خط قرمز خودش بازگردد.
ایران نیز به نوبۀ خود باید مقاومت در برابر گفتوگوهای مستقیم را کنار بگذارد. یک کانال مستقیم و فعال بین ترامپ و پزشکیان ضروری است.
تهران اوایل امسال با خودداری از صحبت مستقیم با ترامپ مرتکب یک اشتباه استراتژیک بزرگ شد. این سکوت باعث سلطۀ نتانیاهو و متحدانش در واشنگتن بر گوش ترامپ شد، در حالی که تهران خود را به ارتباط غیرمستقیم از طریق ویتکاف محدود کرد.
یک نکتۀ نهایی: در سال ۱۹۹۱، آمریکا بخش بزرگی از خاورمیانه را برای کنفرانس مادرید گرد هم آورد، که راه را برای فرآیند اسلو و یک نظم منطقهای جدید هموار کرد.
به ایران دعوتی ارسال نشد - که بسیار باعث ناامیدی تهران شد، چرا که آن زمان به دنبال بهبود روابط با واشنگتن و همسایگان منطقهای خود بود.
آمریکا در عوض استراتژی تثبیت منطقه را از طریق منزوی کردن ایران انتخاب کرد، سیاستی که تهران را به نقش خرابکار سوق داد.
امروز، ترامپ علناً خواستار مشارکت ایران است. چه طعنه - و اشتباه - بزرگی خواهد بود اگر تهران این فرصت را یکسره نادیده بگیرد.
از تو کانال غزه