هویتی کردن اختلافات عامل کاهش همبستگی اجتماعی

دکتر سید محسن موسوی زاده / تحلیلگر سیاسی

هویتی کردن اختلافات عامل کاهش همبستگی اجتماعی

شهروندان در همه جوامع از جمله ایران دارای سلایق و گرایش های تفاوتی هستند،سلایقی که بعضا حتی تفاوت های زیادی دارند به طوری که برخی از افراد ترجیح می دهند که بیشتر در حلقه ارتباطی شان با افراد همفکر خودشان تامل کنند. هر چند این مسئله با  بحث لزوم تامل با دیگر سلیقه ها برای آموختن و تمرین تساهل  ناهمخوانی دارد،با این حال تا زمانی که سبب ایجاد نزاع و دو قطبی سازی در جامعه نشود،مشکلی را به وجود نمی آورد.

با این حال در چند سال اخیر در جامعه و به خصوص فضای مجازی اتفاقاتی در حال رخ دادن است که نشان می دهد،فضای جامعه به سمت قطبی شدن اختلافات در حال حرکت است. به عنوان مثال در همین موضوع برگزاری کنسریت شجریان و حواشی به وجود آمده،طبیعی هست که برخی منتقد و عده ای مدافع چنین کاری باشند.

با این حال رصد اظهار نظرها در فضای مجازی نشان می دهد که افرادی در این میان به دنبال هویتی کردن موضوع مخالفت و موافقت با برگزاری کنسرت شجریان هستند به طوری که سعی دارند تا جامعه را برسر دو راهی یا با ما هستی و یا علیه ما سوق دهند. این مسئله فقط به این موضوع محدود نبوده و مروری بر اتفاقات چند سال گذشته نشان می دهد که متاسفانه تلاش برای هویتی کردن اختلاف نظرها در فضای مجازی مدام در حال افزایش هست.به عنوان مثال این مسئله شامل اینکه کدام روز هفته تعطیل شود،تغییر ساعت رسمی کشور درتابستان،رتبه های برتر کنکور سراسری،رفع فلیترینگ شبکه های اجتماعی،دفاع یا نقد بازیگران فوتبال و سینما شده است.

هر چند این اختلاف نظرها نشان دهنده وجود سلایق مختلف در جامعه است،اما آنجا که به سوی دو قطبی شدن سوق می یابد،تهدیدی برای انسجام اجتماعی محسوب می شوند.

فرانسیس فوکویاما هشدار می‌دهد که گسترش بی‌رویه‌ سیاست هویت، جامعه را به‌سوی قطبی‌شدن سوق می دهد. هرچند این سیاست در ابتدا ابزاری برای دفاع از گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده به نظر می رسد، اما وقتی هر موضوعاتی مانند آموزش ،کنکور،تغییر ساعت معیارهای تعریف هویت برای گروه های اجتماعی تبدیل می شوند،این مسئله سبب تشدید شکاف‌های اجتماعی و تعضیف همبستگی ملی  می شود.

تکثر جامعه ایران می‌تواند فرصتی بی نظیر برای رشد و شکوفایی کشورمان باشد،با این حال اگر هر گونه اختلاف سلیقه ای به سمت هویتی سازی و دو قطبی سازی سوق بیابد،این مسئله می‌تواند سرمایه اجتماعی را فرسوده و اعتماد گروه های اجتماعی را به یکدیگر کاهش دهد.

اما راه‌حل چیست؟ ایران در طول تاریخ خود یک سنت منحصر به فرد داشته است.آن سنت به رسمیت شناختن سلایق مختلف و زیست مسالمت آمیز آن ها در کنار یکدیگر بوده است. این سنت سبب شده تا ایرانی ها صدها سال با وجود تحولات زیاد تاریخی همچنان در کنار یکدیگر زیست کنند.

در این چارچوب، هویت متکثر ایران به‌مثابه یک هویت بالادستی عمل می‌کند؛ هویتی که می‌تواند  سلایق گوناگون را در خود جای دهد، بی‌آنکه آن‌ها را به رقابتی خصمانه سوق دهد.برون‌رفت از وضعیت کنونی در گرو احیای همین منطق است: مسائلی همچون آموزش، اقتصاد یا فرهنگ باید در افق «خیر عمومی ایران» دیده شوند، نه به‌عنوان نزاع میان گروه‌های هویتی. چنین نگاهی می‌تواند مانع قطبی‌شدن جامعه شود، زیرا به جای تقویت مرزهای «ما» و «آن‌ها»، بر تداوم یک هویت مشترک تاریخی تأکید دارد که همه ایرانیان را دربرمی‌گیرد.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس

    دگه الان گفتن این حرفها دیره
    کاملا قطب بندی ها شکل گرفته