هفته‌نامه‌ خط حزب‌الله:

از منظر افکار عمومی داخلی و خارجی، حمله در حین مذاکره امری به‌غایت شنیع است/ آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دست زدن به تجاوز علیه ایران، از چند ماه قبل، انتشار روایت «ضعف ایران» را تکرار کردند

از منظر افکار عمومی داخلی و خارجی، حمله در حین مذاکره امری به‌غایت شنیع است. این روایت که «ما با وجود بی‌اعتمادی به دولت ایالات متّحده و برای خلع سلاح دشمن از بهانه‌ای همچون اینکه اگر مذاکره می‌شد، کار به درگیری نظامی نمی‌کشید، مذاکره‌ی غیر‌مستقیم با آمریکا را پذیرفتیم امّا حین مذاکره، رژیم صهیونیستی با چراغ سبز و هماهنگی آمریکا به کشورمان حمله کرد»، ظرفیّت زیادی برای اثبات حقّانیّت جمهوری اسلامی ایران و افشای ماهیّت فریب‌کارانه‌ی آمریکا دارد. در همه‌ی روایت‌های رسمی و غیررسمی، این حلقه باید پُررنگ باشد؛ همچنان که رهبر معظّم انقلاب نیز در دوّمین پیام تلویزیونی خود بر روی این قضیّه انگشت تأکید نهادند.

از منظر افکار عمومی داخلی و خارجی، حمله در حین مذاکره امری به‌غایت شنیع است/ آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دست زدن به تجاوز علیه ایران، از چند ماه قبل، انتشار روایت «ضعف ایران» را تکرار کردند

در سرمقاله هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله  با عنوان «اکنون؛ روایت فتح» آمده است:

از جمله‌ی واقعیّت‌های عینی جنگ تحمیلی دوازده‌روزه این بود که دشمن ایران میدان شرارت‌های خود را به میدان نظامی محدود نکرده، بلکه فراتر از جنگ نظامی، با جنگ روانی و تبلیغاتی در پی نابود کردن اراده‌ها و تغییر باورهای عمومی است. اظهارات نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، ساعاتی پس از حمله‌ی بامداد بیست‌وسوّم خرداد، به‌وضوح نشان می‌دهد که متجاوز حساب ویژه‌ای بر روی جنگ روانی و بازی با افکار عمومی ایران باز کرده بود؛ به طوری که نزدیک به دوسوّم از اوّلین پیام ویدئویی او تلاش برای تحریک افکار عمومی جامعه‌ی ایران است. البتّه این تلاش شکست مفتضحانه‌ای متحمّل شد و در طول جنگ، هر‌چه جنایات رژیم صهیونیستی دامنه و عمق بیشتری می‌یافت، انزجار عمومی از آن و اتّحاد حول ایران و جمهوری اسلامی بیشتر تقویت می‌شد. بااین‌حال، ماشین جنگ روانی دشمن صهیونیستی و آمریکا، چه در طول جنگ و چه پس از آن، لحظه‌ای از حرکت نَایستاد و به طور مستمر، با تولید و پمپاژ روایت‌های جعلی، در حال بمباران افکار عمومی است.

در پی بُروز شگفت‌انگیز اتّحاد ملّی و علاقه‌ی آحاد ایرانیان به ایفای نقش در این دفاع مقدّس، به نظر می‌رسد میدانِ در دسترس و نیازمند نقش‌آفرینی ملّی «میدان جنگ روایت‌ها» است. برخی درس‌ها و عبرت‌ها و الزامات کنش فعّال و هوشمندانه در این میدان به شرح زیر است:

* ۱. آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دست زدن به تجاوز علیه ایران، از چند ماه قبل، انتشار روایت «ضعف ایران» را از طریق رسانه‌ها و اندیشکده‌های غالباً غربی دنبال و دائماً این گزاره را تکرار کردند که «ایران به واسطه‌ی آسیب دیدن بازوهای منطقه‌ای خود و همچنین مشکلات اقتصادی و اجتماعی، در موقعیّت ضعف قرار دارد؛ بنابراین، باید از این موقعیّت و پنجره‌ی فرصت استفاده و به ایران حمله کرد.» اینکه خود دشمن متجاوز تا چه حد به این روایت باور داشت موضوع دیگری است؛ امّا در مقابل کمپین تبلیغاتی «ایران ضعیف» که زمینه‌ساز تجاوز به کشورمان بود، وظیفه‌ی همگانی ما تولید روایت «ایران قوی» و جلوگیری از برساخت ضعف از کشور است.

* ۲. از منظر افکار عمومی داخلی و خارجی، حمله در حین مذاکره امری به‌غایت شنیع است. این روایت که «ما با وجود بی‌اعتمادی به دولت ایالات متّحده و برای خلع سلاح دشمن از بهانه‌ای همچون اینکه اگر مذاکره می‌شد، کار به درگیری نظامی نمی‌کشید، مذاکره‌ی غیر‌مستقیم با آمریکا را پذیرفتیم امّا حین مذاکره، رژیم صهیونیستی با چراغ سبز و هماهنگی آمریکا به کشورمان حمله کرد»، ظرفیّت زیادی برای اثبات حقّانیّت جمهوری اسلامی ایران و افشای ماهیّت فریب‌کارانه‌ی آمریکا دارد. در همه‌ی روایت‌های رسمی و غیررسمی، این حلقه باید پُررنگ باشد؛ همچنان که رهبر معظّم انقلاب نیز در دوّمین پیام تلویزیونی خود بر روی این قضیّه انگشت تأکید نهادند.

 در روایت جنگ تحمیلی، روایت «مظلومیّت» باید توأمان با روایت «اقتدار» باشد. در این جنگ، ما تحت ظلم و تجاوز یک رژیم خون‌خوار و شرکای آمریکایی و غربی آن قرار گرفتیم

* ۳. در روایت جنگ تحمیلی، روایت «مظلومیّت» باید توأمان با روایت «اقتدار» باشد. در این جنگ، ما تحت ظلم و تجاوز یک رژیم خون‌خوار و شرکای آمریکایی و غربی آن قرار گرفتیم. ثبت بیش از هزار شهید در این ۱۲ روز که ۱۴۰ تن از آنان زنان و کودکان بودند و حملات رژیم صهیونیستی به مراکز غیر‌نظامی، ساختمان‌های مسکونی، بیمارستان‌ها، صداوسیما و ترور دانشمندان کشور، برگ‌های خونینی از کتاب مظلومیّت ما است. حتّی بر خلاف طرح تبلیغاتی دشمن مبنی بر عادی‌سازی ترور فرماندهان نظامی، مطابق کنوانسیون‌های ژنو، ترور فرماندهان ما در بامداد بیست‌وسوّم خرداد مصداق آشکار جنایت جنگی است. بااین‌حال، در کنار روایت «مظلومیّت» که باید با قوّت انجام بگیرد و افکار عمومی جهان هر‌چه بیشتر از ذات جنایت‌کار رژیم صهیونیستی آگاه شود، این جنگ پُر از صحنه‌های اقتدار ملّت ایران و جمهوری اسلامی است؛ از اقتدار نظامی گرفته تا اقتدار اجتماعی. آنچه دشمن را به عقب راند و از روز چهارم جنگ باعث شد با توسّل به واسطه‌های گوناگون برای توقّف جنگ التماس کند، پاسخ‌های کوبنده‌ی ما به سرزمین‌های اشغالی در قالب ۲۲ موج عملیّات وعده‌ی صادق سه در کنار انسجام ملّی و شکست قطعی پروژه‌ی براندازی بود. برای همه مشخّص شد که دشمن جنایت‌کار فقط زبان قدرت و اتّحاد ما را می‌فهمد؛ اگر نبود موشک‌های ایرانی ــ که حاصل مجاهدت‌های شهیدان طهرانی‌مقدّم و حاجی‌زاده و هزاران نیروی گمنام و فداکار است ــ دشمنان جلوی چشم همه‌ی دنیا همان کاری را با ایران می‌کردند که با غزّه و لبنان کردند. با وجود پنهان‌کاری رژیم صهیونیستی، امّا ضربات به قدری کاری بوده است که حتّی ترامپ چندین بار اذعان کرد که اسرائیل خسارت‌های زیادی دیده است؛ رسانه‌های غربی هم هر چند روز یک بار، گزارش‌های جدیدی از آثار حملات موشکی ایران منتشر می‌کنند. بنابراین، روایت «مظلومیّت» نباید از روایت «اقتدار» منفک شود. «مظلوم مقتدر» مفهومی بی‌نهایت الهام‌بخش است.

* ۴. روایت پیروزی بزرگ ملّت ایران در این جنگ مستلزم تبیین محاسبات و معادلاتی است که دشمن با اتّکاء به آن‌ها وارد این جنگ شد، امّا تحوّلات دوازده‌روزه و نتایج آن باعث خلق معادلاتی جدید شد. رژیم صهیونیستی تصوّر می‌کرد در صورت حمله، جمهوری اسلامی امکان پاسخ سریع و گسترده نخواهد داشت و با خلأیی که در تصمیم‌گیری و اقدام ایجاد می‌شود، امکان پیشروی بیشتر برای آن‌ها فراهم خواهد شد؛ تجدید فوری سازمان رزم و اجرای پُرقدرت عملیّات وعده‌ی صادق سه، حدود شانزده ساعت پس از تهاجم، محاسبات دشمن در اجرای سیاست شوک و بهت را به هم زد. محاسبه‌ی دیگر دشمن این بود که خیال می‌کرد تهاجم خارجی باعث آشوب داخلی خواهد شد؛ این محاسبه‌ی آن‌ها نه‌تنها صد درصد شکست خورد، بلکه حمله‌ی آن‌ها به عاملی شتاب‌دهنده برای افزایش انسجام و اتّحاد ملّی تبدیل شد و ایرانیان، با هر گرایش و دیدگاهی، حول وطن و دفاع از آن حلقه زدند.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید