آیا آمریکا از جنگ کُره درس می‌آموزد؟

27 ژوئیه مصادف با هفتادمین سالگرد امضای توافقنامه آتش بس بین دو کره است اما دقیقا پیش از این روز ویژه برای گرامیداشت صلح، زیردریایی هسته‌ای «یو اس اس کنتاکی» نیروی دریایی آمریکا در بندر بوسان کره جنوبی لنگر انداخت.

آیا آمریکا از جنگ کُره درس می‌آموزد؟

این اولین سفر یک زیردریایی هسته‌ای آمریکا به کره جنوبی از سال 1981 به حساب می‌آید. به این مناسبت، برخی از اعضای کنگره آمریکا نیز ادعا کردند که این اقدام نه تنها هشداری برای کره شمالی است، بلکه یک عامل بازدارنده برای چین نیز به شمار می‌آید.

به نظر می‌رسد آمریکا قصد ندارد در قبال جنگ کره که 70 سال پیش رخ داد به طور جدی تأمل کند و درس درستی از آن نیز نگرفته و برعکس مجددا پا در مسیر اشتباه گذاشته شده است.

جنگ کره که در چین از آن عنوان «جنگ برای مقاومت با تجاوز آمریکا و کمک به کره شمالی» یاد می‌شود، یکی از بزرگترین جنگ‌های منطقه‌ای پس از جنگ جهانی دوم و به عنوان «بزرگترین شکست در تاریخ نظامی آمریکا» شناخته می‌شود.

ابتدا این جنگ را مرور کنیم.

در 25 ژوئن 1950، جنگ بین دو کره آغاز شد. تا 15 سپتامبر همان سال، ارتش آمریکا از بندر «اینچئون» وارد شبه جزیره کره شد و به این جنگ پیوسته و به سرعت خود را به مرز بین چین و کره شمالی رساند.

در 19 اکتبر همان سال، ارتش چین از رودخانه «یالو» که مرز طبیعی بین چین و کره شمالی بود، عبور کرد و رسما به «جنگ برای مقاومت در برابر تجاوز آمریکا و کمک به کره شمالی» به منظور دفاع از خود و کره شمالی پیوست. لازم به ذکر است که این در برهه زمانی، به تازگی یک سال از تاسیس جمهوری خلق چین گذشته بود.

با حضور ارتش چین در این جنگ، آمریکا عقب نشینی کرده و سه سال پس از آن یعنی تا 27 ژوئیه، آمریکا به مذاکره و امضاء «توافقنامه آتش بس بین دو کره» وادار شد. جنگ نیز همزمان به اتمام رسید.

اینکه چرا از این جنگ به عنوان بزرگترین‌ شکست نظامی آمریکا در طول تاریخ از آن یاد می‌شود دلیل خودش را دارد و با نگاهی مقایسه‌ای به قدرت چین و آمریکا در 1950 یعنی سال شروع جنگ می‌توان به دلیل آن پی برد.

در سال 1950 یعنی همان سال که ارتش چین به جنگ پیوست، ارزش تولید ناخالص داخلی آمریکا 150.7 میلیارد دلار بود اما آمار چین فقط 57.4 میلیارد، آن هم به «یوان». به عبارت دیگر، اگر آمار چین با نرخ ارز در آن زمان را در نظر بگیریم، ارزش تولید ناخالص داخلی چین نسبت به آمریکا عدد بسیار ناچیزی محسوب می‌شود.

در آن سال، میزان سالانه تولید فولاد آمریکا 87.72 میلیون تن بود در حالی که چین فقط 606 هزار تن فولاد تولید می‌کرد.

این فاصله عظیم بین دو کشور باعث شد که «مک آرتور»، فرمانده کل وقت «ارتش ملل متحد» که ارتش آمریکا رهبر آن بود، یک بار با غرور بگوید «امیدوارم بچه‌هایم (سربازان آمریکایی) قبل از کریسمس به خانه برگردند. اما بر خلاف این امید او، جنگ سه سال طول کشید و منتهی به امضاء اجباری توافق آتش بس با چین و کره شمالی شد.

این شکست نظامی آمریکا نسبت به جنگ ویتنام که هالیوود فیلم‌های زیادی درباره آن ساخته است، اصلا یک جنگ فراموش شده در ایالات متحده به شمار می‌آید و تعداد معدودی از افراد از آن اطلاع دارند. اما بدتر این است که امروز یعنی 70 سال پس از آن، آمریکا از آن درس درستی نگرفته و مجددا پا در همان مسیر اشتباه گذاشته است.

26 ژوئیه، نشریه آمریکایی «فارین افرز» مقاله «مایک گالاگر» سرپرست کمیته منتخب مجلس نمایندگان در مورد رقابت استراتژیک آمریکا و چین با عنوان «چرا ایالات آمریکا جنگ کره را فراموش کرده اما چین آن را به یاد دارد؟» را منتشر کرد. این سیاستمدار واشنگتن که به اتخاذ مواضع مداوم ضد چین معروف است، در این مقاله «درس عبرت» آمریکا از جنگ کره را چنین جمع بندی کرد: یک، واشنگتن نمی‌تواند تهدیدات و آمادگی آنها را نادیده بگیرد و باید هر زمان برای نبرد و تقویت قدرت نظامی خود تلاش کند؛ دو، سیاست‌ها و نبردها همیشه به هم آمیخته است؛ سه، پس از بروز نبرد، خویشتنداری بیش از حد باعث حملات بیشتر به خود می‌شود.

آشکارا این یک موضعگیری بسیار تهاجمی است و نشان می‌دهد گالاگر نسبت به جنگ کره که 70 سال پیش رخ داد، شناخت درستی ندارد.

در آن جنگ، قبل از اینکه چین تصمیم به پیوستن به آن بگیرد، بارها هشدارهای جدی داده بود که اگر ارتش آمریکا از خط فاصل واقع در طول شمالی جغرافیایی 38 درجه‌ عبور کند، چین بیکار نخواهد نشست. با این حال، آمریکا این هشدار را جدی نگرفت و معتقد بود که چین فقط بلوف می‌زند. در نتیجه، هنگامی که سربازان آمریکا با سربازان چینی در میدان جنگ مواجه شدند، غافلگیر گشتند. امروز، سخنان گالاگر ما را به این باور می‌رساند که آمریکا بار دیگر قضاوتی نادرست درباره چین دارد.

در واقع، آمریکا می‌تواند درس‌های درست و ارزشمندی از جنگ کره بگیرد که از میان آنها می‌توان به احترام گذاشتن به نگرانی‌های امنیتی مشروع قدرت‌های منطقه، مهار انگیزه و جاه‌طلبی خود برای مداخله در امور دیگر کشورها و دست کم نگرفتن عزم و توانایی سایر کشورها برای دفاع از سرزمین خود اشاره کرد. در غیر این صورت، آمریکا احتمالا دچار اشتباهی بزرگتر از گذشته می‌شود.

منبع: رادیو بین المللی چین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها