فقط باید روحانی و ظریف سکوت کنند و طرف مقابل هرچه می خواهد بگوید؟/ چرا به رغم سکوت یک طرف، طرف دیگر به حملههای خود ادامه میدهد؟
پس از اظهارات چند روز قبل رئیس مجلس در نقد برخی اظهارات رئیسجمهور و وزیر خارجه پیشین، به رغم سکوت و عدم واکنش آنها، حملات رسانهای جدید ادامه پیدا میکند.
        از زمانی که این موضوع در مجلس مطرح شد، حسن روحانی و محمدجواد ظریف در این باره سکوت کردند. شنیدهها نیز حاکی از آن است که پس آغاز این موج، طی تماسی از ظریف خواسته شد که برای آرام ماندن فضای سیاسی و منافع ملی پاسخ هجمهها را ندهد. روحانی و دفتر او نیز به رغم این که فیلمی تقطیع شده از صحبتهای روز ۲۰ مهر او برای توجیه این اقدامات مورد استناد قرار میگرفت، سکوت کردند تا این که اتفاقات جدیدی رخ داد.
حملههای مکرر
این حملهها در روزهای گذشته از تریبونهای مختلف ادامه داشت. کارشناسی در شبکه افق سیما این موضوع را مطرح کرد که «با توجه به درخواستهای مکرر بشار اسد برای سرمایهگذاری ما در سوریه، دولت روحانی استقبال نکرد اما پوتین چندین بار به دمشق رفت و سرمایهگذاری بسیاری کرد. پوتین در ازای این سرمایهگذاریها معادنی از جمله فسفات را از بشار اسد گرفت اما متاسفانه دولت وقت ما و شخص روحانی یک بار هم پایشان را در سوریه نگذاشتند و جمهوری اسلامی ضرر کرد. شاید اگر ما سرمایهگذاری اقتصادی در سوریه کرده بودیم شاید برخی اتفاقات هم رقم نمیخورد.» برخی رسانهها در واکنش به این تحلیل نوشتند که حتی سقوط سوریه هم به گردن روحانی افتاد.
در مجلس شورای اسلامی هم پس از اظهارات رئیس مجلس در روز چهارم، حملههایی از سوی نمایندگان به روحانی و ظریف شد تا جایی که فریاد مرگ بر فریدون و محاکمه روحانی هم در پارلمان طنینانداز شد. در همان روز موضوع فرشهای سعدآباد هم مطرح شد و سپس برای پنجشنبه هفته قبل اعلام تجمعی با عنوان محاکمه ظریف و روحانی صورت گرفت که تعداد اندکی در آن شرکت کردند.
محمدسعید احدیان، مشاور و دستیار رئیس مجلس اخیراً در گفتگویی با فارس این موضوع را مطرح کرد: «جریان اصلاحات با یک قدرت گسترده این حجم از تخریب را انجام میدهد، زیرا میبینند دولت بر خلاف نگاه آنها، این مسیر [روابط با روسیه] را انجام میدهد. در یکی از جلسات خصوصی، عراقچی نسبت به مواضع روحانی و ظریف علیه روسیه، انتقاد کرده بود.»
میثم لطیفی، رئیس سازمان اداری و استخدامی دولت مرحوم رئیسی هم در گفتگویی با شبکه آن (سازمان تبلیغات اسلامی) که اخیراً انجام شد، مسائل زیادی مطرح کرد که این بخش مورد توجه بیشتری قرار گرفت: «با آقای جلیلی در ارتباط بودم اما حمایت من از آقای رئیسی به دلیل ضرورت بازسازی حیثیت روحانیت بود. در ۸ سال دولت قبلی، لباس روحانیت به شدت مخدوش شده بود و مردم انتظار دروغ از فردی که این لباس را میپوشید، نداشتند.»
در برنامه ماجرای جنگ طی گفتگویی با فرمانده پیشین کل سپاه، موضوع محدودیتهای بودجه دفاعی مطرح شد که حملههایی در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. پخش برنامهای اینترنتی از سوی یکی از نزدیکان رسانهای سعید جلیلی بر بستر آپارات و یوتیوب هم آغاز شده که مهمان دومین قسمت آن (۱۱ آبان)، حمید رسائی نماینده مجلس و منتقد دولت روحانی بود و این هجمهها ادامه پیدا کرد. شامگاه ۸ آبان هم گزارشی علیه حسن روحانی و همچنین ظریف از یکی از بخشهای خبری صداوسیما پخش شد که در نهایت باعث شد تا دفتر حسن روحانی به بعضی از این مسائل پاسخ دهد. محمدجواد ظریف هم در این روزها صحبتی نکرده یا اگر سخنرانی داشته اشارهای به این دعواها و حواشی نکرده است.
در چنین فضایی سوال اینجاست که اگر بر اساس منافع و مصالح ملی خوب است که اظهاراتی مطرح نشود تا امور کشور و برنامهریزیهای راهبردی پیش برود، چرا به رغم سکوت یک طرف، طرف دیگر به حملههای خود ادامه میدهد؟
                
    
        
        
        
        
        
        
        
        
        
        
        
        
    
    
این شرایط رو که میبینم یاد فیلم های کمیسر مولدوان میوفتم که جناح گارد آهنین هر کاری دلش میخواست میکرد و به هیچ کس هم جواب پس نمیداد.
85 میلیون ایرانی دیگه گول نمیخوریم هر دوی این جناح های سیاسی سر و ته یک کرباس و باعث و بانی وضعیت دهشتناک کنونی هستند. همه هم با هم فامیل و دستشون توی یک کاسه هست
چوب تو لونه زنبور کردن
یعنی تو نمی دونی وقتی اسم ارباب رو بیاری . همیشه نوچه ها تا مدتها ناراحت و عصبانی هستندو تا وقتی خود ارباب دستور سکوت بدهد. اینها ادامه می دهند