اولین واکنش مردی که همزمان به خیانت و قتل همسرش متهم است

مردی که متهم است بعد از خیانت به همسرش او را به قتل رسانده در حالی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت که به اتهام سرقت مسلحانه نیز در زندان است.

اولین واکنش مردی که همزمان به خیانت و قتل همسرش متهم است

ماموران پلیس سال 96 در جریان مرگ مشکوک زنی 30ساله به نام نازنین قرار گرفتند. خواهر نازنین به پلیس گفت: دو روز قبل با خواهرم تماس گرفتم. زنی گفت حالش بد است و آمبولانس خبر کرده‌اند. بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم و متوجه شدم خواهرم در وضعیت بدی است. او با شوهرش درگیری داشت؛ چون سالار به خواهرم خیانت می‌کرد. دو روز بعد از اینکه خواهرم در بیمارستان بستری شد، فوت کرد.

 

پزشکی قانونی بعد از انجام بررسی‌های لازم اعلام کرد به زن جوان ضربات شدیدی وارد شده‌، آثار جراحت روی بدن او دیده می‌شود و گلویش هم فشرده شده‌ است. علت مرگ نیز ضربات سنگینی بوده که بر بدن او وارد شده‌ است.

 

پدر و مادر نازنین شکایتی علیه دامادشان، سالار، تنظیم کردند و خواستار مجازات او شدند. آنها گفتند اطمینان دارند دامادشان در قتل دخترشان دست دارد. ماموران پسر نازنین را که آن زمان 10ساله بود بازجویی کردند. او گفت: پدر و مادرم با هم دعوا کردند اما کتک‌کاری نکردند. بعد مادرم به خانه همسایه رفت که قرص بگیرد. من دیدم سوار یک ماشین شد و رفت و دیگر نیامد.

سالار هم اتهام قتل همسرش را رد کرد و گفت: من زنم را نکشتم. اصلاً آنجایی که جسد او پیدا شد نبودم و نرفتم. من این اتهام را قبول ندارم. ما جروبحث کرده‌ بودیم و خیلی ناراحت بود. زنم به من گفت به خانه همسایه می‌رود که قرص معده بگیرد. طول کشید و برنگشت. با تلفنش تماس گرفتم. خانمی گوشی را جواب داد و گفت همسرم روی زمین افتاده و آمبولانس خبر کرده‌اند. من همزمان با خانواده همسرم از وضعیت او باخبر شدم. همسرم خودکشی کرده‌ است. او قبلاً هم این کار را کرده‌ بود.

 

در این میان خواهر نازنین افشاگری جدیدی کرد که مسیر پرونده را تغییر داد. او گفت: سالار با زنی به نام فروغ که از دوستان نازنین بود رابطه عاشقانه داشت. او حتی فروغ را تحت فشار گذاشته بود که طلاق بگیرد و به نازنین هم گفته‌ بود فروغ را دوست دارد و با او ازدواج خواهد کرد. نازنین و سالار با اینکه تازه بچه دوم‌شان به دنیا آمده بود و صاحب یک دختر شده‌ بودند باز هم جروبحث داشتند و سالار می‌گفت نازنین را دوست ندارد.

 

ماموران تلفن همراه سالار را بررسی کردند و متوجه شدند رابطه عاشقانه او با فروغ درست است. او در روز آخر عمر نازنین به فروغ گفته بود در حق نازنین ظلم کرده‌ است.

 

او نوشته بود: به نازنین بد کردم. اشتباه کردم دست خودم نبود. خیلی پشیمان هستم. من نباید این کار را می‌کردم.

 

پیام‌های بعدی این مرد نشان داد که او فروغ را تحت فشار قرار داده‌ بود تا طلاق بگیرد. این مرد به فروغ پیشنهاد داده‌ بود برای اینکه بتواند پدرش را راضی به طلاق کند یک بار صوری خودکشی کند، اما فروغ قبول نکرده‌ بود خانواده‌اش را تحت فشار قرار دهد. با این حال سالار به‌شدت به این زن ابراز علاقه کرده و شوهرش را لایق زندگی با او ندانسته‌ بود.

 

با توجه به مشخص شدن جزئیات این رابطه و اصرار پدر و مادر مقتول بر قاتل بودن دامادشان کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری‌ استان تهران واقع در اسلامشهر فرستاده‌ شد. متهم پای میز محاکمه رفت و دادگاه او را از اتهام قتل تبرئه کرد. متهم با قرار وثیقه آزاد شد اما اولیای‌ دم به رأی صادره اعتراض کردند.

 

دیوان عالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده حکم را نقض کرد و خواستار تحقیقات بیشتر شد، چراکه از نظر دیوان مدارک موجود نشان ‌می‌داد نازنین به قتل رسیده‌ است. دیوان عالی کشور در نظر خود نوشت: با توجه به آثاری که روی بدن مقتول وجود دارد تحقیقات بیشتری از متهم نیاز است. اگر هم دادگاه بدوی به این نتیجه برسد که متهم قاتل نیست با توجه به واضح بودن قتل دیه از بیت‌المال قانونی است.

 

به این ترتیب پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در این زمان مشخص شد سالار در زندان اهر است چون او در این سال‌ها عضو یک باند سرقت مسلحانه شده و از یک طلافروشی در اهر یک‌و‌نیم کیلو طلا سرقت کرده‌ بود. این مرد در دادگاه اهر محاکمه و به 15 سال حبس محکوم شده‌ بود و دوران محکومیت خود را می‌گذارند که دوباره متهم به قتل همسرش شد.

 

سالار از اهر به تهران آورده‌ شد تا دوباره در شعبه 10 پای میز محاکمه برود. در جلسه رسیدگی که در این شعبه برگزار شد به دلیل فوت پدر مقتول، خواهران او و مادرش در مقام ولی‌ دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص شدند.

 

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: نازنین را نکشتم. اصلاً به او دست نزدم. اینکه در پیام‌ها گفتم به او ظلم کردم به خاطر رابطه‌ای بود که با فروغ داشتم. من عاشق فروغ شده‌ بودم و نازنین این موضوع را فهمیده‌ بود و سر این مساله با هم جروبحث داشتیم ولی در زمان مرگ او من در محل حاضر نبودم.

 

در پایان قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

 

منبع: اعتمادآنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید