انتظار ظهور منجی، از مشترکان شیعه و سنی است / اغراض خاص در پشت پرده شبیه سازی علایم ظهور

دکتر علی محمدی هوشیاری پژوهشگر مدعیان دروغین مهدویت و عرفان های کاذب در گفت و گو با خبر فوری به ارزیابی آسیب ها و تهدیدها و فرصت‌های موعودگرایی با نگاه شیعی پرداخته است.

انتظار ظهور منجی، از مشترکان شیعه و سنی است / اغراض خاص در پشت پرده شبیه سازی علایم ظهور

از دیرباز مفهوم مهدویت و نجات بخشی و موعدگرایی یکی از باورهای اصلی جریان های دینی در طول تاریخ بوده است.

مکاتب الهی همواره در کنار تعالیم معنوی و نشان دادن راه رسیدن به کمال و سعادت بشری این مژده را به پیروان خود می دادند که در نهایت بشریت باید منتظر قیام منجی باشد تا با ظهور خود جهان را پر از عدل و مهرورزی کند.

این مفهوم البته با تعابیر و تفاسیر مختلف در بسیاری از مکاتب مورد توجه بوده است. چنین نگاهی در مکتب مبین اسلام و مذهب شیعی هم با صراحت و شفافیت بیشتری از سوی پیشوایان دین مورد تاکید قرار گرفته است. با این حال، کوران حوادث زندگی و تسلط ظلم و جور در برخی از مقاطع تاریخ و حتی در عصر حاضر باعث شده که برخی از موعودگرایان با ارائه تفاسیری و برداشت های خود از متون دینی همواره نوید ظهور منجی را بدهند و حتی برخی کاسبکارانه خود را به عنوان منجی موعود و یا نمایندگان او معرفی کنند.

دکتر علی محمدی هوشیاری پژوهشگر مدعیان دروغین مهدویت و عرفان های کاذب در گفت و گو با خبر فوری به ارزیابی آسیب ها و تهدیدها و فرصت‌های موعودگرایی با نگاه شیعی پرداخته است.

***

از منظر شیعیان و اهل سنت انتظار واجد چه شرایطی است و چه تفاوت هایی با هم دارد؟

انتظار ظهور منجی آخر الزمان، یکی از اشتراکات مهم در بین شیعه و سنی است. امروزه این مقوله به یک فرهنگ بی بدیل و امیدبخش تبدیل شده است که می تواند در بُعد جهانی، وحدت ببین مسلمین را تقویت نموده و آنان را در برابر استکبار جهانی استوارتر کند. همچنین در بُعد فردی نیز، باور به فرهنگ انتظار می تواند انسان ساز بوده و مسلمین را با حقیقت انسانیت و کرامت انسانی آشناتر نماید. بر این اساس، بایستی واژه انتظار، از مفهوم والایی برخوردار باشد که ضامن سعادت مسلمین بوده و تمسک به آن را به عنوان یک فریضه بپذیرند. این فرهنگ؛ ناظر به ابعاد گوناگونی است که می تواند امت اسلامی را در تمامی ساحت های انسانی تعالی بخشد. البته باید تصریح کرد که انتظار یک عمل اسلامی بوده و با هرگونه بی عملی و بی اعتنایی در برابر جامعه مخالف است.

آسیب تحلیل های بی رویه و بی ضابطه علائم آخرالزمان که از سوی برخی از جریان های فکری ارائه می شود و زمینه انتظاراتی را در میان عموم مردم ایجاد می کند، چیست؟

فهم ناصحیح از محدوده زمانی و علائم آخر الزمان، منجر به آن شده که برخی زمان حاضر را مرکز ثقل آخر الزمان دانسته و تمامی علائم آن را با شرایط کنونی جامعه مطابقت بدهند. در حالیکه بر اساس تقسیم بندی قرآن کریم، قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) را اولین و بعد از بعثت را آخرین دانسته و از همین رهگذر آن حضرت را پیامبر آخر الزمان نامیده اند. قرآن کریم می فرماید: «ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ و قَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ».(واقعه، 13 و14) بنابراین، تمامی علائم مربوط به آخر الزمان در این محدوده زمانی بررسی شده و تا روز قیامت نیز این محدوده توسیع شده است. لذا چنانچه در خصوص علمای آخر الزمان روایتی صادر شده است، به علمای عصر حاضر اختصاص نداشته و در برگیرنده افرادی همچون طلحه و زبیر نیز می باشد. البته باید توجه داشت که برخی بین علائم سه گانه مطرح شده در روایات ایجاد خلط کرده و از این طریق به اغراض خود دست می یابند. علائم سه گانه عبارتند از: علائم ظهور امام مهدی(ع)، علائم قیام امام مهدی(ع) و اشراط الساعة یا علائم قیامت.

جریان مهدویت در طول تاریخ اسلام همواره حضور فعال داشته است. ارزیابی شما از نقش آفرینی های مثبت و منفی آنها چیست؟

تاریخ نشانگر این نکته است که هرگاه سطح شوق مهدی خواهی و مهدی جویی در میان مسلمین ارتقاء یافته است، فرصت ها و تهدیدهایی پیش روی آنان گذاشته شده که در اغلب موارد تهدیدها بیش از فرصت ها بوده است. لذا دیده شده است که به تناسب ارتقاء این فرهنگ در میان مردم، به تعداد مدعیان دروغین مهدویت افزوده شده و مردم را از رهگذر این اشتیاق مقدس فریفته اند. لذا یکی از وظایف مهم نهادهای دینی کنترل شور مهدی خواهی مردم و تقویت شعور مهدوی آنان است. البته برخورداری از این شوق، مسلمین را در برابر ظلم ها و سختی مقاوم کرده و با باور به اینکه روزی منجی الهی خواهد آمد، نشاط دینی خود را حفظ کرده اند. بنابراین نقش جریان های مهدویت گرا با معیار میزان القاء شور و شعور مهدوی قابل ارزیابی است و نه چیز دیگر.

در عصر حاضر شاهد گسترش معنویت گرایی از نوع غربی و ظهور جنبش های نوپدید دینی هستیم. علل گرایش به این نوع از معنویت گرایی بدون اتکای به منابع دینی چیست؟

عدم ارائه فهم صحیح و روشن از معنویت اسلامی به مردم، منجر به آن می شود که انسان های معنویت خواه به دنبال تأمین نیازهای معنوی خود رفته و هر چیزی را که با ذائقه درونی آنان سازگارتر است را به عنوان معنویت بپذیرند. البته باید سایر علل این گرایش را در لایه های اجتماعی جامعه نیز بررسی کرد که مجال دیگری را می طلبد.

دلایل گرایش برخی از مردم به جریان های مهدویت از نوع منفی آن چیست؟

دلایل متعددی را می توان برای این گرایش برشمرد و به نظر من مهمترین عوامل آن غفلت از پروردگار، حس کنجکاوی، عجله و شتاب در فهم برخی از مفاهیم، میل به متفاوت نشان دادن خود و نا آگاهی از مبانی و آموزه های دینی است.

17

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها