صرف مذاکره به معنای عقب نشینی نیست/ باید مذاکره را در حوزهای که امکان توافق در آن بیشتر است آغاز کرد/ لاریجانی قدرت دیپلماسی ایران را تقویت میکند
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: برخی منتقدان، بهویژه اصولگرایان، تصور میکنند مذاکره به معنای تسلیم شدن است، در حالی که چنین برداشتی نادرست است. مذاکره میتواند صورت گیرد بدون آنکه منجر به پذیرش خواستههای طرف مقابل شود.

بازار داغ اخبار مذاکرات کسادی ندارد. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در گفتکو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی گفته بود: «اصل ماجرا و مرام ما در سیاست خارجی این است که از ابزار دیپلماسی در هرجا که لازم باشد استفاده کنیم و فرصتهایی را که دیپلماسی ایجاد میکند از دست ندهیم. نباید نگاهی صفر و صدی به مذاکره یا جنگ داشت؛ اینکه جنگ همیشه مقدس و مذاکره همیشه امری پلید است که نباید به سراغ آن رفت، نگاهی نادرست و غیرواقعبینانه است.»
وزیر امورخارجه با بیان اینکه درحال حاضر، با اروپاییها در مرحلهای هستیم که بررسی کنیم آیا اساساً زمینهای برای یک مذاکره واقعی و مبادله جدی میان ما و آنان وجود دارد یا خیر اظهار داشت: «مذاکره با آمریکا باید در زمان خودش انجام شود. هر مذاکرهای یک زمان خاص دارد که به آن بلوغ مذاکراتی میگویند و باید به آن بلوغ برسد تا انجام شود.»
وزیر خارجه تاکید کرده است «من وارد این مذاکره نخواهم شد که حقوق ملت ایران را که بمباران کردند ولی نتوانستند از بین ببرند، نادیده بگیرم.»
از سوی دیگر بلومبرگ نیز خبر داده مقامهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هفته آینده به واشنگتن سفر خواهند کرد تا با مقامات آمریکایی درباره موضوع ایران گفتوگو کنند.
خبرگزاری «خبرآنلاین» درگفتگو با احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح طلب به بررسی چگونگی تغییر ریل در مذاکرات با غرب برای رسیدن به توافق نهایی پرداخته است.
این روزها که دوباره سخن از مذاکرات به میان آمده، پرسش اصلی این است که آیا گفتوگوهای ایران با اروپا و آمریکا باید صرفاً محدود به موضوع هستهای باشد یا به صورت جامع و در حوزههای مختلف دنبال شود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که برخی مذاکرات صرفاً به شکل دیدارهای محدود انجام میشوند. در چنین دیدارهایی طرفین تنها خطوط کلی مواضع خود را برای یکدیگر ترسیم میکنند و تلاش میکنند نقاط اختلاف را بهتر درک کنند. این نوع مذاکرات به قصد توافق نهایی نیست، بلکه برای شناخت دقیقتر از مواضع و تغییرات احتمالی طرف مقابل صورت میگیرد. گاهی چنین گفتوگوهایی زمانی اتفاق میافتد که توازن یا آرایش جدیدی از قوا در سطح بینالمللی شکل گرفته باشد.
اما آنچه امروز میان ایران و دولتهای غربی، بهویژه آمریکا مطرح است، رسیدن به مجموعهای از توافقها در زمینههای گوناگون است. از یکسو ایران تحت فشار تحریمها، فشارهای سیاسی و نظارتهای سازمانهای بینالمللی قرار دارد و از سوی دیگر، غرب نیز بر مسائل هستهای و توانمندیهای نظامی ،امنیتی ایران متمرکز شده است.
بااین وجود چگونه می شود در این مسیر به یک توافق رسید؟
اگر تمام موضوعات بهطور همزمان روی میز مذاکره قرار گیرد، نتیجهای جز برخورد با دیوار سخت اختلافها نخواهد داشت. بنابراین باید از حوزهای که امکان توافق در آن بیشتر است آغاز کرد. وقتی توافقی محدود حاصل شد و پس از راستیآزمایی، پایبندی طرفین به آن روشن گردید، میتوان گامهای بعدی را برداشت.
تجربه برجام نشان داد که طرف مقابل چندان پایبند به تعهدات خود نیست. حتی در دوره اوباما بخش مهمی از تحریمها عملاً برطرف نشد و بهانههایی مانند مخالفت کنگره یا بانکهای آمریکایی مطرح میشد. در دوره ترامپ نیز اساس توافق کنار گذاشته شد. بنابراین، اعتماد به توافق جامع در شرایط کنونی دشوار است و تنها میتوان به گامهای کوچک و تدریجی اعتماد کرد؛ گامی از طرف مقابل و گامی متقابل از سوی ایران.
فشارهای بیرونی تا چه حد در مسیر رسین به توافق می توانند سنگ اندازی کنند؟
باید توجه داشت که علاوه بر بیاعتمادی به آمریکا، عوامل مزاحم دیگری همچون رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه نیز وجود دارند. همین امر سبب میشود که توافق جامع عملاً امکانپذیر نباشد. وقتی غرب از توافق جامع سخن میگوید، هدفش این است که تمام امتیازات مورد نظر خود از طرف مقابل را یکجا روی میز بگذارد، در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی بارها اعلام کردهاند موضوعاتی مانند مسائل موشکی و دفاعی اساساً قابل مذاکره نیست.
با توجه به اینکه شما مخالف مذاکره جامع هستید فکر میکنید که آیا الان ایران آمادگی این را دارد که وارد مذاکرات جامع در هر موضوع مختلف با غرب و آمریکا شود؟
به نظر میرسد چنین آمادگی وجود ندارد.
انتقادهایی در مورد مذاکرات وجود دارد، به نظر شما این انتقادها چقدر بر عدم این آمادگی تاثیرگذار است؟
برخی منتقدان، بهویژه اصولگرایان، تصور میکنند مذاکره به معنای تسلیم شدن است، در حالی که چنین برداشتی نادرست است. مذاکره میتواند صورت گیرد بدون آنکه منجر به پذیرش خواستههای طرف مقابل شود.
چنین مذاکراتی مسبوق به سابقه است.
بله، در دوره آقای جلیلی، مذاکرات انجام میشد اما هیچ امتیاز خاصی داده نشد. آقای جلیلی مدت زیادی برای مذاکره می رفتند ولی میلیمتری تکان نمیخورد. پس این صرف مذاکره منجر به پذیرش چیزی یا قبول چیزی نیست. این گونه نیست که فکر کنیم دیپلماتها در رودربایستی قرار میگیرند، در دیپلماسی این حرفها نیست. بنابراین صرف مذاکره به معنای عقبنشینی نیست.
منظور شما این است که مذاکره کنندگان با هدف «مذاکره برای مذاکره» وارد گفت و گو شوند؟
خیر! مذاکره صرفاً برای مذاکره، بیمعنا و زیانبار است. مذاکرات باید معطوف به هدفی مشخص باشد. وقتی شرایط عینی برای حصول توافق جامع فراهم نیست و مواضع طرفین تغییری نکرده، ورود به چنین مذاکراتی فایدهای ندارد. با این حال، در موضوع هستهای تغییرات و شرایطی ایجاد شده که امکان گفتوگو را معنادار میکند، از جمله تحولات اخیر در روابط ایران و آژانس، جنگ ۱۲ روزه، و برخی اقدامات آمریکا. این موضوع به دلیل ماهیت فنی و انعطافپذیری بیشتر، میتواند زمینهای برای مذاکره مؤثر باشد.
شما با گفتگوهای آقای جلیلی و عدم پیشرفت اشاره داشتید، فکر میکنید با آمدن آقای لاریجانی روی کار و کهنه کار و با تجربه بودن ایشان در این حوزه این مذاکرات به نتیجه خواهد رسید یا خیر؟
درباره نقش اشخاص نیز باید گفت که سخن من در نقد آقای جلیلی این نبود که ایشان اشتباه کردهاند، بلکه منظورم این بود که میتوان مذاکره کرد اما الزامی به توافق وجود ندارد. اکنون نیز آقای عراقچی مسئول مستقیم مذاکرات است و آقای لاریجانی وارد این عرصه نشدهاند. با این حال، لاریجانی به دلیل تجربه سیاسی گسترده، اعتبار منطقهای و نفوذ در میان جریانهای مختلف، میتواند قدرت دیپلماسی ایران را تقویت کند و امید تازهای ایجاد نماید؛ هرچند نباید انتظار داشت یک فرد به تنهایی همهچیز را تغییر دهد.
شما فعالین اصلاح طلب کی تموم میشوید
دروغ ، شانتاژ ، تخریب ، سفسطه
جلیلی امتیاز خاصی نمیداد ؟!
ولی شما امتیازها رو دادید و ستانده ای نگرفتید
جز مکانیسم ماشه و اسنپ بک و فریب ساسپند
خدا ذلیل تون کنه ، که کشور و مردم ذلیل و خسته کردید