میزگرد خبرفوری درباره قاتلان آتنا و بنیتا

باید بانک اطلاعاتی بزهکاران داشته باشیم/ کارکردهای نهادهای دیگر را از دوش خانواده برداریم/ تربیت جنسی به کودک از زمان تولد او آغاز می شود/عنوان وزارت آموزش و پرورش را باید به وزارت آموزش بی پرورش تغییر دهیم!

کارشناسان دعوت شده به میزگرد ما هم نظر بودند که تربیت جنسی به کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است.

باید بانک اطلاعاتی بزهکاران داشته باشیم/ کارکردهای نهادهای دیگر را از دوش خانواده برداریم/ تربیت جنسی به کودک از زمان تولد او آغاز می شود/عنوان وزارت آموزش و پرورش را باید به وزارت آموزش بی پرورش تغییر دهیم!

سوگل دانائی - هنوز یک ماه هم از ماجرای دزدی و تجاوز و آسیب به دختران کشور نگذشته است. همین چند صبح پیش بود که بنیتا، آتنا، کیمیا و ... تیتر یک اغلب رسانه ها شدند و بیشتر افراد با اظهار نظر درباره این مسائل سعی کردند تا خودشان را از اضطراب اجتماعی دور کنند و خودشان را مبرا از مسئولیت کنند. خبر فوری در باره مساله بنیتا؛ اینکه چرا یک دزدی ساده می تواند به به قتل منجر شود و مساله انحراف جنسی و ماجرای آتنا میزگردی با حضور کارشناسان و صاحب نظران ترتیب داد؛ دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و دکتر علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی از جمله مهمانان در این میزگرد بودند؛ مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید.

برای مشاهده فیلم این میزگرد اینجا را کلیک کنید.

از ماجرای بنیتا شروع کنیم و بعد به ماجرای آتنا برسیم، در پرونده بنیتا آمده است که دزدان اتومبیل روشن را دزدیدند و بنیتا هم داخل اتومبیل بوده است، شاید بد نباشد در این ابتدا به مسئولیت والدین اشاره کنیم و در ادامه به تحلیل شما را درباره ماجرای آتنا بدانیم. شاید پرسیدن این سوال که چرا این اتفاقت پشت سر هم رخ دادند هم بد نباشد.

مجید ابهری : ما جامعه احساس گرا هستیم، اغلب به دنبال این هستند که قاتل اعدام شود، به اشد مجازات برسد اما هیچکس نمی گوید و از خودش نمی پرسد که چرا این اتفاق رخ داد. بنیتا و آتنا اولین قربانی اینگونه جریانات نیستند، ما بعد از ان هم کیمیا، پریا و ... داشتیم. اگر بخواهیم، فلش را ببریم سمت قاتلان و دزدانی که در این ماجرا دخیل بودند، اصلا کار عاقلانه و علمی نیست. در اصل این اتفاق زیر مجموعه دلایل متعددی است. نقش خانواده را در اینگونه اتفاقات نباید نادیده بگیریم. به طور مثال بارها توصیه کردند که خانواده‌ها برای امنیت بیشتر فرزندانشان از طلا استفاده نکنند و یا لباس نامتعارف بر تن فرزندشان نکنند. خیلی ها در پاسخ می گویند: بچه است، کسی به او نگاه نمی کند. اما در پاسخ باید گفت که وقتی مریض جنسی، وقتی فرد سابقه دار و ... در جامعه وجود دارد و به هیچ چیز رحم نمی‌کند، پس باید گفت که مراقبت کودک مهم ترین مساله است. اولین اشتباه در ماجرای بنیتا دقیقا در اینجا رخ داد که پدر، فرزندش را دقایقی در اتومبیل روشن رها می‌کند. این اشتباه محض است.

از طرف دیگر من چند روز گذشته، این دزدان را در اداره اگاهی دیدم. این افراد بدلیل استفاده زیاد از مواد مخدر شیشه، وزنشان روی هم 80 کیلو هم نمی شود. و جای تاسف این است که یکی از این افراد 130 بار سابقه بزهکاری دارد. این فرد اصلا هوشیاری نداشت از میزان مواد مخدری که مصرف کرده بود. این معتاد تازه یک ربع بعد از سرقت ماشین متوجه وجود بچه در اتومبیل شده بود. به گفته خودش ماشین را رها میکند. شیشه اتومبیل را هم پایین می کشد تا بچه تنفس کند. درصورتی که دروغ می گفت. ماشین را رها می کند، هرگونه وسیله ارزشمند در اتومبیل را برمی دارد و شیشه ها را بالا می کشد. من حتی از او پرسیدم که چرا با پلیس تماس نگرفتی، و او در جواب می گوید که ترسیدم. در صورتی که ما می دانیم اگر با تلفن عمومی تماس میگرفت شناسایی نمی شد.

در توضیح این ماجرا به عنوان نکته اول باید بگویم که به نظر من بیشتر خانواده ها آموزش ندیدند و مهارت فرزندپروری نیاموختند. از طرف دیگر حضور فضای مجازی و نداشتن فرهنگ کافی برای استفاده از این فضای مجازی معضل بزرگی شده است. در جامعه ای که رسانه ها پای کار نیستند و فقط در زمانی که مشکلات اینچنینی رخ می دهد، شلوغ می کنند و. هجمه سازی می کنند.

عده ای می پرسند که چرا این اتفاقات پشت هم می افتد. در پاسخ به این سوال باید بگویم که چنین نیست و اتفاقا این اتفاقات همیشه رخ می دانند و اینبار از قضا پشت هم بودند و رسانه ها هم به آن دامن زدند. این را هم بگویم که این انعکاس باعث ایجاد اضطراب اجتماعی می شود و امنیت را خدشه دار می‌کند.

متاسفانه آموزش رابطه جنسی به زوج های جوان را هم نداریم اینکه چگونه باهم ارتباط بگیرند. و این می تواند دقیقا باعث ایجاد حجم زیادی از انحرافات جنسی در افراد شود و حتی باعث ایجاد پدوفیل یا کودک آزاری نیز شود

به طور کلی باید بگویم که خانواده و جامعه و فرهنگ و رسانه باید توامان با یکدیگر فعالیت کنند و برای کودکان سرگرمی ایجاد کنند. مثلا درباره ماجرای آتنا می توانیم بگوییم که اگر این کودک سرگرمی داشت و پدر مجبور نبود او را به دستفروشی ببرد هرگز چنین اتفاقی برای او رخ نمی داد. از طرف دیگر این نکته هم قابل تامل است که افراد سابقه داری مانند قاتل اتنا و یا دزدان بنیتا نباید در جامعه به راحتی حضور داشته باشند و چنین اتفاقات جبران ناپذیری را به بار اورند. دولت باید تمهیدات داشته باشد. من سی سال در زمینه اسیب شناسی فعالیت کردم بارها گفتند که قرار است بانک زن ترتیب دهند در صورتی این میسر نشد. در قدم بعدی توصیه می کنم که بانک اطلاعات بزهکاران داشته باشیم این افراد باید جدای از جامعه زندگی کنند و تمام سوابقشان زیر نظر گرفته شود. این افراد باید دوره روانکاوی بگذرانند و زیر نظر متخصص باشند. چه بسا افرادی در جامعه حضور داشته باشند که مانند قاتل اتنا و بنیتا باشند اما هنوز شناخته نشده باشند.

علیرضا شریفی یزدی : مساله کودک ازاری آن هم از منظر جنسی معمولا باید از سه راه بررسی شود، یک خانواده، دوم نظام آموزشی ما و سوم رسانه ها. از نظر جامعه شناسی، بحث سکس، راز مگوست. و این باعث می شود که زوفیل ها و پدوفیل ها در جامعه زیاد شوند. این مسائل در جامعه زیاد پدید می آیند. بسیاری از بزهکاران، این روزها وقتی روانکاوی می شوند، معلوم می شود که پیشتر دچار آزار جنسی شدند. وقتی بیشتر شخصیت انها را بررسی می کنیم متوجه می شویم که شاید خیلی از افرادی که آنها را آسیب رساندند از اقوام نزدیکشان بودند. خیلی اوقات بدلیل همین بحث آبرو در جامعه این مسائل عنوان نمی شدند. اما امروز این اتفاقات در رسانه‌ها منتشر می شوند و همه از آن خبر دارند.

برای برخورد با این اتفاقات و ریشه یابی این مسائل باید بگوییم که ما در درجه اول آموزش خانواده نداریم. اینکه چگونه کودکمان را تربیت کنیم و از او محافظت کنیم. از طرف دیگر ما متاسفانه آموزش رابطه جنسی به زوج های جوان را هم نداریم اینکه چگونه باهم ارتباط بگیرند. و این می تواند دقیقا باعث ایجاد حجم زیادی از انحرافات جنسی در افراد شود و حتی باعث ایجاد پدوفیل یا کودک آزاری نیز شود.

از طرف دیگر اغلب خانواده ها آموزش و تربیت جنسی به کودکانشان را بلد نیستند. ما بین آموزش جنسی کودکان و تربیت جنسی را تفاوت قائلیم. آموزش جنسی در اصل آموزش رابطه جنسی است که این بین هر فرد با فرد دیگر باتوجه به سن و سالش متفاوت است. باید بگویم که این آموزش ها بیشتر در مدارس اروپایی استفاده می شود. تلقی این مساله در جامعه ما با شرم ستیزی مواجه می شود. به همین دلیل است که ما در جامعه به دنبال آموزش جنسی نیستیم و مقصودمان تربیت جنسی است. تربیت جنسی به معنای هوشیار کردن و آگاه کردن کودک به بدن خودش است. و اینکه اگر فردی قصد آزار به کودک و یا سواستفاده از او را داشت، کودکان چگونه باید با او مقابله کنند تا با خطر مواجهه نشوند. این تربیت بخشی از آن به عهده کودک است و بخش دیگری از ان متعلق به خانواده کودک است. ما چنین سیستمی در جامعه نداریم.

همین می شود که می توان گفت که بزهکاری و اعتیاد لازم وملزوم یکدیگرند، حدود 65 درصد از بزهکاران ما ارتباط مستقیم با همین اعتیاد دارند

اما در قدم بعدی مشکل از سیستم آموزشی در کشور است. آموزش و پرورش ایران اگر ادعا دارد در حد یک خط درمورد آموزش و یا تربیت جنسی باید به ما ارائه دهد. حتی در سال های کنونی به ما اجازه انتشار کتاب در این حوزه برای اموزش های جنسی به سیاستگذاران آموزشی نمی دهند. حتی اکنون ما اجازه آموزش به معلمان را هم نداریم تا از طریق معلمان بتوانیم آموزش هایی حتی به اولیای دانش اموزان بدهیم.

متاسفانه این شرم ستیزی انگار تربیت جنسی باعث شده که کودکان و خانواده ها آموزش نبینند و آسیب ببینند. این آسیب های جنسی نه برای امروز است نه دیروز. متعلق به همیشه است و حتی فراوانی آن بیشتر هم نشده است. تفاوت آن با گذشته تنها در این است که این مسائل رسانه ای می شوند و بیشتر دیده می شوند.

نکته بعدی درباره رسانه است. وقتی در رسانه به ما گفته می شود که اینگونه مسائل را در لفافه بیان کنیم قطعا نمی توانیم کاری از پیش ببریم.

در پرونده بنیتا و آتنا سابقه دار بودن مجرمان به چشم می آید و البته مقوله اعتیاد، آیا می توان اعتیاد و بزهکاری را مکمل هم دانست و ماجرا را از این بعد بررسی کرد؟

مجید ابهری : درباره پرونده بنیتا باید بگویم، مواد مخدر صنعتی عوارض بیشتری از عوارض مواد سنتی دارد. حدود 75 درصد از مواد مخدر در جامعه ما امروزه از نوع مواد مخدر صنعتی هستند. وقتی فردی مواد مخدر صنعتی مصرف می‌کند، اصلا توانایی کنترل اعمال و رفتار خودش را ندارد. همین چند ماه پیش بود که پسری سر پدر خودش را بریده بود به این بهانه که او پدرش نیست و گوسفند است! ما می گوییم که مواد مخدر صنعتی باید جمع آوری شود. باید بگویم که تا زمانی که معتاد به عنوان یک ابزار اقتصادی دیده می شود و ترک او به سازمان های خصوصی انتقال یافته است از طرف دیگر وقتی فردی بعد از ترک دوباره به جامعه برگردانده میشود بدون هیچ برنامه قبلی و بدون هیچ بهبودی در وضعیت معیشیتی نمی توان انتظار بهبود در شرایط جامعه را داشت.

من خودم در پیشین، تعدادی قاچاق چی دیدم که به قاچاقیان ایرانی، نسیه مواد مخدر صنعتی می دهند.

بهتر است از خودمان بپرسیم که چرا افراد بالای 40 سال معتاد به شیشه نمی شوند؟ تمام این مواد مخدر صنعتی با توطئه وارد کشور شدند تا جوانان را هدف قرار دهند. تا انها را مسلوب اراده کنند. وقتی فرد معتاد به حالت خماری می رسد اصلا خودش و اطرافیانش را نمی شناسند، اصلا توجیهی از اطرافش ندارد.

همین می شود که می توان گفت که بزهکاری و اعتیاد لازم وملزوم یکدیگرند، حدود 65 درصد از بزهکاران ما ارتباط مستقیم با همین اعتیاد دارند.

اما درباره ماجرای آتنا باید یگویم که دقیقا همین مساله آموزش روابط جنسی به زوجین می تواند بهبود دهنده شرایط باشد.

علیرضا شریفی یزدی :من خودم حدود چند سال پیش بود که در موسسه ای تاکید می کردم که الگوی مصرف مواد مخدر در حال تغییر است اما متاسفانه ما همیشه دیر متوجه مسائل می شویم. همین 15 سال پیش بود که ما تاکید می کردیم تریاک مصرف نکنیم اما اکنون دقیقا تاکید می کنیم که ای کاش همان تریاک به جای مواد صنعتی مصرف می شدند. آسیب های اجتماعی متعدند اما بعضی از این آسیب های اجتماعی ظرف هستند و می توانند منجر به آسیب های دیگر شوند که کنترل ناپذیرند. یکی از همین آسیب ها که ظرف هستند، اعتیاد است. به خصوص اعتیاد زنان. باید بگویم که مردان حدود 90درصد جامعه معتادین را تشکیل می دهند. اما همین ده درصد خانم ها تاحد زیادی باعث ایجاد فساد شدند. حتی گاهی با آن 90درصد برابری می کند. می خواهم بگویم که اعتیاد ریشه های پیچیده ای دارد و اگر بخواهیم در زمینه آسیب شناسی اعتیاد کاری انجام دهیم، می‌تواند باعث شود که بسیاری از جرایم دیگر در جامعه هم از بین بروند.

نگاه من این است که نبود سازوکار درست اموزشی و عمیق و زماندار برای مباحث جنسی در جامعه منجر به بسیاری از اختلالات می شود. من قبول دارم فردی که اعتیاد به مواد صنعتی دارد، نمیتواند کنترلی روی رفتارش داشته باشد، اراده اش از بین می رود و می تواند حتی منجر به ایجاد خسارات جنسی هم شود. من حوزه جنسی را اما می خواهم به اندازه اعتیاد یک حوزه مستقل بدانم و این را صرفا به اعتیاد مربوط نکنیم و بگوییم که فردی که معتاد صنعتی است رفتار نامتعارف جنسی خواهد داشت که البته خواهد داشت. ما نباید آدرس غلط بدهیم. باید بگوییم که فردی که معتاد است لزوما نمی تواند بزهکار جنسی باشد. بسیاری از افرادی که مشکلات و انحرافات جنسی دارند اتفاقات افرادی ظاهر الصلاح هستند.

ما باید آموزش جنسی در دوران جوانی را از تابو خارج کنیم اگر ما این را مدیریت نکنیم. زیر پوستی این اتفاق می افتد که ما شاهد آن هستیم. مثل همین روابط نامتعارف در جامعه. جامعه باید برای ده سال زمان نیازهای جنسی برای افرادی که فاصله زیادی تا بین سن بلوغشان تا ازدواجشان هست چه کرده است؟ کدام دستگاه مسئول است؟

ما 5 نهاد اصلی داریم که در طول تاریخ شما نمی توانید جامعه ای پیدا کنید که فاقد این 5 نهاد باشد. نهاد سیاست، نهاد اقتصاد، نهاد اعتقاد، نهاد اموزش و نهاد خانواده. این نهاد ها جامعه را روی پای خودش نگه می دارد و باقی نهادها به کمک این نهاد می آیند، هرکدام از این 5 نهاد کارکردهای خود را دارند مثلا ایجاد نظم و تولید کنندگی امنیت وظیفه نهاد سیاست است. بنگاه های اقتصادی، وظیفه برطرف کردن مسائل و دغدغه های اقتصادی جامعه را دارد. نهاد خانواده؛ وظیفه تولید نسل را دارد و تربیت نسل.

در جامعه ما امروزه، که وظیفه آموزش را دارد، آموزش عناوین درسی مختلف اما چون نهاد آموزش ناتوان است، خانواده مجبور شده که بخشی از وظیفه را خودش به عهده بگیرد و فرزندش را به کلاس های خصوصی بفرستد. پس خانواده مجبور شده وظیفه نهاد آموزش را به عهده بگیرد. نهاد سیاسی که وظیفه امنیت را عهده دار است بدلیل اینکه خانواده گمان می کند که این نهاد کم کار است و یا امنیت در جامعه برقرار نیست؛ خودش فرزندش را همراهی می‌کند و یا هزینه زیادی را متقبل می شود تا رفت و امد او با سرویس و یا اتومبیل شخصی انجام شود تا امنیت او در جامعه حفظ شود. نهاد اقتصاد هم که نیازی به توضیح ندارد. همین عدم کارکرد درست نهاد اقتصادی باعث این می شود که مرد و زن در چند جای مختلف کار کنند و نتوانند تا جایی که باید برای فرزند خودشان از نظر تربیتی زمان بگذارند. خانواده در اینجای کار کارکرد تمام نهادها را به عهده گرفته است و نمی تواند تاجایی که باید برای او زمان بگذارد برای همین شده که اغلب به داشتن یک یا دو فرزند رضایت می دهند. همین می شود که خانواده باید منابع تربیتی متعدد را عهده بگیرد اما نمی تواند. مثل همین اموزش تربیت جنسی. بچه ها اغلب در محیط خانواده و کنارل پدر و مادر بزرگ نمی شوند و باعث می شود که افراد مشکلات متعددی در زمینه مسائل جنسی را متحمل شوند. خلاصه کلام این است که ما اگر بخواهیم، بلند مدت فکر کنیم باید این دژ کارکردی های نهادهای مختلف را از دوش خانواده برداریم و به خانواده اجازه دهیم که تنفس کند و بتواند به مقوله فرزندپروری و تربیت فرزند برسد. باید دائم به خودمان یادآوری کنیم که تنها سنگر از بین برنده آسیب های اجتماعی در بین افراد می تواند همین نهاد خانواده باشد.

بد نیست که اندکی از بحث تحلیل فاصله بگریم و به بحث راهکار برسیم به نظر شما راهکار مقابله با چنین مسائلی چیست؟ البته در بحثمان اشاره کردیم اما شاید بد نباشد که اینجا به صورت دسته بندی شده به آن بپردازیم.

مجید ابهری : به ازای هر 15 دانش اموز تنها یک دقیقه مشاوره داریم. این نشان می دهد که اموزش ما بی پرورش است. ایجاد امکان ازدواج، کم کردن فاصله بین بلوغ و ازدواج. کیان خانواده به خطر افتاده است. کنترل غریزه جنسی از دیگر راهکارهای موجود برای کاهش این چنین جرایم است. من خودم در دولت آقای هاشمی رفسنجانی مساله ازدواج موقت را بیان کردن در صورتی که در همان زمان هم مشکلاتی برای خودم پدید آمد و هم مشکلاتی برای آقای رفسنجانی.

راهکار کوتاه مدت برای این قبیل جرایم در جامعه این است که سعی کنیم تا حد امکان به خانواده ها مهارت ها فرزندپروری را پیش از تولد فرزندشان آموزش دهیم. وقتی آموزش و پرورش این کار را انجام نمی دهد خب ما هم نمی توانیم بیخیال باشیم، خود خانواده دست به کار شود. از طرفی رسانه ها هم اغراض سیاسی را کنار بگذارند و پای کار بیایند و تلاش کنند تا این قبیل مسائل در جامعه از بین برود. بانک اطلاعات اسیب های اجتماعی تا ایجاد نشود هیچ اتفاق مثبتی رخ نمی دهد. چراکه اکنون ما نمی دانیم چند معتاد در جامعه داریم؛ چند خودفروش داریم و چند ....ای امار می تواند به کمک پژوهشگران و تحلیلگران بیاید. بانک اطلاعاتی بزهکاران هم باید ایجاد شود. لایحه کودک ازاری در مجلس ایجاد شود و اجرایی شود.

باید این دژ کارکردی های نهادهای مختلف را از دوش خانواده برداریم و به خانواده اجازه دهیم که تنفس کند

علیرضا شریفی یزدی :در گام اول باید بدانیم که هر جامعه اندکی از آسیب های اجتماعی را به دوش خود می کشد. و نمی توان جامعه ای را متصور شد که این آسیب ها را نداشته باشد اما وقتی آمار بالا می رود باید نگران شد. یکی ازبهترین کارها از بین بردن زمینه هایی است که می تواند این آسیب ها را ایجاد کند مثل همین عامل اعتیاد که زمینه و بستر سایر بیماری هاست، این روشی که ما تاکنون پیش گرفتیم نشان می دهد که خیلی کارآمد نبوده. نکته دوم مقوله آموزش است. که پیشتر توضیح دادیم. نکته سوم همین مساله شرم ستیزانگاری است. ما باید مطابق با فرهنگ خودمان و با کمک ادبیات خانواده ها را با خود همراه کنیم و سطح اگاهی را بالا ببریم. در مورد اموزش و تربیت جنسی من معتقدم که از اولین ماه ها و سالهای کودکی باید اغاز شود و خانواده نباید نسبت به آن بی تفاوت باشد.

منبع: خبرفوری

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها