جزئیات طلاق بهنوش طباطبایی از مهدی پاکدل / راز ازدواج دوم بازیگر زن لو رفت + عکس
بهنوش طباطبایی که مهریه سنگین و سند ششدانگ یک آپارتمان در شمال شهر را پشت قباله سند ازدواجش انداخته و حق حضانت فرزند را هم از مهدی پاکدل گرفته بود، هنگام طلاق از همه آنها گذشت و به یک آپارتمان در شمال تهران بسنده کرد.

بار دیگر پست یک بازیگر در شبکه اجتماعی، خبرساز شده است. این روزها شایعات فراوانی از پستها و عکسهایی که بازیگران در شبکههای اجتماعیشان میگذارند، درست میشود.
این بار هم این قضیه، دامن بهنوش طباطبایی را گرفته است. گویا خانم بازیگر عکسی به همراه یک شعر عاشقانه از خودش را منتشر کرده است. حالا تبوتابی در فضای مجازی به راه افتاده که طبق آنها احتمالا خانم طباطبایی ازدواج مجدد کرده است.
بهنوش طباطبایی که گفته میشود شخصیتی کم حرف، آرام و کتابخوان دارد در چند سال گذشته درگیر حاشیههای بسیاری بوده است. اما شاید این بار خودش هم در حاشیه جدیدی که برایش به وجود آمده، بی تقصیر نبوده است. او در صفحه شخصی اش، عکسی را منتشر کرده است. خانم طباطبایی زیر این عکس نوشته است: «برای دوست داشتن تو*** من زن ترینم...» . این شعر عاشقانه حرفهای زیادی برای گفتن دارد و باعث شده احتمال ازدواج این بازیگر ۳۷ ساله در فضای مجازی دهان به دهان بچرخد. البته بهنوش طباطبایی هنوز واکنشی به شایعه ازدواجش نشان نداده است.
بهنوش طباطبایی متولد ۱۳۶۰ در شهر تهران است. او که رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه آزاد خوانده به دلیل علاقه به بازیگری وارد این حرفه شد. اولین نقش آفرینی خانم طباطبایی در کوی دامون در دهه هشتاد بود. البته بیشتر مخاطبان او را با بازی در سریال مسافری از هند در نقش کتی به یاد دارند که با فرزاد حسنی همبازی بود. طباطبایی بازیگری را با نقشهای مکمل در و سریالهای به دور از حاشیه ادامه داد. اما حضور در مصائب دوشیزه و همبازی شدن با مهدی پاکدل باعث شد وارد مرحله جدیدی از حرفه هنریاش شود.
بهنوش طباطبایی اسفند ۱۳۸۹ با مهدی پاکدل ازدواج کرد و پس از آن هر دو در مرکز توجه دوربینهای عکاسان و بسیاری از رسانهها بودند.
پاکدل در آن دوره با حضور در سریال اولین شب آرامش طرفداران زیادی پیدا کرده بود. مهدی پاکدل بعدها در مصاحبهای درباره نحوه آشناییاش با بهنوش طباطبایی گفت که او در هنگام کار بر روی پروژه مصائب دوشیزه با خانم طباطبایی آشنا شده و در همین مدت عاشق خندههای وی شده است. این زوج بعد از ازدواج هم بسیار پرکار و فعال بودند و هم عکسهایشان در بیشتر رسانهها و سایتها دیده میشد. بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل در ۱۳۸۹ پس از ۵ سال زندگی مشترک از یکدیگر جدا شدند. خبر جدا شدن این زوج در آن دوره ابتدا از صفحاتشان در شبکههای اجتماعی شروع شد. ماجرا از این قرار بود که صفحه شخصی آقای پاکدل هک شده و همه عکسهای دونفره اش پاک شده بود البته ایشان بعد از مدتی مالکیت صفحهاش را پس گرفته بود، ولی همچنان خبری از عکسهای خانوادگیاش نبود. از طرفی خانم طباطبایی هم در اقدامی ضربتی، خودش همه عکسهای دو نفره اش با همسرش را از صفحهاش پاک کرد. مدتی هم بعد خانم بازیگر که در افتتاحیه سیانور شرکت کرده بود بدون حلقه ازدواج رویت شد. چند وقت بعد هم ایران با چاپ گزارشی از نحوه جدایی این زوج، مهر تاییدی به شایعه جداییشان زد. دراین گزارش آمده بود که در دادخواست طلاق آنها هیچ دلیلی برای جدایی نوشته نشده و در روز دادگاه هم وکلایشان به نمایندگی از آنها حاضر شدهاند. این طور که در روزنامه ایران آمده بود بهنوش طباطبایی علاوه بر مهریه سنگین، سند ششدانگ یک در شمال شهر را پشت قباله سند ازدواجش انداخته و حتی حق تحصیل، کار و حق حضانت فرزند را هم از همسرش گرفته بود. صد البته که کار از محکم کاری عیب نمیکند. اما خانم طباطبایی از همه مطالباتش از جمله مهریه سنگینش چشم پوشی کرده و به آپارتمانی در شمال شهر رضایت داده بود. بهنوش طباطبایی بعد از جداییاش نسبت به گذشته کم کار شد، ولی همچنان قوی و پرانرژی در سینما و تئاتر باقی ماند و حتی توانست بازیهای بسیار خوبی هم به نمایش بگذارد. او یک سال پس از جدایی در یک فیلم به نام «زیر سقف دودی» و تئاتر «آینه های روبرو» ظاهر شد و در مصاحبهای هم گفت: یعد از طلاقش تصمیم گرفته کمی بیشتر برای خودش وقت بگذارد، ولی سعی میکند از این به بعد حضور فعالتری در عرصه داشته باشد. فیلم لابی یکی از آخرین کارهای این بازیگر است.
مهدی پاکدل هم بعد از جدایی گاهی با شایعاتی درباره ازدواج مجدد روبرو شده است. موقعی که پاکدل مشغول بازی در تئاتری با حضور رعنا آزادیور بود، عکسهایی دو نفره از این دو بازیگر منتشر شد. انتشار این عکسها خبر ازدواج مجدد آقای پاکدل با این خانم بازیگر را به راه انداخت که البته در حد همان شایعه باقی ماند. رعنا آزادی ور از جمله بازیگران کم کار و بیحاشیه سینما و تئاتر است که در فیلمهایی مانند مارمولک، پارکوی و درباره الی حضور داشته است. مدتی است که خانم بازیگر برای تبلیغات یک برند پوشاک چرم، مورد انتقاد گروهی از حامیان حیوانات و محیط زیست قرار گرفته است. سالانه پوست یک میلیارد حیوان در دنیا به مصرف صنعت چرم میرسد. این در حالی است که ما انسانها برای پوشیدن یک لباس مناسب، گزینههای مختلفی برای انتخاب داریم، اما از آنجا که خیلیها نمیدانند پوشیدن چرم و خز باعث میشود حیوانات چه خشونت بزرگی را از سر بگذرانند، اصرار به پوشیدن این لباس دارند.
مدتی است که بهنوش طباطبایی - برای تبلیغات یک برند پوشاک چرم، مورد انتقاد گروهی از حامیان حیوانات و محیط زیست قرار گرفته است؛ تبلیغاتی که این روزها در فضای شهری خودنمایی زیادی میکند. چند وقت پیش بهنوش طباطبایی در یک مصاحبه، طوری به این انتقادات پاسخ داد که مشخص شد او اصلاً نمیداند لباسی که تبلیغ آن را میکند از کجا میآید و ناشی از چه خشونت بزرگی است. او در این مصاحبه گفته است: «اتفاقا این کار خیلی به محیط زیست ما کمک میکند. همانطور که ما به قصابی میرویم و گوشت میخریم، چرا آن زمان نمیگوییم خوردن گوشت به قیمت کشتهشدن یک حیوان است؟ اتفاقاً خیلی برای محیط زیست خوب است که آن پشم و پوست حیوانی که برای مصارف گوشتی، کشته شده را استفاده کنیم تا روی زمین باقی نماند. چون تولید میکروب میکند و اتفاقات بدی را رقم میزند. این پوست و … باید بروند در یک سیستم دیگری استفاده شوند.»
اگر شما هم مثل بهنوش طباطبایی فکر میکنید که لباسهای چرم و خزی که میپوشیم پوست همان حیوانی است که گوشتش را میخوریم و اگر فکر میکنید با پوشیدن پوست حیوانات در حال کمک به محیط زیست خود هستید، حتماً این گزارش را بخوانید. شاید بیشتر ما فکر کنیم که چرم، همیشه محصول جانبی صنعت گوشت و لبنیات است، اما این مسئله چندان صادق نیست. گاهی چرم، هدف اصلی برای پرورش حیوانات است. مثلاً ۸۰ درصد سود صنعت پررونق پرورش شترمرغ در آفریقای جنوبی از فروش چرم شترمرغ به دست میآید و گوشت، محصول ثانویه است. یا در هند، سود فروش چرم بیشتر از سود فروش گوشت گاوهاست. حتی فروش چرم حیواناتی که در وهله اول برای گوشتشان کشته میشوند، آنقدر پردرآمد است که به سختی میتوان از چرم به عنوان یک محصول مازاد یا جانبی نام برد. مثلاً گاودارانی که حیوانات را مخصوص گوشت پرورش میدهند، ۲۰ درصد سود خود را مدیون فروش چرم هستند.
منبع: رکنا
24
اگر مردم حامعه به عقل دین خرد گرایی که خدا برای ما فرستاده ؛ نه آن دینی که ما با انبوه من در آوردیهای عجیب و غریب بد آلوده کرده ایم ، برگردد بی تردید این گونه مشکلات اجتماعی به حد اقل خواهند رسید.
اگر جامعه به عقل دین خرد گرایی که خدا برای ما فرستاده ؛ نه آن دینی که ما با انبوه من در آوردیهای عجیب و غریب بد آلوده کرده ایم ، برگردد بی تردید این گونه مشکلات اجتماعی به حد اقل خواهند رسید.
دیگه طلاق وچند بار شوهر کردن وزن گرفتن دربین سیلبریتیها مثل نخود وکشمش شده انگا رمثل تشکیس که شب سواری نمیده فردا باید عوضش کرد خجالت خجالت خجالت
حیف شدخییلی بهم میومدن
چطور ب این راحتی تن ب طلاق میدن سخت ترین تلخ ترین حلال روی زمین راه خوبی براپایان دادن مشکلات نیست