پدر امیرمحمد خالقی: به جای قاتل امیر محمد، کینه را دار زدم
تصمیم پدر امیرمحمد خالقی در بخشش موقت قاتل پسرش، درسی بزرگ برای همه ماست: درس انسانیت، عظمت روح و قدرت در مهار عواطف خود. این پدر نشان داد که در مواجهه با بدترین حوادث، میتوان تصمیمات بزرگی گرفت که نهتنها خود فرد را از بحران عبور دهد، بلکه جامعه را به سوی رهایی از چرخه شوم انتقام و خشونت هدایت کند.

نورنیوز در گزارشی درباره تصمیم درسآموز پدر امیرمحمد خالقی نوشته است: در هیاهوی کینهتوزانه برخی قدرتطلبان سیاستزده، خبری لطیف مثل نسیمی دلانگیز، فضای روانی جامعه ایران را نوازش داد. در یک صبح رازآلود که ممکن بود حامل خبر اجرای حکم یک قصاص نفس باشد، بشارت یک بخشش پدرانه ولو به شکل موقت، دلها را لرزاند و شکوه یک تصمیم خطیر را به تصویر کشید.
پدر امیرمحمد خالقی، دانشجوی مظلومی که سال گذشته توسط دو سارق کیفقاپ با چاقو کشته شد، پای چوبه دار و در شرایطی که طناب دور گردن محکوم به اعدام قرار گرفته بود، دو ماه به او مهلت داد تا به زندگی بازگردد و موقتا از مرگ نجات پیدا کند. این اقدام، اگرچه به معنای بخشش قطعی نیست، اما قدمی بزرگ در تصویر کردن فضیلت بخشش و رأفت است. رفتار این پدر داغدار، بدون شک در دل جامعهای که در غالب اوقات، تنها به انتقام میاندیشد، نشانهای از قدرت عظیم روحی او در مهار عواطف پدرانه است.
بخشیدن، فضیلتی بیجایگزین
در شرایطی که بسیاری از شهروندان و حتی مشاهیر و معاریف، حتی در مواجهه با کوچکترین آسیبها و ناملایمات، میل به انتقام و جبران خشن پیدا میکنند، پدر امیرمحمد خالقی تصمیمی متفاوت گرفت. او در حالی که میتوانست بهراحتی شاهد اجرای حکم قاتل پسرش باشد و عدالت را به روشی تلخ و خشونتآمیز به نتیجه برساند، ترجیح داد که دو ماه دیگر به قاتل مهلت بدهد. این تصمیم نه فقط یک اقدام انسانی، بلکه در عین حال نشاندهنده قابلیت و ظرفیت روحی است که انسانها برای کنترل احساسات خود در برابر بزرگترین دردها و مصیبتها به آن نیاز دارند.
پدر امیرمحمد، در این لحظه، بهگونهای قهرمانانه در برابر عواطف طبیعی پدرانهای که بهطور طبیعی با مرگ فرزند خود برانگیخته میشود، ایستاده است. مهار این احساسات به معنای آن است که او در میانه بحرانیترین وضعیت زندگیاش، از لذت برخورداری از یک حق قانونی چشم پوشید تا رضایت باطنی حاصل از این فداکاری را عمیقا بچشد. این نه تنها تصمیمی دشوار، بلکه نیازمند قدرت درونی بینظیر است که از ایمانی زلال به فضیلت بخشش سرچشمه میگیرد؛ چیزی در جهان زیست امروز ما نمونه های اندکی دارد.
بخشش، برخلاف آنچه که ممکن است برخی تصور کنند، نه یک علامت ضعف، بلکه نشانهای از عظمت روح و اراده است. در حقیقت، بخشیدن در مواقعی که بیشترین درد و آسیب به فرد وارد شده است، از انسان بودن فراتر میرود و به یک فضیلت انسانی بدل میشود که دیگر هیچ چیز نمیتواند جایگزین آن شود. هیچ عملی به اندازه بخشش نمیتواند قدرت روحی، بلوغ اخلاقی و عظمت انسان را به نمایش بگذارد. در واقع، در بسیاری از شرایط زندگی، وقتی که انسانها با مسائل پیچیده و رنجآور روبهرو میشوند، قدرتی که در بخشش نهفته است، به آنان این امکان را میدهد که از دایره انتقام و خشونت دور شوند و فضا را برای تغییر و ترمیم فراهم کنند.
یک درس بزرگ برای همه ما
پدر امیرمحمد خالقی، با اقدامی که انجام داد، نه تنها فرصت تازهای به قاتل پسرش داد، بلکه به ما نیز یادآوری کرد که زندگی انسانها در شرایط بحرانی، آنطور که در رویکردهای خشونتبار و انتقامجویانه میبینیم، تنها از طریق انتقام و خشونت درمان نمیشود. بخشش، همانطور که در آموزههای دینی و اخلاقی همواره مورد تأکید قرار گرفته است، یک روند ترمیمی است که در آن فرد میتواند از پس گناه و اشتباهات خود برآید و فرصتی برای اصلاح و بازسازی بیابد.
تصمیم پدر امیرمحمد، حتی اگر تنها به مدت دو ماه باشد، یک درس بزرگ برای همه ماست. درس انسانیت، عظمت روح و قدرت در مهار عواطف خود. این پدر بهطور غیرمستقیم نشان داد که در مواجهه با بدترین حوادث، میتوان تصمیمات بزرگی گرفت که نهتنها خود فرد را از بحران عبور دهد، بلکه جامعه را به سوی رهایی از انتقام و خشونت هدایت کند. این تصمیم، اگرچه برای او و خانوادهاش دشوار است، اما گامی است بهسوی بهبود و ترمیم اجتماعی و انسانی.
او در این لحظه، بهطور غیرمستقیم به همه ما میآموزد که بخشش و انسانیت در دل هر بحران، حتی در بدترین شرایط، میتواند یک شروع تازه باشد. شاید این تصمیم، برای قاتل هم فرصت جدیدی برای تفکر و اصلاح فراهم کند، اما آنچه که مهمتر است، فرصتی است که این پدر به جامعه میدهد تا در برابر بزرگترین مشکلات، از انتقام به بخشش گام بردارد و از خشونت فاصله بگیرد.
پدر امیرمحمد خالقی با تصمیم خود یادآوری کرد که هیچ چیزی به اندازه فضیلت بخشش نمیتواند روح انسان را تعالی بخشد. او نشان داد که قدرت واقعی در توانایی مهار احساسات و انتخاب انسانیترین مسیر در میان بحرانها و رنجهاست. هرچند این بخشش به معنای چشمپوشی کامل از حق قانونی یا اخلاقی نیست، اما به معنای فرصتی دوباره برای تفکر و اصلاح است که در شرایط حساس کنونی، میتواند درسی بزرگ برای جامعه باشد.
بخشش خوبه ولی امثال این قاتلین باید درس عبرتی برای بقیه بشوند . فردا امثال اینها جنایتی دیگر را رقم میزنند
سن این قاتل عمدی نوجوان تا جوان برای اجرای قصاص نفس چونکه کم بوده واحد صلح و سازش زندان و اجرای احکام اینقدر به اولیای دم فشار آورده اند که از اجرای قصاص نفس حتی بدون دریافت دیه صرفنظر کند. قاتل عمدی مقتوله الهه حسین نژاد هم قرار بود رنگ پائیز را نبیند! ولی رنگ پائیز که هیچ بیم آن را داریم رنگ زمستان و حتی چهار فصل را هم ببیند! چرا فقط برای اجرای حکم قصاص نفس واحد صلح و سازش فعال می شود چرا برای اجرای مجازات حکم اعدام سایر جرائم که مجری آن حکومت است واحد صلح و سازش فعال نمی شود؟ مثل جرم مفسد فی الارض و محاربه و مواد مخدر و غیره.
این چرندیات چیه باید ده بار اعدام بشه
در کنار این بزرگوار هم پدرانی هستند که در قبال کشته شدن فرزندشون خواستار قصاص هفت هشت نفر بودند و بعد از قصاص قاتل تازه دو قورت و نیم شون هم باقی بود و از همه طلبکار بودن ....
ایشان بزرگوارا هستند ولی درس انسانیت به حیوان بی اثر است
شاید این پدر فکر کرده کار درست را انجام داده اگر با عفو قاتل واقعآ قاتل به راه راست هدایت و باقی عمر به نیک نامی سپری کند که خوب اما اگر همین قاتل چند صبا دیگر دست به قتل های دیگر زد آیا همین پدر بخشنده هم شریک در گناه نیست بماند چطور از خون جگر گوشه اش گذشت کرده
بزرگترین اشتباه
نه به اعدام
آمنه بهرامی هم گذشت کرد حالا بشدت پشیمون
دزد نباید ببخشی
قتل هم کرده دیگه واویلا
ایشون کار بزرگی کرد
ولی بازدارده نیست
پدر محترم این حرف ها شعار هستند باید اعدام شود تا دل مردم آرام بگیرد
برای همین دزدا و قاتلها و اراذل تو خیابون ول میچرخند
جنبه عمومی جرم را نادیده گرقتند،حتمی قاتل پارتی داشته
کاش قانون حق انتخاب بین اعدام یا حبس ابد میداد به نظر من حبس ابد بازدارنده تر از اعدام است چراکه با اعدام صورت مسأله پاک میشود و روی سنگ قبر قاتل هم مینویسند «جنت مکان خرداشیان جوان ناکام» ولی وقتی حبس ابد شود همیشه این ترس در وجود همه هست که عاقبت قتل اینجاست زندگی در چهار دیواری زندان تا ابد بدون عفو ومرخصی
ترحم بر پلنگ تیز دندان ؛ ستمکاری بود بر گوسفندان
اشتباه محض بچه را چقدر زحمت براش بکشی اونوقت یکی بیاد اونو بکشه باید قصاص شود تا دیگه کسی جرات نکنه از این کارا انجام بده
ما رو چی فرض کردین. ایشون دیه گرفتن حتما و رضایت دادن. ولی طرف دزد بود هر پولی که بهش دادم پول دزدیه
مرحبا بر مردانگی
درود به شرفش
خیلی خبر خوب و امیدبخشی بود
کاش همه مردم از این بزرگمرد بیاموزند و قاتلها و چاقوکشها را عفو کنند
چون واقعا جامعه ما به چنین گذشتهایی نیاز وافری داره
قصاص هم به نوعی قتل است آفرین بر این مرد بزرگوار که عفو کرد
درود بر شما انسان بزرگ ...
وظیفه حکومت است که با حداقل رفاه جلوی این کارها را بگیرد، متاسفانه حکومت وظیفه خود را انجام نداده ولی شما پدر بزرگوار همه را شرمنده خود کردی، امیدوارم هیچ کس به خاطر فقر کشته نشود
دل بزرگی داشتن ولی به نظر من حیوان بیاره نگهداری کنن بهتر از بخشش این قاتل بی صفت هستش امیر محمد نخبه بود چطور باید زیر خاک باشه قاتل زنده
از این بخششها قانون ما در حق زورگیران زیاد میکنه که آخرش به همچین نتایجی ختم میشه
باشه.
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستم گری بود بر گوسفندان.
نتیجه اش را به زودی خواهید دید.
این همه اعدام باعث بازدارندگی خلاف نشده .....مشکلات اخلاقی و دزدی و قتل و ...در کشور ما باید از راه درستش حل شه
ابله.حتما باید این مشکل برای خودتوناتفاق بیفته تا بفهمید از دست دادن یکعزیز چقدر سخته
همه چی پول نیست.پول نمیتونه جای پسرتو برات پر کنه
شما بزرگی و انسانیت خودتونو ثابت کردین ولی این کار شما ظلم به سایر جوانها و دانشجویان است
کار بزرگی انجام دادهاند و حقیقتا چنین بخششی در وجود کمتر کسی تجلی می کند ولی نباید برای خلاف کاران حاشیه امن بوجود آید کسی که بخاطر یک لپ تاپ دست به چاقو می شود و قتل انجام می دهد نباید آزادانه در اجتماع برای خودش قدم بزند.
دو ماه را چه الان قاتل چه بکند ؟ دوماه که در زندان می ماند ان هم در برزخ مرگ و زندگی هرشب خواب اعدام می بیند خب بهتر است عفو کامل کندو بگوید به خاطر اسلام می بخشم و خلاص
عمو چه کینه ایی مگر قاتل پسر خاله بوده. باید اعدام شو ، اگر رضایت بدی خون جوان را هدر دادی ، مگر یک همت بت بده که برا پسرت خیرات بدی و با دریافت این پول اونها را بدبخت کنی تا کسی جرئت نکند مردم را بکشند