محاکـمـه پسر افغانستانی به اتهام قتل هم ولایتی
پسر افغانستانی که متهم است همولایتیاش را به قتل رسانده، برای دومین بار در دادگاه محاکمه اما مدعی شد به خاطر جراحتهای شدید بیهوش بوده و دخالتی در قتل نداشته است.

ساعت 4 صبح اواخر دی سال 1402 دو رهگذر در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی از یک درگیری خونین خبر دادند.
پس از آن مأموران به محل اعلام شده در یکی از محلههای شرق تهران رفتند و بعد از بررسیهای اولیه دریافتند که دو جوان افغانستانی به نامهای کریم و جمعه با ضربات متعدد چاقو مجروح شدهاند که بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.
جمعه ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد و به دستور مقام قضایی جسدش به پزشکی قانونی منتقل شد. کریم که زخمهای سطحی داشت، پس از درمان اولیه به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شد.
کریم در مراحل بازجویی اتهام قتل دوستش را رد کرد و مدعی شد فقط با جمعه درگیر شده اما او را به قتل نرسانده است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول تقاضای قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: «من قبول دارم که شب حادثه با جمعه درگیر شدم اما من او را به قتل نرساندم چراکه هنگام درگیری دوست مشترکمان امید هم وارد درگیری شد. من در این درگیری زخمی و بیهوش شدم اما نیمساعت بعد وقتی به هوش آمدم، دیدم در چند متری من پیکر خونین جمعه روی زمین افتاده و از امید هم خبری نیست؛ فکر میکنم او عامل قتل است.»
با این ادعا، قضات ادامه رسیدگی را به حضور امید و تحقیقات از وی موکول کردند.
دومین جلسه دادگاه
در ابتدای این جلسه نیز اولیای دم بار دیگر خواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند.
پس از آن کریم به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: «من و جمعه با هم دوست صمیمی بودیم. شب حادثه، او من را به خانه و محل کارش در یک ساختمان نیمه کاره دعوت کرد تا با هم مشروب بخوریم، اما سر موضوعی با هم بحثمان شد و کار به فحاشی و تهدید کشید؛ بعد به پشت ساختمان رفتیم که او چاقویی از جیبش بیرون آورد و من هم چاقویم را بیرون کشیدم تا همدیگر را بزنیم.
در همین موقع دوست مشترکمان امید رسید و او هم چاقویش را درآورد. همان لحظه جمعه با چاقو ضربهای به من زد که از حال رفتم اما وقتی به خودم آمدم، دیدم امید نیست و جمعه خونین روی زمین افتاده است.»
سپس امید به جایگاه رفت و گفت: «آن شب وقتی متوجه درگیری دوستانم شدم، خواستم میانجیگری کنم اما نتوانستم و کریم با چاقو جمعه را زد. آنها هر دو مواد مخدر و مشروب مصرف کرده بودند و حال طبیعی نداشتند. همان موقع میوه فروشی محل هم که در حال خالی کردن بار میوه بود درگیری آنها را دید. من هیچ گونه دخالتی در ماجرا نداشتم.»
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
بیست میلیون افغانی در ایران است. اخراج همه افغانی ها چه با مجوز و کارت و چه غیرمجاز
اینجانب دانشجوی رشته روانشناسی سیاسی بارها و بارها خطر حضور اتباع بیگانه اجنبی افغانستانی رو به مقامات محترم امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی هشدار دادم
پیش بینی بنده حقیر این است که سی سال دیگه یه جنگ داخلی بین مهاجرین افعانی و مردم ایران به وقوع میپیونده که سوژه رسانه ها بشیم
اینجانب خیلی از اتفاقات کشور رو قبل از وقوع پیش بینی کردم بعضی ها باور کردن بعضی ها براشون اتفاق افتاد مجبور شدن باور کنن ،
به خشونت کشیده شدن انتخابات زمان احمدی نژاد ، رئیس جمهور شدن حسن روحانی قبل از کاندیداتوری ، مسمومیت دانش آموزان دبستانی ، گماردن مقامات نظامی خصوصا سپاه به عنوان استاندارد، بنده پيش بيني کردم که بر اثر برخورد های بیش از حد گشت ارشاد یک نفر از بین میرود که باعث تعطیلی گشت ارشاد میشود که خانم مهسا امینی عزیز از بین رفت ،
ولی بدتر و خطرناک تر از این مسائل جنگ و هرج و مرج داخلی هست که چند سال دیگه بر اثر حضور اتباع بیگانه اجنبی افغانستانی اتفاق خواهد افتاد
پایگاه محترم خبر فوری حرف مردم حق الناس هست پیام من رو منتشر کنید با تشکر
افعانی بی ناموس