عضو سابق شورای شهر تهران:

علی دایی برود؛ رسول خادم هم؟

«رسول خادم، عضو دوره‌های پیشین شورای شهر بود و در سلامت و صداقت او هیچکس تردیدی ندارد. همه می‌دانند که ورزش زورخانه‌ای و آداب پهلوانی، به‌ویژه در پایتخت، در زمان ما مدیون زحمات اوست و اگر هم جمهوری آذربایجان (بخوانیم جمهوری باکو و درست‌تر آنکه بگوییم جمهوری بادکوبه) ادعایی در این زمینه دارد و در سازمان فرهنگی و هنری یونسکو آن را ثبت کرده، چون جای امثال دایی و خادم در عرصه خالی است.»

علی دایی برود؛ رسول خادم هم؟

احمد مسجدجامعی، عضو سابق شورای شهر تهران در روزنامه اطلاعات نوشت: چندی پیش کسی در رسانۀ سراسری آشکارا گفت هر که شیوۀ ما را نمی‌پسندد جمع کند و از ایران برود. پیش‌ترها هم مشابه آن را شماری از اهل سیاست آن روزگار گفته بودند. آن خانم که می‌گویند خودش جمع کرد و از ایران رفت؛ دومی هم جمع نکرده از ایران گریخت.

اینک بار دیگر شاهد دستورالعمل جدید رفتن ایرانیان از ایران هستیم، آنهم برای کسی که قد بلندی داشت و توپ به سرش می‌خورد و وارد دروازۀ حریف می‌شد و پس از آن لابد به‌صورت اتفاقی پرچم ایران به اهتزاز درمی‌آمد و به شکلی تصادفی سرود ملی ایران نواخته می‌شد و دل ایرانیان از شور و شعف پر می‌زد و به خیابان می‌آمدند و به هم تبریک می‌گفتند.

بارها در سفر به کشورهای همجوار و غیرهمجوار در آسیا و شمال آفریقا و حتی برخی کشورهای آمریکای لاتین شاهد بودیم که برای نشان‌دادن علاقه‌مندی خودشان به ایران انگشت خود را به علامت پیروزی بالا می‌گرفتند و با زبان و لهجه‌های محلی کشورشان به ما خوش‌آمد می‌گفتند: «علی دایی». او هم دلبستۀ به ایران است و به قول خودش ریشه در این خاک دارد. دلیلش تنها این فراز از سخن او نیست؛ بلکه به خاطر آن است که در دو دهه برای ایران و ایرانی افتخار آفریده و سال‌ها آقای گل جهان بود. وقتی گروهی در برابر او شعارهای ساختارشکنانۀ قومی دادند، با صراحت تمام گفت نزد ما از این سخنان نگویید.

باری اینکه کسی در پوشش کارشناس که البته خود پای این مرز و بوم ایستاده در شرایطی چنین سخن بگوید جای تعجب نیست. اما اینکه رسانۀ سراسری آن سخنان را پخش کند و به قهرمان ملی توهین شود جای تأمل دارد،

ظاهراً این رشته سر دراز دارد. آقای رسول خادم، عضو دوره‌های پیشین شورای شهر بود و در سلامت و صداقت او هیچکس تردیدی ندارد. همه می‌دانند که ورزش زورخانه‌ای و آداب پهلوانی، به‌ویژه در پایتخت، در زمان ما مدیون زحمات اوست و اگر هم جمهوری آذربایجان (بخوانیم جمهوری باکو و درست‌تر آنکه بگوییم جمهوری بادکوبه) ادعایی در این زمینه دارد و در سازمان فرهنگی و هنری یونسکو آن را ثبت کرده، چون جای امثال دایی و خادم در عرصه خالی است. آیا باید با ایشان هم چنان برخوردی شود؟ لابد او هم اتفاقی حریفان این‌سو و آن‌سوی عالم را زمینگیر کرده و قهرمان ایران و قهرمان جهان شده است. جز اینکه او به ادب و آداب پهلوانی آراسته است، لابد او هم باید از ایران برود، یا قرار است آنها که رفته‌اند، برگردند.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها