«ماشه» خطرناکتر است یا اثر روانی آن؟
نقش رسانهها و فعالان رسانهای در جنگ روانی
سید ناصر نعمتی / فعال رسانه

با فعال شدن مکانیسم موسوم به «ماشه»، بسیاری از رسانههای غربی تلاش کردند آن را بهعنوان نقطه عطفی در فشار بر ایران معرفی کنند؛ اما پرسش کلیدی این است: آیا اصلِ مکانیسم ماشه خطرناکتر است یا اثر روانی آن؟
از منظر حقوقی و سیاسی، فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند در عمل پیامدهایی داشته باشد؛ اما آنچه میتواند بیشترین ضربه را وارد کند، اثر روانی ناشی از این اقدام است؛ فضایی که میتواند بازار و افکار عمومی را متأثر سازد. به بیان دیگر، رسانهها از «قدرت روانی» ماشه در حال ساخت یک تاثیر بهمراتب شدیدتر هستند که بتواند کارکرد اصلی را در بازار و افکار عمومی بازی کند.
به بیان دیگر «قدرت روانی ماشه» بیشتر شلیک به ذهنهاست و رسانههای بینالمللی دقیقاً روی همین نقطه تمرکز کردهاند: القای ترس، بیثباتی و نگرانی.
از این منظر، مدیریت روایت اهمیت بیشتری از اصل واقعه پیدا میکند. اگر برخی رسانهها و فعالان رسانهای بتوانند با استدلال، این اثر روانی را خنثی کنند تاثیر ماشه به مراتب کمتر از چیزی خواهد شد که دیپلماسی غرب روی آن حساب باز کرده است. بنابراین باید یک راهبرد رسانهای هوشمندانه و چندبعدی را پیگیری کرد.
ارائه یک روایت بینالمللی
مکانیسم ماشه نه بهعنوان اقدام قانونی، بلکه بهعنوان «ابزار سیاسی ـ غیرحقوقی» است و تبیین آن میتواند «بیاعتباری حقوق بینالملل» را نشان دهد.
ساخت روایت جایگزین با تبدیل روایت «انزوای ایران» به «انزوای حقوق بینالملل توسط غرب» و بازنشر مواضع چین، روسیه و حتی کشورهای مستقل که اقدام غرب را غیرقانونی میدانند میتواند در چنین شرایطی آغاز یک حرکت جدید باشد. نباید فراموش کرد که در چنین شرایطی تولید محتوای چندزبانه برای شکستن انحصار روایت غربی مهم است.
گفتوگو با افکار عمومی
مدیریت بار روانی که رسانههای بین المللی برای آن برنامهریزی کردهاند اقدامی راهبردی است و برای جلوگیری از التهاب اقتصادی و سیاسی لازم است. برای این مهم باید مسئولان با مردم گفتوگو کنند و فعالان رسانهای و رسانهها در این مدیریت بار روانی مشارکت داشته باشند.
غفلت از ظرفیت خبرنگاران و تحلیلگران خطای بزرگی است و برای تقویت روایت «غیرقانونی بودن اقدام» و شکست اثر روانی آن مهمترین تاثیر را خواهد داشت. تمرکز بر پیامهای کنایهآمیز و طنزآلود بهخصوص در رسانههای اجتماعی توسط آنان تاثیری جدی خواهد داشت.
نقش بیبدیل فعالان رسانهای
در بحرانهای سیاسی جنگ روایتها در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد و فعالان رسانهای اعم از خبرنگاران، تحلیلگران و چهرهها میتوانند نقش پررنگی در آن داشته باشند.
سادهسازی مفاهیم حقوقی برای افکار عمومی و تولید محتوا برای نشان دادن تناقضها به منظور رساندن پیام به مخاطب داخلی و خارجی یکی از کارهایی است که انجام آن را نباید دست کم گرفت.
همچنین روایت توان جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی و یا بیان نمونههایی از اقتدار در شرایط مشابه، «ترس رسانهای» که رسانههای بینالمللی روی آن سرمایهگذاری کرده اند را ناکام خواهد گذاشت.
عبور از شرایطی که امروز تئوریکای اروپایی با هماهنگی آمریکا برای ایران رقم زده است نیاز به راهبرد رسانهای و مشارکت رسانهها و فعالان رسانهای دارد، کاری که اگر با دقت و امیدواری انجام شود نتایج موثری درپی خواهد داشت.
فقظ زر مجانی بزنید
اره بابااا سخت نگیرید فک کنید موقع خوردن اشکنه دارید چلوکباب میخورید!