واکنش ها به برنامه اینترنتی یک کمدین درباره شاهنامه؛ «شوخی» با فردوسی یا «فحاشی»؟!

اخیرا یک برنامه طنز اینترنتی با موضوع شوخی با «شاهنامه» و اسطوره‌هایش منتشر شده؛ برنامه‌ای که به تعبیر برخی مرزهای طنز و شوخی را رد کرده و «بی‌احترامی»، «بی‌ادبی»، «فحاشی» و «ابتذال» است.

واکنش ها به برنامه اینترنتی یک کمدین درباره شاهنامه؛ «شوخی» با فردوسی یا «فحاشی»؟!

زینب موسوی که سال‌هاست با نام «امپراتور کوزکو» در عرصه طنز و کمدی در فضای مجازی فعالیت می‌کند، چند سال پیش در برنامه استندآپ کمدی «خندوانه» رامبد جوان در قاب تلویزیون قرار گرفت. حالا او در یک برنامه طنز اینترنتی، به گفته خودش، به سراغ «شوخی با اسطوره‌های شاهنامه و فردوسی» رفته است.

در ابتدای ویدئو منتشرشده از این برنامه متنی اضافه شده که به این شرح است: «ما همه‌مون می‌دونیم که فردوسی یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخه و نوشتن شاهنامه یک کار فوق‌العاده و موندگاره. توی «اسطور» فقط داریم با یه‌ کم شوخی و زبان امروزی، داستان‌های شاهنامه را برای نسل جدید تعریف می‌کنیم. هیچ وقت قصد بی‌احترامی نداریم، فقط می‌خواهیم این داستان‌های باحال قدیمی یه بار دیگه شنیده بشن، اونم به سبک خودمان.»  

این برنامه واکنش‌های بسیاری را در پی داشته است؛ از یک‌سری نقد درباره نوع مواجهه با اثر مطرح حماسی ایران و فردوسی، تا تأکید بر این‌که «شاهنامه» با توجه به اهمیتش به عنوان نمادی از ایران و هویت ایرانی موضوعی نیست که بشود با آن شوخی و با این شکل برخورد کرد تا فحاشی به خود طنزپرداز و معرفی این برنامه به عنوان پروژه‌ای در راستای تخریب «شاهنامه» و «فردوسی».

در این زمینه، از جمله کامنت‌هایی که درباره این برنامه گذاشته شده این‌ها هستند: «زشت‌تر از این نمی‌شد. کاش حداقل ذره‌ای بامزه بود.»؛ «چی شد که از شاهنامه شروع کردی!!!!؟ بهتره توی همون خطی که بودی ادامه بدی.»؛ «بیشتر شبیه هزل هست تا طنز. همون دلقک باشی. اونم با چیزی که ستون و هویت زبان فارسیه. کاش وارد این حوزه نمی‌شدی. درسته برای دوزار پول حاضری هر خوش‌رقصی‌ای کنی ولی این دیگه یه سطح دیگه‌ای بود. اصلا خنده‌دار نیست.»؛  «اگه چیزی از فرهنگ حالیت می‌شه باید می‌دونستی که با شاهنامه که اثر فاخری هست شوخی این شکلی نمی‌کنن.»؛ «یعنی این یه کار شما همه اون طنزهای قبلی رو شست و برد! پرونده کاریتو خراب کردی! تو دل مردم جا داشتی، حیف کردی رفت. متأسفم»؛ «دهانم باز مانده. با هر چیزی می‌شود شوخی کرد اما اگر هدف شما واقعا معرفی شاهنامه به نسل جدید است، از مسخره کردن دست بردارید و یک مقدار خلاقیت به خرج دهید تا از دل اسطوره‌هایی که پشتوانه فرهنگی یک ملت و بلکه امید ملت برای ساختن آینده هستند، محتوای فرح‌بخش و لبخندساز و حتی خنده‌دار درآورید. داستان‌های مصور آستریکس را ببینید تا متوجه بشوید چطور می‌شود طنز را از اسطوره استخراج کرد. اما مخاطبین مسخره کردن و کم‌تجربگی شما در روخوانی شعر را به تخطئه مبانی فرهنگی ملت تعبیر خواهند کرد. تا مدتی نمی‌توانم به ویدیوهای شما نگاه کنم و بخندم.»؛ و البته مقدار معتنابهی فحش از معمولی تا رکیک!

خود زینب موسوی در پاسخ به یک کامنت نوشته است: «من خودم می‌دونم چی کار می‌کنم و چقدر برای از بین بردن تعصبات احمقانه دارم انرژی می‌ذارم و عواقبش هم می‌دونم. من برای کمدی زندان رفتم اینا که مسخره‌بازیه. بعدا همه‌چیز خیلی بهتر می‌شه.» 

اما مهدی تدینی، مترجم و فعال نشر در بخشی از واکنشش به این برنامه نوشته است: «توصیفِ جامعۀ آزاد فقط این نیست که بگوییم هر کس هر چه خواست بگوید. در جامعۀ آزاد هر کس هر چه بخواهد می‌تواند بسازد، اما در مقابل «حق مصرف‌کننده» هم محفوظ است؛ یعنی کسی نمی‌تواند بازار را محدود کند و مصرف‌کننده را مجبور به خرید یک کالای خاص کند. بله! هر کس می‌تواند هر یاوه‌ای با هر هدفی که دوست دارد بگوید، اما گوش‌ از آن ماست؛ چشم از آن ماست. اگر هر ریشخندی مجاز است، هر نقدی هم مجاز است. اگر می‌توان گنجینه‌های بی‌همتای مردمی را به ریشخند گرفت، ریشخندکنندۀ به‌اصطلاح کمدین ــ و در حقیقت لوده ــ را هم می‌توان نقد کرد. هم می‌توان نقد کرد، و هم می‌توان با دلیل به دیگران پیشنهاد کرد از چنین بنجل‌پراکنی روی گردانند. این بنجل‌فروشان (اگر که مأمور به تخریب نباشند) برای دیده‌شدن ــ یعنی برای لایک و کامنت و فوروارد و فالووریابی ــ زبان به هر سخن توجه‌‎برانگیزی می‌گشایند. اینان از همان جنس نامردمانند که به جنگل می‌روند و درخت صدها ساله را برای تفریح آتش می‌زنند. شبکه‌های مجازی لطف زیادی به ما کرده؛ زندگی ما را عوض کرده؛ به هر فرد رسانه‌ای بخشیده است. همین اینستاگرام و تلگرام به من و شما کمک کرد تا سلطۀ خانمانسوز صداوسیما و بی‌بی‌سی (و مانندِ آن) را بشکنیم و از همین رهگذر جنبشی ملی و ایران‌دوست توانست خود را از زیر چنگالِ فرج‌ سرکوهی‌ها و مهدی‌ خلجی‌ها که به بخشی از دکورِ رسانه‌های ناایرانی تبدیل شده بودند، برهاند و فریاد ایران سر دهد. اما این شبکه‌ها آفت‌هایی هم طبعاً دارند ــ که در این دنیا هیچ امتیاز بی‌عیبی یافت نمی‌شود. یک آفت همین دریوزگی لایک به بهای هر یاوه‌سرایی است. بگذارید یاوه‌گویان راحت باشند، چون این تضمین آزادیِ ماست؛ اما چشم‌ها و گوش‌ها از آن ماست. از دیوچه‌ها روی گردانید؛ مسئول زلالی چشمانمان خود ماییم.»

همچنین اسماعیل امینی، طنزپرداز  و مدرس دانشگاه در مطلبی در ایسنا نوشته است: «حالا روش‌های عجیب‌تری برای جلب نظر مخاطبان پرشمار و کسب شهرت و درآمد ناگهانی به بازار مجازی آمده و آن شخم زدن متون ادبی و مسخره‌بازی بر اساس شعر و زبان فارسی است. شوخی با اشعار بزرگان و نقیضه‌سازی و مضمون‌پردازی پیشینۀ دیرین دارد. اما آسمان و ریسمان بافتن و آن را تفسیر شعر نامیدن، خیالات و موهوماتی بی‌ریشه را به عنوان اصول مکتب مولوی و شمس منتشر کردن، حرف‌های سرگرم‌کننده را در قالب ریشه‌شناسی کلمات و تمثیل‌های زبان فارسی طرح کردن و از همه بدتر، برای مخدوش کردن چهرۀ فردوسی، به فحاشی و بی‌ادبی روی آوردن، حاصل کج‌فهمی و کج‌اندیشی است. فراگیری ابتذال و گسترش جنجال و عربده و فحاشی، که روشی غیرانسانی برای ساکت کردن و انفعال و انزوای اهل فرهنگ و اندیشه است، با آن که ممکن است دستاوردهای آنی و شهرت ناگهانی داشته باشد ولی در نهایت هیچ برنده‌ای ندارد. در فضای سیطرۀ ابتذال و فحش و بی‌حیایی، فرهنگ آسیب می‌بیند و محیط زیست فکری و فرهنگی آلوده‌تر و ناخوشایندتر از این که هست خواهد شد.»

شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم با اشاره به شهرت «کوزکو» به کلام صریحش، این برنامه را دارای «شوخی‌های زشت با فردوسی و شاهنامه» عنوان کرده و آن را در راستای «برنامه‌های سرگرم‌کننده و مبتذل شبکه‌های اجتماعی» دانسته و آورده است: «نیتش هرچه بوده، نه خودش با این ویدئو محبوب شده، نه فردوسی منفور. اما راستش این ابتذل فکر و گفتاری، چیزی یک‌باره نیست، شبیه و همراستای همون گنداب اتاق فکر «عشق ابدی»ه که ظاهرا رئالیتی‌شوهای مبتذل مشابهش هم در راهه؛ ادامه همون فضای حاکم بر اینستاگرامه که بی‌مصرف‌ترین بلاگرها رو دارای فالوئرهای میلیونی  کرده. واسه چنین برنامه‌سازها و برنامه‌ریزهایی، کلید موفقیت اینه: نمایش افکار جلف، گفتار جلف و رفتار جلف! پسرهای المپیاد نجوم ایران در دنیا مقام اول شدن؛ دخترهای بسکتبالیست و پاتیناژکارمون مقام آوردن. دیده شدن؟ نه! کسی فیلم زندگیشون رو می‌سازه؟ نه! بسازن، دیده می‌شه؟ نه! همین دیگه، کوزکوی نادان طبق الگوریتم عمل کرده!»

رضا ساکی، طنزپرداز هم در بخشی از مطلبش با عنوان «در خدمت و خیانت کمدی» نوشته است: «هزل محترم است. مولوی، سنایی، عبید، ایرج، یغما، خاقانی، عمران صلاحی و... هزل گفته‌اند و سروده‌اند. هزل‌گویی معلمی است و تعلیم اخلاق است اما هزل درآوردن از چیزی که هزل نیست، لودگی است. بدیهی است که با شاهنامه می‌توانیم شوخی کنیم و باید شوخی کنیم و همانطور که قبلا هم گفته‌ام شاهنامه مقدس نیست. اما این مورد خاص از شوخی با شاهنامه، لوده است و لودگی ابتذال است. من هیچ مشکلی با هزل ندارم و از دوستداران هزلم اما هزل عرصه‌ هنرمندی است. شاید دشوارترین کار در انواع شوخ‌طبعی است. با اینکه یک خانم هزل بگویید هم مشکلی ندارم، مشکل من با لودگی است. اینکه به دم‌دستی‌ترین شکل ممکن، جلو چشم هزاران بیننده این محتوای سخیف را بر زبان بیاوری، غم‌انگیز است.»

از سوی دیگر، المیرا شریفی مقدم، مجری تلویزیون در برنامه صبحگاهی شبکه دو در روز دوشنبه (سوم شهریورماه) گفته است: «این‌که یک نفر بیاید و به شاهنامه فردوسی و شخصیت بسیار گرانقدر فردوسی اهانتی کند، ناشی از  فهم کم و عدم درک او از ساحت زبان شیرین و زیبای پارسی و البته شاهنامه‌ای است که هویت زبان ما و هویت ما ایرانی‌هاست. اگر می‌بینیم که کوتاهی در زمینه حفظ و پاسداشت زبان و ادبیات فارسی صورت می‌گیرد، شاید باید خیلی‌ها را مقصر  دانست که اجاره دادند و میدان دادند این توهین‌ها و اهانت‌ها و کوتاهی‌ها در حفظ و پاسداشت زبان فارسی صورت بگیرد. همین جا باید جلوش را گرفت که موارد مشابهش تکرار نشود.»

اما محمد رسولی، شاهنامه‌پژوه در واکنشی تندتر در یک نشست ادبی خواستار برخورد با این طنزپرداز شده و اظهار کرده است: زنی که کم‌سوادی او از شیوه گفتار و رفتار و کردارش آشکار است و از کژراهه رفتن و کج‌کرداری به حکیم بزرگ ابوالقاسم فردوسی اهانت می‌کند، در واقع به ملت بزرگ ایران اهانت می‌کند. 

از سوی دیگر، صفحه‌ای که با نام شفیعی کدکنی در اینستاگرام فعال است و مشخص نیست توسط چه کسی اداره می‌شود اما رسانه‌ها مطالب آن را به نام شفیعی کدکنی بازنشر می‌کنند، در واکنش به این مطلب این عکس را منتشر کرده است:

63564635

منبع: ايسنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • ناشناس

    کسی که به شهید رئیسی توهین کرد و امروز به شاهنامه ترمز این قشر کی کشیده میش ود.... ...

    نظرات شما -
    • فردوسی

      بسی رنج بردم دراین سال سی
      همه رابه باددادیک یه دسی

  • ناشناس

    شور بختانه امثال این افراد برای دیده شدن بیشتر و جمع کردن یکعده برای جذب تبلیغ بیشتر به هر رذالتی تن می دهند ، از تخریب فرهنگ و زبان و میراث این مرز وبوم و تخریب خانواده و پدر ومادرش هم فرو گذار نمی کنند .