کارگردان و نویسنده «ترک عمیق»:

تعرض جنسی را محافظه کارانه نشان ندادم

با آرمان زرین‌کوب، کارگردان و نویسنده «ترک عمیق» به مناسبت اکران این فیلم در سینماها گفت وگو داشتیم.

تعرض جنسی را محافظه کارانه نشان ندادم

«ترک عمیق» یکی از فیلم‌های اجتماعی مستقل در ژانر سایکودرام با موضوع ملتهب آسیب‌های جنسی است که ۲۵ تیر در سینمای ایران اکران شد و کمتر از یک ماه به نمایش خود خاتمه داد. این اثر به کارگردانی آرمان زرین‌کوب و تهیه‌کنندگی محسن چگینی اولین‌ بار در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «ترک عمیق» نخستین اثر بلند سینمایی آرمان زرین‌کوب است که پیش از این از تهیه‌کنندگان سریال‌های تلویزیون بود.

آن طور که خودش می‌گوید از فیلمسازان دغدغه‌مند مسائل اجتماعی است و در «ترک عمیق» به روابط زن و شوهری میانسال و رازهای تاریک و ‌مگوی میان آنها پرداخته که از منظر روان‌شناسی قابل بحث است. ترک عمیق در جشنواره‌های مختلف خارجی شرکت کرده و ‌جوایز مهمی را نیز از آن خود کرده است. ما درباره موضوع فیلم و اهمیت سینمای اجتماعی با آرمان زرین‌کوب، کارگردان و فیلمنامه‌نویس گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در زیر می‌خوانید.

همه اهالی سینما شما را به عنوان تهیه‌کننده می‌شناسند مخصوصا برای سریال‌های مرگ تدریجی یک رویا و ستایش. چه شد که از تهیه‌کنندگی به سمت کارگردانی روی آوردید؟

خاستگاه من از ابتدا فیلمسازی بود و در نوجوانی فیلم کوتاه می‌ساختم تا اینکه پروژه‌ای به من پیشنهاد شد که در آن تهیه‌کننده باشم و به تهیه‌کنندگی هم علاقه‌مند شدم. تهیه‌کننده هرمی است که بر همه‌ چیز اشرافیت دارد و برای من جذاب بود. در آن عنوان، همه‌ چیز فرق دارد و تهیه‌کننده در شکست و موفقیت یک اثر نیز تاثیرگذار است. سال‌ها در این حوزه فعالیت داشتم تا اینکه فرصتی پیش آمد و به سمت فیلمسازی رفتم.

در یکی دو سال اخیر بعضی کارگردانان جوان به سراغ فیلم‌های کمدی رفتند اما شما در نخستین تجربه ساخت فیلم بلندتان، سینمای اجتماعی را تجربه کردید؛ چرا؟ 

فیلمسازی که به دنبال ساخت اثر کمدی یا علاقه‌مند به آن حوزه است یا اینکه ناچار است به این سمت و سو برود چرا که ممکن است علاقه‌مند به ساخت آثار اجتماعی باشد اما سرمایه‌گذار نخواهد با او همکاری کند. من از آنجا که تهیه‌کننده آثار اجتماعی بودم، قدرت تولید یک فیلم اجتماعی را داشتم. در کل دغدغه چنین آثاری را دارم و علاقه‌مند به این موضوع هستم. جهان سینمای من از نوع موضوعات اجتماعی است و می‌دانستم که ممکن است در گیشه برای آن اتفاق خاصی نیفتد اما این را هم می‌دانم که فیلمم در این حوزه ماندگار و بعدها به آن رجوع خواهد شد مخصوصا چون «ترک عمیق» یک فیلم سایکودرام محسوب می‌شود در زمینه روان‌شناسی، اثری  ارزشمند  است.

چند روز گذشته صحبت‌هایی از شما خواندم مبنی بر اینکه برای نام فیلم‌تان با سانسور مواجه شده بودید. در این مورد کمی برایمان توضیح می‌دهید؟

بله با سانسور روبه‌رو شدم و دلیل آن را تاکنون متوجه نشده‌ام. در ابتدا نام فیلمم، میرجاوه بود؛ شهری در استان سیستان و بلوچستان. از این جهت میرجاوه را انتخاب کرده بودم چون پلیسی که وارد خانه محمود و فخری می‌شود، از اهالی میرجاوه بود و نامه‌هایی هم که دختر فخری برای او‌ می‌فرستاد از شهر میرجاوه ارسال شده بود؛ اما این اسم را قبول نکردند. نامه هم دادم اما هیچ پاسخی ندادند که چرا اسم میرجاوه که نام شهری در کشورمان است نباید روی فیلمم باشد. سپس اسم آن را عوض کردم و والس سه نفره گذاشتم که البته می‌دانستم با آن موافقت نخواهد شد به هر حال والس به زبان فارسی رقص می‌شود اما نام فیلم در جشنواره‌های خارجی که حضور پیدا کرده همچنان والس سه نفره است.

چطور شد که نام «ترک عمیق» را انتخاب کردید؟

سریالی را برای نمایش خانگی می‌خواستم کار کنم که موضوعیتش اختلال بود و اثر یک ملودرام اجتماعی و عاشقانه محسوب می‌شد. شخصیت اصلی داستان یک حفره داشت و بسیار هم عمیق بود و برای آن، ترک عمیق را در نظر گرفته بودم که بعد از رد نام‌های فیلمم، اسم ترک عمیق را  روی  اثر گذاشتم.

با توجه به سوژه فیلم‌تان، آیا اصلاحیه هم به آن وارد شد یا اینکه مورد سانسور قرار گرفت؟

خیر؛ در شورای پروانه نمایش هیچ اصلاحیه‌ای نخورد. فقط همان موضوع نامگذاری بود که من هیچ ‌وقت دلیل آنکه چرا اسم میرجاوه را قبول نکردند، متوجه نشدم. اما همین که خود فیلم اصلاحیه نخورد جای امیدواری داشت.

 سوالی که پیش می‌آید اینکه چرا در فیلم‌تان به تعرض جنسی خیلی محافظه‌کارانه پرداخته‌اید؟ دلیل آن چه بود؟

در حقیقت محافظه‌کارانه نبود؛ من می‌خواستم قصه‌ام را تعریف کنم که تعرض به دختر یک زنی بود که وارد زندگی زناشویی مجدد شده است. این مسائل در جامعه ما زیاد دیده می‌شود که خانمی ممکن است با کودک دختر یا پسری وارد خانه مرد دیگری شود و این اتفاقات رخ بدهد.

اما شاکله پلیس یک سری قوانین و آیین‌نامه‌ای دارد که نسبت به آن سختگیر بودند و تاکید داشتند اما تاکید من هم این بود که این دختر بچه در ۱۲ سالگی مورد تعرض قرار گرفته و ربطی به بزرگسالی‌اش نداشته که بعدا همسر یک پلیس می‌شود. از این رو ناچار شدم خودم از بخشی‌هایی در فیلمنامه‌ بگذرم تا اینکه آنها سانسورش کنند!  در ابتدا به وزارت ارشاد نامه زدم اما گفتند نباید این موضوع آن گونه که مدنظر من بود، رخ بدهد. تماشاگر که فیلم را می‌بیند متوجه این قضیه می‌شود شاید اگر این موضوع مطرح می‌شد، علامت سوال مخاطب هم کمرنگ می‌شد.

عشق و تنهایی در دوران سالمندی از نکات اصلی در ترک عمیق است اما با توجه به رازهایی که در این خانواده بوده (تعرض به کودک زن دوم محمود) آیا این عشق معنا دارد؟

عشق و تنهایی می‌توانند با هم یا جدا از یکدیگر باشند. در مورد ترک عمیق، بله محمود، فخری را دوست دارد او خطای نابخشودنی کرده و یک عمر تاوان داده است. درخصوص فیلم، مساله روابط و اتفاقات فردی بین زن و مرد مورد توجه است تا عشق. البته عشق در خط داستانی و از طرف محمود به فخری به شکل یک‌طرفه نمایان است اما حاکم در ماجرا نیست و فقط سایه‌اش در فیلم نمود پیدا کرده است. من علاقه‌مند به این هستم که عشق در روایت حاکم باشد یا موضوعاتی باشند که عشق را تحت تاثیر قرار بدهند. مطمئنا اتمسفر فیلم بعدی‌ام  عشق خواهد  بود.

 ریتم فیلم‌تان تا حدودی کند است؛ برخی از منتقدان در جشنواره هم به این نکته اشاره کرده بودند. خودتان هم این موضوع را قبول دارید؟

آنچه برای من مهم بود این است که قصه‌ام را در چارچوبی که داشت، تعریف کنم و لازمه‌اش پیش‌مقدمه‌اش بود که به نظرم گاهی اوقات این نوع ریتم قابل دفاع است. ما با ژانری سر و کار داریم که در برخی سکانس‌ها با سکوت رو‌به‌رو می‌شویم و در اینجا ممکن است ریتم به نظر ملایم ‌‌و کند باشد. به هر حال این پیش زمینه باید وجود داشته باشد تا روایت به گره‌گشایی منجر شود. در مدیوم سینما در مورد درام‌ها نمی‌توانید خیلی سریع عبور کنید. اگر فیلم اشکالی داشته باشد باید گفته شود اما ریتم ترک عمیق را  نمی‌توان جزو  اشکالات به  شمار آورد.

در پرده سوم «ترک عمیق» ناگهان با تغییر لحن رو به رو می‌شویم یعنی فیلم از ژانر سایکو‌درام به سمت ژانر جنایی پیش می‌رود، خودتان ترجیح دادید که سمت و سوی فیلم‌تان عوض شود؟

من قصه‌ای دارم که پیش مقدمه را تعریف کرده‌ام. مرد داستان ترک عمیق یک عقبه‌ای دارد اما در شکل فعلی‌اش فردی دیوانه و آسیب‌زن نیست و ما با یک بیمار روانی رو به رو نبودیم. در ابتدای داستان با این گذشته آشنا می‌شویم که چرا فخری درها را قفل می‌کند، از او رو می‌گیرد و نسبت به وی تنفر دارد و به وضوح مشاهده می‌کنیم که محمود با این تفاسیر در حال رنج بردن است. زمانی که محمود، پلیس را می‌بیند یعنی نماد قانون رو به رویش است پس می‌تواند این رنج را تمام کند و همان لحظه آخر تصمیم می‌گیرد که این کار را نهایی کند. او کسی است که از رنجش می‌خواهد فارغ شود و چون پلیس و قانون در اواخر داستان دخیل هستند، نمی‌توان گفت شرایطی را به سمتی  بردیم که  فیلم جنایی شود.

شما در فیلم‌تان پلیسی را ترسیم کرده‌اید که خلاف آن چیزی است که در مدیوم سینما نمایش داده شده؛ پلیسی که در انجام  وظیفه ‌اش کوتاهی کرده است.

بله همین طور است. من پلیس را به بهترین شکل ممکن در فیلمم تعریف کردم؛ پلیس، شخصی امن است. بله در قانون، پلیس بدون حکم نمی‌تواند وارد خانه برای وقوع جرم شود اما پلیسی که من ترسیم کردم علاوه بر این باید که امنیت برقرار کند، سارق بگیرد و… وظیفه ذاتی‌اش این است که در مواجهه با پیرمردی که از او درخواست کمک می‌کند، به او یاری برساند. در واقع پلیس داستان فکر می‌کند با ورود‌ش به خانه می‌تواند از وقوع تنش و دعوا جلوگیری کند و سالمندی را اندکی خوشحال کند که مغایر با وظیفه پلیس نیست بلکه وظیفه انسانی است که حتما هم باید مورد تشویق قرار بگیرد. شاید اگر زن و شوهر جوان بودند پلیس قصه من به خانه‌شان ورود پیدا نمی‌کرد اما در اینجا درباره میانسالی است؛ مانند کمک کردن پلیس در خیابان به افراد سالمند یا بچه‌ها همان طور که خود ما  این کار را انجام می‌دهیم. دوست داشتم پلیس را  در فیلمم  به این شکل نشان بدهم.

 شما از دو بازیگر پیشکسوت در فیلم‌تان بازی گرفته‌اید (رضا بابک و گلچهره سجادیه) تجربه همکاری‌تان با این دو بازیگر شناخته شده  و قدیمی چگونه بود؟

بازی گرفتن از آقای رضا بابک و خانم گلچهره سجادیه بی‌نهایت برای «ترک عمیق» جذاب بود و از این دو استاد بازیگری لذت بردم و مهم‌ترین تجربه و اتفاقی که داشتم، کار کردن با آنها بود. از همان ابتدای شروع فیلمبرداری این دو عزیز در اختیار کارگردان بودند حقیقتا همان طور که شخصیت‌ها و ویژگی‌های‌شان را در ذهنم ساخته بودم، عمل کردند. بازی آقای انصاری هم ‌به این‌گونه بود.

فیلم شما در میان دو اثر جنجالی پیر پسر و زن و بچه اکران شد که مسلما به گیشه شما ضربه وارد کرد. چرا  نمایش را موکول به زمانی دیگر مثلا در فصل  پاییز  نکردید؟

«ترک عمیق » حتی اگر این دو فیلمی که شما  نام بردید، اکران نشده بودند، بعید می‌دانم اکران آن اتفاق می‌افتاد و به صورت سراسری به نمایش در می‌آمد.

چرا؟

سینمادار علاقه‌مند است فیلم‌هایی را اکران کند که برایش بازخورد مالی داشته باشد. در واقع به دلیل موضوع جنگ، خیلی از فیلم‌هایی که در نوبت اکران بودند، انصراف دادند و فیلم‌هایی که اکران آنها ممکن بود با مشکل رو به رو شود، اکران شدند. از این رو «ترک عمیق» در این مقطع اکران شد و خیلی زود  هم اکرانش به پایان  رسید.

 «ترک عمیق» در جشنواره‌های خارجی هم شرکت کرده است؟

بله؛ در جشنواره بارسلون در میان ۱۷ فیلم خارجی، برنده بهترین سناریو و کارگردانی شد، منتخب جشنواره داکا بنگلادش و جشنواره چنای هند هم شد و‌ به ‌نمایش درآمد و همچنین راهی جشنواره ولز هم شد. در جشنواره فجر سال گذشته نیز کاندیدای ۴ سیمرغ در رشته کارگردانی، بهترین فیلم اول، موسیقی و فیلمبرداری هم شده است.

 در مورد پایان فیلم‌تان توضیح می‌دهید؟ آیا پایان  ترک  عمیق  باز است؟

خیر، پایان فیلم من باز نیست. قصه ترک عمیق کاملا تمام شد اما اینکه فخری محمود را می‌کشد یا محمود خودکشی می‌کند، بر عهده خود تماشاگر است چون تماشاگر می‌تواند به هر دو حق بدهد و فخری هم آرزوی مرگ محمود  را  همیشه داشت.

مقوله سانسور همیشه از مباحث جنجالی بوده و این روزها شاهد هستیم که برخی از افراد و نهادها درصدد آن هستند که آثار اجتماعی را زیر تیغ سانسور ببرند. نظر شما را به عنوان یک فیلمساز در این مورد می‌خواستم  بدانم.

من در مورد فیلم‌های کمدی تخصصی ندارم به هر حال افرادی که به تماشای آثار کمدی می‌نشینند به دنبال فضای مفرحی هستند و بعد از تمام شدن فیلم، درگیر آن نمی‌شوند و به اتفاقات آن فکر نمی‌کنند. اما ‌چون ‌موضوعات اجتماعی با خودش اندیشه می‌آورد و فرد در مورد آن فکر می‌کند، نباید با سانسور مواجه شود اما متاسفانه این مورد را می‌بینیم. وقتی فیلم سانسور می‌شود این بازدارنگی به شکل کاملی اتفاق نمی‌ا‌فتد و شما در یک پارادوکس و سرگردانی قرار می‌گیرید و فیلم تاثیرش را نمی‌گذارد. در آثار اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی نشان داده و به مخاطب نسبت به این رفتارها هشدار داده می‌شود تا در نهایت تاثیر مثبت خود را در جامعه بگذارد اما زمانی که سانسور اعمال می‌شود همه ‌چیز ناقص باقی می‌ماند. تصور من این است که از سینمای اجتماعی دور افتاده‌ایم و امروزه در حال دیدن تبعاتش در امور زندگی هستیم.  سینمای اجتماعی، رفتارهای فردی را در جامعه می‌سازد، یک نوع درس زندگی می‌دهد و بازدارندگی ایجاد می‌کند حتی اگر 10 درصد از رسالت‌مان پیاده شود، کار مفیدی را انجام داده‌ایم.

 در آینده هم تمایل دارید که فیلم اجتماعی بسازید؟

قطعا دوست دارم فیلم اجتماعی بسازم حتی سناریوی فیلم بعدی‌ام را نوشته‌ام ولی شرایط برای تولید آثار اجتماعی را سازمان‌های سینمایی، وزارت ارشاد و… باید مهیا کنند. تاثیری که سینمای اجتماعی می‌گذارد بسیار مهم ‌است و در حال حاضر دو فیلم پیر پسر و زن‌‌ بچه دارای مخاطبان زیادی هستند و‌ این نشان می‌دهد که مردم از این فیلم‌ها حمایت می‌کنند. اما تا زمانی که امکان حمایت مالی برای فیلمساز اجتماعی نباشد، نمی‌توان این آثار را ساخت چون کسی که سرمایه‌گذاری می‌کند می‌خواهد حداقل سرمایه‌اش بازگردد و باید کمک‌های دولتی دخیل باشند. آن زمان سرمایه‌گذاران به این عرصه اجتماعی ورود می‌کنند نه تنها من، بلکه سایر فیلمسازهای توانمند هم فیلم‌های اجتماعی خواهند ساخت. ترک عمیق، فیلمی مستقل و با اندکی سرمایه ساخته شد که هیچ تبلیغی هم نداشت و بیشتر در جشنواره‌ها دیده شد متاسفانه نتوانستیم تبلیغات داشته باشیم تا بقیه مخاطبان هم آن را تماشاکنند. متولیان وزارت ارشاد و دست‌اندرکاران باید ورود کنند تا سینمای اجتماعی را رو به جلو ببرند.

منبع: اعتماد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید