اشک تمساح دشمنان سینما برای زنان معترض به خشونت

عبدالرضا منجزی، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان سینما با اشاره به «بیانیه زنان سینماگر در اعتراض به خشونت علیه‌شان در این عرصه» می‌گوید ۹ ماه است که سینما زیر حملات و فشار گروهی خاص قرار دارد و او احساس می‌کند این افراد به واسطه این بیانیه به شان، منزلت و مرتبه اجتماعی سینماگران آسیب خواهند زد.

اشک تمساح دشمنان سینما برای زنان معترض به خشونت

در پی انتشار «بیانیه زنان سینماگر در اعتراض به خشونت علیه‌شان در این عرصه» از سوی سینماگرانی چون نیکی کریمی، هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، سحر دولت‌شاهی، پری‌ناز ایزدیار، هانیه توسلی، تهمینه میلانی، ویشکا آسایش، نگار جواهریان و... و سپس تشکیل کمیته‌ای ۵ نفره از این زنان، جهت رسیدگی به آن‌چه «آزار و خشونت جنسی در سینما» نام گرفت، کلاب‌هاوس خبرآنلاین محل گفت‌وگو در مورد حاشیه و متن این اتفاق شد.

از جمله حاضران در این کلاب‌هاوس، عبدالرضا منجزی، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان سینما بود که بخشی از صحبت‌هایش با ابراز نگرانی از سواستفاده جریانی ضد سینما، از این بیانیه همراه شد.

قدرت، شهرت و ثروتِ بی‌حساب و کتاب است که فساد می‌آورد

منجزی صحبت‌هایش را این‌طور آغاز کرد: «من، یک‌راست می‌روم سر اصل مطلب. ما با بیانیه‌ای مواجه‌ایم که رئوس و فرازهایی دارد که مشخصا طرح شده و بهتر است در مورد آن‌ها صحبت کنیم.»

او با ارائه تعریفی از «جنسیت‌گرایی» ادامه داد: «مهترین فراز این بیانیه تبعیض جنسیتی، تعرض و خشونت جنسی و بخشی از آن، یک اپیدمی جهانی است. من از لغتنامه‌ای فکت می‌آورم که «جنسیت‌گرایی» را این‌گونه تعریف کرده است: جنسیت‌گرایی، پدیده‌ای مانند نژادگرایی است و در عمل فقط به سوی نگرش‌های یک‌جانبه سوق پیدا می‌کند.

به این معنا که می‌خواهد به جنسیت‌گرایی مذکر محدود شود و نمونه پرخاش‌گرایانه آن که به فمینیسم رادیکال معروف است بر این فرض مبتنی است که در مردان نوعی برتری فطری، در مهم‌ترین زمینه‌های فعالیت اجتماعی وجود دارد. شاید به غیر از بزرگ کردن بچه، همراه با این گرایش ذاتی که می‌خواهند با زنان به صورت موضوعات بی‌نام و نشان لذت جنسی مردان رفتار کنند. این تعریفی است که برای جنیست‌گرایی ارائه شده است.»

منجزی افزود: «اگر بخواهیم منصفانه بنگریم، احساس می‌کنم تعاریفی که دوستان، ظرف این چند دقیقه در مورد موضوع و پدیده‌ای که این روزها سوژه سینمای ایران شده است ارائه دادند، کمی دور از انصاف و کمی دور از نقد علمی بود؛ نگاهی رادیکال و چپ که تمام ناهنجاری‌های روحی، روانی، اخلاقی و سیاسی را معطوف به حوزه‌های مالی می‌کند. این که ما این را فقط معطوف به فساد مالی کنیم و حاصل پول‌های بادآورده بدانیمش غلط است.»

آزار و خشونت در سینمای ایران، به واسطه قدرت؛ رانتی که از نهاد مقتدر تفویض می‌شود، ثروت و برخورداری از امکان مالی و شهرت و بهره‌مندی‌ای است که به مرور زمان تبدیل به رانت می‌شود

او با اشاره به سه فاکتورِ قدرت، شهرت و ثروت به عنوان زمینه‌سازان بستر بُروز فساد ادامه داد: «من معتقدم این ناهنجاری به واسطه برخورداری از سه عنصر، سه فاکتور به وجود می‌آید که یکی از آن‌ها قدرت است؛ رانتی که از نهاد مقتدر تفویض می‌شود. بخش دیگر، ثروت و برخورداری از امکان مالی و بخش سوم، شهرت و برخورداری‌ای است که به مرور زمان تبدیل به رانت می‌شود. پس در سه حوزه متنوع، سه بستر، این سه اختیار و قدرت را فراهم می‌کند تا تعرض صورت گیرد. معطوف کردن این و محدود کردنش به حوزه مالی و بر زبان آوردن این حرف که این ناهنجاری فقط به واسطه برخورداری از امکان مالی یا وجود فساد مالی یا پول‌های بادآورده در سینمای ایران پا گرفته است مقداری دور از انصاف است.»

منجزی با بیان که «اکنون به نظر می‌رسد همه سینما زیرمجموعه این تعریف و این بیانیه قرار گرفته است»، افزود: «و این‌گونه القا می‌شود که همه سینماگران متعرضند، همه سینماگران جنیست‌گرا هستند و همه سینماگران لایق تعاریفی هستند که امروز با چاشنی شایعات در فضای مجازی به آن‌ها نسبت داده می‌شود و من احساس می‌کنم این، مقداری دور از انصاف است.»

مجلس به خشونت در سینما ۴۸ ساعته واکنش می دهد، به موضوعاتِ دیگر، نه!

ادامه صحبت‌های این فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان سینما به این شرح بود: «ما می‌توانیم این بحث را همان‌طور که در همه جای جهان پیگیری می‌شود، دنبال کنیم. تقلیل دادن این بحث، طبق یک سنت نقادی در ایران، به سیاست غلط است پس بیایید علمی به آن نگاه کنیم. من سوالی برایم پیش آمد و آن این که همزمانی صدور این بیانیه با هجمه‌ای که در ۹ ماه اخیر نسبت به سینما می‌شود چیست؟ من صدور این بیانیه را به عنوان یک کنش قبول دارم اما زمینه‌های بُروز آن را نمی‌بینم.

جست‌وجو برای یافتن زمینه‌های بُروز کنشی که این دوستان انجام دادند ما را به این نتیجه‌گیری می‌رساند که به یک‌باره با حجم عظیمی از تعرض در سینما مواجه شده‌ایم، پس چه‌طور تا به حال سکوت کرده و نگفته بودند؟! دوستان، خودشان در این بیانیه، خواننده را خطاب قرار داده و گفته‌اند انتظارشان رسیدگی از سوی صنف و انجمن‌های صنفی به این موضوع است و این که این موضوع در «داخل» مورد رسیدگی قرار بگیرد و نهادهای دولتی از «بیرون» دخالت نکنند.»

او سپس افزود: «اما در عمل چه شد؟ به فاصله ۴۸ ساعت از صدور این بیانیه یک کمیته اخلاقی تماما دولتی برای رسیدگی به آن ایجاد شد. بلافاصله مجلس وارد عمل شد. ما در حوزه سینما دو موضوع کلان داریم که ۱۶ سال است بر زمین و مسکوت مانده است؛ یکی از آن‌ها هویت صنفی تشکل‌های فرهنگی است که مجلس به آن رسیدگی نمی‌کند اما چه می‌شود که این بیانیه در عرض ۴۸ ساعت مورد رسیدگی قرار می‌گیرد؟! چه می‌شود که سازمان سینمایی ۴۸ ساعته کمیته تشکیل می‌دهد؟! اما به هزاران موضوع دیگر از جمله بیمه، تولید، فیلمنامه، ممیزی و... نمی‌پردازد؟!»

چرا به فاصله ۴۸ ساعت از صدور بیانیه زنان سینماگر علیه خشونت، یک کمیته اخلاقی تماما دولتی برای رسیدگی ایجاد و مجلس بلافاصله وارد عمل می‌شود اما به هزاران موضوع دیگر از جمله بیمه، تولید، فیلمنامه، ممیزی و... نمی‌پردازند؟!

منجزی ادامه داد: «من نسبتی منصفانه بین واقعیت موضوع و آن چیزی که در فضای مجازی و رسانه‌ها تبلیغ می‌شود نمی‌بینم. دوستانی که این بیانیه را صادر کرده‌اند، اگر خطاب‌شان صنف بوده است، نتیجه‌ای که به آن رسیده‌اند غلط است.

هم زمان با صدور بیانیه از اقتدار صنف و قدرت نفوذ و کارایی آن کم شد و این یک امر قابل پیش‌بینی بود و اگر با دوستان اهل فن که تجربه داشتند مشوت می‌کردند، مطمئنا به نتیجه بهتری می‌رسیدند. صنوف اکنون با این هیبتِ درهم شکسته‌ای که از آن‌ها باقی مانده است؛ کم‌رمق، کم‌توان و ضعیف‌شده، مطمئنا نمی‌توانند کاری از پیش ببرند.»

او تصریح کرد: «من از دوستانی که نامشان در صدر این لیست قرار دارد چند پرسش دارم. چرا تا به حال کاری عملی انجام نداده‌اند؟! این دوستان که با ساختار نهاد صنفی و تشکل‌ها و خانه سینما آشنا هستند و ساز و کار پیگیری را می‌دانند، این‌ها که افراد بانفوذی هم هستند چرا تا به حال از طریق خانه سینما و کمیته‌های آن به این موضوع رسیدگی و به نتیجه رسیدن آن را دنبال نکرده‌اند و آیا نمی‌دانند که اگر به این شکل رسیدگی می‌کردند نتیجه بهتری می‌گرفتند؟!»

منجزی ادامه داد: «به عقیده من، این دوستان بخش رسانه‌ای کردن موضوع را هدف گرفتند، هدفی که نتیجه آن جز تضعیف سینما نخواهد بود. همه ما به این موضوع واقفیم که این ناهنجاری نه فقط در سینما که در هر حوزه دیگری نیز وجود دارد و در سینما هم هست، در طیف‌های مختلف سینما هم هست و نمی‌توانیم بگوییم فقط مختص تهیه‌کنندگان است که از امکانات مالی برخوردارند یا نمی‌توانیم بگوییم فقط مختص هنرپیشه‌ها است که از امکان و رانت شهرت برخوردارند و نمی‌توانیم بگوییم فقط مختص دولتی‌ها است و آن‌طور که یکی از دوستان در نقدی اشاره کرده بود این دوستان چون آدم‌هایی مقتدر در حوزه ممیزی و دستگاه‌های اجرایی بوده‌اند از رانتشان استفاده و تعرض کرده‌اند. این‌گونه نیست. آن چیزی که الان اتفاق افتاده است با واقعیت موضوع همخوانی ندارد. واقعا جریان سینمای ایران این‌گونه و مطابق این حمله در این حجم عظیم نیست.»

۹ ماه است که سینما زیر حملات و فشار گروهی خاص قرار دارد و احساس می‌کنم این گروه می‌خواهد به واسطه سوءاستفاده از بیانیه زنان علیه خشونت منزلت و مرتبه اجتماعی سینماگران را زیر سوال ببرد

او در ادامه به سراغ موضوعی رفت که «تبعیض گاه‌گداری علیه مردان به نفع زنان» نامیدش و توضیح داد: «من معتقدم حتی در فرصت‌های برابر، محدودیت‌هایی برای آقایان هست.

اگر بستر و زمینه برای رشد، ایجاد فرصت شغلی و بالندگی نسل جوان فراهم نشده است، مختص خانم‌ها نیست و گریبان‌گیر آقایان هم هست. سینما حرفه‌ای بی‌رحم است که ساز و کار مالی و اقتصادی بی‌رحمانه‌ای دارد و رشد، بقا و حیات در آن بسیار دشوار است.»

منجزی از آن‌چه برای خودش اتفاق افتاده بود، مثال زد و گفت: «مثالی می‌آورم در ارتباط با خودم که بدانید من عکس این موضوع را دیده‌ام. سال ۱۳۶۰ بود و ما هر دو دستیار بودیم؛ من و همکاری که خانم بودند.

هر دو برای تصویب فیلمنامه و گرفتن پروانه به فارابی مراجعه کردیم، او فقط به واسطه زن بودن و این که فارابی آن زمان احساس می‌کرد باید به جمعیت فیلمسازان زن افزوده شود و با این اتفاق پُز دهد و شو و نمایش برگزار کند، به سرعت پروانه ساخت، وام و امکانات گرفت و من و چند نفر دیگر از فیلمسازان مرد از این امکان برخوردار نشدیم و او و بقیه فیلمسازانِ زن توانستند فیلم‌شان را بسازند. یعنی امتیازی که به خانم‌ها می‌دادند بیشتر از آقایان بود.»

دایی‌جان ناپلئون نیستم اما گروه‌های فشار از این بیانیه منتفع می‌شوند

منجزی با تاکید بر این که نمی‌خواهد نگاهی دایی‌جان ناپلئونی داشته باشد، گفت: «من این حجم حمله به سینما را بی‌ارتباط با موضوعات سیاسی نمی‌دانم و گمان می‌کنم منظوری سیاسی پشت آن است.

نمی‌خواهم نگاهی دایی‌جان ناپلئونی داشته باشم اما ۹ ماه است که سینما زیر حملات و فشار گروهی خاص قرار دارد، این که آن‌ها به دنبال چه هستند و نتیجه چه خواهد شد را نمی‌دانم اما احساس می‌کنم آن مرجعیت فرهنگی که در دهه ۵۰، ۶۰ و نیمه دوم دهه ۷۰ در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی بر دوش روشنفکران و نویسندگان بود به مرور زمان به دوش سینماگران منتقل شد، در بزنگاه‌های تاریخی و بحران‌های اجتماعی، این سینماگران بودند که حضور فعال، خلاقه و موثری در حوزه‌های مختلف و متنوع داشتند و احساس می‌کنم با این هجمه‌ای که شده است شان، منزلت و مرتبه اجتماعی سینماگران آسیب خواهد دید. اگر دوستان و همکاران زن من به دنبال گرفتن نتیجه بودند مسیرش این نبود.»

او در پایان گفت: «اگر پشت این اتفاق نتیجه‌گیری‌ای به نفع سینما باشد، ما نیز از آن حمایت می‌کنیم اما نشانه‌ها دال بر این است که پشت این ماجرا تضعیف نهادهای صنفی، تضعیف تشکل‌های صنفی و حذف بخش بزرگی از سینماگران از گردونه تولید است. دور نیست و تا چند ماه دیگر اتفاق می‌افتد و ما تماشا می‌کنیم.»

منبع: خبر آنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها