اندیشکده "شورای آتلانتیک" آمریکا:

یک توافق و نه جنگی جدید، تضمین کننده منافع اسرائیل در ایران است/ اسرائیل در جنگ 12 روزه پیروز نشد

در جنگ بعدی آمادگی ایران بهتر خواهد بود. اسرائیل در جنگ پیشین با وجود کسب دستاورد پیروز نشد و لازم است برای تثبیت این دستاوردها به یک توافق هسته ای با ایران حتی به قیمت تقویت نظام ایران، تن دهد.

یک توافق و نه جنگی جدید، تضمین کننده منافع اسرائیل در ایران است/ اسرائیل در جنگ 12 روزه پیروز نشد

اندیشکده "شورای آتلانتیک" آمریکا در مقاله ای به قلم "دنی سیترینوویچ*" از پژوهشگران خود، نوشت: برای حفظ دستاوردهای جنگ 12 روزه، اسرائیل باید از توافق هسته‌ای با ایران حمایت کند.

شورای آتلانتیک در مقاله ای تفصیلی در این باره نوشت: با پایان جنگ 12 روزه بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده، رهبری اسرائیل شروع به جشن گرفتن دستاوردهای جنگ و "پیروزی" ادعایی خود بر تهران کرد. مقامات ارشد امنیتی اسرائیل ادعا کردند که ایران دیگر یک کشور در آستانه هسته‌ای شدن نیست، نمی‌تواند سلاح هسته‌ای تولید کند و هرگونه تلاشی برای بازسازی برنامه هسته‌ای خود به حمله دیگری از سوی اسرائیل منجر خواهد شد. در نتیجه این فرض، رهبری اسرائیل سیاستی را اتخاذ کرد که بر اساس آن با هرگونه توافق دیپلماتیک آینده با تهران مخالفت می کند.

در پرتو این سیاست، اسرائیل فشار قابل توجهی بر گروه " E3 " متشکل از بریتانیا، فرانسه و آلمان وارد کرد تا مکانیسم ماشه را فعال کنند، دولت دونالد ترامپ را تحت فشار قرار داد تا از هرگونه ابتکار دیپلماتیک با ایران خودداری کند و از همه مهمتر، همچنان تهدید کرده که در جنگ بعدی، در ترور رهبر ارشد ایران تردید نخواهد کرد. 

به عبارت دیگر، همان سیاستی که اسرائیل قبل از جنگ دنبال می‌کرد، پس از آن نیز صادق است، زیرا اسرائیل به دنبال حفظ فشار حداکثری بر ایران است.

2322355_781

 

سایت فردو

موضع اسرائیل برخلاف موضع دولت ایالات متحده و 3 کشور اروپایی است که به دنبال تجدید مذاکرات دیپلماتیک هستند اما شرایطی را تحمیل می‌کنند که رهبری ایران در حال حاضر نمی‌تواند بپذیرد، مانند چشم‌پوشی از حق ایران برای غنی‌سازی در خاک خود یا محدود کردن برد موشک‌هایش.

بنابراین، بدون توافق هسته‌ای، خطر تجدید جنگ وجود دارد که حتی می‌تواند به یک جنگ فرسایشی تبدیل شود که بار اقتصادی بر اسرائیل را تشدید می‌کند و هرگونه بهبود بالقوه در موقعیت راهبردی تل آویو را به خطر می‌اندازد. علاوه بر این، وضعیت فعلی این احتمال را افزایش می‌دهد که ایران در نهایت تصمیم بگیرد به سمت سلاح‌های هسته‌ای حرکت کند - صداهای بیشتری در داخل ایران وجود دارد که ادعا می‌کنند برای تضمین آینده کشور گزینه دیگری وجود ندارد.

تهدیدهایی برای تثبیت دستاوردهای جنگ 12 روزه

اول و مهمتر از همه، به گفته مقامات ارشد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، ایران پس از جنگ هنوز مقدار قابل توجهی مواد غنی‌شده 60 درصدی (408 کیلوگرم) و همچنین ظرفیت غنی‌سازی بر اساس سانتریفیوژهایی که در سایت‌های غنی‌سازی ایران نصب نشده بودند، دارد.

تا به امروز، میزان خسارت وارده به آنها مشخص نیست. بنابراین، از نظر تئوری، ایران هنوز هم می‌تواند حتی بدون فعال کردن مجدد سایت‌های نطنز و فردو، بر اساس مواد غنی‌شده‌ای که در حال حاضر در ایران وجود دارد، تا 90  درصد غنی‌سازی کند.

تنها راه برای اطمینان از اینکه ایران از این مواد غنی‌شده استفاده نمی‌کند، بازگرداندن نظارت معنادار بر سایت‌های هسته‌ای از طریق بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که در آغاز جنگ با اسرائیل ایران را ترک کردند و آن سایت‌ها را بدون نظارت گذاشتند.

 بدون توافق و حضور بازرسان در محل، اسرائیل و دیگر کشورهای جهان فقط می توانند به اطلاعات جمع‌آوری‌شده از طریق نهادهای اطلاعاتی تکیه کنند. با این حال، مشخص نیست که آیا چنین اطلاعاتی وجود خواهد داشت یا خیر؛ حتی اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است در معرض تفاسیر مختلفی قرار گیرد. از این رو، حضور بازرسان در محل، امکان درک بهتر از آنچه در برنامه هسته‌ای ایران اتفاق می‌افتد را فراهم می‌کند. مشکل این است که بدون توافق هسته‌ای، که در حال حاضر هیچ چشم‌اندازی از آن وجود ندارد، ایران با بازگشت این بازرسان موافقت نخواهد کرد و اتکا به اطلاعات محرمانه، با تمام پیچیدگی‌هایی که با تکیه صرف بر آن همراه است، انحصاری خواهد بود.

اما مواد غنی‌شده در ایران تنها مسئله‌ای نیست که دستاوردهای اسرائیل در جنگ را تهدید می‌کند. ایران اخیرا بازسازی گسترده‌ای از قابلیت‌های موشکی زمین به زمین خود را آغاز کرده است، از جمله مجموعه‌ای از آزمایش‌ها که ظاهرا با هدف بهبود قابلیت‌های پرتاب ایران در مواجهه با احتمال جنگ مجدد با اسرائیل انجام شده است. در عین حال، تهران به شدت در تلاش است تا سیستم دفاع هوایی خود را که در جنگ به شدت آسیب دیده بود، بازسازی کند، زیرا نگران است که جنگ با اسرائیل ممکن است به زودی از سر گرفته شود.

این اقدامات دستاوردهای اسرائیل را از بین می‌برد و مهمتر از همه، نشان دهنده ناتوانی در جلوگیری از بازسازی قابلیت‌های متعارف ایران است.

مهم‌تر از همه، سیاست فعلی اسرائیل فرصت بهره‌برداری از کشمکش داخلی در ایران بین اعضای محافظه‌کارتر و میانه‌روتر رهبری ایران را از دست می‌دهد. در این زمینه، توجه به این نکته ضروری است که با پایان جنگ، کشمکش‌های داخلی در  ایران بر سر سیاستی که باید در گفتگوی خود با غرب اتخاذ کند، شدت گرفت. 

حکومت تهران در گذشته ثابت کرده است که می‌تواند با هماهنگی کشورهایی مانند چین، علیرغم این تحریم‌ها به حیات خود ادامه دهد

اگرچه رهبری ایران در خواست خود برای ادامه غنی‌سازی در خاک ایران متحد است و همچنان از محدود کردن برنامه موشکی خود امتناع می‌کند، اما به نظر می‌رسد عناصر میانه‌روتر، مانند رئیس جمهور مسعود پزشکیان، درک می‌کنند که پس از جنگ، تنها راه برای احیای اقتصاد ایران، لغو تحریم‌ها از طریق یک توافق است.

بنابراین، ممکن است پس از جنگ، شرایطی ایجاد شده باشد که منجر به توافقی شود که به اسرائیل و جامعه بین‌المللی اجازه می‌دهد شرایطی را تحمیل کنند که مانع از ساخت بمب هسته‌ای توسط ایران در آینده شود و تضمین کند که ایران در آینده قادر به ایجاد ظرفیت غنی‌سازی صنعتی نخواهد بود. همانطور که گفته شد، ایران هنوز هم در اصل مایل است ظرفیت غنی‌سازی را در خاک خود به طور قابل توجهی محدود کند.

البته اسرائیل با هر توافقی که امکان لغو تحریم‌ها را فراهم کند، مخالف است. با این حال، باید به خاطر داشته باشیم که بدون توافق و با توجه به تهدیدهای اسرائیل از یک سو برای از سرگیری جنگ و نگرانی عمیق در ایران مبنی بر اینکه اسرائیل قصد حمله مجدد به آنها را دارد، احتمال تشدید اوضاع بسیار زیاد است، چه در یک "حمله پیشگیرانه" ایران در نتیجه یک محاسبه اشتباه یا حمله اسرائیل در صورت تلاش ایران برای بازگرداندن برنامه هسته‌ای خود.

اسرائیل، سوار بر امواج "موفقیت جنگ قبلی"، در از سرگیری جنگ جدید تردید نخواهد کرد، که ظاهرا به آن اجازه می‌دهد "کار را علیه ایران تمام کند". اما از سرگیری جنگ خطرات قابل توجهی نیز برای اسرائیل به همراه دارد.

 اول، باید به یاد داشته باشیم که علیرغم ادعاهای مقامات ارشد اسرائیلی، اسرائیل در نبرد با ایران پیروز نشد. این کشور به دستاوردهای قابل توجهی دست یافت، اما همانطور که گفته شد، ایران نه تنها توانایی هسته‌ای خود را حفظ کرد، بلکه در طول جنگ، ایران توانست به بسیاری از مناطق اسرائیل حمله کند و خسارات قابل توجهی وارد کند، حتی اگر در نقطه شروع جنگ اسرائیل با اصل غافلگیری دست برتر را داشت. 

کاستی‌های فرضیات در مورد یک جنگ جدید

علاوه بر این، اگر جنگ جدیدی علیه ایران از سر گرفته شود، به نظر می‌رسد که شرایط آغازین آن برای اسرائیل کمتر مناسب خواهد بود. حتی اگر اسرائیل جنگی را آغاز کند، واضح است که آمادگی ایران برای چنین کارزاری با توجه به درس‌هایی که از جنگ قبلی آموخته و تلاش‌هایش (قطعا با سیستم موشکی‌اش)، بهتر خواهد بود.

علاوه بر این، مشخص نیست که آیا اسرائیل می‌تواند همان سطح از کمکی را که در جنگ قبلی از دولت ایالات متحده دریافت کرد - در زمینه کمک های سخاوتمندانه آمریکا در دفاع موشکی – در جنگ بعدی نیز دریافت کند. در سیاست داخلی ایالات متحده، هزینه هنگفت حدود 800 میلیون دلار برای پشتیبانی موشکی سامانه " تاد" به اسرائیل در طول درگیری، انتقادات قابل توجهی را به همراه داشته است.

از سوی دیگر با توجه به چالش‌های متعددی که دولت ایالات متحده در داخل و خارج از کشور با آن روبرو است، این امکان وجود دارد که مساله ایران در صدر فهرست اولویت‌های ترامپ نباشد. 

علاوه بر این، با توجه به وضعیت دشوار اسرائیل در عرصه بین‌المللی، با ادامه عملیات در غزه، به هیچ وجه مشخص نیست که اسرائیل از حمایت بین‌المللی برخوردار شود. این شامل کشورهای خلیج فارس نیز می‌شود که اسرائیل را -پس از حمله به مقر حماس در قطر-  تهدیدی مهم‌تر از ایران برای امنیت خود می‌دانند. 

بنابراین، بعید است حملات بیشتر اسرائیل به ایران به جایگاه بین‌المللی اسرائیل یا روابط آن با کشورهای میانه‌رو عرب، از جمله کشورهای خلیج فارس، کمکی کند. اما مطمئنا این احتمال وجود دارد که بنیامین نتانیاهو فرض کند که اگر با حماس به توافقی برسد، حمایت دولت را برای حمله دیگری به ایران دریافت خواهد کرد.

اما مهمتر از همه، به نظر می‌رسد که رهبری اسرائیل این فرض را دارد که می‌تواند با تجدید جنگ، نظام حاکم ایران را سرنگون کند و کاملا نادیده می‌گیرد که علیرغم مشکلات جدی داخلی تهران، دولت ایران از حمله اسرائیل برای تقویت موقعیت خود در داخل و تقویت حس ناسیونالیسم ایرانی استفاده کرد. احتمالا حملات آینده فقط این روند را تقویت خواهد کرد.

حمله موشکی ایران

با توجه به همه این موارد، اسرائیل باید از یک توافق هسته‌ای حمایت کند - توافقی که تضمین کند تمام مسیرهای ایران به سمت بمب مسدود شده و مانع از آن شود که ایران بتواند با بهره‌برداری از دستاوردهای اسرائیل در جنگ، حتی به قیمت غنی‌سازی نمادین در ایران، دوباره توانایی غنی‌سازی در مقیاس بزرگ را به دست آورد. 

لغو تحریم‌ها ممکن است رژیم را تقویت کند. اما همچنان ضروری است که به یاد داشته باشیم که ادامه تحریم سرنگونی نظام ایران را تضمین نمی‌کند و عمدتا کسانی را در رهبری ایران که علاقه‌مند به تقویت روابط با غرب هستند، تضعیف می‌کند.

حکومت تهران در گذشته ثابت کرده است که می‌تواند با هماهنگی کشورهایی مانند چین، علیرغم این تحریم‌ها به حیات خود ادامه دهد. بنابراین، علیرغم تمایل اسرائیل برای حل مشکلات اسرائیل "با زور شمشیر"، یک توافق و نه یک جنگ مجدد، منافع اسرائیل را بهتر تامین می‌کند. 

جنگ آینده، با توجه به آمادگی‌هایی که در ایران برای آن انجام می‌شود، می‌تواند دشوارتر از جنگ قبلی باشد و اسرائیل را درگیر جنگی فرسایشی کند که پایانی برای آن متصور نیست. اگر هدف اسرائیل این است که اطمینان حاصل کند ایران نمی‌تواند بمب بسازد، احتمالا یک توافق تنها راه برای اطمینان از این امر است، حتی اگر به قیمت تقویت نظام در ایران تمام شود.

-----------------------

*دنی سیترینوویچ  ۲۵ سال در واحدهای فرماندهی مختلف در اطلاعات دفاعی اسرائیل (IDI) از جمله به عنوان رئیس شعبه ایران در بخش تحقیق و تحلیل (RAD) در اطلاعات دفاعی اسرائیل و به عنوان نماینده این بخش در ایالات متحده خدمت کرده است.

منبع: عصر ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس

    ترامپ گفته اسراییل درنقطه ضعف قرارداره استفاده کنیدوحمله کنید