رئیس سابق مجلس به پامنبریهای جدیدش یادآوری میکند که باید به تغییر جهت در قطبنماهای تصمیمساز با دقت نگاه کنند
منبرنشینی به سبک علی لاریجانی در هیئت میثم مطیعی/ چگونه رئیس مجلس قانون گذار برجام روی منبر مداح ضد برجام سخنرانی کرد
چه شد که علی لاریجانی –رییس مجلس تصویب کننده برجام- به هیئت میثم مطیعی -مداح ویژه آنتی برجام - رفت و روی منبری که مطیعی علیه مذاکره مداحی میکرد، از «مذاکره به عنوان تاکتیک یا راهبرد» سخن گفت.

انتشار خبر حضور علی لاریجانی رییس سابق مجلس شورای اسلامی در هیئت میثم مطیعی، حتی پیش از آن که متن اظهارات لاریجانی در تشریح مختصات مذاکره در شرایط امروز منتشر شود به خودی خود ارزش خبری مهمی داشت.
این خبر و به دنبال آن انتشار تصویر نشسته علی لاریجانی روی منبری که مطیعی عموما روی آن مداحی میکند، یک پارادوکس به تمام معنا بود؛ رئیس مجلس حامی مذاکرات که به خاطر ریاست بر مجلسی که برجام را تصویب کرد توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شد، در هیئتی با مداحی میثم مطیعی- فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق و مداحی که به صورت ویژه علیه مذاکرات و برجام مداحی می کرد- حاضر شد.
فراموش نکنیم علی لاریجانی دبیر شورایعالی امنیت ملی در دهه ۸۰ است؛ وقتی «بیانیه تهران» بین ایران و سه کشور اروپایی ثبت شد، او در نقش «پلیس بد» که مقابل حسن روحانی که رل «پلیس خوب» را ایفا می کرد، قرار گرفت. همان زمان در گفتوگویی جمله معروفاش درباره «بیانیه تهران» و تعلیق غنی سازی را گفت: «در غلتان دادیم و آب نبات گرفتیم».
به فاصله کمی از ادای این عبارت توسط لاریجانی، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور شد و از ابتدای کار با ژستی فیدل کاستروگونه شمشیر علیه مذاکرات بست. لاریجانی نتوانست با احمدی نژاد « ضدمذاکره» که هیچ درکی از سازوکارهای بین المللی نداشت، کار کند و از دبیری شورای عالی امنیت ملی استعفا داد. هم این استعفا و هم رویه سال های بعد لاریجانی، نشان داد آن جمله لاریجانی نه دیدگاه واقعی وی به موضوع بیانیه تهران و مذاکرات که نوعی پالس سیاسی در تقسیم کار با مؤتلف سیاسی اش یعنی حسن روحانی، در عرصه سیاست داخلی و خارجی بوده است.
حضور علی لاریجانی بر روی این منبر نکته مهم دیگری را نیز در دل خود دارد؛ رئیس ۳ دوره مجلس شورای اسلامی که ۱۲ سال پیش در حرم حضرت معصومه (س) در قم- پایتخت سیاسی جبهه پایداری و حامیان سعید جلیلی- هدف مهر نماز تندروها قرار گرفت، روی منبر هیئتی سخنرانی کرد که تا همین چند وقت پیش خار چشم مستمعین آن بود.
قطعا در این جلسه مردانی با نیم نگاه به رویکردهای سیاسی جبهه پایداری پای منبر او نشسته بودند. مردانی کم سن و سال تر و البته هم سن و سال میثم مطیعی، شاید فارغ التحصیل از دانشگاه امام صادق یا دانشجویان فعلی این دانشگاه. مهمتر از همه این «شاید» ها اما نکته دیگری بین مردان حاضر پای این منبر اشتراک زیادی داشت؛ مردانی بریده از دردانه جبهه پایداری و مصباح یزدی در دهه ۸۰ و ۹۰؛ سعید جلیلی.
چگونه فداییان جلیلی پای منبر لاریجانی نشستند
از همان ابتدای انتشار تصویر علی لاریجانی در حساب کاربری میثم مطیعی که نوشت « جهاد تبیین در هیأت آیین حسینی با حضور دکتر علی لاریجانی» دو نکته حتی پیش از اتمام سخنرانی لاریجانی روشن بود. نخست این که رفتن علی لاریجانی به هیئت مطیعی یک پیام سیاسی روشن در تفکیک و مرزبندی جدیدی در جریان راست انقلابی دارد. پیامی بر این مبنا که بخشی از نیروهایی که تا دیروز ذیل عنوان «انقلابی» فعالیت می کردند و احتمالا زبان تلخ و تندی در نقد امثال علی لاریجانی داشتند و قطعا زیر علم سعید جلیلی و جریان او سینه می زدند، حالا بی صدا از آن اردوگاه بیرون آمده و پای صحبتی های علی لاریجانی نشسته اند.
این ریزش و تفکیک البته ریشه های مختلفی دارد. نخست این که نمیتوان منکر تاثیر جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل و عیان شدن عیار بسیاری از شعارها و راهبردها شد.
دوم این که نباید فراموش کرد که نوع نگاه بخش های تاثیرگذار در حاکمیت به حلقه سعید جلیلی در شرایط فعلی کشور به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم در تغییرات تقسیم بندی ها در داخل طیف انقلابی تاثیر بسیاری دارد.
سوم نیز عاملی نشات گرفته از دولت سیزدهم است. تردیدی نبود و نیست که بخش مهمی از دولت سیزدهم را نیروهای سعید جلیلی تشکیل می دادند و ناگزیر عملکرد این دولت به پای جلیلیون نوشته شد. البته برداشتی عکس این تفسیر نیز بیان می شود. چندی پیش سید حسین نقوی حسینی ، از نزدیکان سعید جلیلی در ستادهای انتخاباتی اش در سال های ۹۲ و ۹۶ در گفت و گویی با رویداد ۲۴ تاکید کرد که این عملکرد دولت سیزدهم و چهره های آن بود که بر روی میزان و کاهش رای سعید جلیلی در انتخابات تیرماه سال گذشته تاثیر گذاشت.
فارغ از مساله دولت سیزدهم به نظر می رسد رویکردهای سعید جلیلی و عدم توان در ارائه برنامه ای در حوزه سیاست خارجی، فراتر از خط و نشان برای غرب و شعارهای پوپولیسی بخشی از نیروهای انقلابی را از او سرخورده است. جلیلی البته در حال یارگیری از بخش های جوان تر در جامعه برای جایگزینی این طیف ریزش کرده است و سخنرانی های مکرر در مناسبت های دانش آموزی و غیره، در مداری در این چارچوب قابل بررسی است.
مورد دوم که به آن اشاره شد نیز مختصات و البته تغییر جایگاه سعید جلیلی در هرم قدرت در داخل حکمرانی و نوع نگاه سطوح بالای سیاست گذاری به او است. جلیلی سال ۱۴۰۴ در جایگاه جلیلی سال ۱۳۹۲ نیست. طبیعی است که بسیاری از جوانان انقلابی جهت قطب نمای حاکمیت را در این تغییر میبینند و درک میکنند و البته مسیر حرکت را متناسب با این جهت تنظیم میکنند.
ساده ترین نمونه این تغییر را می توان در بررسی مسیر میثم مطیعی در ۴ سال گذشته دید. مطیعی در خردادماه سال ۱۴۰۰ در توئیتی خطاب به سعید جلیلی درباره کنار کشیدن او از عرصه انتخابات نوشته بود: چه زیباست که نسل جوان ما انقلابیگری اصیل را از امثال شما میبیند و میآموزد. عزتتان روزافزون.
علی لاریجانی به خوبی مخاطبان خود در این هیئت را شناسایی کرده و در نحوه سخنرانی خود مساله را مذاکره را یک تاکتیک تعریف کرده است
در همان زمان هم برای طیفی که مطیعی یکی از چهره های آن است جلیلی گزینه اصلح تعریف نمی شد و در حضور «ابراهیم رییسی» میل این جریان با جلیلی نبود. در سال گذشته البته شرایط تغییر کرد و مطیعی در تیرماه ۱۴۰۳ از جلیلی حمایت کرد. با این وجود رفتارهای نزدیکان جلیلی بعد از انتخابات با انتقاداتی از جانب طیفی از جریان انقلابی همراه شد.
«محمدرضا طاهری» مداح، در مراسم شب اول محرم سال گذشته، در واکنش به اظهارات «سعید جلیلی» کاندیدای بازنده در انتخابات ریاست جمهوری، مبنی بر تاکید بر حضور دولت سایه گفت: «داداش انتخابات تمام شد. آقا میفرمایند سکوت، باز شروع میکنند! تمام کنید! دیگه باید در مملکت وحدت باشد. انشاءالله به حق مولا علی، خودش کمکش [پزشکیان] کند که برای مردم کار بکنه، انشاءالله.»
سه نکته مهم در گزارش خبرگزاری فارس درباره حمله به لاریجانی و مطیعی
مشخصا طیفی که از سعید جلیلی فاصله نگرفته اند و کماکان در اردوگاه منتقدین سرسخت علی لاریجانی و حسن روحانی هستند از این اقدام مطیعی عصبانی شدند و موجی از حملات در فضای مجازی علیه او به راه افتاد.
خبرگزاری فارس در مطلبی با عنوان حمله به یک «هیات انقلابی به دلیل دعوت از سخنران انقلابی» به بررسی حملات سایبری ها به علی لاریجانی و میثم مطیعی پرداخته است که این گزارش حاوی ۳ نکته مهم است. اولین نکته قابل توجه به کار بردن عنوان «انقلابی» برای علی لاریجانی در این گزارش است که تا پیش از این به طور کامل خارج از طیف انقلابی در جریان راست تعریف می شد.
نکته دوم نکاتی است که فارس در این گزارش به آن پرداخته است. مشخصا برای خبرگزاری فارس قرار دادن نام علی لاریجانی در کنار محتوای سخنرانی مبنی بر این که «عجله ای برای مذاکره نیست» اهمیت زیادی دارد. تاکید چهره ای همچون علی لاریجانی که تا پیش از این از حامیان مذاکره بود و همان طور که تاکید شد با عنوان رییس مجلسی که برجام را در پارلمان تصویب کرد شناخته می شود، بر این که «الان بحث مذاکره نیست مذاکره یک تاکتیک است و باید اجازه داد رهبری هر جا لازم میدانند از آن استفاده کنند. الان مذاکرهای نیست و من هم معتقدم هیچ عجلهای نباید کرد. آنها با ما جنگیدهاند و اول باید بگویند چرا جنگیدهاند» برای فارس نکته مهمی محسوب می شود.
سومین بخش قابل توجه گزارش فارس محور اصلی گزارش یعنی بررسی و تحلیل حمله طیفی در فضای مجازی به لاریجانی و مطیعی است:« برخی از فعالان فضای توییتری، دقیقا خلاف نگاه عمومی در بین مردم که این اقدام را یک حرکت معقول و منطقی در زمان و مکان مناسب تحلیل کردند؛ به دنبال حاشیهسازی و تبدیل یک امر ملی به یک امر دوقطبی رفتند. اگر اقدامی خلاف ذهنیت و چارچوب تحلیلی این افراد انجام شود، آن را خلاف مسیر انقلابیگری میدانند؛ حتی اگر تذکر صریح رهبر انقلاب در این موضوع وجود داشته باشد».
تغییر وضعیت لاریجانی و پالسی که طیفی از انقلابی ها گرفتند
در بررسی حضور لاریجانی در هیئت مطیعی یک نکته دیگر را هم باید در نظر داشت. علی لاریجانی بعد از رخدادهای سال گذشته در منطقه جایگاه ویژه ای پیدا کرد و اگر دوبار دق الباب او برای انتخابات ریاست جمهور با مخالفت شورای نگهبان رو به رو شده بود اما او بعد از ۴ سال ریاست بر مجلس نقش تازه ای در تحولات منطقه ای با عنوان «مشاور رهبری انقلاب» پیدا کرد. مشخصا این نقش تازه مورد توجه طیفی از نیروهای انقلابی قرار گرفته و دوباره سلام لاریجانی را به گرمی پاسخ می دهد. همان طیفی که وقتی تغییر مختصات جایگاه سعید جلیلی را می بیند با احترام از او فاصله می گیرد، در زمان تعریف نقش های جدید برای علی لاریجانی او را بالای منبر هم می نشاند.
تاکتیک مذاکره؛ لاریجانی و هوشمندی در سخنرانی در هیئت مطیعی
علی لاریجانی به خوبی مخاطبان خود در این هیئت را شناسایی کرده و در نحوه سخنرانی خود مساله را مذاکره را یک تاکتیک تعریف کرده است. مشخصا لاریجانی پیش از این نیز در طیفی نبود که حیات و ممات سیاست کشور را در مذاکره بداند اما این که در هیئت مطیعی در جمع انقلابی هایی که احتمالا در جیب بسیاری از آن ها کارت دانشگاه امام صادق است، تاکید می کند که مذاکره تنها یک تاکتیک است، هوشمندی او را نشان میدهد. کما این که در خلال سخنان خود به صراحت تاکید کرد مذاکره خیانت نیست تا بر مواضع قبلی خود نیز مرور و تاکیدی داشته باشد.
در کنار این محور دوم مهم سخنان لاریجانی تاکید و اشاره مستقیم به نقش رهبر انقلاب در مذاکرات و تصمیمی گیری در این حوزه بود. یادآوری برای کسانی که میخواهند مذاکره و غیرمذاکره، دولت و غیردولتی و انقلابی و غیرانقلابی را در عرصه سیاست داخلی تثبیت کنند. لاریجانی عملا با این محور از سخنرانی خود هم دست دوستی به سمت طیفی از نیروهای انقلابی دراز میکند و باب دل آنها میگوید که مذاکره همه چیز نیست هم به آن ها یادآوری می کند که در سلسله مراتب تصمیم ساز در داخل حاکمیت باید به تغییر جهت در قطب نماهای تصمیم ساز با دقت نگاه کنند.
همین جوری
که مسبب ننگ مکانیسم ماشه و اسنپ بک و فریب ساسپند
تا سال ها در جواب منتقدین تکذیب میکرد
و تازگی بر منبر خطابه و طلبکاری می نشینه
و تقصیرها رو ابتدا به گردن جلیلی و حالا فرانچسکو میندازه
دو سر یک طیفند
ولی لعنت بر فرانچسکو
علی لاریجانی از رانده شدگان جناح اصولگرا و اصلاح طلبان است. کسی صاحب او نمی شود.. همانند محمود احمدی نژاد.
متاسفانه حتی روحانیون مستقل درمنابرخیلی کم دیده میشن چندروزقبل باپسرم رفتیم هیئت هرچی میگفت ازگروههای مسلح یمن وفلسطین تحت حکومت حماس میگفت آخرش پسرم گوشیشو کذاشت کنارگفت بابابریم ازاینجا پاشدیم رفتیم به مذاکره کننده برای تعامل اقتصادی میگفت شمر که نامه میبره برای حضرت عباس خجالتم نمیکشن
از قدیم گفتن دوتا برادر گوشت هم میخورن ولی استخوان همدیگر بیرون نمیندازن همه این مسئولین یا باهم قوم وخویش هستن یا سر ی سفره نشتن خیلی به دل نگیرن همشون مثل هم هستن
ای نشسته صف اول به عدالت برخیز
اگه راستی راستی فهمبده اشتباه کرده و مثل دیگران همانطور سینه خیز نره ، دمش گرم ، عقل میگه وقتی روشی جواب نداد باید بره تو زباله دان و روش عوض شه ! هر عاقلی اینو میفهمه !
مگر اینکه خائن یا تجزیه طلب باشه که اصرار بر انجام همان روش شکست خورده داشته باشه !
تمام این تفسیر دریک جمله خلاصه می شود
جلیلی مردی که سیاسی نیست ادا در می آورد
برجام برای لغو تحریم نبود ! این خیانت در تاریخ ماندگار خواهد شد ! الان رو نگاه نکنین چنتا تجزیه طلب و اصلاح طلب به خاطر منافع و آبروریزی حزبیشون هی ماله میکشن ، آینده درس میدن فریب بزرگ مردم و خیانت بزرگ یه سری افراد رو !
دوست گرامی برجام به خودی خود بد نبود همین الان اگر برجام را به ما بدهند دو دستی آنرا می پذیریم مسئله این است که نمی دهند ، آخه غنی سازی ۳/۵ درصد بعلاوه درآمد وافر نفتی چه بدی داره ، دعوای برجام بر این بود که سود برجام برای که باشد و در چه راهی صرف شود ، آیا در مسیر رسیدن به غرب یا در مسیر استقلال ، سود عمده برجام در مسیر استقلال و آرمان ها خرج شد ولی همیشه یک نگرانی بود که مسیر آن عوض شود . فرض کنید قرار شود به خانواده شما یک وام میلیاردی و شیرین داده شود ، خود وام که ایرادی ندارد اینکه مصرف چه شود باعث نزاع می گردد
علی لاریجانی امروز،با لاریجانی برجامی فرق کرده،اینم فهمید با برجام چه گندی زده،ظاهرا از در توبه وارد شده
یکی گفته بود اگه برجام بد بود چرا آمریکا رفت بیرون ؟ نشان میده فقط حرفهایی که از اتاق فکر میاد رو تکرار میکنن و فکر نمیکنن فقط منافع حزب !
احمق ها اگه خوب بود که آمریکا نمیتونست بیاد بیرون قفلش میکردن ! نعل وارونه ! ظریف و میخواستن عزل کنن میگفتن مملکت مشکل داده ول کنید ...
خب دقیقا مملکت این همه مشکل برا چی برا پست غیر قانونی دادن باید معطل بشه ؟ همیشه نعل وارونه
روششون معطل گذاشتن مملکته مثل مذاکره !
معطل مذاکره باشیم تا آقایون حقوق بگیرن و پشت مذاکره ناکارامدی و ناتوانیشون رو پنهان کنن !
قرارداد نوشتن هر کس هر کار کنه ایران حق شکایت نداره ! برجام که لو رفته چه خیانتی بود و هنوزم ادامه داره مصیبت هاش ولی تا محاکمه نشن عاملینش عدالت اجرا نشده !
دیگه کفکیر ته دیگ خورده ومنحنی مختساط چیز دیگر نشان می دهد
مختصات
دمت گرم اگه واقعا فهمیدی اشتباهه ، یعنی خائن نیستی فقط اشتباه کردی
در واقع مهمترین دلیل این نزدیکی ، رحلت آقای هاشمی در سال ۹۵ بود ، از همان زمان نزدیکی تندروها و کند روها شروع شد اما خودشان خبر نداشتند ، حضور آن مرحوم باعث میشد عدهای از سیاسیون به او آویزان بشوند و این آویزان شدن ها ، انقلابی ها را بد بین می کرد ، از ۹۶ به این سو با کمی دقت میشد وضعيت فعلی را پیش بینی کرد
امثال خانواده لاریجانی که حدود ۴۵ سال است در مسند قدرتند، همواره به نعل و میخ زده اند تا جایگاه خود را حفظ کنند،کمتر کشوری مثل ایران پیدا میشود که پست ها و قدرت موروثی باشد،
تحلیل آبکی و بی خود....