سردبیر دیپلماتیک گاردین:
اروپای بزدل، جایگاهش را در ایران از دست داده است
کشورهای اروپایی که در جریان بحران ایران به عنوان کشورهایی دچار اختلاف و به حاشیه رانده شده بودند، اکنون در تلاشند تا جایگاهی در میز مذاکره خاورمیانه به دست آورند، چرا که بیم آن دارند که دونالد ترامپِ عجول و دمدمی مزاج ، حالا که معتقد است به هدف اصلی خود یعنی حمله به برنامه هسته ای تهران دست یافته است، علاقه خود را به ایجاد ثبات در ایران یا منطقه وسیع تر از دست بدهد.

پاتریک وینتور سردبیر دیپلماتیک گاردین در یادداشتی به تنزل جایگاه اروپا در مناسبات ایران و آمریکا پرداخته است. او نوشته :
روز سهشنبه، کاجا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، آخرین مقام ارشد اروپایی بود که با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، تماس گرفت و پیشنهاد داد که نقش تسهیلگر را ایفا کند.
اما ایران که با حمایت بزدلانه اروپاییها از حملات هوایی اسرائیل و آمریکا که منجر به کشته شدن بیش از ۹۳۰ نفر و زخمی شدن حدود ۵۰۰۰ نفر شد، مواجه است، اعتماد زیادی به توانایی این قاره برای تأثیرگذاری بر کاخ سفید ندارد.
برای اروپا، این نشان دهندهی لغزش آهسته به سمت بیاهمیتی است. سه قدرت اصلی اروپایی که با نام E3 شناخته میشوند - فرانسه، آلمان و بریتانیا - زمانی ارکان کلیدی دیپلماسی ایران بودند و نقش محوری در میانجیگری توافق هستهای ایران داشتند که در کنار اتحادیه اروپا، ایالات متحده، چین، روسیه و ایران در سال ۲۰۱۵ امضا کردند.
اروپا در استراتژی مذاکره اخیر ایالات متحده با ایران، به رهبری استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه، سهم کمی داشت و کمی بیش از یک ساعت قبل از حملات اسرائیل و آمریکا، به آنها خبر داده شد. تنها جلسهای که وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی در جریان بحران با دیپلماتهای ایرانی در ژنو در 20 ژوئن برگزار کردند، شکست خورد و پس از آن حملات ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران صورت گرفت. در این میان فرانسه هم ادعا کرد که به اسرائیل در دفع پهپادهای ایرانی کمک کرده است. ترامپ پس از آن با صدای بلند گفت: «ایران نمیخواهد با اروپا صحبت کند. آنها میخواهند با ما صحبت کنند. اروپا نمیتواند در این مورد کمکی کند.»
از دیدگاه ایران، اروپا مدتهاست که یک شریک مذاکره ناامیدکننده بوده و بارها در نشان دادن هرگونه استقلال از ایالات متحده شکست خورده است. هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هستهای خارج کرد، سه کشور اروپایی (E3) در بیانیهای مشترک که توسط رهبران وقت آن زمان، آنگلا مرکل، ترزا می و مکرون، صادر شد، این اقدام را محکوم کردند. اما هیچ اقدام موثری برای دنبال کردن یک استراتژی مستقل برای لغو تحریمهای اروپا علیه ایران، همانطور که وعده داده بود، انجام ندادند. ترس از اینکه شرکتهای اروپایی که با ایران تجارت میکنند تحت تحریمهای ایالات متحده قرار گیرند، آنها را بزدل کرده بود.
در آغاز دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، سه کشور اروپایی به علاوه کالاس دوباره تلاش کردند با برگزاری سه جلسه بیسروصدا با مذاکرهکنندگان ایرانی، خود را وارد این روند کنند. اما عراقچی در مورد مذاکرات خود با اروپاییها به گاردین گفت: «شاید ما با افراد اشتباهی صحبت میکنیم.» پس از آنکه ترامپ اعلام کرد که مایل به گفتگوی دوجانبه با ایران است و در مورد حق تهران برای غنیسازی اورانیوم انعطافپذیری نشان داد، ایران اروپا را کنار گذاشت.
ایران معتقد است که اروپا یا از روی سادهلوحی یا با همدستی، با ارائه طرح استیضاح به هیئت بازرسان هستهای سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در باز کردن راه برای حمله اسرائیل نقش داشته است.
دیپلماتهای اروپایی اصرار دارند که طرح انتقاد آژانس بینالمللی انرژی اتمی ضروری بوده و به دلیل ذخایر رو به افزایش اورانیوم غنیشده با خلوص بالا که هیچ کاربرد احتمالی در برنامه هستهای غیرنظامی ندارد، آنها چاره دیگری نداشتند. اروپا همچنان امیدوار بود که مذاکرات بین ایالات متحده و ایران، با میانجیگری عمان، به ثمر بنشیند و پیشبینی نمیکرد که ایالات متحده به اسرائیل چراغ سبز حمله نشان دهد.
از زمان حملات اسرائیل، وحدت اروپا بیش از پیش متزلزل شده است. بریتانیا تا حد زیادی ابهام را ترجیح داده است، اما از آنچه وزرا نگفتند، مشخص بود که توصیه حقوقی دولت این بوده که حمله اسرائیل را نمیتوان به عنوان یک اقدام دفاع از خود تحت منشور سازمان ملل توجیه کرد. فرانسه آشکارا اظهار داشت که این حمله غیرقانونی بوده است.
در مقابل، آلمان از تمام کارهایی که اسرائیل انجام داده است، حمایت کرد. در اجلاس گروه هفت در اواسط ژوئن، صدراعظم، فریدریش مرتس، گفت: «این کار کثیفی است که اسرائیل برای همه ما انجام میدهد.»
چنین اظهاراتی باعث شده است که دیپلماتهای ایرانی در مورد معیارهای دوگانه اروپا در مورد تقدس قوانین بینالمللی ابراز تردید کنند.
در مقابل، انریکه مورا، مسئول امور ایران در اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۵ تا اوایل ۲۰۲۵، مقالهای تند نوشته است که در آن میگوید اسرائیل دیپلماسی هستهای را از بین برده است و دانش هستهای ایران را نمیتوان از بین برد.
او نوشت: «اگر ایران اکنون نظامیسازی قابلیتهای هستهای خود را انتخاب کند، اگر اکنون تصمیم به حرکت به سمت بمب بگیرد، این کار را با پیروی از یک منطق استراتژیک روشن انجام خواهد داد: هیچکس پایتخت یک کشور مسلح به سلاح هستهای را بمباران نمیکند. ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵، ممکن است در تاریخ نه به عنوان روزی که برنامه هستهای ایران نابود شد، بلکه به عنوان روزی که یک ایران هستهای به طور برگشتناپذیری متولد شد، ثبت شود.»
اروپا میتواند استراتژیهای مختلفی را دنبال کند. اروپا میتواند مانند آلمان به ایران نشان دهد که هیچ تفاوتی بین سه کشور اروپایی و اسرائیل وجود ندارد و ادعا کند که ایران فقط میتواند یک برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد که غنیسازی داخلی اورانیوم را شامل نمیشود. اروپا میتواند با اعمال مجدد تحریمها به پیش برود و امیدوار باشد که ایران تسلیم شود.
از طرف دیگر، اروپا میتواند از مصالحهای حمایت کند که تهران بتواند آن را بپذیرد. اما هر چه هست اروپا حالا آخرین فرصت را دارد تا به ایجاد چیزی پایدار در منطقه کمک کند.
در ماجرای پیمان سعداباد فریب اروپا را خوردیم در ماحرای برجام کشور فرانسه شد پلیس بد. و در ماجرای خروج امریکا از برجام اروپا طلم بزرگی به ایران کرد از نقش سرعت گیر و ضربه گیر واکنش ایران تا اینستکس. تنها اهرم اروپا اسنپ بک است که هیچ ضرری برای ایران دیگر ندارد چون عملا تحریمهای امریکا بسیار فراگیر تر و عمیق تز از قطعنامه های شورای امنیت است. و برخلاف تصور عموم نفوذ و تبعیت کشورهای جهان از تحریم ها آمریکا علیه ایران حتی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بیشتر است. خرید سلاحی مهم و استراتژیک نیز در عمل لغو نشده. با فعال سازی اسنپ بک توسط اروپا عملا ایران رسما از npt خارج خواهد شد و روابط با اروپا دیگری هرگز باقی نخواهد ماند و منافع اروپا در خاورمیانه دیگر باثبات نخواهد بود!
اروپا بارها و بارها وزارت خارجه ایران را فریب داد و دولت ایران چندین بار فریب این روباه ها رو خورده. فرانسه با افتخار از رهگیری پهپاد های ایران میگوید و المان و انگلیس حامی اسراییل ....
چرا فکر می کنی این راهی که ما در این شانزده سال پیموده ایم نتیجه فریب خوردگی ما بوده ، اگر در طی این شانزده سال از دانش کم ارزش کیک زرد به تولید صدها کیلو اورانیوم ۶۰ درصد رسیده ایم پس چقدر خوب که فریب خورده ایم ، ساده نباش ، تقریبا همه آنچه در این سالها اتفاق افتاده ، ناگریز و بلکه در جهت پیشبرد صنعت اتمی بوده . بازی های سیاسی و تبلیغات انتخاباتی معمولا از حقایق دور هستند .
تلاش دانشمندان را به قل و زنجیر و پرتگاه برجام ربط ندهید قبل برجام ۱۰ تن اورانیوم داشتیم با برجام شد ۳۰۰ کیلو کم تر.... قبل مذاکره ۴۰۰ کیلو ۶۰ درصد داشتیم با تله مذاکره معلوم نی چی شده اگر ایران با آمریکا ی ترامپ مذاکره نمیکرد بعد ۶۰ روز شاید جنگ میشد. و چون اماده بودید قطعا اینقدر شهید نمیشدن. الان که مذاکره کردیم بعد ۶۱ روز دقیقا جنگ شد و همه تو خواب بودیم و برا مذاکرات یکشنبه برنامه میریختیم و ترامپ برای تجاوز.
همه کاره امریکاست اروپا دلقکی بیش نیست درجهان امروز
اروپا همیشه پست فطرت بوده و امروز هم هست . سودجویان و متقلبان . ترسوهایی که حتی امنیت خودشان را مدیون آمریکا هستند .