10 نکته با وحید جلیلی دربارۀ وطنی که وطن است و آغل نیست

روزگاری در همین تلویزیون سکان به دست داماد استاد مطهری بود که خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشت و حالا باید به مدیران آن توصیه کنیم آن کتاب را بخوانند!

10 نکته با وحید جلیلی دربارۀ وطنی که وطن است و آغل نیست

«برخی می‌خواهند به اسم همبستگی ملی و وحدت ملی فقط از وطن بگوییم و اسم خدا و پیغمبر را نیاوریم و می‌گویند همه باشند. در حالی که ماهیت و وجود ما از هویت ما جدا نیست و کشور، با هویت آن تعریف می‌شود. همبستگی ملت ما بر گِرد معرفت ما و معنویت ماست. وطن برای ما صرفاً یک مفهوم جغرافیایی نیست. یک مفهوم تاریخی است. بعضی‌ها می‌خواهند وطن را به آغل تبدیل کنند. ما انسان‌ایم. وطن برای ما با هویت و ماهیت و افتخارات و رشته‌های معنوی و نسبت با پروردگار تعریف می‌شود.»

        این سخنان آقای وحید جلیلی مرد شماره 2 صدا و سیما و چهرۀ ارشد جبهۀ پایداری و برادر سعید جلیلی نامزد ناکام ادوار انتخابات ریاست جمهوری در مخالفت با فضای ناسیونالیستی شکل گرفته در جنگ 12 روزه و غلبه ملی‌گرایی بر امت‌گرایی در جامعه و فضای فکری است که از شبکۀ تلویزیونی افق پخش شده (و هر چند مشخص نکرده چه کسی خواسته از خدا و پیغمبر نگویند و مگر خدا و پیغمبر در انحصار آنهاست) از چند منظر می‌توان بر آن درنگ کرد و بررسید:

   اول: در این که وحید جلیلی به نسبت برادرش سعید جلیلی بهتر صحبت می‌کند و دایره لغات متنوع‌تری دارد تردیدی نیست. چرا که برادرش قادر به توضیح جزییات و  مصادیق نیست و هیچ گاه نتوانسته از مشتی کلیات بارها تکرار شده فراتر رود و به هر مناسبتی با کلمات فرصت و ظرفیت و راهبرد و عمق راهبردی جمله می‌سازد و انصافا شنیدن سخنان او بسیار ملال‌آور و خسته‌کننده است و به خاطر همین ویژگی و تلخی کلام او، ناخواسته خیلی‌ها را به رأی به رقیب او - مسعود پزشکیان - سوق داد که اگرچه او هم قدرت نطق ندارد اما فلسفه بافی نمی‌کند؛ درست پارسال در چنین روزهایی و شکی نیست که اگر باقر قالیباف به فینال راه یافته بود این رأی منفی را نداشت چرا که هر چند بر خلاف اغلب خراسانی‌ها سخن‌ور نیست اما به عنوان یک شخصیت اجرایی شناخته می‌شود با پایی روی زمین نه در عوالم دیگر.

    پس اگر از وحید به عنوان برادر سعید یاد می‌کنیم از حیث نسبت و همفکری سیاسی است نه این که در ادبیات و بیان مانند هم‌ باشند. سعید در حصار تنگ ایدیولوژی و بسیار بسته است و وحید می‌کوشد از معنویت و فرهنگ هم مدد بگیرد.

  دوم: اگر وطن، آغل نیست و باید از خدا و پیغمبر هم بگویید خوب می‌گفتید. خودتان صبح تا شب در تلویزیون وطن، وطن کردید. اصلا مداحان همیشگی یا آقای ا حمد علم‌الهدی را می‌آوردید تا مردم را ترغیب کنند. چرا سراغ ترانه محسن چاووشی رفتید؟

    از حجت‌الاسلام کاظم صدیقی می‌خواستید ملت را به تقوای الهی دعوت کنند تا رشته‌های معنویت‌شان نگسلد! پس خودتان هم می‌دانستید تنها مفهوم وطن است که همه را گرد هم می‌آورد و براندازان را هم خلع سلاح می کند تا جایی که شاهزاده را هم سکه یک پول کرد و نمی دانست چگونه هم از وطن بگوید و هم از حمله به خاک وطن دفاع کند اگرچه دومی را انتخاب کرد!

   جدای اینها چرا وطن و خدا و پیغمبر را مقابل هم قرار می‌دهید؟ خود ایران مگر حاوی معنویت نیست؟ شگفتا! روزگاری در همین تلویزیون سکان به دست داماد استاد مطهری بود که خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشت و حالا باید به مدیران آن توصیه کنیم همان کتاب را بخوانند و ایران و اسلام را در مقابل هم قرار ندهند! وقتی از طالقانی به صدیقی رسیدیم و از خاتمی به احمدی‌نژاد لابد به جای پورنجاتی و میرباقری هم باید اینها بنشینند.

  سوم: درست است که دشمن ما از نظر ما بی‌دین است ولی حسب ظاهر او هم مدعی خدا و پیغمبر است و مدام از یهوه (خدای یهود) و موسای پیامبر یاد می‌کنند  و در برخی ادبیات مذهبی اشتراک داریم. خود اسراییل یعنی یعقوب و بنی‌اسراییل به معنی فرزندان یعقوب است*.  آن طرف ترامپ هم با همۀ رذایل اخلاقی با حمایت کلیسا رییس جمهور شد.

   یعنی اگر بخواهیم قضیه را دینی کنیم نمایندگان هر سه دین ابراهیمی را باید در مقابل هم قرار دهیم: ایران مسلمان، اسراییل یهودی و آمریکای مسیحی در حالی که راهبرد جمهوری اسلامی این بوده که یهود را از صهیونیسم تفکیک کند و در ادبیات رهبری و گفتار رسمی هم تعبیر " دشمن صهیونی " و نه " دشمن یهودی " به کار می‌رود. 

   ممکن است جلیلی دوم بگوید می‌دانم و منظورم تقابل ایران به عنوان نمایندۀ خدا با آمریکا به مثابۀ شیطان بزرگ و اسراییل به عنوان شیطان کوچک یا شیطانک است. در این صورت چرا پای پیغمبران را به میان می‌آورد چون آنان هم مدعی پیروی از دو پیامبر شاخص ادیان ابراهیمی‌اند.

  چهارم: اگر وطن، آغل است چرا موسم انتخابات که می‌شود به مفاهیم ملی چنگ می‌زنند و عنوان روزنامه نزدیک به آنها هم وطن‌امروز است و مانند اوایل انقلاب اسامی دینی انتحاب نمی‌شود؟

    نام روزنامۀ بنی‌صدر ، انقلاب اسلامی بود و در مقابل آن روزنامۀ جمهوری اسلامی تأسیس شد. روزنامۀ دیگر ابرار بود و رسالت بعدا. همه از مفاهیم مذهبی و دینی استفاده می‌کردند. ارگان جنبش مسلمانان مبارز که می‌خواست خط سوم را نمایندگی کند «امت» نام داشت اما نماد همان امت - دکتر پیمان - در مصاحبۀ اخیر یک کلمه از امت نگفته و تنها از ملت گفته است. نه که ملت مسلمان با خدا و پیغمبر عناد داشته باشد. حاشا و کلا. بحث گفتمان رنگ باختۀ امت‌گرایی است و تازه " ایران "‌ی باید باشد به عنوان ظرف تا مظروف مورد نظر را در آن قرار دهید. ایران نباشد یا پاره پاره شود این معنویت‌تان را کجا می‌خواهید بگذارید؟      بهتر نیست معنویت و دیانت ادعایی را با رعایت اخلاق در مدیریت و انگ نزدن به جریانات سیاسی نشان دهید؟

  پنجم: خوب است تلویزیون تحت مدیریت و هدایت جناب وحید جلیلی خاطرات یکی از سرداران شاخص و شهید حمله اول اسراییل در 23 خرداد را پخش کند. آقای رشید می‌گوید در سال 60 و در جوانی به عنوان فرمانده جنوب در دیدار فرماندهان با امام خمینی که بعد از بنی‌صدر دوباره خود فرمانده کل قوا شده بودند کلمه «آبادان» را با لهجه خوزستانی گفته‌ و امام پرسیده چه گفتید و او این بار گفته: آبادان. البته سردار رشید دزفولی بود ولی احتمالا گفته بود " عبادان " و عبادان لهجه نیست. نام عربی قبل از تغییر به آبادان بوده است. مثل محمره قبل از خرمشهر یا ماهشهر که قبلا معشور بود.

 بعید است امام با آن هوش وافر چون متوجه نشده از او پرسیده باشد بلکه خواسته بر جنبۀ میهنی و ملی تأکید کرده است.

   ششم: امام خمینی یک مرجع شیعی بود ولی نام حکومت را جمهوری اسلامی گذاشت نه جمهوری شیعی تا چتر آن گسترده‌تر باشد. حتی فراتر از آن با نگاه خالص اسلامی نباید دین زرتشت در قانون اساسی به رسمیت شناخته می‌شد چون در زمره ادیان ابراهیمی نیست و پیامبر آن را با نسبت به الله نمی‌توان توصیف کرد مانند موسی کلیم‌الله و عیسی روح‌الله و ابراهیم خلیل‌الله اما به رسمیت شناخته شده. چرا؟ چون نیاکان ما در این جغرافیا زرتشتی بوده‌اند.  با نگاه تاریخی هم بخشی از هویت ماست و برخی از باورهای آن به اشکال دیگر جاری است و تازه اگر نخواهیم تعبیر اسلام ایرانی را برای تشیع کنونی به کار ببریم.

هفتم: وحید جلیلی جوری از معرفت ما و معنویت ما صحبت می کند که انگار بر سر این مفاهیم اتفاق نظر وجود دارد. نماد این معرفت و معنویت را بعضی مولانا جلال الدین محمد رومی می‌دانند و متقابلا برخی او را تکفیر هم می‌کنند. یعنی هر که تفسیر خود را دارد از این معرفت و معنویت. هم آدمی مثل زکریای رازی در آن قرار دارد که منکر نبوت است و هم خیام و هم محمد تقی مجلسی. اما وقتی از ایران صحبت می‌کنیم دقیقا مشخص است از چه صحبت می‌کنیم و هیچ ابهامی و ایهامی در ان نیست و کاملا محسوس است.

هشتم: بودجه کلان و هنگفت صدا وسیما را همه مردم ایران تأمین می‌کنند و همه مردم ایران فراتر از افکار جلیلی‌ها هستند و انتخابات پارسال همین موقع گواه است. چون نصف ایرانیان اصلا رأی ندادند و از آن نصف دیگر هم اکثریت به برادرش - همفکر او - رأی ندادند. بنا بر این هر وقت یک شبکه اختصاصی تأسیس کرد می‌تواند به جای همۀ مردم ایران تنها به برخی بپردازد. معلوم است که همه باید باشند. چرا نباشند؟ شما با دوسطر آمده‌ای و با دوسطر می‌روی. نه این ملک، مِلک طلق شماست نه این سازمان.

نهم: این سخنان از یک منظر تهدیدی برای امنیت ملی است. چون هر چه دایره تنگ‌تر باشد فضای شعار و ریاکاری و حرف مفت در صدا وسیما بازتر می‌شود. در حالی که دست‌پخت این جماعت را دیده و چشیده‌ایم و به آدم های تازه نیاز است. ایران پساجنگ به زبان تازه با دنیا و با مردم ایران نیاز دارد. نه که خیال کنیم صلح شده و آسوده بخوابیم. اتفاقا به سبب است که نگرانیم. 

   دهم: جان کلام این که این بار با دشمنی طرف هستیم که او هم می‌خواهد از ظرفیت مذهبی یهود بهره گیرد و نگاه آخرالزمانی دارد و خود را قوم برگزیده می‌داند و خدا را حامی خود می‌داند و به غیر یهود به دیده انسان نمی‌نگرد.

   حال آن که همبستگی ملی تنها مؤلفه‌ای است که تفسیر‌بردار نیست و معنی آن مشخص است و آن هم یعنی فارغ از نوع حکومت و نحوه حکم‌رانی، این آب و خاک باید بماند و آگاه باشیم که قصد تجزیه ایران را دارند. 

   راستی چرا اگر قرار بر نگاه دینی به جای ملی است چرا خودشان به صدا و سیما می‌گویند رسانه ملی؟ اگر ملی بد است چرا نمی گویند رسانه امت اسلام؟

    یادمان هست در سال 1400 که علیرضا زاکانی به لطف غیبت مردم در انتخاباتِ هم زمانِ ریاست جمهوری و شورای شهر، به شهرداری تهران رسید این شعار را برای تهران انتخاب کرد: تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام. تابلوی آن را هم بر سر در شهرداری ها نصب کردند. در میدان کلانتری یوسف آباد به جای پلاکارد یک تابلوی بزرگ و دایمی گران قیمت با این شعار نصب کردند. تنها چند ماه بعد اما بی سر و صدا تابلو را برداشتند و شعار تهران شد: شهری برای همه. چرا که موضوع دینی را نباید به کاستی ها و پروژه های شهری نسبت می دادند. عجیب است که زاکانی بعد فهمید با شعار انترناسیونالیستی نمی تواند شهرداری را سکوی ریاست جمهوری کند یا به او تذکر دادند کلمه اسلام را بر سر هر پروژه نگذارد اما آقای وحید جلیلی همچنان به دنبال نگاه ایدیولوژیک است.

* بعد التحریر: لحظاتی بعد از انتشار این متن پیام تصویری رهبری منتشر شد که در آن سومین تبریک به خاطر یک‌صدایی ملت ایران است. بنا‌بر این هر سخنی که این یک صدایی را کم رنگ کند با ادعای تبعیت از رهبری ناسازگار است. کافی است دقت کنیم چند بار از کلمه ایران و تمدن ایران استفاده کردند. (ملت ایران: 9 بار و 14 بار ایران و از این 14 بار 11 مرتبه ایران به تنهایی)

-------------------------------------------------------------------------------------------

 * به ترتیب از ابراهیم تا موسی علیه‌السلام: ابراهیم/ اسحاق/ یعقوب/ لاوی ( فرزند یعقوب و برادر یوسف)/ واهث/ عمران/ موسی.

  نسل یعقوب یا بنی‌اسراییل (‌فرزندان یعقوب) از طریق یوسف ادامه نیافت با این که دو فرزند داشت (منسی و افراییم) ولی هیچ یک از این دو پیامبر نشدند و از طریق لاوی (برادر یوسف) به موسی می‌رسد.

  مطابق باور مسلمانان ابراهیم دو فرزند داشت: اسحاق و اسماعیل و آن که به مذبح برد اسماعیل است و نسب محمد بن عبدالله - پیامبر گرامی اسلام- به او می‌رسد.

  فاصله موسی تا عیسی 1000 سال است و در این فاصله بعد از موسی، یوشع است و طالوت و داوود و سلیمان تا به عیسی می‌رسد و چون عیسی پدر نداشت  از طریق پدر مریم و مریم به عیسی می‌رسند. (همه مسیحیان این روایت را قبول ندارند).

 بنا بر این هر سه دین بر ابراهیم به عنوان پدر ادیان ابراهیمی اتفاق نظر دارند منتها نسب پیامبر اسلام از طریق اسماعیل به ابراهیم می‌رسد و یهودیان از اسحاق (پدر یعقوب یا همان اسراییل).

منبع: عصر ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 12
  • موشعلی

    استاد اتفاقا و متاسفانه مملکت آغل شده و یه تغییر اساسی و ریشه ای نیاز داره

  • ناشناس

    اولا ما همه اول ایرانی هستیم بعد مسلمان یا ارمنی یا کرد یا عرب ! دوم اساسا باید وطنی وسرزمینی باشد و پایدار و یکپارچه هم باشد بعد هفتاد ودو ملت سرش دعوا واختلاف راه بیاندازند ! اظهار وجود کنند ووو پس وطن اغل نیست وطن مثل مادر مقدس است !

  • مجتبی

    هر چه میکشیم از دست تندروهای متعصب می باشد

  • پاینده ایران

    خواهشاً از سخنان تفرقه افکنانه ی این افراد جلوگیری شود. تحولی اساسی باید در نحوه برنامه سازی و تولید محتوا در کل رسانه های کشور ایجاد شود. نباید ایجاد دافعه شود بلکه کشور نیاز به جذب حداکثری و وفاق ملی دارد. ((جنگ تمام نشده!)) جنگ سالها به اشکال مختلف ادامه خواهد داشت.

  • ناشناس

    اینا همیشه خرشون که از پل رد میشه،ماهیت اصلیشان و نشون میدند

  • ناشناس

    لیاقت ما مردم همینهایند !

  • حسام

    از این تفکرات ساندیسمی وحید و سعید باید به دور بود،،اراجیفشون به درد خودشون میخوره...

  • م

    دعوای کاملاً سیاسی و نامربوط و بی موقع

  • ناشناس

    جواب پاینده ایران. باید جلیلی را از سازمان جدا کنیم +برادر داماد رییسی

  • ناشناس

    اگر چنین حرفی زده جاسوس است

  • ناشناس

    دو منبع احتمالی جاسوس ها یکی امثال این آقا و یکی خودروسازان

  • ناشناس

    حرف تفرقه، باب میل دشمن است، خواست ملت بیرون راندن همه تفرقه افکنان از مدیریت هاست.