خبرفوری به مناسبت سالروز خروج آمریکا از برجام بررسی می‌کند

رویایی که کابوس شد / تراژدی برجام؛ از تولد امید تا زایش خشم/ چگونه ترامپ مسیر جامعۀ ایران را تغییر داد؟

تاثیرات خروج ترامپ از برجام در داخل ایران چنان ‌وسیع بود که می توان ایران را به دو دوره قبل از خروج آمریکا از برجام و بعد از خروج از برجام تقسیم کرد. اما چرا رئس‌جمهور سابق آمریکا توانست چنین با امید ایرانیان بازی کند؟

رویایی که کابوس شد / تراژدی برجام؛ از تولد امید تا زایش خشم/ چگونه ترامپ مسیر جامعۀ ایران را تغییر داد؟

به گزارش خبر فوری، امروز، ۱۸ اردیبهشت، سالروز خروج آمریکا از برجام است. در روزی مانند امروز در سال ۱۳۹۷، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا به طور غیر قانونی از توافق برجام خارج شد و برجام را وارد تنشی چند ساله و عجیب کرد.

اما تاثیرات این اقدام ترامپ فقط به حوزه سیاست خارجه محدود نبود‌. خروج ترامپ از توافق هسته ای برخلاف همه رویه‌های سیاسی و حقوقی، تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وسیعی داشت. این تاثیرات در داخل ایران چنان ‌وسیع بود که می توان ایران را به دو دوره قبل از خروج آمریکا از برجام و بعد از خروج از برجام تقسیم کرد.

امید و تغییرات جامعه ایران در سال های برجامی

ایران در سال‌های ۹۰ الی ۹۲ که سالهای پایانی دولت ناموفق محمود احمدی‌نراد بود، وارد دوره ای خسته کننده شده بود. این خستگی از طرفی از پایان تنش های سال ۸۸ سرچشمه می‌گرفت و از طرف دیگر، حاصل تنش های ناتمام و فرسایشی ایران و غرب بر سر حل مساله هسته ای بود.

تیم مذاکره کننده ایران به ریاست سعید جلیلی به هیچ توافقی با غرب نرسیده بود و همزمان، تورم حاصل از تحریم های بین‌المللی در حال افزایش بود. همچنین، بین احمدی نژاد و طرفداران اصولگرای او اختلافاتی جدی پیش آمده بود و بسیاری از اصولگرایان حامی دولت، دلزده شده بودند.

در این شرایط، حسن روحانی، مشهور به "شیخ دیپلمات" در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ نامزد شد. روحانی در ابتدا شانس زیادی برای پیروزی نداشت اما پس از ردصلاحیت ناباورانه مرحوم هاشمی رفسنجانی آرام آرام توانست توجه طبقه متوسط و افرادی را که خواستار رفع هرچه سریعتر تحریم ها بودند، جلب کند.

روحانی که سابقه گفتگو با غرب در دوران جنگ (ماجرای مکفارلین) و در دوره اصلاحات را داشت، از مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفت و در گفتگوی تلفنی با باراک اوباما، به آن وعده عمل کرد.

او تاکید کرد بدون حل معضلات خارجی، گره های اقتصادی باز نمی شوند. حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ از حرکت همزمان چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها گفت و به خصوص با نشان دادن قدرت خود در مناظره ها توانست محبوبیت زیادی در بین نسل جوان پیدا کند.

همزمان، اصلاح طلبان و کارگزاران که بعد از انتخابات ۸۸ به حاشیه رفته و امیدی هم به احیاء جریان سیاسی خود نداشتند، طی حرکت هوشمندانه سیاسی با حسن روحانی ائتلاف کردند و حتی محمدرضا عارف، کاندیدای اصلاح طلبان با توصیه محمد خاتمی به نفع روحانی از انتخابات کنار کشید.

با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری و ورود به پاستور، مذاکرات هسته ای آغاز شد. روحانی محمد جواد ظریف را به عنوان وزیر امور خارجه خود معرفی کرد. ظریف، دیپلمات مشهور و باسابقه‌ای بود که تجربه سالها حضور در نیویورک و سازمان ملل را هم داشت. همزمان مسئولیت مذاکرات هسته ای مجددا بر دوش وزارت امور خارجه افتاد و شورای عالی امنیت ملی از این وظیفه معاف شد.

ظریف با تیم خود شروع به مذاکرات فشرده با غرب و روسیه و چین کرد و توانست بعد از حدود دو سال مذاکره، برجام را منعقد کند.

امضای برجام باعث ایجاد اتفاقات مختلفی در کشور شد. بسیاری از خانواده‌های طبقه متوسط که از تحریم آسیب شدید دیده بودند، خوشحال شده و حتی به خیابان ریختند. ایرانیان چند سال در حالت "تعلیق" مانده بودند (اینجا بخوانید) و این تعلیق باعث فرسایش روانی آنها شده بود.

برجام گروه وسیعی از ایرانیان را امیدوار کرد که  دوران تعلیق به زودی به پایان رسیده و مشکلات سیاسی و اقتصادی ایران حل خواهند شد. بسیاری از آنان بعد از اعلام انعقاد برجام به خیابان ریختند و سرود شادی خواندند.

ظریف و روحانی در یک روز به محبوب‌ترین شخصیت های ایرانی مورد نظر طبقه متوسط تبدیل شدند و حتی برخی ظریف را با «امیرکبیر» مقایسه کردند.

بعد از برجام، واژه "امید" که کلیدواژه روحانی در رقابت های انتخاباتی بود وارد فضای سیاسی و اجتماعی ایران شد. تاثیرات برجام باعث شد، لیست امید، که از طرفداران روحانی و اصلاح طلبان تشکیل شده بود در انتخابات مجلس پیروز شده و روحانی که تا قبل از سال ۹۲ کسی گمان نداشت به ریاست جمهوری برسد، مجلس را هم در دست بگیرد.

۱۸ اردیبهشت؛ روحانی، ظریف و برجام از عرش به فرش می رسند

جامعه ایران در حال خروج از انجماد بود و اگر اتفاقات سال ۹۷ نبودند شاید، جامعه مسیر دیگری را طی می کرد و امروز هم در جایگاه دیگری بود.

به هر روی، پیروزی یک تندرو به نام دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مسیر جامعه ایران را تغییر داد. ترامپ از همان ابتدای پیروزی، اعلام کرد که قصد دارد از برجام خارج شود و اگر مفاد این توافقنامه تغییر نکند، آن را پاره خواهد کرد.

بعد از تاکید ایران مبنی بر پایان مذاکرات هسته ای و الزام کشورها به رعایت مفاد برجام و همچنین، عدم حمایت اروپا از خواسته ترامپ، رئیس جمهور جنجالی آمریکا در روز ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۷ به طور رسمی از برجام خارج شد و اعلام کرد که بعد از ۱۸۰ روز، همه تحریم ها علیه ایران بازخواهد گشت.

این تصمیم جامعه ایران را دچار یک شوک بزرگ کرد. منتقدان برجام که تا دیروز در حاشیه بودند، طرفداران بیشتری پیدا کرده و حرفهایشان بیشتر شنیده شد.

بسیاری، ظریف را متهم به کم‌کاری کردند و او در مدت کوتاهی از «امیرکبیر» به «میرزاآقاخان نوری» بدل شد. روحانی که خود بارها اعلام کرده بود بدون توافق با کشورهای دیگر و حل معضلات و بحران های خارجی نمی تواند اقتصاد را درمان کند، درمانده تر از همیشه شد.

او خروج آمریکا از برجام را پذیرفت و اعلام کرد حاضر است برجام را با اروپایی ها و چین و بدون آمریکا ادامه دهد. او از سیاست "صبر استراتژیک" سخن گفت اما همزمان تاکید کرد که اگر غرب نتواند خواسته های ایران را محقق کند، ایران هم آرام آرام از تعهدات هسته ای خود عقب نشینی می کند.

بعد از این اتفاقات، جامعه ایران مجددا وارد دوره تعلیق شد. امیدها به یأس بدل شدند و بازار این یأس را پیش و بیش از همه متوجه شد. قیمت ارز، سکه و کالاهای تجاری در طول چند ماه افزایش وحشتناکی یافتند. برخی کالاها کمیاب شدند، فروش نفت ایران به علت تحریم ها به مشکل خورد و تورم افزایش یافت.

همزمان، تنش سیاسی ایران و آمریکا چند برابر شد. روحانی و طرفدارانش که تا دیروز از برجام ۲ و ۳ سخن می گفتند حالا با ناوها و پهپادهای آمریکایی مواجه بودند که سعی داشتند ایران را تهدید کنند. ایران و آمریکا حداقل دو بار تا آستانه جنگ پیش رفتند؛ یک بار بعد از اسقاط هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی توسط سپاه و یک بار هم بعد از ترور شهید حاج قاسم سلیمانی.

تاثیرات خروج آمریکا از برجام در جامعه بیشتر بود. سلبریتی ها، نویسندگان، نخبگان سیاسی اصلاح طلب و برخی کنشگرهای اجتماعی که تا دیروز زعیم فکری طبقه متوسط و حامی روحانی بودند، در طول کمتر از یک سال به منفورترین گروه های اجتماعی تبدیل شدند. "سلبریتی‌زدایی" وارد فرهنگ ایرانی ها شد و کار تا جایی پیش رفت که بسیاری از این سلبریتی ها مجبور شدند از روحانی اعلام برائت کنند تا بتوانند از تیغ تیز انتقادات برهند.

در چنین شرایطی، خاتمی و اصلاح‌طلبان با افت شدید محبوبیت مواجه شدند و فقط در طول چند ماه، از عرش به فرش رسیدند. در این بین، اصولگرایان نیز با زدن روحانی شروع به تقویت پایگاه های خود کرده و حداقل توانستند طرفداران سنتی خود را از رکود خارج کنند.

تیر آخر اما در آبان ۹۸ زده شد. اعتراضات حاصل از افزایش قیمت بنزین باعث کشته شدن چند صد نفر شد و این در حالی بود که بسیاری روش ناشیانه دولت در اعلام افزایش قیمت بنزین را یکی از دلایل این طغیان اجتماعی می دانستند.

به هر حال، بعد از آبان ۹۸ عملا روحانی، جریان تدبیر و امید، محمد جواد ظریف و تیم دیپلماسی دولت و همچنین، جریان سیاسی حامی شیخ دیپلمات از جامعه حذف شدند و ایران آماده ورود به عصری شد که هرگز گمان نمی کرد وارد آن شود.

در سال ۱۴۰۰، ابراهیم رئیسی رقیب انتخاباتی روحانی در سال ۱۳۹۶ که با اختلاف حدودا ۸ میلیون رای، نتیجه را به شیخ دیپلمات واگذار کرده بود با حداکثر آراء به ریاست جمهوری رسید. این خود، به خوبی نشان می دهد که ایران در طول ۴ سال چه مسیر عجیبی را طی کرده و به چه مسیر عجیب تری خواهد افتاد.

کاغذی در واشنگتن پاره شد، طوفانی در تهران به پاخاست!

نتیجۀ بررسی تحولات حدودا چهار ساله ایران مشخص است. یک تصمیم ترامپ باعث این همه تحول در ایران شد. در اثری پروانه‌ای، ورقی که ترامپ پاره کرد، جامعه ایران را دچار یک تغییر مسیر اساسی کرد.

این تأثیرپذیری از آمریکا چنان بود و چنان ادامه یافت که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، تقریبا هر ایرانی می توانست آراء ترامپ و بایدن در نوادا را از حفظ بگوید. این در حالی است که سران مملکت بیش از چهار دهه است که از استقلال فرهنگی و سیاسی و اقتصادی از غرب و آمریکا سخن می گویند. با این حال، شواهد نشان می دهد این استقلال در بعضی زمینه ها واقعی نیست و ما به شدت به تغییرات سیاسی واشنگتن وابسته هستیم.

حالا پس از این تجربه ۲۰ساله، ایران و آمریکا دوباره به دوراهی "تنش یا توافق" رسیده‌اند. مشاور امنیت ملی آمریکا همزمان با تهدید ایران، از پیشنهاد برای توافق موقت یا دائم با تهران سخن می‌گوید. پیشنهادی که پس از تنش‌زدایی با ریاض، شاید امکان تحقق داشته باشد.

آیا در آخرین ماه‌های دولت دموکرات بایدن، ایران و آمریکا خود را از چاهی که ترامپ دو طرف را در آن انداخته بیرون خواهند کشید؟ باید منتظر ماند و دید کدامیک از دو سناریو امکان وقوع بیشتری دارد.

منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها