دو هشدار که سالها بعد درستیاش اثبات شد
از حرفهای شهید دیالمه درباره موسوی تا هشدار هاشمی درباره فرجام احمدی نژاد
تاریخ سرشار است از پیشبینیهای درست و غلط درباره افراد و جریانهای مختلف. نمونهاش دو پیشبینی که یکی از سوی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بیان شده و دیگری شهید دیالمه.
به گزارش خبر فوری ، برخی پیشبینیها برای اثبات نیاز به گذشت زمان دارند. شاید در زمانی که یک نفر پیشبینی خود را مطرح میکند، برای عدهای باورپذیر نباشد. اما چند سالی میگذرد تا درستی برخی حرفها اثبات شود.
مثلا در سال 1360 شهید دیالمه بهعنوان نماینده مردم مشهد درباره میرحسین موسوی یک پیشبینی دقیق را بیان کرد که 28 سال بعد حرفهایش اثبات شد. بخشی از سخنان او از این قرار است:
«همين الآن افرادي كانديدا هستن براي بعضي از وزارت خانه ها كه به اعتقاد من خط فكريشون درست نيست ولي متأسفانه كاري نمي توانم بكنم فقط مي توانم يك رأي مخالف بهشون بدم و يكي از نمونه هاش جناب آقاي سيد(مير)حسين موسوي است، سردبير روزنامه جمهوري اسلامي، اعتقاد به اين است كه خط فكري او خط فكري جنبش مسلمان مبارز و پيمان و غيره مي باشد، البته نمي خواهم بگويم كه عضو آن سازمان، گروه و چه هست ولي جهت فكريش همونه و اگر رجوع بكنيد به روزنامه ها مي بينيد در خيلي از جاهاش اين خط مشي رو طي مي كند در حالي كه من روزنامه و اينارو من از ديد حزب نمي بينم بلكه من اينارو فقط از پايگاه ايشون مي بينم و الا اينارو هيچ كدوم را به حساب حزب نمي گذارم و نه به عنوان نيروهاي مومن، معتقد، مخلصي كه در حزب هستند بلكه شخصاً به نام ايشون مي گذارم و با توجه به موضع گيري هايي كه در روزنامه ايشون مطرح شده براي مثال ويژه نامه اي براي تختي چاپ مي كنه، براي مصدق مطلب چاپ مي كند، اما حتي يك خط در مورد آيت الله كاشاني نمي نويسد برويد ببينيد در روزنامه هاي اون زمان رو اگر يك خط حتي يك خط در مورد آيت الله كاشاني قبل و بعد از سالگرد ايشان در اين روزنامه آورديد من اسمم را عوض مي كنم، اما ويژه نامه هايي درباره تختي چاپ مي كنه در حالي كه تختي فقط جزو جبهه ملي بوده و يك كشتي گير بود والله شما به خاطر كشتي گير بودنش از او مقاله چاپ مي كنيد و نه فقط به خاطر جبهه ملي بودنش زياد از او صحبت و مقاله چاپ مي كنيد و الا تختي هم همانند صدها هزار نفر كشتي گير ديگر مانند سيد عباسي، حبيبي و غيره داشتيم، چرا اونارو مطرحشون نمي كنن، چرا براي اونا ويژه نامه چاپ نمي كنن پس حتماً به خاطر باند جبهه ملي شون بوده است، تجليل هايي از مصدق مي كنن، بعد از اينكه آقاي فلسفي در نماز جمعه عليه مصدق صحبت كرد مقاله اي عليه ايشون رو كدام روزنامه نوشت همين روزنامه جمهوري اسلامي كه به اسم خيابان مصدق نوشت و شديداً آن را كوبيد و حتي يك شب كه من در جايي صحبت مي كردم تمامي اين حرف ها را گفتم كه بعد از صحبت هاي من آقاي موسوي براي دفاع از خود بلند شد و گفت ما اينا رو نمي پذيريم به دليل اينكه نمي خواهيم شيوه هاي آسيب پذيري و كمونيستي رو در ايران ايجاد بكنيم، البته لفظ را اشتباه به كار مي برد اما من برداشتي را كه از گفتن اين مطلب بيان كرد عرض مي نمايم برداشت ايشان اين بود كه در شيوه هاي كمونيستي كه ما يك چيزي رو كه در سابق اتفاق افتاده و در تاريخ مجدداً بيايم دنبال گيري كنيم و در موارد فعلي به آن تجسم بدهيم و بزرگش كنيم، مثلاً اگر كاشاني يا مصدقي آن زمان بود حالا بياييم الآن هم يك مصدق و كاشاني بسازيم. البته سابقه هاي مكرر هم درگروه هاي منفي داشته از جمله بودنش در گروه نخشب كه جزو بافت او بوده است و با پيمان و سامي در اين باند نخشب بودند كه بعد از مدتي از هم جدا شدند كه پيمان گروه جنبش مسلمانان را درست كرد و سامي گروه جاما را درست كرد ولي آقاي موسوي به ظاهر مي فرمايد كه من يك آدم مستقل هستم و در واقع همون شيوه فكري رو امروز داره و به اعتقاد من در داخل روزنامه هم دقيقاً اين شيوه فكري رو اعمال كرده و براي مثال از نماينده هاي عضو جنبش مسلمان مصاحبه كرده و مقاله هاي بلند بالايي در صفحه اول با تيتر درشت در مورد قضيه تالبوت نوشته و عكس هاي مختلفي را در اندازه هاي مختلف در اين مورد به چاپ رسانده و حتي يك بار عكس پيمان را در صفحه اول جمهوري اسلامي چاپ مي كند.»
یکی دیگر از این دست حرفها را هم رحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی می زد که سالها به عنوان منتقد اصلی محمود احمدی نژاد مطرح بود. چندی قبل غلامعلی رجایی، مشاور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره آیندهنگری آیتالله نسبت به رویکرد سیاسی رئیس دولتهای نهم و دهم اظهار داشت: آیتاللههاشمی همواره بر این باور بود که احمدینژاد و جریانش، «روحانیت ستیز» هستند. آیتالهیهاشمی میگفتند که هنوز هم برخی از این روحانیون متوجه جریان احمدینژاد نیستند و این جریان را نشناختهاند. در همان زمان هم آیتالله فرمودند که احمدینژاد با آن خانهنشینی 11 روزه ماهیت خودش را نشان داده است. ( بیشتر بخوانید ).
در سال 87 هاشمی رفسنجانی نطق تندی را علیه رئیس جمهور وقت ایراد کرد که بخش هایی از آن را می خوانید:
«... کارهایی را که اینقدر روی آنها تکیه میکنند، قبول ندارم. شیرازه کشور را به هم ریختند. بعدا خواهید دید که چه اتفاقاتی میافتد. اینکه یک دفعه 30 شورای عالی قانونی مثل شورای عالی پول و اعتبار و غیره را منحل کنند، کار کوچکی نیست. سازمان برنامه را که محور همه چیز است، منحل کردند. الان میگویید بودجه ما را نمیدهند. اگر سازمان برنامه بود، اختصاص میداد. آنها جای این سازمان نشستند و هر کاری را که دلشان میخواهد، میکنند. بانک مرکزی را اینگونه فلج کردند. بانکهای کشور را به گونهای کردند که الان همه آنها ورشکسته هستند. واقعا اگر الان کسی دقیقا از بانکها حسابرسی کند، متوجه میشود که همه ورشکسته هستند. همین سیاست خارجی را ببینید. من الان خیلی حرف نمیزنم ولی خیال میکنم داریم مسئله را با شعار حل میکنیم. تا الان چهار قطعنامه علیه ما صادر شد که حذف هر کدام آنها هزینههای زیادی برای کشور دارد. چون آمریکا حق وتو دارد. اینگونه نیست که میگویند. الان با حمایت رهبری و با پولهای فراوان و بادآورده نفت کارهای معمولی میکنند. اما پایه کشور واقعا دارد مضمحل میشود. فکر میکنم اگر بعد از ایشان یک دولت حسابی بیاید و بخواهد کشور را اداره کند، مشکلات عجیب و غریبی را به ارث خواهد برد. رهبری مصلحت میدانند که حمایت کنند و من هم علت را میدانم. چون با ایشان صحبت میکنم. اگر ایشان تایید نکند، باد این دولت را میبرد. چون باید برای مدتی بماند. اما من که اجرایی هستم و مسائل را میدانم، نمیخواهم مردم را فریب بدهم. فریب دادن مردم گناه بزرگی است. به هر حال بحثهای خاصی است که مطرح نمیکنم. چون نمیخواهم ضد حرف رهبری حرف بزنم. درست هم نمیدانم مطرح کنم. خودم هم فکر میکنم این دولت باید دوره خود را تمام کند. ولی برای خودم گناه میدانم که برخلاف عقایدم حرف بزنم...»
هم اتفاقات سال 88 درستی صحبتها و هشدارهای شهید دیالمه را نشان داد و هم حالا مواضع محمود احمدی نژاد نشان میدهد که هشدارهای هاشمی رفسنجانی چندان دور از واقعیت نبود.
17