داستان فتح بخارا و عاقبت همپیمانان/ ماجرای چگونگی تصرف شهر بخارا در حمله چنگیز خان مغول به ایران
در سال 616 هجری قمری، چنگیز خان مغول با لشکریان خود به سوی بخارا حرکت کرد. این شهر که یکی از مراکز مهم فرهنگی و تجاری در منطقه ماوراءالنهر بود، به دلیل موقعیت استراتژیک خود، یکی از اهداف مهم مغول ها بود....
چنگیز خان پس از عبور از رودخانه جیحون، به بخارا رسید و در چهارم ذی الحجه همان سال، شهر را محاصره کرد.
در آن روزگار بخارا یکی از شهر های مهم ماورالنهر و شهری بزرگ، آباد و پر رونق بود که از قلعه و دژ مستحکمی تشکیل می شد. تصرف قلعه شهر؛ با مقاومت شدید مدافعان؛ به سادگی ممکن نبود و امکان تسخیر بخارا را برای چنگیرخان مغول سخت می کرد، کار به جایی رسید که چنگیرخان در آستانه تحمل شکستی بزرگ و شاید هم نابودی قرار داشت و بنابراین متوسل به حیله و نیرنگ شد.
داستان فتح بخارا و عاقبت همپیمانان
گویند او در نامه ای به مردم بخارا و مدافعان قلعه نوشت: هر کس که با ما دست دوستی دهد و با ما باشد در امان است. همین حیله و نیرنگ، باعث ایجاد دو دستگی در مردم شد. مدافعان بخارا به دو دسته تقسیم شدند: گروهی که مقاومت کردند و گروهی که با چنگیزخان همراه شدند!
چنگیزخان بار دیگر به آن ها نامه نوشت: با همشهریان خودتان که مقاومت می کنند و با ما نیستند بجنگید و هرچه غنیمت به دست آوردید از آن خودتان باشد که به زودی حاکمیت شهر را هم به شما بر می گردانیم!
و همین دو دستگی کار خود را کرد و سرانجام گروهی که مقاومت می کردند شکست خوردند و گروهی که با چنگیزخان همراه شده و خیانت کرده بودند، پیروز شدند. لشکر مغول وارد شهر شد و چنگیزخان دستور داد که تمام کسانی که با او صلح کرده بودند، سرشان بریده شود!

برخی از یاران چنگیزخان به این خلف وعده اعتراض کردند و چنگیز در جواب گفت: «اگر اینان وفا می داشتند، به خاطر ما بیگانگان، به برادرانشان خیانت نمی کردند و این عاقبت خود فروشان است.
مهاجمان مغول پس از تصرف بخارا، به قتل عام مردم شهر پرداختند و هزاران تن از سکنهٔ بی سلاح و بی دفاع شهر را کشتند و بقیه را هم همچون برده و کنیز به اسارت بردند.