ناصرالدین شاه قاجار؛ شاهی اصلاح طلب اما ضعیف / از علاقه به هنر تا پیمانهای بحثبرانگیز خارجی
در اوایل ماه ذیقعده سال ۱۳۱۳ قمری، برابر با ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵ خورشیدی، ناصرالدینشاه خود را برای برگزاری جشن آغاز پنجاهمین سال پادشاهیاش آماده میکرد. قرار بود این جشنها در طول یک هفته برگزار شود. به همین مناسبت، صبح روز یازدهم اردیبهشت، یک روز پیش از آغاز جشنها، شاه به قصد زیارت مزار حضرت عبدالعظیم راهی شهر ری شد. در حرم حضرت عبدالعظیم، ناگهان صدای شلیک تپانچه سکوت را شکست و سه گلوله میرزا رضا کرمانی، از یاران سید جمالالدین اسدآبادی، شاه قدرتمند قاجار را از پای درآورد. او را در جوار بقعه حضرت عبدالعظیم به خاک سپردند.

ناصرالدینشاه قاجار، چهارمین پادشاه سلسله قاجار، با نزدیک به پنجاه سال سلطنت، یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر ایران است. دوران او، اگرچه با تلاشهایی برای نوسازی و اصلاحات همراه بود، اما ضعفهای مدیریتی، فساد گسترده، اعطای امتیازهای ناعادلانه به بیگانگان و سرکوب مخالفان نیز آن را تحتالشعاع قرار داد. این مقاله با بررسی جامع زندگی، شخصیت، اقدامات و میراث ناصرالدینشاه، نقش و جایگاه او در تاریخ ایران را تحلیل میکند.
۱. زندگی و شخصیت ناصرالدینشاه
ناصرالدینشاه در سال ۱۲۱۰ خورشیدی در تهران متولد شد و در سن ۱۶ سالگی به سلطنت رسید. او شخصیتی پیچیده و متناقض داشت؛ از یک سو علاقهمند به هنر، موسیقی، شعر و فرهنگ غربی بود و از سوی دیگر در تصمیمات سیاسی و حکومتی ضعف نشان میداد. علاقه او به سفرهای اروپایی، عکاسی، شکار و نوشتن خاطرات، روحیهای متفاوت و مدرن را در میان شاهان قاجار به نمایش میگذاشت.
با این حال، دمدمیمزاجی و عدم ثبات در تصمیمگیریها موجب میشد گاه در برابر مشاوران و درباریان تسلیم شود و قدرت واقعی حکومتی را به آنان واگذار کند. این ضعف مدیریتی، زمینهساز گسترش فساد و سوءاستفاده در دربار و دستگاه حکومتی شد.
۲. تلاشهای نوسازی و اصلاحات
ناصرالدینشاه در دوران حکومت خود تلاشهایی برای نوسازی و اصلاحات انجام داد که برخی از آنها تأثیرات مثبت و ماندگاری برجای گذاشتند:
۲.۱. تأسیس دارالفنون
یکی از مهمترین اقدامات ناصرالدینشاه، تأسیس مدرسه دارالفنون در سال ۱۲۳۷ خورشیدی بود. این مدرسه، نخستین مرکز آموزش علوم و فنون مدرن در ایران بود که به ابتکار امیرکبیر، صدراعظم مقتدر شاه، راهاندازی شد و نقش مهمی در تربیت نسل جدید کارشناسان و مدیران ایرانی ایفا کرد.
۲.۲. سفرهای اروپایی و تأثیرات فرهنگی
ناصرالدینشاه سه بار به اروپا سفر کرد (در سالهای ۱۲۴۳، ۱۲۴۸ و ۱۲۵۸ خورشیدی) و از نزدیک با تمدن غربی آشنا شد. این سفرها موجب شد برخی نهادهای جدید مانند راهآهن، تلگراف، چاپخانه و بانکها در ایران شکل بگیرند. شاه همچنین به عکاسی علاقهمند شد و از نخستین عکاسان ایرانی به شمار میآید.
۲.۳. اصلاحات اداری و نظامی
در دوره ناصرالدینشاه، وزارتخانهها شکل گرفتند و ساختار دولت به سمت نهادهای مدرن حرکت کرد. ارتش نیز به تدریج سازماندهی شد و تکنولوژیهای نظامی جدید وارد ایران شدند. شاه همچنین تلاش کرد با ایجاد قوانین جدید و اصلاحات قضایی، نظام عدالت را بهبود بخشد.
۳. ضعفها و چالشها
با وجود تلاشهای ناصرالدینشاه برای نوسازی، ضعفها و مشکلات جدی در دوران او وجود داشت که تأثیرات منفی عمیقی بر ایران گذاشت:
۳.۱. فساد گسترده در دربار و دستگاه حکومتی
فساد و سوءاستفاده گسترده در دربار و ادارات دولتی، یکی از بزرگترین مشکلات این دوران بود. شاه به دلیل ضعف مدیریتی و اعتماد بیش از حد به درباریان، نتوانست جلوی فساد را بگیرد و این امر باعث نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد مردم به حکومت شد.
۳.۲. اعطای امتیازهای ناعادلانه به بیگانگان
ناصرالدینشاه به دولتهای خارجی، بهویژه بریتانیا و روسیه، امتیازات فراوانی اعطا کرد که منافع ملی ایران را به خطر انداخت. از جمله این امتیازات میتوان به امتیاز راهآهن سراسری، استخراج معادن، تأسیس بانکها و امتیازنامه رویتر اشاره کرد. این سیاستها موجب نفوذ گسترده بیگانگان در اقتصاد و سیاست ایران و اعتراضات مردمی و علما شد. انعفاد قرارداد آخال و همچنین معاهده پاریس دو اتفاقی بود که در زمان این پادشاه قاجاری باعث از دست رفتن بخش های زیادی از سرزمین ایران شد.
۳.۳. سرکوب مخالفان و محدودیت آزادیها
ناصرالدینشاه در برابر مخالفان سیاسی و مذهبی خود سرسخت بود. بهویژه در دوره صدارت امیرکبیر، سرکوب بابیها و دیگر گروههای مخالف شدت گرفت. این سرکوبها فضای سیاسی ایران را بسته و خفقانآلود کرد و زمینه را برای بروز انقلاب مشروطه فراهم آورد.
۴. تحلیل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
۴.۱. تحلیل سیاسی
ساختار حکومتی ایران در این دوران همچنان مبتنی بر اقتدار مطلق شاه بود. هرچند نهادهای مدرن مانند وزارتخانهها و مجلس مصلحتخانه ایجاد شد، اما این نهادها استقلال و کارایی لازم را نداشتند و تصمیمات کلان سیاسی و اقتصادی عمدتاً تحت تأثیر روابط شخصی و فساد قرار میگرفت. نفوذ قدرتهای استعماری و اعطای امتیازهای متعدد به بیگانگان، استقلال کشور را به شدت تهدید میکرد.
۴.۲. تحلیل فرهنگی و اجتماعی
ناصرالدینشاه به فرهنگ و هنر علاقهمند بود و خود شاعر و نویسنده خاطرات بود. سفرهای متعدد او به اروپا سبب ورود مظاهر فرهنگ غربی به ایران شد؛ از جمله لباسهای غربی، موسیقی و هنرهای جدید. با این حال، جامعه ایران دچار تضادهای عمیق فرهنگی و اجتماعی بود و بخش بزرگی از مردم همچنان به سنتها و ارزشهای قدیمی پایبند بودند.
۴.۳. تحلیل اقتصادی
اقتصاد ایران در این دوران عمدتاً کشاورزی و سنتی بود و ساختارهای مدرن اقتصادی شکل نگرفته بود. تلاشهایی برای ایجاد زیرساختهای اقتصادی مانند راهآهن و بانکها صورت گرفت، اما این اقدامات بیشتر به نفع سرمایهداران خارجی و دربار بود تا مردم عادی. اعطای امتیازات اقتصادی به بیگانگان، وابستگی اقتصادی ایران را افزایش داد و فساد گسترده مانع از توزیع عادلانه منابع شد.
۵. ترور ناصرالدینشاه و پیامدهای آن
در سال ۱۲۷۵ خورشیدی، ناصرالدینشاه به دست میرزا رضا کرمانی، یکی از پیروان سید جمالالدین اسدآبادی، ترور شد. این حادثه نمادی از نارضایتیهای عمیق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ایران بود و پایان یک دوره طولانی و آغاز تحولات جدید سیاسی را رقم زد.
۶. میراث و قضاوت نهایی
قضاوت درباره ناصرالدینشاه همواره پیچیده و چندوجهی است. او شاهی بود که در عین علاقه به مدرنیته و اصلاحات، نتوانست ساختارهای سنتی و فساد گسترده را از میان بردارد. ضعفهای مدیریتی، اعطای امتیازات ناعادلانه به بیگانگان و سرکوب مخالفان، دوران او را به دورهای از بحرانها و تناقضها بدل کرد. با این حال، نقش او در آشنایی ایران با تمدن غربی و آغاز فرآیند نوسازی، غیرقابل انکار است.
نتیجهگیری
ناصرالدینشاه قاجار، شخصیتی است که نمیتوان به سادگی درباره او قضاوت کرد. او شاهی با روحیهای پیچیده بود که هم به فرهنگ و هنر علاقه داشت و هم در سیاست ضعفهایی آشکار از خود نشان داد. تلاشهای او برای اصلاح و نوسازی، اگرچه مهم و قابل توجه بودند، اما نتوانستند کشور را از بحرانهای عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نجات دهند. دوران ناصرالدینشاه، نمایانگر کشمکش میان سنت و مدرنیته، استقلال ملی و نفوذ بیگانگان، آزادی و سرکوب است؛ کشمکشی که در نهایت به انقلاب مشروطه و تحولات بزرگ قرن بیستم ایران منجر شد. مطالعه زندگی و حکومت ناصرالدینشاه، کلیدی است برای درک بهتر تاریخ معاصر ایران و چالشهای پیش روی آن.
تا حالا تطهیر خاندان پالانی کم بود ، حالا تطهیر خاندان مفلوک و بدبخت قاجار را شروع کنید .
نفرین بر قاجار و افکار قجری .....
جان بهلول راست میگی اخی
دزدي واختلاس هميشه در ايران بوده وهست وخواهد بود
شاه قدرتمند😐🤔😳