تعجب نکنید؛ دروغ گفتن نشانه رشد طبیعی کودکان است
محققان فهمیدهاند که بچههای کم سن و سالتری که توانایی ذهنخوانی و خویشتنداری بیشتری دارند زودتر از بقیه دروغ میگویند و دروغگوهای خبرهتری هم هستند.
شاید بسیاری از شما این داستان را شنیدهاید که یک روز به مدیر یک مدرسه ابتدایی تلفن میشود و تماس گیرنده میگوید: " آقای مدیر! پسرم امروز نمیآید مدرسه، چون مریض است".
آقای مدیر میگوید: "میتوانم بپرسم با چه کسی صحبت می کنم؟"
و او جواب میدهد: "من بابامَم"!
این داستان به زیبایی سه باوری را خلاصه میکند که درباره بچهها و دروغهایشان داریم:
و او جواب میدهد: "من بابامَم"!
این داستان به زیبایی سه باوری را خلاصه میکند که درباره بچهها و دروغهایشان داریم:
اول اینکه، بچه ها دروغ گفتن را بعد از وارد شدن به مدرسه ابتدایی یاد می گیرند؛
دوم اینکه، آن ها دروغ گوهایی ناشی هستند، چون ما بزرگترها به راحتی می فهمیم که آنها دروغ میگویند؛
و سوم اینکه، دروغ گفتن بچه ها در سنین کودکی ناشی از مشکل شخصیتی است و آنها به لحاظ آسیب شناسی در کل زندگی شان دروغگو باقی خواهند ماند.
اما 20 سال تحقیقات متخصصان نشان داده است که این سه باور کاملاً اشتباه هستند.
مطالعات محققان حوزه رشد به سرپرستی کانگ لی با بچه هایی از سراسر دنیا نشان میدهد که بدون در نظر داشتن سن، کشور و مذهب:
- ۳۰ درصد بچه ها در دوسالگی دروغ میگویند
- در سه سالگی ۵۰ درصد دروغ و ۵۰ درصد راست می گویند
- در چهار سالگی بیش از ۸۰ درصد و بعد از چهار سالگی اکثر بچه ها دروغ میگویند.

اما چرا بعضی و نه همه بچه ها دروغ میگویند؟
- در چهار سالگی بیش از ۸۰ درصد و بعد از چهار سالگی اکثر بچه ها دروغ میگویند.

محققان بازی های حدس زدنی ای با بچههای سراسر دنیا انجام دادند. دریک نمونه از بچهها خواستند که اعداد روی کارتها را حدس بزنند و در صورت برنده شدن جایزه بزرگی بگیرند.
محقق در اواسط بازی به بهانهای از اتاقی که در آن دوربین مخفی کار گذاشته شده خارج می شود و قبل از خارج شدن به بچه میگوید که یواشکی به کارتها نگاه نکند. در این آزمایش از آن جا که میل به برنده شدن در بازی خیلی شدید است بیش از ۹۰ درصد بچهها یواشکی به کارت ها نگاه کردند و به دروغ گفتند که نگاه نکردهاند.
این مطالعات نشان داد که دروغ گفتن بخشی معمولی از رشد است و درصد قابل توجهی از بچه ها دروغ گفتن را از دو سالگی شروع می کنند.محقق در اواسط بازی به بهانهای از اتاقی که در آن دوربین مخفی کار گذاشته شده خارج می شود و قبل از خارج شدن به بچه میگوید که یواشکی به کارتها نگاه نکند. در این آزمایش از آن جا که میل به برنده شدن در بازی خیلی شدید است بیش از ۹۰ درصد بچهها یواشکی به کارت ها نگاه کردند و به دروغ گفتند که نگاه نکردهاند.
اما چرا بعضی و نه همه بچه ها دروغ میگویند؟
محققان دریافتند که برای دروغ گفتن به دو عامل اصلی نیاز است:
اولین عامل توانایی ذهن خوانی است بدین معنا که من می دانم که شما چیزی را که من می دانم نمی دانید، پس می توانم به شما دروغ بگویم.
دومین عامل برای خوب دروغ گفتن، خویشتن داری است. یعنی تواناییِ کنترل صحبتها، حالات چهره و حرکات بدن، تا بتوان یک دروغ قانع کننده گفت.
محققان همچنین فهمیدند که بچههای کم سن و سالتری که توانایی ذهنخوانی و خویشتن داری بیشتری دارند زودتر از بقیه دروغ میگویند و دروغگوهای خبرهتری هم هستند.
همچنین معلوم شده که این دو توانایی برای همه ما لازم است تا در جامعه عملکرد خوبی داشته باشیم.
در واقع، ضعف در ذهن خوانی و خویشتن داری با مشکلات جدی رشد مثل بیش فعالی و اوتیسم در ارتباط است. پس وقتی فهمیدید کودک دوساله تان دارد اولین دروغ زندگیش را میگوید، به جای اینکه احساس خطر کنید، به این نکته توجه کنید که فرزند شما به نقطه جدیدی در زندگی و در مسیر رشد طبیعیاش رسیده است.
به راستی فکر میکنید میتوانید به راحتی بفهمید که بچه ها دروغ میگویند؟ مطالعات عکس این را نشان میدهند.
در واقع، ضعف در ذهن خوانی و خویشتن داری با مشکلات جدی رشد مثل بیش فعالی و اوتیسم در ارتباط است. پس وقتی فهمیدید کودک دوساله تان دارد اولین دروغ زندگیش را میگوید، به جای اینکه احساس خطر کنید، به این نکته توجه کنید که فرزند شما به نقطه جدیدی در زندگی و در مسیر رشد طبیعیاش رسیده است.
به راستی فکر میکنید میتوانید به راحتی بفهمید که بچه ها دروغ میگویند؟ مطالعات عکس این را نشان میدهند.
محققان تصاویر پاسخ دادن بچهها را در بازی های مشابه دیگری به بزرگسالان متعددی از شغلهای مختلف نشان دادند. در نیمی از فیلمها بچهها دروغ و در نیمی دیگر بچه ها راست میگفتند.
حال ببینیم این بزرگسالان چگونه عمل کردند؟ اگر تصادفی حدس میزدند، پنجاه درصد شانس این را داشتند که درست تشخیص داده باشند. پس اگر دقت آنها حدود پنجاه باشد، معنایش این است که دروغِ بچه ها را اصلاً خوب تشخیص نمیدهند.
نتیجه چنین بود:
دانشجوهای کارشناسی و دانشجوهای دانشکده حقوق که اصولاً تجربه کمی در برخورد با بچهها دارند نتوانستند دروغ بچه هارا بفهمند؛ تشخیص آنها حول شانس (50 درصد) است.
فعالان اجتماعی و وکلای مدافع حقوق کودکان که هر روز با بچه ها سر و کار دارند هم نتوانستند.
قضات، افسران گمرک و افسران پلیس که هر روز با دروغ گوها سر و کار دارند چطور؟ آیا آن ها توانستند دروغ بچه ها را بفهمند؟ نه، آن ها هم نتوانستند.
پدر و مادرها چطور؟ آیا آنها میتوانند دروغ بچه دیگران را تشخیص بدهند؟ نه، آن ها هم نمیتوانند.
آیا پدر و مادرها می توانند دروغ بچههای خودشان را تشخیص بدهند؟ باز هم پاسخ منفی است.
خوب، حالا میتوانیم بپرسیم چرا فهمیدن دروغ بچهها اینقدر سخت است. مطالعه تصاویر صورت بچهها نشان داد که وقتی بچهها دروغ میگویند، حالت چهرهشان عمدتاً عادی است؛ اما پشت این حالت عادی، بچهها احساسات زیادی را تجربه میکنند؛ مثل ترس، گناه، خجالت و شاید هم کمی لذت از دروغ.
متأسفانه این احساسات یا به سرعت محو میشوند یا مخفی هستند. پس ما نمیتوانیم آن ها را ببینیم.
تیم محققان برای نشان دادن این حالاتِ مخفی تلاش کردند و توانستند چیزی کشف کنند.
زیر پوست صورت ما، شبکهای پیچیده از رگهای خونی است که وقتی احساسات مختلفی را تجربه می کنیم، جریان خون در این رگها خیلی ظریف تغییر میکنند، تغییراتی که خارج از کنترل ارادی ماست چرا که این تغییرات را دستگاه عصبی خودکار بدن تنظیم میکند.
با بررسی تغییرات جریان خون در صورت، می توان احساسات مخفی افراد را آشکار کرد. البته این تغییرات احساسی در جریان خون صورت آنقدر ظریفند که با چشم غیر مسلح دیده نمیشوند. این تیم برای کمک به آشکار کردن احساسات صورتِ افراد، فناوری تصویر برداری جدیدی ایجاد کردند به نام "تصویربرداری نوری ترانسدرمال".
برای انجام این کار توسط یک دوربین معمولی از افراد هنگامی که احساسات مخفی مختلفی را تجربه میکنند فیلم میگیرند و بعد، با استفاده از فناوریِ پردازش ترانسدرمال ِ تغییرات جریان خون صورت استخراج میشود.
با بررسی تصاویر ویدئوییِ ترانسدرمال میتوانیم به راحتی ببینیم که جریان خون در صورت، با احساسات مخفی مختلف تغییر میکند. با استفاده از این فناوری، الان دیگر می توان احساسات مخفی مرتبط با دروغ گفتن را آشکار کرد و درنتیجه میتوان دروغ گفتن افراد را هم فهمید.
این کار را می توان به شکل غیرتهاجمی و همچنین از راه دور و ارزان و با درجه صحتِ حدود ۸۵ درصد انجام داد.
نکته جالب اینکه این فناوری توانست اثر پینوکیو را در دروغ گویان اثبات کند. البته نه به صورت دراز شدن دماغ بلکه کشف شد وقتی که مردم دروغ میگویند، شدت جریان خون در گونه ها کم شده و در بینی افزایش پیدا میکند.

شاید بپرسید: آیا می شود از آن برای فاش کردن احساسات سیاستمداران حین یک مناظره استفاده کرد؟ جواب این است، بله. با استفاده از فیلم های تلویزیونی، می توان شدت ضربان قلب سیاستمداران، همچنین حوصله و استرس شان را تشخیص داد. در تحقیقات بازاریابی هم می شود از آن استفاده کرد، مثلاً برای فهمیدن اینکه مردم محصول خاصی را دوست دارند یا نه.
البته فناوری تصویربرداری نوری ترانسدرمال تازه در اوایل کارش است. کاربردهای بسیار زیادی خواهد یافت که امروز چیزی ازآن نمی دانیم. اما، از یک چیز مطمئنیم و آن اینکه دروغ گفتنِ آدم ها به همین شکل نخواهد ماند.
توصیههای کاربردی
1- از دروغ گفتن بچهها نترسید. دروغ نشانه ای از رشد طبیعی کودکان است. آنها هنوز وارد مراحل بالای رشد اخلاقی نشدهاند و بر آن نیستند که با دروغگویی کاری غیراخلاقی کنند.
2- کودکان را به خاطر دروغگویی تحت فشار قرار ندهید و تنبیه نکنید چرا که توانایی ذهن خوانی و خویشتن داری آنان سرکوب میشود.
3- بهترین راه برای کاستن از دروغ بچهها جلب اعتماد آنها است تا نیازی به دروغ گفتن نداشته باشند. همچنین همگام با رشد عقلی آنها، میتوان درباره راستگویی با آنها صحبت و تشویقشان کرد.
منبع: سواد زندگی
24

