اختلاف دوستانه دخترها مرگبار شد؛ جزئیات قتل یک پدر به دست ۶ دختر نوجوان/ حضور آمبولانس بعد از ۵۰ دقیقه

در پی قتل یک مرد میانسال به دست گروهی از نوجوانان، یک از اعضای خانواده مقتول می‌گوید: «این جنایت ریشه در یک اختلاف دوستانه میان دختران مقتول و دوستانش داشت. مقتول با آرامش از آنها می‌خواست تا محل را ترک کرده و آبروریزی نکنند، ولی یکی از دخترها با قمه‌ای که در دست داشت به ران پای مقتول ضربه زد. سپس دختر دیگری با چاقو دو ضربه به کمر او زد. همه‌چیز خیلی سریع رخ داد و افراد بلافاصله از محل فرار کردند.»

اختلاف دوستانه دخترها مرگبار شد؛ جزئیات قتل یک پدر به دست ۶ دختر نوجوان/ حضور آمبولانس بعد از ۵۰ دقیقه

سیزدهم خرداد ۱۴۰۴، محله نازی‌آباد تهران به صحنه جنایتی خونبار تبدیل شد؛ جایی که پدری میانسال، در تلاش برای آرام کردن گروهی از نوجوانان خشمگین که با فحاشی و خشونت به در خانه‌اش یورش برده بودند، با ضربات قمه و چاقو به شکلی فجیع به قتل رسید.

گفته می‌شود این جنایت ریشه در یک اختلاف دوستانه داشت و بر اساس روایت بستگان مقتول و گزارش‌های تأییدشده از منابع خبری معتبر، این حمله توسط گروهی از دختران و پسران نوجوان با سلاح سرد انجام شد.

داماد خانواده (همسر خواهر مقتول) از روز حادثه می‌گوید: «شش دختر نوجوان به همراه دو پسر در مقابل خانه مقتول در پی یک اختلاف دوستانه با دو دختر نوجوان خانواده مشغول فحاشی و لگد زدن به در بودند؛ همین مسئله موجب ترس دخترهای خانواده می‌شود که در منزل بودند. گفتنی است روز قبل از حادثه هم در پارک ۱۷ شهریور یک درگیری فیزیکی و لفظی میانشان رخ داده بود.

با تشدید فریادها و تداوم فحاشی، مقتول (پدر خانواده) برای رفع نگرانی و مدیریت اوضاع از خانه بیرون رفت. اما به جای فروکش هیاهو، اوضاع ملتهب‌تر شد و در همین حین که مقتول با آرامش از آنها می‌خواست تا محل را ترک کرده و آبروریزی نکنند، یکی از دخترها با قمه‌ای که در دست داشت به ران پای مقتول ضربه زد. سپس دختر دیگری با چاقو دو ضربه به کمر او زد. همه‌چیز خیلی سریع رخ داد و افراد بلافاصله از محل فرار کردند.»

شدت جراحات و تأخیر در امدادرسانی

طبق گفته‌های این عضو خانواده، ضربه‌ی وارده بر پای مقتول، در کنار اندام جنسی او بوده و منجر به پارگی شریان اصلی شده؛ که در مدت کوتاهی، خونریزی قابل توجهی را به همراه داشته است.

او توضیح می‌دهد: «از لحظه تماس ما با اورژانس تا زمان فرارسیدن آمبولانس، به طور دقیق ۴۹ دقیقه طول کشید. البته ابتدا یک تکنسین اورژانس با موتور به محل حادثه آمد، اما به وضوح مشخص بود که خود او هم از مشاهده صحنه حادثه و شدت جراحت در بُهت است؛ به طوری که هیچ اقدام مفید و بخصوصی نتوانست انجام دهد، فقط محل جراحت را بسته بودیم و فشار می‌دادیم تا خونریزی کمتر شود و به ناچار در انتظار ماشین آمبولانس ماندیم.»

این سؤال در ذهن نقش می‌بندد که با وجود چنین شرایطی آیا این امکان وجود نداشت شخصاً مقتول را به بیمارستان منتقل کنند تا زودتر تحت درمان یا جراحی قرار گیرد؟

پسرعموی مقتول، که ۱۰ دقیقه پس از وقوع حادثه در صحنه حضور یافته بود، در این‌باره  می‌گوید: «تکنسین اورژانس و یکی از مأموران کلانتری که در صحنه حاضر بودند، اکیداً توصیه کردند که هیچ تماس یا تکانی به منظور جابه‌جایی یا انتقال به بیمارستان رخ ندهد.

در غیر این صورت، پلیس و اورژانس هیچ مسئولیتی در قبال اتفاقات احتمالی نخواهند داشت. چون به گفته خودشان ممکن بود خونریزی تشدید شود یا اتفاق بدتری بیفتد. وگرنه انتهای همان کوچه‌ای که این اتفاق رخ داد، بیمارستان مفرح واقع بود.»

او اضافه می‌کند: «بعد از حدود ۵۰ دقیقه که پسرعموی من روی زمین مانده و در حال خونریزی بود، آمبولانس تازه به محل رسید. در این لحظات مقتول تقریباً تمام کرده بود و نفس‌های آخر را می‌کشید؛ در واقع ما «جنازه» را روی برانکارد گذاشتیم نه یک جسم نیمه‌جان را. اینطور که من شاهد ماجرا بودم، اصلاً گمان نمی‌کنم زنده به بیمارستان رسیده باشد.»

او اظهار می‌کند: «ما قصد داشتیم مقتول را زودتر به بیمارستان برسانیم؛ دیگر شرایط از این بدتر که نمی‌شد. شاید اگر این کار را می‌کردیم، احتمال زنده ماندش وجود داشت، اما با شنیدن حرف مأمور اورژانس و کلانتری، برای به حداقل رساندن هرگونه ریسک، از انتقال مصدوم منصرف شدیم و ترجیح دادیم که تیم متخصص بالای سر مجروح حاضر شوند.»

وضعیت قضایی متهمان

هرچند پلیس در حال حاضر مشغول تحقیقات و تکمیل پرونده است، اما تا لحظه نگارش این گزارش، طبق اظهارات بستگان مقتول، از میان متهمان پرونده، ۴ دختر دستگیر شده و تحت رسیدگی قضایی هستند. یکی از پسران نیز امروز (۱۵ خردادماه) دستگیر شد و پسر دیگر متواری است.

پسرعموی مقتول در خصوص فرد متواری عنوان می‌کند: «این پسر که با ضارب (دختر) در رابطه بوده، چندی پیش هم در مجاورت پاساژ یوسف نازی‌آباد، یک نفر را به قتل رسانده بود و به طور کل فراری است. به نظر می‌رسد آلت قتاله (قمه) را هم همین پسر به آن دختر داده بود.»

به دلیل سن پایین متهمان، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران پس از صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادسرای ویژه اطفال ارجاع داده و متهمان برای ادامه روند رسیدگی به آن مرجع قضایی تحویل شدند.

منبع: خبر آنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 8
  • ناشناس

    اختلاف دوستانه نبود
    اگر ولنگاری و عدم نظارت خانواده بر نوجوان ها و مصرف تگری الکلی و دراگ و جمع های فسادزا نبود ، خانواده چرا نباید بدانند فرزندشون قمه و چاقو در کیفش داره
    به والله این بامقوله ازادی منافاتی نداره
    این همه قهر و اشتی در بین دوستان ، پس روزی صدها چاقوکشی و قتل باید اتفاق بیفته
    فرهنگ سکولار که ازادی بی قید و شرط رو حق انسان ها میدونه و ترویج میکنه و نمیگه تو تا جایی آزادی که مزاحم آزادی و امنیت دیگران نشوی باعث تباهی جامعه و خانواده ها شد و عدم نطارت خانواده ها و وفور مواد و مشروبات الکلی
    نوجوان اقتضای سنش نافرمانی هست ، وقتی مواطبش نباشند و مغزش رودبا این مواد زائل کنه ، هر اتفاقی ممکنه ، حتی دعوای سر یک پسر منجر به قتل یک پدر میشه

  • امیر

    اینجور وقتا خبری از هشتگ و پست نیست!
    چون نون و فالوور نداره!

  • ناشناس

    اختلاف دوستانه ؟!
    یا ولنگاری و جمع های فساد و گل و سیگار و مشروب و کذا ؟!

  • علی

    مقصر همه این بی بند و باری ها و قتل ها و شرارت ها مسئولین بی غیرت هستند که فقط به دنبال ولنگاری هر چه بیشتر مردم هستند تا مردم متوجه فساد و دزدی شان نشوند ولی کار از این حرفها گذشته و مردم می‌فهمند .

    نظرات شما -
    • ناشناس

      هزار تا لایک

  • ناشناس

    توراخداریشه این مشکلات را پیدا کنید تاخانواده ای دیگر بااین مشکلات مواجه نشن

    نظرات شما -
    • آینده مبهم

      ایران کشوری با ضریب امنیت پایین است

  • به علی

    آره راست میگی تقصیر شیخاس اصلا ما فقط اینو یاد گرفتیم که بیلیاقتی خودمونو گردنظام و شیخها بندازیم راننده تاکسی اضافه میگیره میگیم شیخا گرونفروشی میکنن میگ... ما خودمونم بد شدیم