جنجالی‌ترین پرونده‌ های تجاوز در ایران/ سرنوشت آنها چه شد؟

به هر روشی متوسل می‌شوند تا به هدف شوم خود برسند، گاهی در پوشش مسافربر و گاهی در قالب یک عاشق دلباخته.

جنجالی‌ترین پرونده‌ های تجاوز در ایران/ سرنوشت آنها چه شد؟

تولد «نیایش» مادر «ستایش» را آرام‌تر کرد؛ هنوز خبر مرگ ستایش را به برادرش نداده‌ایم!

پسر همسایه بعد از تجاوز، ستایش را کشت

 ۲۲ فروردین ماه سال ۹۵ زن و مرد افغانی هراسان با پلیس تماس گرفته و از مفقود شدن دختر ۶ ساله شان به نام ستایش خبر دادند.

با حضور ماموران در محله این مرد در خیرآباد ورامین، او به ماموران گفت: من ۱۶ سال است که به ایران آمده‌ام و به عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار شده‌ام. دخترم برای خرید بستنی به مغازه رفت، اما نیم ساعت بعد وقتی غیبتش طولانی شد، مادرش نگران به خیابان رفت، اما انگار دخترم آب شده و به زیر زمین رفته بود.

با این شکایت جستجو‌ها آغاز شد، اما هیچ اثری از ستایش نبود. دو روز بعد در حالی که تحقیقات ادامه داشت و تصاویر ستایش تمام فضای مجازی را پر کرده بود، پلیس پسر همسایه را به عنوان  قاتل  بازداشت کرد.

پسر ۱۶ ساله که نمی‌دانست رازش چگونه برملا شده است، به قتل ستایش اعتراف کرد و در بازجویی‌ها گفت: آن روز  مشروب  مصرف کرده بودم و حالت طبیعی نداشتم.

دختربچه را در خیابان دیدم و به بهانه اینکه با خواهرم بازی کند به خانه آورده و به اتاق خودم بردم. بعد از اقداماتی که کردم او را کشتم. از دوستم خواستم که برای از بین بردن جسد به کمکم بیاد، اما او حاضر به همکاری نشد، برای همین جسدش را در اسید سوزاندم.

با اعترافات امیرحسین، موجی از وحشت در جامعه به وجود آمد. متهم در دادگاه کیفری استان محاکمه و به اعدام محکوم شد. سرانجام با اصرار خانواده ستایش پسر نوجوان در ۱۴ دی سال ۹۶ به دار مجازات آویخته شد تا این پرونده جنجالی با قصاص قاتل بسته شود.

تجاوز ۵ شیطان به یک دختر در پارک

اواخر خرداد ماه دختری هراسان به همراه نامزدش به  پلیس  مرند مراجعه و پرده از یک راز هولناک برداشت. او در شکایتش به ماموران گفت که ساعتی قبل در یکی از پارک‌های شهر با نامزدم بودیم.

۵ مرد به ما نزدیک شدند و بعد از اینکه نامزدم را کتک زده و او را بستند، همگی به من تجاوز کردند. بعد هم فرار کردند.

با این شکایت و پخش خبر در شهر موجی از ناامنی همه جا را فرا گرفت. با حساسیت موضوع دادستان شهر دستور فوری صادر کرد و ۲۴ ساعت بعد پلیس در یکی از روستا‌های شهر ۵ شیطان پلید را شناسایی و آن‌ها را دستگیر کردند.

بعد از دستگیری آن‌ها به جرمشان اعتراف کردند و جزئیات حادثه شوم را برملا کردند. بعد از دستگیری متهمان، با دستور دادستان متهمان در سطح شهر چرخانده شدند تا درس عبرتی برای دیگران شوند. قرار است به این پرونده به صورت ویژه رسیدگی شود.

بیجه

بیجه متجاوزی که قاتل سریالی شد

اول مهر سال ۸۳ ماموران پلیس پاکدشت موفق شدند جنایی‌ترین معمای ابتدای این دهه را حل کرده و موفق شدند قاتل سریالی خطرناک کودکان را دستگیر کند. محمد بسیجه، معروف به بیجه در اعترافاتی هولناک به قتل ۲۰ کودک و مرد اعتراف کرد.

او مدعی شد به دلیل اینکه در ۱۱ سالگی مورد  تجاوز  یکی از آشنایان قرار گرفته، وقتی برای کار به کوره پز خانه‌های پاکدشت می‌آید برای انتقام به کودکان تجاوز کرده و سپس آن‌ها را به قتل می‌رسانده است.

این قاتل خطرناک اجساد را در کوره آجرپزی انداخته و خاکستر و باقی مانده قربانیان را در بیابان رها می‌کرد.

بیجه در روز عاشورای سال ۸۱ اولین قربانی اش را که پسر ۱۰ ساله‌ای بود کشت و جسدش را رها کرد. چند روز بعد هم با خونسردی در مجلس ختم کودک حاضر شد. او بالاخره در ملاءعام به دار مجازات آویخته شد.

متجاوزی که قبل از تعرض قاتل شد

اوایل اردیبهشت سال ۹۷ گم شدن دختر بچه هفت ساله‌ای به پلیس اعلام شد. ساعتی بعد جسد دختر ۶ ساله در چند کوچه بالاتر از محل زندگی اش در یک گونی کشف شد. پزشک قانونی علت مرگ کودک را خفگی بر اثر چپاندن دستمال در دهان کودک اعلام کردند.

بررسی‌های پلیس ماموران را به مرد همسایه رساند که در خانه اش میوه فروشی می‌کرد. با دستگیری مرد ۴۱ ساله او به قتل دختر ۶ ساله اعتراف کرد و گفت: روز حادثه دختر بچه را به خانه بردم و قصد شیطانی داشتم. او سر و صدا کرد با مشت در دهانش کوبیدم و در دهانش دستمال گذاشتم که خفه شد بعد هم او را به چند کوچه بالاتر بردم و رها کردم.

با این اعترافات، قاتل سنگدل در ملاءعام اعدام شد.

آتنا اصلانی

تجاوز مرد رنگرز به آتنا 

۲۸ خرداد سال ۹۶ بود که مفقود شدن دختر بچه هفت ساله‌ای در پارس آباد به پلیس اطلاع داده شد. پدر دختر بچه در شکایتش مدعی شد دستفروش است و دخترش آتنا برای کمک همراه او بود، اما دختر بچه که می‌خواست به خانه برود، در مسیر برگشت گم می‌شود.

به گزارش جامعه ۲۴، تحقیقات آغاز و تصاویر آتنا در تمام فضای مجازی منتشر شد، اما خبری از او نشد تا اینکه بالاخره چند روز بعد ماموران متوجه شدند احتمالا مرد رنگرز که آتنا در محدوده مغازه او مفقود شده بود، خبری از او دارد. مرد ۴۰ ساله دستگیر شد، اما ادعا کرد که هیچ اطلاعی از آتنا ندارد.

سرانجام چند روز بعد زن اسماعیل با پلیس تماس گرفت و از کشف باقی مانده جسد آتنا در یک بشکه خبر داد. با حضور ماموران او ادعا کرد همسرش تماس گرفته و خواستار از بین بردن بشکه آبی رنگ شده و وقتی او و برادر شوهرش به سراغ بشکه می‌روند با بوی بد و باقی مانده جسد آتنا روبرو می‌شوند.

اسماعیل که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، مدعی شد دختر بچه برای آب خوردن به مغازه او رفته و او وسوسه شیطان شده بود و بعد هم او را از ترس آبرو به قتل رسانده است.

به گزارش جامعه ۲۴، با این اعترافات او سرانجام در شهریور ماه همان سال به دار مجازات آویخته شد.

عقرب سیاه زنان را به بیابان‌های شهر می‌برد

از وقتی اقدامات سیاهش را شروع کرد در جنوب غرب تهران هیچ زنی آرامش نداشت. شایعه شده بود که خفاش شب برگشته است و هر روز یک زن از راننده پراید به جرم آدم ربایی و تجاوز و تهدید به قتل شکایت می‌کرد.

سال ۸۶ شهر‌های حاشیه‌ای تهران مانندرباط کریم، ورامین و اطراف شهرری نا امن شده بود. کم‌کم برخی زنان جنوب شهر تهران هم به صف شاکیان متجاوزی که به عقرب سیاه شناخته می‌شد، اضافه شده و روز به روز تعداد شاکیان افزوده می‌شد.

با ثبت بیش از ۳۰ شکایت سرانجام ماموران پلیس آگاهی تهران عقرب سیاه را دستگیر کردند. صادق پسر جوان در تحقیقات به تجاوز اعتراف، اما در دادگاه منکر اتهاماتش شد. متهم به اعدام محکوم، اما یکبار حکمش در دیوان عالی کشور نقض شد. بعد از این اتفاق تعدادی از شاکیان با رسانه‌ها مصاحبه و ابعاد جدیدی از اقدامات سیاه عقرب سیاه را فاش کردند.

سرانجام با فشار رسانه‌ها و شاکیان پرونده که بیش از ۳۰ زن بودند، صادق معروف به عقرب سیاه بعد از سه بار محاکمه در شهریور ماه سال ۹۱ در چهارراه نظام آباد تهران به دار مجازات آویخته شد.

منبع: رکنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • چگوآرا
    1

    هر کسی به بچه ها تجاوزو دست درازی کند،سزایش طناب دار هست.
    متجاوز حق زندگی ندارد
    آفرین به اقدام قوه قضائیه

  • ناشناس
    1

    من با اعدام مخالفم ،اما وقتى اين حد وحشيگرى با بچه هاى معصوم وبيكناه را ميبينم يكبار اعدام كم هم هست تشكر قوه قضائيه

  • احدعسگری
    1

    بااین شرایطی که مردم این روزهاباهزاران مشکل دست وپنجه نرم می کنندواوضاع روحی مناسبی ندارندچه ضروتی داردکه این چنین خبرهای بدهم اول صبحی بایدبه خوردشان داده شود!؟ بابادراین مملکت اصلا خبرخوب پیدانمی شود!؟ قحطی خبره!؟ بیاییدبه روح وروان مردم بیشترازاین ضربه نزنیم!!!!!!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها