بزرگترین جفا به امام حسین ع: سانسور 57 ساله و خلاصه کردن آن به روز عاشورا

بزرگترین جفا به امام حسین ع: سانسور 57 ساله و خلاصه کردن آن به روز عاشورا

امام حسین (ع) نه نیم روز، که 57 سال زندگی کرد!
بزرگ ترین جفایی که می توان در حق امام حسین (ع) روا داشت این است که تمام زندگی اش را به کنجی گذاریم و حسین(ع) را مردی بدانیم که در صبح عاشورا طلوع کرد و در ظهر آن روز غم انگیز، در گودال قتلگاه به خون خود غلتید.

این تصویری است که اغلب ما شیعیان از حسین(ع) ترسیم می کنیم و با دیروز کربلا و دیروزهای عاشورا، کاری نداریم. گو این که تنها چیزی که لازم است درباره حسین(ع) بدانیم، قدرت جنگندگی و شجاعتش ، شدت مظلومیت و تشنگی اش و نحوه شهادتش است و دیگر هیچ!

حسین (ع) ، اما نه نیم‌روز که 57 سال در این دنیا زیست و به روایت تاریخ، در تمام این سال ها، حفظ نفع عمومی جامعه اسلامی، مهم ترین دغدغه اش بوده است و در این مسیر ، صلح را همواره بر جنگ مقدم می داشته و البته آنقدر شجاعت داشته است که هر گاه چاره ای جز جنگ نبود، دست به شمشیر ببرد و جهاد کند:

حفاظت از خلیفه سوم
امام حسین(ع)، برای جلوگیری از جنگ و اختلاف در میان امت اسلام ، زمانی که معارضان، خانه خلیفه سوم را محاصره کرده بودند و قصد جان او را داشتند، به دستور امام علی(ع) به همراه برادرش امام حسن(ع) راهی خانه او شد تا حفاظتش کند و جلوی خلیفه کشی را بگیرد. این در حالی است که بر اساس اعتقادات شیعه، خلافت، حق پدرش حضرت علی(ع) بود. با این حال حسین (ع) ، صلح میان امت اسلام را ارحج بر سایر مسائل می دانست و تا آخر برای حفظ جان خلیفه سوم کوشید.

بیشتر بخوانید: تصاویری دیدنی از آیین «گل مالی» مردم خرم آباد در روز عاشورا

همراهی با برادر در صلح
وقتی امام حسن محتبی(ع) با معاویه صلح کرد، گروهی از شیعیان به نزد امام حسین(ع) آمدند و خواستار مخالفت ایشان با این مصالحه و تقابل با معاویه شدند ولی ایشان از صلح برادرش با معاویه حمایت کرد و به همراه برادر در مدینه ساکن شد.

ماجرای دفن برادر
وقتی امام حسن مجتبی(ع) به شهادت رسید، طبق وصیت اش خواستند ایشان را در جوار مزار پیامبر اسلام(ص) دفن کنند. با این حال، امویان و دشمنان اهل بیت مانع این کار شدند و حتی کار به تیرباران پیکر مطهر امام حسن(ع) کشید به حدی که کفن خونین شد.
امام حسین(ع) برای جلوگیری از خونریزی بین مسلمانان، از اجرای وصیت برادر منصرف شدند و ایشان را در بقیع دفن کردند.

وفا به صلحنامه پس از شهادت امام حسن(ع)
بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع)، معاویه - طرف قرارداد صلح - همچنان در قید حیات بود. بین شهادت امام حسن(ع) و مرگ معاویه ، بیش از 10 سال فاصله بود و امام حسین(ع) در تمام در این سال های طولانی، برغم آن که حق خلافت داشت و حتی کوفیان نامه ای به او نوشتند که برای قیام علیه معاویه آماده اند، به احترام صلحی که شده بود، علیه معاویه قیام نکرد.

خروج از مکه برای جلوگیری از خونریزی و هتک حرمت حریم امن الهی


بعد از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، چون فشار بر امام حسین(ع) برای بیعت تشدید شد و بیم آن می رفت که مزدوران یزید با نقض حریم امن الهی در مکه خون به پا کنند، امام حسین(ع) قبل از اتمام موسم حج مکه را ترک کرد و راهی کوفه شد.

در کربلا تا قبل از عاشورا
در بحار الانوار ذکر شده که امام حسین(ع) در روز هشتم محرم سال 61 مردی از یاران خود بنام عمرو بن قرظه را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.

شب هنگام امام حسین(ع) با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود عباس و فرزندش علي‌ اكبر را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.

بیشتر بخوانید: اشتباهات و خرافات درباره عاشورا

در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سئوال امام حسین(ع) كه فرمود: آیا مي ‌خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: مي ‌ترسم خانه ‌ام را خراب كنند! امام حسین(ع) فرمود: من خانه ‌ات را مي ‌سازم. ابن سعد گفت: مي‌ ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ‌ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي ‌ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.

حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي ‌گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‌ فرمود: تو را چه مي‌‌شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.

در کتاب ارشاد شیخ مفید بیان شده است که، پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ‌ای به عبیداللّه‌ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین(ع) را رها كنند چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي ‌گردم یا به مملكت دیگری مي ‌روم.
عبیداللّه‌ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‌ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند. (منبع:مهر؛وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)

به راستی اگر شمر خباثت نمی کرد و امام و اصحاب و خانواده اش از کربلا بر می گشتند، عزت نداشتند؟ قطعاً که داشتند چرا که حسین(ع)، تمام 57 سال زندگی اش را عزتمندانه زیسته بود و عزت حسینی، فقط محصول کربلا و عاشورا نبوده است.

امام حسین (ع) همان گونه که سال ها برای حفظ صلح و منافع عمومی امت اسلام صلح و سکوت و گفت و گو را برگزید اما آنقدر شجاعت داشت که اگر روزگاری پیمان صلح نقض شد و گفت و گوها فایده ای نداشت، سکوت نکند و جان خود عزیزترین هایش را فدا کند.

حادثه کربلا ، زمانی به وقوع پیوست که تمام راه های مسالمت آمیز با عناد و لجاح بدنامانی مانند شمر و عبیدالله بسته شدند و تنها دو راه باقی ماند، یا تأیید حکومت یزید یا جهاد و شهادت ؛ و حسین (ع) این دومی را برگزید.

مروری بر زندگی 57 ساله امام حسین(ع) که در سراسر آن تدبیر، انسان دوستی، وفای به عهد، صلح خواهی و البته شجاعت و جهاد و نهایتاً شهادت بود، می تواند نگاه ما به آن نیم‌روز آخر را بسیار پرمعناتر و پرمفهوم تر سازد.

این گونه است که درخواهیم یافت که "عزت" ، قله ای است که راه های متعددی برای رسیدن به آن وجود دارد، گاهی باید مذاکره کرد، گاه حتی با معاویه نیز باید که صلح کرد، گاهی درخواست قیام مسلمانان را رد کرد و گاه در اوج غربت، تن به شمشیر سپرد. دیدن این آخری و ندیدن آنچه گذشت، تحلیل نادرست از مفهوم "عزت" است و جفای مستمر به حسینی(ع) که 57 سال زندگی کرد ، نه نیم روز.

منبع: عصرایران

47

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • کاربر ناشناس
    0

    نمی دانم هدف شما از طرح این موارد چیست آیا به دنبال کم رنگ کردن وقایع روز عاشورایی و یا وکیل مدافع ابن زیاد و دیگران شده ای ، اول اینکه در طول 57 سال عمر با عزت مطیع امام وقت خود بوده و ما ولایت پذیری را از حضرات معصوم یاد گرفته ایم . دوماً اگر چشم ظاهر بین خود را ببندی فقط وقایع نیم روز عاشورا را نمی بینی بلکه علت وقوع آن که ناشی از تفکر و اندیشه و مکتب دینی آن حضرت است که بیانگر حماسه آفرینی های آن حضرت در کل عمر عزیزشان است.

  • کاربر ناشناس
    0

    چرا نظر من رو نذاشتید که درمورد این متن نوشته بودم

  • ناشناس
    0

    بزرگ ترین جفا به امام حسین تبدیل اهداف قرآنی نهضت عاشورایی اوبه کالای کاسبی دین فروشان است --- اگر تنها سخنان حضرت أبا عبد الله امام حسین (ع) و یاران همراه آن حضرت را در حجاز از بدو عزیمت به سوی عراق در پاسخ به انبوه نامه های کوفیان که از آن حضرت برای بیعت دعوت کرده بودند و درخطاب او به همه ی نا صحان به خود داری از رفتن به سوی عراق و در کربلا در اتمام حجت به لشکر ابن زیاد و افراد این لشکر که اغلب از کوفیان بودند با تجزیه و تحلیل علمی هدف یاب روشمند مورد مطالعه قرار بدهیم؛ تمام اهداف دینی – قرآنی اصلاحی انسان ساز این نهضت برای ما مانند روز روشن تجلی می یابند ؛ و دگر گون شدن این اهداف والا با دخالت دشمنان گوناگون از بیگانگان و حاکمان طاغوت با کمک کاسبان حرام خور شیاد دین فروشی به کالای کاسبی این شیادان در طول دورانهای مختلف قرنهای متمادی پس از واقعه ی عاشورا تا دوران معاصر ما نیز بگونه ای شفاف رسوا می گردد. در طول همه ی این مدت فاجعه بار تا امروز آن چه که همیشه افسوس و غم و اندوه فراوان وفاداران به این نهضت تمام عیار اصلاحی دینی – قرآنی را بر می انگیزد بی رنگ بودن نقش اکثریت مراجع دین شناسی اغلب مذاهب اسلامی در درک حقیقت قرآنی و عقلی این نهضت انسان ساز و در رسوا سازی بد ترین سوء استفاده های دشمنان بیگانه و طاغوتان و شیادان دین فروش در دگر گون ساختن و در دگر گون جلوه دادن ودر مسخ کردن و به بازیچه تبدیل کردن اهداف والای قرانی و عقلی این نهضت خدا پسندانه بوده است. عامه ی مردم در طول تاریخ بجای دلبستن به اهداف قرآنی و عقلی نهضت عاشورای حسینی ؛ بگونه ای وارونه بعلت رواج انبوه من در آوردیها و خرافات و جعلیات توسط دشمنان و طاغوتان و شیادان دین فروش و بعلت ناآگاهی و نبود درک به اصول قرآنی و عقلی این نهضت و بعلت سکوت مرموز اکثریت مراجع دین شناسی در این زمینه و خود داری آنان از روشنگریهای لازم پیوسته که می بایست با آنها مردم را به حقایق قرآنی و عقلی نهضت آگاه سازند ، از اهداف الهی این نهضت رویگردان شده و آن رابه ابزار دین گریزی و قرآن ستیزی تباه کننده ی دین داری و مذهب داری تبدیل کرده اند. مردم تحت تاثیر غفلتی که بعمد توسط دشمنان بیگانه و طاغوتان و شیادان دین فروش به آنان تحمیل گردیده است و علی رغم وجود حکومتهایی که خود را بنام اسلام به جهان معرفی می کنند هنوز از اهداف الهی نهضت حسینی رویگردانند و این فاجعه بزرگ با رواج من در آوردیها و خرافات و جعلیات ضد قرآن و عقل میان آنان ادامه دامه دارد و دین قرآنی خداوند و مذهب توحیدی اهل بیت مظلوم پیامبر برای نصرت و یاری خود و برای رهایی از این فاجعه کمترین یاران وفا دار و پایداری را می یابند. وفا داری مراجع دین شناسی و همه متولیان تبلیغ و آموزش دین و مذهب نسبت به دین خدا و به قرآن کریم با ادامه چنین فاجعه ی بزرگی همیشه در معرض آزمایش الهی است و وای به حال آنان اگر در این زمینه عاقبت داغ بی وفایی نسبت به دین قرآنی خداوند تا قیامت بر پیشانی آنان باقی بماند. با ادامه ی وضع فاجعه بار کج رویهای دینی و مذهبی مردم ؛ این داغ حتی با اقیانوسها اشک بنام امام حسین و بنام همراهان وفا دار او علیهم السلام از پیشانی مراجع دین شناسی خاموش بر این کج رویها و متولیان آموزش و تبلیغ دین و مذهب که با هر بهانه ای در این زمینه سکوت را بر روشن گری قرآنی و عقلی ترجیح داده اند هرگز در قیامت پاک نخواهد شد زیرا آنان با کتمان حقایق قرآنی از مردم ؛ بحکم آیات قرآنی : ۱۵۹ و ۱۷۴ سوره بقره گرفتار نفرین خداوند و نفرین خلایق و گرفتار عذاب ابدی گریز ناپذیر و نابخشودنی الهی خواهند بود .

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها