نظریه «رسیدن اقتصاد چین به سقف رشد خود» چقدر با واقعیات همخوانی دارد؟

اینکه آیا اقتصاد چین به سقف رشد خود رسیده است یا خیر اخیراً بار دیگر به موضوع داغ رسانه‌های غربی تبدیل شده است. وب سایت نشریه آمریکایی «نیوزویک» چندی پیش بحثی را با موضوع «آیا اقتصاد چین به سقف رشد خود رسیده است؟» راه انداخت و تقابل بین موافقان و مخالفان، توجه‌ها را به خود جلب کرد.

نظریه «رسیدن اقتصاد چین به سقف رشد خود» چقدر با واقعیات همخوانی دارد؟

 لوئو لایی آن، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین در ادامه نوشت: «گوردون چانگ» وکیل و نویسنده آمریکایی چینی‌تبار طرفدار نظریه رسیدن اقتصاد چین به سقف رشد خود است و طی 20 سال گذشته بارها پیش‌بینی کرده که چین «دچار فروپاشی خواهد شد». در میان پیش‌بینی‌های منفیِ دائمی او، چین از ششمین اقتصاد بزرگ جهان به جایگاه دومین اقتصاد بزرگ رسیده و رضایت مردم  از حزب حاکم برای مدت طولانی بالای 90 درصد بوده است.

اگرچه بسیاری از پیش‌بینی‌های قبلی گوردون چانگ اشتباه از آب در آمده، اما وی بار دیگر با جسارت در مقاله‌ای جدید اعلام کرد که «چین به سقف رشد خود رسیده است» و «چین در حال شکست است». دلایل ذکر شده شامل این بود که جمعیت چین به اوج خود رسیده، نظام سیاسی و نظام اقتصادی آن «بسته» و «دیکتاتوری» است و غیره.

در سال‌های اخیر با شکل‌گیری فضای «مخالفت با همه چیز درباره چین» در افکار عمومی آمریکا، گوردون چانگ که مدت‌ها به مایه خنده تبدیل شده بود، اما حالا دوباره مهمان رسانه‌های آمریکایی شده است. علت آن تعجب آور نیست چرا که برخی از سیاستمداران و رسانه‌های آمریکایی از صمیم قلب نمی‌خواهند ظهور و شکوفایی چین را ببینند فلذا امیدواند با حمایت از چنین اظهاراتی اعتماد جهانیان به چین را متزلزل کنند و مانع توسعه چین شوند.

«اقتصاد چین به سقف رشد خود رسیده است» فقط شکلی جدید از «نظریه افول چین» است. در اوایل سال جاری میلادی، به اصطلاح «نظریه سقف ظهور چین» مطرح گشت و برای تثبیت آن به اظهارنظرهای رسیدن به سقف ناشی از تاثیر همه‌گیری کرونا و محدودیت‌های صادرات چین از سوی آمریکا اشاره شد. اما این نظریه خلاف منطق، عقل سلیم و حقایق تاریخی است و نمی‌تواند در برابر استدلال و راستی آزمایی مقاومت کند.

به طور خاص، «نظریه رسیدن به سقف ناشی از تاثیر همه گیری» نه پایه پزشکی و نه تاریخی دارد. هیچ سابقه‌ای در تاریخ مدرن وجود ندارد که یک جامعه اقتصادی که تحت تأثیر هر نوع بیماری همه‌گیر قرار گرفته، دیگر احیا نشود.  پس از اپیدمی، توسعه سریع و مطلوب وضعیت اقتصادی چین بار دیگر از انتظارات بازار فراتر رفت.

تئوری رسیدن به سقف ناشی از محدودیت‌های صادراتی ایالات متحده بر چین نیز در نهایت قابل اعتماد نیست. محدودیت‌های صادراتی ایالات متحده بر چین در سرکوب فناوری نهفته است و کلید آن در حوزه تراشه است. با این حال، فناوری چین با شتاب در حال تعقیب  ایالات متحده است و سرکوب فناوری توسط ایالات متحده فقط سرعت تعقیب چین  را زیاد می‌کند.

2023080816291832622

گرچه دور جدیدی ازهیاهوی کوچک‌نمایی چین به گوش به راه افتاده، اما هنوز برخی افراد با بصیرت نیز هستند که می‌توان صدای منطقی را از آنها شنید. «دیوید گلدمن»، معاون سردبیر «آسیا تایمز» در ایالات متحده، به عنوان طرف مقابل در مناظره «نیوزویک» شرکت و در مقاله‌ای خاطر نشان کرد که پیش بینی‌ها درباره «فروپاشی قریب الوقوع» چین به همان اندازه پیش بینی 20 سال قبل اشتباه است. به باور وی ما نمی‌توانیم دوباره چین را به درستی درک نکنیم و انتظار برای «فروپاشی» چین سیاست عاقلانه‌ای نیست. گلدمن که مدت‌هاست پیشرفت چین در زمینه‌های فناوری پیشرفته و فناوری‌های صنعتی را پیگیری می‌کند، در این مقاله به حجم زیادی از داده‌ها برای استدلال نظریه خود اشاره می‌کند: «چین بزرگترین معجزه اقتصادی جهان را خلق کرده است و قطعاً معجزه  دیگری ایجاد خواهد کرد.»

در بیش از یک دهه گذشته، اقتصاد چین در حال گذار از مرحله  برخاستن به بلوغ بوده است، در این فرآیند، کاهش سرعت رشد اقتصادی یک پدیده طبیعی است و به این معنی نیست که اقتصاد چین دچار مشکلات شده است. اقتصاد چین وارد مرحله توسعه با کیفیت بالا شده است و دیگر صرفاً توجهش به هدف رشد تولید ناخالص داخلی نیست. با این حال، اقتصاد چین رشد سریع خود را حفظ کرده است. از سال 2013 تا 2021، متوسط نرخ رشد سالانه اقتصاد چین 6.6 درصد بود. در نیمه اول سال جاری میلادی، تولید ناخالص داخلی چین نسبت به مدت مشابه سال قبل 5.5 درصد رشد داشته است. این ارقام هنوز در میان اقتصادهای بزرگ جهان جزو بهترین‌ها هستند.

بنا بر این به اصطلاح «تئوری رسیدن به سقف رشد اقتصاد چین» هم مانند «نظریه فروپاشی چین»، با واقعیت‌ها سیلی خواهد خورد. باید گفت اگر برخی با این دیدگاه‌ها گیج شده‌اند و وضعیت چین را اشتباه ارزیابی می‌کنند، بدون شک «فرصت چین» را از دست خواهند داد.

اخیرا سران غول‌های تجاری جهانی مانند «اپل»، «تسلا»، «مایکروسافت»، «انویدیا» و «لویی ویتون» یکی پس از دیگری از چین بازدید کردند و با «رای دادن با پای خود» اعتماد خود را به اقتصاد چین ابراز کردند. نخبگان تجاری بین‌المللی فریب نخورده و مرعوب «نظریه‌های فروپاشی چین» یا «نظریه‌های تهدید چین » نشده‌اند؛ ادعاهایی که ایالات متحده و اروپا همچنان به ساخت آن‌ها ادامه می‌دهند. اما نکته مهم اینجاست که چین برای آن غول‌های فناوری و تجاری باز هم بازار و مقصد سرمایه گذاری بسیار جذابی محسوب می‌شود.

منبع: رادیو بین المللی چین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها