اگر بنزین گران نمی شد چه اتفاقات تلخی را باید در انتظارش می نشستیم؟
مسئله بنزین، نه یک میراث بلکه یک درد گران و بیماری مهلک است که باید سالها و دههها پیش علاج میشد، اما نشد. دولت آقای پزشکیان، یا شهامت به خرج داده است و یا چارهای ندارد که دست به این کار میزند.
این تجربهها را هم دولت و هم مردم باید به خاطر داشته باشند و بدانند که نه آنها که با ادعای دفاع از فقرا و پابرهنگان شعار دادند و از افزایش «پلکانیِ» قیمت بنزین و گازوئیل جلوگیری کردند، دوست مردم بودند، نه آنها که در فضای ملتهب برای تضعیف رقبای سیاسی و جناحی ، به زد و خورد و ایجاد خسارت پرداختند. مملکت باید با قانون و تدبیر اداره شود. کشور دولت و مدیر دارد.
نمیشود با اعمال نفوذ و سلیقههای خاص و ادعاهای اشخاص پیش رفت و هر روز یک غائله ایجاد کرد. خوشبختانه رهبری روز پنجشنبه (۶ آذر) صراحتاً همه را به حمایت از دولت دعوت کردند و این یک ضرورت است.
شرایط حساس اقتصادی و بحرانها و ناترازیها چنان است که جز این راهی نیست و نمیتوان با ملوکالطوایفی به جایی رسید. کشور رهبر دارد، دولت منتخب دارد و بنا به توصیه و حمایت رهبری، این دولت متولی اداره کشور است. بنابراین، یک عده که معلوم نیست از کجا بودجه و اموال میگیرند، نمیتوانند هر روز یک جا جمع شوند و دولت را تحت فشار بگذارند و بحرانهای اجتماعی ایجاد کنند یا دوباره خیابانها و مردم را به تشنج و عصیان بکشانند.
باید به سلم و صلاح رفتار کرد. اگر نمیتوانید کار فرهنگی کنید و فقط داد زدن و شعار و فریاد یاد گرفتهاید، لطفاً بروید کمی کتاب بخوانید و آداب گفتگو و احترام و تکریم بیاموزید تا دوباره درگیر خسارت و رودررویی خیابانی نشویم.
ملت ایران را به خاطر برخورد بالغانه و عاقلانهای که در ایام اخیر با مسئله تغییر قیمت بنزین داشته و نشان دادهاند تحسین کنیم. فخر کنمی به چنین جامعه و مردمی که به رغم تمام مصایب و مشکلات، در راه اعتلا و بهبود شرایط، بار تازهای را به دوش میکشند.
اگر قیمت بنزین تغییر نکند و امروز این تغییر قیمتها آغاز نشود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
۱ـ ممکن است مدت زمانی که شاید چندان دور نباشد و به یکی دو سال هم نرسد، دیگر پمپ بنزینها تعطیل شوند و بودجه کشور کفایت واردات یا تولید بنزین با بهای کنونی را نداشته باشد و همانند آب یا برق، نوعی ناترازی عظیم رخ دهد.
۲ـ هوای پایتخت و کلان شهرها در اثر بنزین بیکیفیت و ارزان، به اتاق گاز و آلایندههای سمّی بدل شده، ای بسا که مرگ و میر در اثر آلودگی هوا بیش از متوفیان و متوفیات طبیعی در جمعیت شهرها باشد.
۳ـ تا زمانی که بنزین و سوخت خودروها ارزان است، هیچ کارخانه اتومبیلسازیای در مملکت ما، خودروی باکیفیت تولید نخواهد کرد. تنها در کشورهایی که سوخت با قیمت واقعی عرضه میشود و سوخت استاندارد و با کیفیت در اختیار مشتریان قرار میگیرد، اتومبیلهای عالی و رقابت پذیر و صاحب کیفیت والا و زیبا عرضه میشود. هرچه قیمت سوخت بالاتر باشد، قیمت خودرو پایینتر و کیفیت و امنیت آن بالاتر خواهد بود. ارابههای مرگ که دو خودروساز بیکیفیت وطنی به ملت میدهند، نتیجه همین سوخت ارزانتر از آب است.
۴ ـ قاچاق سوخت، سالانه میلیاردها دلار از خزانه مملکت را به باد میدهد و مافیای کثیفی را پروار میکند که در همه امور سیاسی و اقتصادی و گاهی فرهنگی و اجتماعی و امنیتی ایران دخالتهای ناهنجار دارد. قاچاق سوخت و زوایای پنهان و آشکار آن، تنها یک پرده از بلاهای مافیای تحریم و کاسبانی است که به نام مقابله و دور زدن تحریمها، به جای ریختن پول و ارز به خزانه مرکزی، مشغول حیف و میل و غارت شدهاند و تا سروسامانی به این وضع داده نشود، نمیتوان جلوی آنها را گرفت.
۵ـ دولت هیچگاه قادر به بودجهبندی درست و ارائه طرحهای عمرانی نخواهد بود زیرا بیشینه درآمد دولت، یا باید صرف پرداخت حقوقها در دیوانسالاری عظیم دولتی شود، یا به صندوقهای بازنشستگی و تامین، تخصیص یابد و یا یارانه بنزین و سوخت و دیگر انرژیها پرداخت شود. بنابراین، کشور آیندهای نخواهد داشت. پس چارهای جز این نداریم که طی فرآیندی منطقی و چند مرحلهای، قیمت بنزین و گازوئیل به بهای واقعی برسد.
۶ـ واپسین مسئله این است که به رغم تمام مشکلات موجود، آقای مسعود پزشکیان باید به یاد آورد که در مناظرات انتخاباتی، از ضعف پایه پولی کشور سخن میگفت و آن را به درستی بنیاد تمام مشکلات اقتصادی مردم و مملکت عنوان مینمود.
در مسئله بنزین هم، کاهش ارزش پول ملی است که بحران ایجاد کرده است. اگر تورم را مهار نکنید و راهی برای برون رفت از این اوضاع و احوال آشفته نیابید، روزی خواهد رسید که همین بنزین پنج هزار تومانی را هم،مردم به سختی تهیه خواهند کرد، آن وقت باید فقط خواب واقعی شدن بهای بنزین را دید.