بی برقی صنعت و فرصت‌های سوخته؛ چرا فولاد ایران از صعود جهانی بازماند؟

آمارهای انجمن جهانی فولاد در هفت‌ماهه نخست سال ۲۰۲۵ تصویری روشن از وضعیت صنعت فولاد ایران به دست می‌دهد؛ تصویری که در آن ناترازی انرژی به‌عنوان بزرگ‌ترین مانع تولید خودنمایی می‌کند.

بی برقی صنعت و فرصت‌های سوخته؛ چرا فولاد ایران از صعود جهانی بازماند؟

در ماه‌های معتدل سال، از مارس تا می، تولید فولاد ایران به بالاترین سطح یعنی ۳.۳ تا ۳.۴ میلیون تن در ماه رسید؛ سطحی که اگر استمرار می‌یافت، ایران را از جایگاه دهم به هفتمین تولیدکننده بزرگ جهان ارتقا می‌داد. اما با آغاز تابستان و پیش‌تر در زمستان، همین روند با افت شدید روبه‌رو شد و تولید ماهانه به حدود ۲.۲ میلیون تن سقوط کرد. این افت‌وخیزها نشان می‌دهد که ظرفیت بالفعل کشور برای جهش در رتبه جهانی وجود دارد، اما به دلیل ضعف مدیریت انرژی و سیاست‌های مقطعی، فرصت‌های بزرگ از دست می‌رود.

پیامدهای این نوسان صرفاً در عدد و رقم تولید خلاصه نمی‌شود. کاهش تولید به معنای کاهش صادرات و از دست رفتن میلیاردها دلار درآمد ارزی است. در بازاری که رقبا با ثبات تولید و عرضه مداوم، جای پای خود را محکم‌تر می‌کنند، ایران به دلیل خاموشی‌های برق و محدودیت‌های گاز سهمی از بازارها را واگذار می‌کند. خسارت دیگر به تجهیزات و خطوط تولید وارد می‌شود؛ خاموشی‌های ناگهانی در صنایع سنگین فولاد خسارتی معادل فرسودگی و استهلاک چندین ساله را در مدت کوتاه ایجاد می‌کند و هزینه‌های نگهداری و تعمیرات را به شدت بالا می‌برد. اما شاید مهم‌ترین آسیب، اجتماعی و نهادی باشد؛ هر بار که خطوط تولید می‌ایستد، هزاران کارگر و خانواده‌هایشان با تهدید امنیت شغلی روبه‌رو می‌شوند و اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به ثبات محیط کسب‌وکار بیش از پیش فرسایش می‌یابد.

این وضعیت در استان‌هایی مانند خوزستان، که هم قلب انرژی کشور است و هم میزبان بزرگ‌ترین صنایع فولادی، ابعاد دردناک‌تری پیدا می‌کند. پارادوکس تلخی است که استانی با نیروگاه‌های عظیم برق‌آبی و منابع بی‌پایان نفت و گاز، خود قربانی خاموشی صنایع باشد. بارها دیده‌ایم که کارخانه‌های فولاد خوزستان و صنایع پایین‌دستی آن به دلیل قطعی برق متوقف شده‌اند و خسارت‌های سنگینی به اقتصاد استان و کشور وارد شده است. تعطیلی چرخ صنعت در چنین مناطقی تنها توقف تولید نیست؛ به معنای تهدید مستقیم اشتغال جوانان، تعمیق بیکاری و گسترش نارضایتی اجتماعی است.

این چرخه معیوب بیش از هر چیز نتیجه مدیریت کوتاه‌مدت و نگاه بخشی به مسئله انرژی است. به جای برنامه‌ریزی برای رفع ناترازی، آسان‌ترین راه انتخاب می‌شود: خاموش کردن صنعت. چنین تصمیمی شاید در لحظه فشار شبکه برق را کاهش دهد، اما در بلندمدت هزینه‌های آن ده‌ها برابر خواهد بود. اقتصاد صنعتی ایران به‌ویژه در حوزه فولاد، نیازمند امنیت انرژی پایدار است؛ امری که بدون سرمایه‌گذاری فوری در نیروگاه‌های اختصاصی صنایع، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و اصلاح الگوی مصرف امکان‌پذیر نیست.

نمودار تولید فولاد در سال ۲۰۲۵ یک هشدار جدی است. ایران می‌تواند در جمع هفت کشور نخست جهان قرار گیرد، اما تا زمانی که ناترازی انرژی با راهکارهای علمی و پایدار حل نشود، همچنان در جایگاهی شکننده باقی خواهد ماند. استمرار خاموشی‌ها نه تنها فرصت ارتقا را می‌گیرد، بلکه خطر سقوط و تضعیف یکی از معدود مزیت‌های نسبی اقتصاد ایران را به همراه دارد. وقت آن رسیده است که تصمیم‌گیران به جای تداوم سیاست‌های مقطعی، با نگاه راهبردی و آینده‌نگر برای امنیت انرژی صنعت ایران چاره‌اندیشی کنند.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • مجتبی

    همه چیزمان جا ماند. در واقع از قله سقوط کردیم