یارعلی پورمقدم، مهجور در دیار خود

اگر چه بر این باورم نویسنده و شاعر تراز یک، حتا متعلق به سرزمین مادری و یک کشور بخصوص نیست و متعلق به جهان بشری است؛ و در بازتعریف سکونت و ماوا به ویژه از این زاویه باید درنگ و تامل کرد؛ ولی و اما، این ویژگی نمی تواند مسوولیت مسوولان را در پاسداشت مقام و موقعیت ادبی فرهنگی یک نویسنده و شاعر کتمان کند.

یارعلی پورمقدم، مهجور در دیار خود

 مسوولان  فرهنگی و هنری یک مملکت، فراتر از حتا تعلقات مسلکی سیاسی یک نویسنده و شاعری  که گرایش  سیاسی  جناحی  هم داشته، الزامن و ضرورتن بنا به وظیفه ای  که بر دوششان  نهاده اند؛ باید فراجناحی  و فراسیاسی  و با تمرکز بر محور فرهنگ و هنر کشور، نگاهی  یکسان و فراگیر به همه ی  مولفانی  داشته باشند که در چارچوب یک نظام و کشور به فعالیت  می پردازند.  این مسوولیت زمانی  سنگین تر می شود ؛ هنگامی که اولن، نویسنده و شاعر  نه تنها  کوچکترین تخالف یا  موضعگیری خاصی نسبت به سیاست ها و یا سیاست گذاری  عمومی و  خصوصی  مملکت نشان نداده  که صرفن  به امور فرهنگی  و هنری  و ادبی  می پرداخته ؛ و  دوم اینکه ، مسوولیت  مسوولان  حوزه ی  زادبومی  و زادگاه نویسنده و مولف  به مراتب  بیشتر از  مسوولان  کشوری  و هیات دولت  است.  یعنی  نمایندگان وزارتخانه ای که کارش و مسوولیتش  پرداختن به مسائل  حوزه ی  هنر و ادب و فرهنگ است ، وظیفه دارند در  مقام پاسداشت  شان و منزلت  یک نویسنده و شاعر و مولف ، سنگ تمام بگذارند.

اینجا منظور و  مراد،  اداره کل فرهنگ و ارشاد  اسلامی  خوزستان است.  آیا  این اداره کل  در این رابطه ی  بخصوص  به وظیفه اش  عمل  کرده است؟!  پاسخ روشن است.  خیر!   نه تنها  در بزرگداشت  مقام یارعلی  پورمقدم  بعنوان یک نویسنده ی  تراز یک  اقلیمی  بومی  که خاستگاهش  مسجدسلیمان  و خوزستان  بوده ، و آوازه اش از  مرزهای  کشور نیز  فراتر رفته ، کمترین  توجه و یا  اعلام برنامه ای  در آتی!  که حتا از اعلام یک تسلیت ساده  به خانواده و بازمانده گان و  جامعه ی  هنری  ادبی  فرهنگی  نیز  عاجز بودند. پیش از این نیز ، آدم های  تناور دیگری  در حوزه ی  هنر و فرهنگ و ادب  معاصر  که خاستاگه خوزستانی  داشته اند در  همین  یکی  دو سال اخیر  ، از میان ما رفته اند  و باز هم  تنبلی  و کاهلی  اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی  خوزستان  را در  این رابطه شاهد بودیم  و  عذری  هم پذیرفته نیست.  زنده یادان :  هوشنگ چالنگی، کوروش  اسدی، یارمحمد اسدپور، قاسم آهنین جان، ووو که یا فقط به یک تسلیت خشک و خالی بسنده شده و هرگز مراسمی از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی  خوزستان برای  این از دست رفته ها  برگزار نشد و یا  حتا  در برخی  موارد  مانند  نمونه ی  یارعلی  پورمقدم ، همین  تسلیت خشک و خالی  هم دریغ شده است!

من نمی دانم ؛ ولی اگر تصور  عزیزان از  امور فرهنگی  پرداختن به یکسری  کارهای  روتین  و معمول  و صبح به اداره رفتن و  کارت حضور و غیاب زدن و  ظهر به خانه برگشتن  و انجام  چند جلسه در هفته است ، و این  را  غایت  وظیفه ی  اداری  و سازمانی  در اداره فرهنگ و ارشاد می پندارید ، سرمایه های  اصلی  این مرز و  بوم و  این دیار را  با دست  خود از کف می دهید! و جامعیت  خبری  و رسانه ای  هم در پای  این پنداشت  های  غلط  و یکسو نگرانه ، به جهات دیگری  متمایل  می شود.  خود دانید. 

شهرام گراوندی، 20 اسفند 1401

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها