فروش کلیه برای آیفون | نماد بحران هویت و مصرفگرایی | نبرد میان نیاز واقعی و نمایش اجتماعی | ماجرای آیفونیسم در ایران
در پی عرضه آیفون ۱۷ از سوی شرکت اپل، موجی تازه از تب خرید و هیجان مصرفگرایی در میان مصرفکنندگان ایرانی شکل گرفته است. این گوشی جدید که در ایالات متحده قیمتی حدود ۱٬۱۲۰ دلار (تقریباً ۱۲۶ میلیون تومان) دارد، در بازار ایران با قیمتی بسیار بالاتر ـ بین ۲۹۵ تا ۳۴۰ میلیون تومان ـ فروخته میشود. با نرخ کنونی بازار آزاد ارز (هر دلار حدود ۱۱۲ هزار تومان) این یعنی قیمت آیفون در ایران بیش از دو تا سه برابر قیمت جهانی است.
به گزارش خبر فوری، گزارشها حاکی از آن است که تمام موجودی آیفون ۱۷ در دیجیکالا، بزرگترین پلتفرم خرید آنلاین ایران، تنها چند ساعت پس از عرضه، کاملا فروش رفت.
این در حالی است که میانگین حقوق ماهانه در ایران حدود ۲۰ میلیون تومان (تقریباً ۱۸۰ دلار) است؛ بنابراین، خرید آیفون ۱۷ به اندازه بیش از ۱۵ ماه درآمد یک کارمند عادی هزینه دارد. با این وجود، بسیاری از ایرانیان همچنان حاضرند برای داشتن جدیدترین گوشی اپل وام بگیرند، دارایی شخصی خود را بفروشند یا پسانداز طولانیمدت خود را خرج کنند.
آیفون: از ابزار تکنولوژیک تا نماد منزلت اجتماعی
جامعهشناسان این پدیده را تنها به عنوان علاقه به فناوری نمیبینند، بلکه آن را نشانهای از میل به تمایز و منزلت اجتماعی تفسیر میکنند. به گفته آنان، آنچه در ایران در قالب پدیدهای به نام «آیفونیسم» ظهور کرده، فراتر از یک شور تکنولوژیک است؛ این پدیده به نماد مصرفگرایی نمایشی و تمایل به خودنمایی طبقاتی تبدیل شده است.
ویدئویی در این باره را از اینجا ببینید:
این رفتار به وضوح با نظریه اقتصاددان و جامعهشناس آمریکایی، تورسِت وبلن همخوانی دارد. وبلن معتقد بود که بسیاری از مردم، کالاهای لوکس را نه به خاطر نیاز واقعی، بلکه برای نمایش ثروت، جایگاه اجتماعی و قدرت اقتصادی خود خریداری میکنند. این نوع مصرف، بیشتر «نمایشی» است تا «کاربردی» و هدف آن، جلب توجه و تأیید اجتماعی است.
امانالله قرائیمقدم جامعهشناس معتقد است «اگر مصرف بر پایه محصولات داخلی باشد، میتواند به تقویت اقتصاد ملی کمک کند. اما تمایل افراطی به برندهای لوکس خارجی، هم به اقتصاد کشور ضربه میزند و هم به هویت فرهنگی ما آسیب میرساند.»
او تأکید میکند که در جامعهای که ارزشهای مصرفی غالب شود، کالاهای وارداتی نه تنها بهعنوان ابزار رفاه، بلکه به عنوان شاخص منزلت اجتماعی شناخته میشوند. در چنین شرایطی، برندهایی مانند اپل، دیگر تنها شرکتهای فناوری نیستند، بلکه نشانهای از موفقیت و پرستیژ به شمار میآیند.
روانشناسی رقابت و خودنمایی
از نگاه روانشناسان، این رفتار بیش از آنکه از نیاز به فناوری ناشی شود، حاصل فشار اجتماعی و میل به برتریجویی است.
نسیم نوری روانشناس در اینباره میگوید: «نمایش دادن، مقایسه اجتماعی و میل به برتر دیده شدن از عوامل اصلی مصرفگرایی هستند. حتی اگر محصولات داخلی هم تولید شوند، تا زمانی که انگیزه، رقابت و جلب تحسین دیگران باشد، مصرفگرایی ادامه خواهد داشت.»
به گفته او، افراد در شبکههای اجتماعی و محیطهای شهری دائماً در حال مقایسه با دیگراناند؛ هر کس میخواهد از دیگری جلوتر باشد، مدرنتر به نظر برسد یا حس «موفق بودن» را القا کند. در چنین فرهنگی، داشتن آیفون جدید، بیشتر از یک وسیله ارتباطی، بیانی از جایگاه و موفقیت شخصی محسوب میشود.
فروش کلیه برای خرید آیفون!
در سالهای اخیر، کاربران فارسیزبان در شبکههای اجتماعی بارها شوخیهایی با مضمون «فروش کلیه برای خرید آیفون» منتشر کردهاند. اما اکنون، این طنز تلخ بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک شده است.
افزایش چشمگیر قیمت کالاهای لوکس، اختلاف طبقاتی، فشار اجتماعی و میل به نمایش ثروت، باعث شده بسیاری از جوانان ایرانی برای خرید یک گوشی، وامهای سنگین بگیرند یا داراییهای ضروری خود را بفروشند.
مجید صفارنیا جامعهشناس اجتماعی در تحلیل این پدیده میگوید: «مصرفگرایی در ایران به یک نظام ارزشی اجتماعی تبدیل شده است که در آن ارزش انسانها بر اساس آنچه دارند و برندهایی که نمایش میدهند، سنجیده میشود. رسانهها در این میان نقش مهمی دارند؛ آنها باید در برابر این ارزشهای تحریفشده بایستند.»
صفارنیا بر این باور است که فرهنگ نمایشمحور مصرف در ایران، در کنار مشکلات اقتصادی، باعث شکلگیری نوعی بیاعتمادی و رقابت ناسالم میان اقشار جامعه شده است. او پیشنهاد میکند که برنامههایی با عنوانهایی مانند «نه به مصرفگرایی» در رسانهها و مدارس اجرا شود تا مردم به ارزشهای واقعیتری مانند یادگیری، عشق، خانواده و ارتباط انسانی توجه کنند.

مصرفگرایی؛ از نیاز تا بحران فرهنگی
پدیده «آیفونیسم» تنها نماد علاقه به فناوری نیست، بلکه بازتابی از بحران هویت و فشار اجتماعی در جامعه مدرن ایران است. بسیاری از مردم، بهویژه جوانان، برای احساس تعلق و احترام اجتماعی، به مصرف کالاهای خاص روی آوردهاند.
در چنین فرهنگی، داشتن آیفون جدید، نه صرفاً یک انتخاب، بلکه راهی برای دیده شدن و تأیید شدن است. این چرخه رقابت، نهتنها به افزایش نابرابری اقتصادی دامن میزند، بلکه ارزشهای فرهنگی مانند قناعت، استقلال اقتصادی و سادگی را نیز تضعیف میکند.
کارشناسان هشدار میدهند که اگر جامعه نتواند میان «نیاز واقعی» و «نیاز نمایشی» تمایز قائل شود، مصرفگرایی به سرعت به بحران فرهنگی و اقتصادی بدل میشود. راهکار آنها، آموزش و آگاهیبخشی عمومی، ترویج حمایت از تولید داخلی و ایجاد فرهنگ مصرف آگاهانه است.
ماجرای آیفون ۱۷ در ایران، تنها داستان یک گوشی نیست؛ بلکه آیینهای از جامعهای است که در آن نمایش، گاهی مهمتر از واقعیت شده است.
در حالی که بسیاری از مردم برای گذران زندگی با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، بازار کالاهای لوکس همچنان داغ است؛ نشانهای از شکاف عمیق میان «نیاز» و «نمایش» در دنیای امروز ایرانیان.
یسری از سر سیری و پول مفت این طور خرید میکنن یسری از روی خریت ......
من آگهی کردم یک بیزه بفروشم میگن ۱ میلیارد ارزش داره من گذاشتم ۷۰۰ م اگه بفروشم نیاز مبرم دارم یک ماشین صفر کیلو متر بخرم فقط نمی دونم کجا آگهی بزنم یکی راهنمایی کنه
عقده
از قدیم گفتن عقل که در سر نباشد جان در عذاب است... البته عقل در سر هست اما بحث اینه چقدر استفاده بشه...
این انحطاط و سقوط جامعه رو داره نشون میده و دزدان غارتگر فعلا بفکر چپاول مملکت هستند
خب اگر دزدان غارتگران بفکر چپاول نباشن همه چی درست میشه !؟؟اربابات دست از تحریم فشار بر میدارن بعدشم سبک زندگی غلط تربیت غلط ربطی به چباول نداره انگل بودن هی سانیسی کردن هی برچسب زدن به این واون
جاهلیت مدرن
نتیجه سیاسیون تاجر و تاجران سیاسی ست
بجای حل مشکلات معیشت مردم
در شروع کار دولت ، مدت های مدید
کارشناس های چپانده شده اصلاحات
به بدنه دولت ، دستآورد بزرگ و مهم شان این بود که
مشکل رجیستری آیفون با تدییر دولت وفاق حل شد !
و تبلیغات وسیع رسانه ها و مسئولین
و آب از لب و لوچه شان برای این اتفاق مهم ! راه افتاده بود !
تو دیگه ببند تمام بدبختی ملت زیر سر باند پایداری و امثال پایداری هستش که فکرشان به فکر طالبان نزدیکتر هستش ضمنآ کارناشناسهای دولت قبل همچنان در این دولت چپانده شدند ساندیس تاریخ گذشته
فقط یه جمله میشه گفت؛
جامعه ایران در تمامی شئون با سرعتی باور نکردنی رو به انحطاط و فروپاشی
و هممون دلیل این فروپاشی رو میدونیم ؛)
الان دلال ها و واسطه ها و کارچاق های خرید و فروش اعضای بدن چه سودهای کلانی به جیب بزنن
تا احمق در جهان است ؛ هفت خط در نمی ماند
بی شرف هااااا
مردم دارند کلیه هاشون رو میفروشند تا نون شب بچه شون رو فراهم کنید .
برید بمیرید با اخبار زردتون .....
این اسمش بحران هویت و یا مصرف گرایی نیست.
به حای دخالت در تصمیم گیری مردم که چه چیزی بخرن و چه چیزی بفروشن، روی این تمرکز کنید که در امریکا یک مهندس معمولی با یک هفته کار کردن میتونه یک آیفون بخره،
در کشور ما همون مهندس با حقوق اداره کار، دو سال بدون هیچ خرج جانبی باید پول ذخیره کنه تا یه آیفون بخره.
بله فرق داره چطور یک داستان رو تعریف کتید.
خریت هست بی سواد اگه تو یه کشور دیگه همین اتفاق می افتاد قبول داشتین الکی تز نده
آنکه حال و روزش مشخص است، اما از فروش کلیه برای مسائل اقتصادی هم بگویید!
من ادم میشناسم خون میفروشه زندگیش رو بگذرونه. این موبایلها هم فقط دست مسئولین و فرزندانشونه. مردم عادی باید کالای داخلی بخرن که به اقتصاد کمک بشه ولی خودشون از خودرو گرفته تا گوشی و لوازم خونه بهترین برندهای روز. این سطح از فساد و کثافت بودن رو فقط توی فیلم و سریالها میشه پیدا کرد.
خاک تو سر اونایی که بخاطر دیده شدن تو سط دیگران همچین کاری میکنن .اخه شل مغزا کل و تمام هدفت از زندگی همینه
شی بگووم والا فقط متونوم بگووم
ای دوست چرا از کله من کنده ای پوست