ایرانیزه شدن روز جهانی زن

علیرضا قاسم‌زاده / پژوهشگر تاریخ معاصر

ایرانیزه شدن روز جهانی زن

8 مارس، روزی در تقویم میلادی است که به‌عنوان روز جهانی زن نام‌گذاری شده است که پیشینه مبارزات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زنان در اروپا را به‌همراه دارد. از سوی دیگر سالروز تظاهرات 17 اسفند زنان در سال 1357 مصادف با روز جهانی زن است. گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی با نزدیک شدن این روز، دست به اقداماتی می‌زنند تا با زیر سوال بردن احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی، نشان بدهند که این نظام سعی در محدود کردن حق و پایین آوردن شأن زن در جامعه را دارد؛ درحالی‌که حکومت‌های پیشین شرایط نابسامانی نسبت به حق و حقوق زنان را دارا بودند.

داستان و ماجرای نام‌گذاری 8 مارس از سال 1857میلادی، یعنی حدود سال 1235 خوشیدی، زنان اروپا و آمریکا به‌دنبال شرایط کاری بسیار سخت و دستمزد کم دست به اعتراض زدند. برای اولین بار، زنان کارگر شرکت نساجی در کارخانه پوشاک واقع در شیکاگو به شرایط سختی کار اعتراض و اعتصاب کردند. صاحب کارخانه نیز برای جلوگیری از اتحاد دیگر کارگران و گسترده شدن اعتصابات، زنان را در محل کارشان حبس کرد. بعد از یک مدت کارخانه آتش گرفت و 129 نفر از زنان در آتش سوختند. سال‌های بعد نیز زنان کارگر در دیگر کشورهای اروپایی، برای اعتراض به تبعیض، استعمار کاری زنان و فشار جسمی و روانی علیه زنان در محیط کار، به خیابان‌ها آمدند.

اولین مراسم رسمی روز زن در 28 فوریه 1909 در شهر نیویورک توسط حزب سوسیالیست آمریکا برای یادبود اعتصاب «زنان کارگر صنایع پوشاک» برگزار شد. در ماه اوت همان سال، لوئیس زیتس، سوسیالیست آلمانی، با حمایت کلارا زتکین در کنفرانسی با حضور 100 زن از 17 کشور اروپایی و آمریکایی، پیشنهاد تأسیس سالانه روز بین‌المللی زن را ارائه کرد ولی تاریخ معین برای آن مشخص نشد.

در 19 مارس 1911 میلیون‌ها زن شهروند در اتریش، آلمان، سوئیس و دانمارک برای اولین‌بار روز بین‌المللی زن را به‌رسمیت شناختند. آمارها نشان می‌دهد که در امپراتوری اتریش – مجارستان نزدیک به 300 تظاهرات و در وین، زن‌ها در خیابان رینگ‌اشتراسه رژه رفتند. مطالبات زنان در آن سال عبارت بودند از: حق رأی، حق فعالیت در مناصب عمومی، تنظیم ساعت کار برابر با مردان، حقوق برابر با مردان، تنظیم مرخصی زایمان و اعتراض به تبعیض جنسیتی در استخدام.

در 8 مارس 1914 روز جهانی زن برگزار شد و در همان سال، برگزاری روز زن در آلمان منجربه اعطای حق رأی زنان شد؛ درصورتی‌که تا سال 1918 این حق را نداشتند. هم‌زمان در لندن نیز زنان راهپیمایی از میدان «بو تا ترافالگرا» را در حمایت از حق رأی زنان برگزار کردند. سال 1917 یکی از مهم‌ترین اعتراضات و راهپیمایی‌های روز زن در کشور روسیه به اسم «نان و صلح» برگزار شد. زنان کارگر کارخانه نساجی در خیابان اصلی شهر پتروگراد تجمع کردند و در اعتراض به کشته شدن بیشتر از دو میلیون سرباز روس در جنگ جهانی اول و کمبود مواد غذایی در روسیه شعارهایی سردادند. این تجمع، نقطه آغاز اعتراضات سراسری مردم علیه امپراتوری روسیه بود که در نهایت به انقلاب اکتبر روسیه منجر شد. تروتسکی درباره اعتراضات زنان نوشته: «نقش بزرگ را زنان کارگر با ایجاد روابط بین کارگران و سربازان ایفا کردند.»

در ایران نیز زنان برای احقاق حقوق خود اقداماتی انجام داده‌اند. قدم‌های اولیه در این مسئله را می‌توان از دوران قاجار درنظر گرفت؛ با اقداماتی قرةالعین، پیشاهنگ مبارزه با حجاب، بی‌بی خانم استرآبادی، مؤسس مدارس دخترانه، حاجیه علویه خانم، صاحب کارگاه نساجی -که نقش اساسی در مبارزه با البسه خارجی داشت-، تاج‌السلطنه و... اشاره کرد. هم‌چنین می‌توان به نشریاتی مانند دانش، شکوفه، جهان زنان و پیک سعادت نسوان اشاره کرد که به‌طور اختصاصی بر موضوع زنان فعالیت می‌کردند. این اقدامات زمانی صورت گرفت که نگاه جامعه بر زن، نگاهی سنتی بود و زن حق فعالیت در خارج از خانه را نداشت و این اقدامات برای شکسته شدن این فضا انجام شد.

پس از روی کار آمدن پهلوی دوران جنجالی و پرالهتابی برای زنان آغاز می‌شود. اقدامات رضاخان و اثرات آن سرآغاز این اتفاقات بودند؛ قانون کشف حجاب اجباری. قانونی که قشر زیادی از زنان جامعه مخصوصاً زنان مذهبی را به حاشیه راند و باعث شد تا صدای اعتراضات آن‌ها در پستوی خانه‌هایشان بماند. شاید به خیال خیلی‌ها این اقدام صرفاً فرهنگی بود ولی باید اشاره کرد که نظام سرمایه‌داری غرب، یک برنامه‌ای را به رضاشاه ارائه داد که کشف حجاب اجباری یک تکه پازل آن بود تا بتواند سود و منفعت‌های خود را به‌دست بیاورد. رضاشاه به گمان خود خدمت بزرگی به زنان می‌کرد اما نتایج نشان می‌دهد که دختران و زنان بسیاری از خدمات اجتماعی مانند آموزش، بهداشت، سلامت و... محروم بودند. احمد قدیریان می‌گوید: «دختران خانواده مجبور شدند برای حفظ حجاب خود ترک تحصیل کنند.» در شهر خرمشهر، زنانی که حاضر به کنار نگذاشتن حجاب بودند، مخفیانه به عراق رفتند. سر لشگر محمد نخجوان، کفیل وزارت جنگ در یک نامه محرمانه به ستاد ارتش اعلام می‌کند: «از ورود خانم‌های باحجاب به اماکن تفریحی از قبیل سینماها، تئاترها، کافه‌ها، رستوران و غیره جلوگیری شود و افسران از این امر مراقبت نمایند. برای سرکشی بر افسران هم دژبان تعیین گردد.»

دوران پهلوی اول با تمام پستی و بلندی‌ها به اتمام رسید و با شروع سلطنت پهلوی دوم، زنان آزادی نسبی را احساس کردند. در دوران پهلوی دوم اتفاقات مهمی در زمینه زنان رخ می‌‎دهد؛ مانند دادن حق رأی به زنان، تأسیس سپاه دانش، آزادی پوشش، فعالیت در سینما و تئاتر و... که سلطنت‌طلبان آن‌ها را نشانه توسعه و متمدن بودن حکومت پهلوی می‌دانند. تمامی این اقدامات دارای زمینه و نتایجی هستند که نه تنها به سود زنان نبود بلکه در بلندمدت آسیب‌ها و ضررهای بسیاری را به آن‌ها وارد کرد؛ زیرا تمامی این برنامه‌ها در ذیل منافع نظام سرمایه‌داری غرب تعریف می‌شد. برای مثال در زمینه حق رأی می‌توان به این موضوع اشاره کرد که در جامعه‌ای که حدود 90 درصد از زنان بی‌سواد بودند چطور می‌شود که زنان بتوانند رأی بدهند و مسئله مهم‌تر این است که آزادی انتخاباتی وجود نداشت؛ زیرا به گفته مسئول دفتر فرح، لیست انتخاباتی را ساواک به زور به مردم و زنان می‌داد و زنان برای انتخاب نماینده مورد نظر خود آزادی نداشتند.

در مسئله سینما و هنر می‌بینیم که زنان در بسیاری از فیلم‌ها به‌عنوان یک ابزار جنسی به‌کار گرفته شده‌اند؛ یعنی شأن و مقام زن را در حد ارضا کننده امیال جنسی مردان می‌دانستند. نوش‌آفرین، بازیگر و خواننده مشهور دوران پهلوی در این باره می‌گوید: «در آن زمان همه چیز برای مرد بود، زنان را در فیلم‌ها لخت می‌کردند تا مردان را به سینما بکشانند و قوه شهوت آن‌ها را تخلیه کنند.» در فیلم‌های بسیاری زن را نه تنها نخبه بلکه یک موجود دون‌پایه درنظر می‌گرفتند و به خود اجازه می‌دادند تا هرگونه که می‌خواهند از آنان استفاده کنند؛ موضوعی که حتی اعتراض و کناره‎گیری بازیگران مشهور آن زمان مانند آذر شیوا، نوش‌آفرین و... را درپی داشت.

زنان و دخترانی که این اوضاع را درک کرده بودند؛ درصدد ابراز مخالفت و رساندن صدای اعتراض خود به گوش رژیم پهلوی بودند. با شروع تظاهرات گسترده علیه رژیم پهلوی، زنان، مذهبی و غیرمذهبی، درکنار یکدیگر و با حضور گسترده در تظاهرات توانستند نقش مؤثری را در سرنگونی رژیم پهلوی ایجاد کنند.

با پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) صحبت‌هایی من باب حجاب و پوشش بانوان طبق احکام اسلام در جامعه انجام دادند و متذکر شدند: «زن‌های اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند، نه‌ اینکه خودشان را بزک کنند. به من گزارش داده‌اند که در وزارتخانه‌ها زن‌های لخت هستند و این خلاف شرع است. زن‌ها می‌توانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی با حجاب اسلامی.» پس از انتشار این سخنان از روزنامه اطلاعات، جمعیت زنان در 8 مارس 1979، روز جهانی زن که مصادف با 17 اسفند 1357بود، برای اعتراض به این سخنان به خیابان‌ها آمدند و تا چند روز به اعتراضات خود ادامه دادند. با بالاگرفتن اعتراضات، آیت‌الله طالقانی نیز درباره حجاب سخنانی گفتند که مورد تأیید امام خمینی(ره) قرار گرفت: «حجاب اسلامی حجاب شخصیت و وقار است و هیچ اجباری هم در مورد آن در کار نیست. مسلماً نظر امام هم به مصلحت زنان ما و هم خواهران و دختران ماست و هم مطابق با موازین اصول دین مبین اسلام است. حجاب ساخته‌ی من و فقیه و این‌ها هم نیست، نص صریح قرآن است. آیه‌ی حجاب برای شخصیت دادن به زنان است. آیا این مانع از آن است که کار اداری داشته باشند؟ نه، اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئله‌ی چادر هم نیست.»

مسئله دیگری که که رسانه‌ها علیه جمهوری اسلامی مطرح می‌کنند این است که زنان پس از انقلاب اسلامی از حق رأی محروم شدند؛ درصورتی‌که می‌بینیم زنان در رفراندوم جمهوری اسلامی، انتخابات ریاست جمهوری و سایر انتخابات مشارکتی پررنگ دارند و درنتیجه حضور زنان در جامعه نسبت به قبل افزایش قابل توجهی داشته است.

طبق دیدگاه شاهان پهلوی، زنان نه تنها از هیچ شأن، منزلت و استعدادی برخوردار نیستند بلکه تنها برای استفاده مردان آفریده شدند؛ محمدرضا شاه در مصاحبه با اوریانا فالاچی می‌گوید: « شما هرگز یک میکل آنژ یا باخ به جهان عرضه نکرده‌اید. شما حتی یک آشپز بزرگ هم نداشته‌اید. از فرصت‌ها صحبت نکنید. شما هیچ چیز بزرگی پدید نیاورده‌اید، هیچ چیز! شما دسیسه گرید، شما شیطانید. یکایک شما.» از فسادهای جنسی شاه نیز می‌توان این نکته را متوجه شد که او زنان را صرفاً برای ارضای امیال جنسی می‌خواهد و هیچ ارزشی برای آنان قائل نیست.

فساد زنان در دوران پهلوی را می‌توان با شهرنو مورد بررسی قرار داد؛ مکانی که زنان مجبور هستند تن به ذلت، خواری، فساد جنسی و اخلاقی بدهند تا بتوانند امرار معاش کنند و از گرسنگی دچار بیماری و مرگ نشوند. مکانی که پهلوی به آن رسمیت بخشید تا دختران و زنان بزرگسال بتوانند فعالیت انجام دهند. البته که بسیاری از  دختران و اهالی شهرنو از شهرستان‌ها به زور یا دوزوکلک به آن‌جا کشیده می‌شدند و مجبور به انجام آن کار بودند.

با بررسی وضعیت زنان در عرصه‌های مختلف دوران پهلوی، پی‌می‌بریم که زنان به‌دلیل ناامنی و فسادهای موجود در جامعه، از پیشرفت‌های بسیاری در آن دوران بازماندند و زن به جز در ظاهر وآزادی پوشش، در باقی عرصه‌ها پیشرفتی نکرد. درصورتی‌که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فضای فعالیت در جامعه برای زنان بسیار بیشتر از پیش مهیا شد و زنان توانستند در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، علمی، ورزشی و... پیشرفت‌های محسوسی را به‌دست بیاوند.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • شهرام.ر
    0

    فقط حقوق زنان در کشور ما پایمال نیست،سالهاست که حقوق ۹۸ درصد از ایرانیان توسط دو درصد مفتخور در حال چاپیده شدن است.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها